پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اقتصاد و حفاظت از محیط زیست

اقتصاد و حفاظت از محیط زیست





۶ آبان ۱۴۰۰، ۰:۰۰

اختلاف‌های بسیاری بین صاحبنظران اقتصاد سنتی و حامیان به شدت سبزگرای محیط زیست وجود دارد. اختلاف‌هایی که باید آنها را نوعی توافق نانوشته میان دو گروه در جهت تخریب بیشتر محیط زیست دانست. زیرا هر دو گروه بر این عقیده‌اند که حفاظت محیط زیست و قوانین اقتصادی دو روی یک سکه بوده و نمی‌توان هر دو را در کنار هم قرار داد. جالب آنکه، هرچه این افراد سنتی‌تر باشند اختلاف‌های بیشتری داشته و نمی‏توان به توافق بینشان امید داشت. حامیان محیط زیست معتقدند تصور رایگان بودن منابع طبیعی باعث بهره‏برداری بیش از حد منابع و ایجاد آلودگی‌های بسیار شده است.

ادامه این روند باعث نابودی بوم سازگان و موجودات زنده ساکن آن و در نهایت نابودی نسل بشر خواهد شد. از سوی دیگر اقتصاددانان سنتی معتقدند حامیان محیط زیست به‌دلیل اینکه برای حل مشکلات موجود راهکارهای عملی ارائه نمی‌دهند، باعث کند شدن چرخ اقتصاد و توسعه می شوند. به بیانی دیگر آنها محیط زیست را سربار و مانع توسعه می‌دانند و می‌گویند حتی رشته‏ای همچون اقتصاد محیط زیست نیز، در حل مشکل و ایجاد همدلی ناتوان بوده است.
در طی سه‌دهه فعالیت در حوزه محیط زیست همواره مانعی بزرگ در مقابل محیط زیست دیده‌ام. مانعی که باعث کم‌اثر یا بی‌اثر شدن نتایج حاصل از برنامه‌ها و فعالیت‌های این حوزه شده است. در نتیجه روزبه‌روز آسیب‌های وارده بر محیط زیست بیشتر، و شرایط زیستی بدتر می‌شود. حامیان و متخصصان محیط‏زیست گویی در یک جزیره و اقتصاددانان و طرفداران بازار نیز در جزیره‌ای دیگر زندگی می‌کنند. هیچکدام علاقه‌ای به پل زدن بین دو جزیره و ایجاد ارتباط و تعامل پایدار با دیگری ندارند.
برای رسیدن به وضعیت مطلوب، ناگزیر به ایجاد شرایط تعامل و همراهی دو طرف هستیم. بدون توجه به نتایج مشهود و مثبت اقتصادی، نمی‌توان هیچ راهکاری برای حفظ محیط زیست اندیشید. زیرا همانگونه که از نامش پیداست، محیط زیست همه آنچه که ما را احاطه کرده را شامل می‌شود. به قول دانشمندان عاملی ثابت است. همین باعث شده توجه‌مان نسبت به آن کم باشد. مگر آنکه یکی از شاخص‏هایش دچار تغییر محسوس و قابل توجهی شود. به عنوان مثال توجه ما به هوای پیرامونمان زمانی جلب می‌شود که در شرایط فصلی، یا آب و هوایی و یا کیفیتی تغییراتی رخ دهد. اما اقتصاد عاملی متغیر است. تغییراتش تاثیر روزانه در زندگی انسان‌ها حتی در کشورهای پیشرفته می‌گذارد.برای رسیدن به زندگی مطلوب و نزدیک به شرایط ایده‌آل باید پلی بین دو گروه ایجاد شود. بیان مشکلات و عوارض وارده بر محیط زیست با زبان محیط زیستی حساسیتی آنچنان و تاثیرگذار بر جامعه نمی‏گذارد. مگر آنکه نتایج حاصله، اثرات قابل توجهی بر زندگی شهروندان گذاشته باشد. این زمان بسیار دیر بوده و شاید جبران‏ناپذیر باشد. اما اگر آگاهی‌رسانی محیط زیستی به شهروندان با چاشنی اقتصاد و زندگی روزمره آنان همراه باشد،‏ برایشان ملموس‌تر است. زیرا موضوع را با تمام وجود حس خواهند کرد. این یادداشت را با مثالی در این زمینه به پایان می‌رسانم: سال‌هاست که سازمان‌های فعال در بخش محیط زیست در تلاشند تا میزان مصرف پلاستیک به‌ویژه کیسه‌های پلاستیکی را کاهش دهند. مهمترین اقدام آنها آگاهی‏رسانی برای کاهش تقاضای مصرف این مواد توسط شهروندان بوده است. همه ما جملاتی از این دست را به شکل‌های مختلفی دیده و شنیده‌ایم: «یک کیسه پلاستیکی حداقل 300 سال در طبیعت باقیمانده و تجزیه نمی‌شود.» اما حساسیتی در ما ایجاد نکرده است. زیرا 300 سال رقمی نیست که به سن ما کفاف دهد. هیچ یک از ما تا آن روز زنده نیستیم. اما اگر از دیدگاه اقتصادی با این مسئله برخورد کنیم، به نتیجه دلخواه خواهیم رسید. شهروند در صورتی که بداند با استفاده از یک سبد با دوام چقدر می‌تواند کیسه کمتر مصرف کرده و درنتیجه هزینه کمتری به خود تحمیل کند‏، با این موضوع بهتر کنار خواهد آمد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *