پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | با مردم «گلستان» می‌شود

گزارش «پیام ما» از زیر و بم‌های حفاظت مشارکتی در پارک ملی گلستان

با مردم «گلستان» می‌شود

رئیس پارک ملی گلستان: حفاظتی که در این پارک داشتیم نتایج قابل دفاعی در سطح ملی دارد و الگوهای خاصی ایجاد شد که می‌تواند ما را به همه هدف‌هایی که داریم برساند





با مردم «گلستان» می‌شود

۲۹ آبان ۱۴۰۱، ۹:۳۵

معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست به تازگی از تدوین پیش‌نویس آیین‌نامه حفاظت مشارکتی برای ارائه به دولت خبر داد. از نظر حسن اکبری، رویکرد جدید سازمان استفاده از ظرفیت‌های جوامع محلی برای مدیریت ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره است. زمانی که از حفاظت مشارکتی سخن می‌گوییم آیا منظور مدلی است که در قرق‌های اختصاصی به کار رفته یا پارک ملی گلستان نمونه موفقی از آن است؟ با توجه به اینکه در مدیریت گلستان شاهد حضور پررنگ مردم در کنار مدیریت دولتی هستیم آیا می‌‌توان از آن به عنوان الگو بهره گرفت؟

 

مهدی تیموری رئیس پارک ملی گلستان مفقودالاثر است،‌ این را یک بار همسرش به کنایه و شوخی به او می‌گوید. هر بار یک دلیل باعث می‌شود صبح خیلی زود و پیش از بیدار شدن خانواده بیرون بزند و شب تا دیروقت بیرون بماند؛ روزی پارک مهمان دارد،‌ روز دیگری باید به مناطق سرکشی کند،‌ یک روز مشکلی در گلستان ایجاد شده و… همین حضور مستمر دلیل توفیق او در اداره و حفاظت از منطقه‌ای است که عنوان اولین پارک ملی ایران را کنار خود دارد. مهدی تیموری توانسته است هم مردم حاشیه پارک ملی گلستان و هم مدیران و کارشناسان باسابقه و جوان محیط زیست و حیات‌ وحش را راضی نگه دارد. با چنین توصیف‌هایی آیا می‌توانیم این مدل را به سایر مناطق تعمیم دهیم و در این مدل چه کاستی‌هایی وجود دارد؟
حسن اکبری معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در گفت‌وگو با «پیام ما» می‌گوید: گرچه آنچه در گلستان انجام شده مزیت‌هایی داشته و در عمل توانسته است جمعیت حیات ‌وحش را بهبود بخشد ولی ما از مدلی صحبت می‌کنیم که مردم در کنار دولت قرار گرفته و از طریق منافعی که کسب می‌شود حفاظت انجام شود.

یک عضو بومی شورای راهبری پارک ملی گلستان: موفقیت‌هایی که ما در پارک ملی گلستان شاهد هستیم دستاورد کمی نیست. بارها و بارها مسئولان به این منطقه آمده و تلاش کرده بودند در بحث دام و .. مردم را متقاعد کنند اما هیچ‌کدام دستاورد قابل‌توجهی نداشتند اما امروز شاهد کاهش تعارض‌ها در گلستان هستیم

او با اشاره به اینکه قرق‌های اختصاصی نمونه‌‌ای از حفاظت مشارکتی است که در آن درآمدزایی وجود دارد‌، می‌افزاید: از آنجا که در قرق‌ها درآمدها بر اساس پروانه‌های شکار بود،‌ برخی روی آن نقد داشتند،‌ ما معتقدیم حفاظت مشارکتی تنها از طریق صدور پروانه نیست بلکه ما باید راه‌حل‌هایی مانند اکوتوریسم را هم به کار بگیریم.
به گفته اکبری مهم این است که بپذیریم حفاظت از تنوع زیستی نمی‌تواند به تنهایی توسط دولت باشد و اگر بخواهیم این مقوله را به دولت محدود کنیم نتیجه همین است. برای دهه‌ها همه دولت‌ها تلاش‌های زیادی کردند، محیط‌بانان در کارشان ایثارگری به خرج دادند،‌ هزینه‌های زیادی انجام شد اما در عمل می‌بینیم با وجود صرف بودجه بخشی از ذخایر زیستی ما از بین رفته است. او اضافه می‌کند: این اتفاقات از آن رو افتاده که دولت در نظر داشته به تنهایی محیط زیست را حفظ کند در حالی که مدل‌های جهانی بیانگر آن است که باید بخشی از بار حفاظت روی دوش مردم باشد،‌ کسانی که در حاشیه عرصه‌های طبیعی زندگی می‌کنند. آنها باید بخشی از بار حفاظت را بر عهده داشته باشند و از منافع آن نیز بهره‌مند شوند.

معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست: مهم این است که بپذیریم حفاظت از تنوع زیستی نمی‌تواند به تنهایی توسط دولت باشد و اگر بخواهیم این مقوله را به دولت محدود کنیم نتیجه همین است. برای دهه‌ها همه دولت‌ها تلاش‌های زیادی کردند، محیط‌بانان در کارشان ایثارگری به خرج دادند،‌ هزینه‌های زیادی انجام شد اما در عمل می‌بینیم با وجود صرف بودجه بخشی از ذخایر زیستی ما از بین رفته است

دستاوردهایمان قابل دفاع است
رئیس پارک ملی گلستان در این باره به «پیام ما» می‌گوید: در حفاظت بخشی از هزینه‌ها مالی است،‌ بخش دیگر شامل نیروی انسانی، ‌آموزش و .. می‌شود که نمی‌توان آن را پول محاسبه کرد،‌ کما اینکه در مواردی شاهدیم دولت برای حفاظت پول هزینه می‌کند ولی نتیجه مناسب را به دست نمی‌‌آورد و به حفاظت پایدار نمی‌رسیم.
مهدی تیموری با قبول اینکه دولت به تنهایی نمی‌تواند از تنوع زیستی حفاظت کند، می‌افزاید: ما یک حفاظت فیزیکی داریم که با قدرت قانون و اسلحه تامین می‌شود و در گذشته در ایران رایج بوده است. در این مدل دستگیری متخلف و تحویل این فرد به دستگاه قضایی و زندانی کردن در اولویت بود اما در دنیای امروز راهکارهای دیگری در پیش گرفته می‌شود تا حفاظت پایدار به دست آید.
به گفته تیموری در دنیای امروز نمی‌توان با زور و اسلحه و زندان حفاظت کرد بلکه باید در این زمینه مردم مشارکت داشته باشند. او توضیح می‌دهد: از زمانی که محیط‌بان بودم نگاهم همکاری با مردم بوده تا احساس تعلق خاطر داشته باشند و مناطق طبیعی را از آن خود بدانند.
او درباره مدل حفاظت در پارک ملی گلستان می‌گوید: این پارک به واسطه ارزش و جایگاهی که داشت همواره از حساسیت زیادی برخوردار بوده است. ما در حفاظت از این منطقه می‌توانستیم موفق‌تر باشیم اگر استان‌هایی که پارک ملی گلستان در آن قرار گرفته این تصور را نداشتند که دیگران در پی جدا کردن پارک از استان آنها هستند،‌ این حساسیت به‌ویژه در دو استان خراسان شمالی و گلستان بیشتر بود.
به گفته رئیس پارک ملی گلستان آنها در تلاش هستند از امکاناتی که استان خراسان شمالی دارد برای حفاظت بهتر پارک بهره گرفته شود و ابدا قصدی برای جدا کردن پارک از استان گلستان وجود ندارد. او اضافه می‌کند: اعتقاد من این است که نگاه محلی،‌ منطقه‌ای و حتی ملی به ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره مانند پارک ملی گلستان اجحاف به آنهاست. این مناطق میراث جهانی هستند و نگاه کسی که چنین مجموعه‌هایی را می‌خواهد مدیریت کند نیز باید فراملی باشد.
او با اشاره به اینکه در شورای راهبری پارک ملی گلستان،‌ استاندار گلستان به عنوان رئیس شورا حضور دارد و در آن مدیران کل محیط‌ زیست استان‌هایی که پارک در آنها قرار گرفته،‌ استاندار خراسان شمالی،‌ معتمدین جوامع محلی، نمایندگان سمن‌ها و کارشناس خبره را داریم،‌ می‌گوید: اگر جلسات این شورا به شکل منظم برگزار می‌شد می‌توانستیم دستاوردهای بیشتری در گلستان داشته باشیم.

نیلوفر رئیسی کارشناس حیات‌ وحش: زمانی که یک مدیر خلاق و خوش‌فکر در جایگاه مدیریتی قرار می‌گیرد در سیستم دگرگونی ایجاد می‌کند ولی با جابه‌جایی این مدیر شاهد ادامه روند کارها به شکل سیستماتیک نیستیم زیرا اصلاح نهادینه نشده است. در پارک ملی گلستان مهندس تیموری جسارت و عزمی ‌دارد که بر اساس آن جلو می‌رود ولی از آنجا که مشخص نیست چقدر قانونگذاری برای این سیستم انجام شده با تغییر او مشخص نیست مدیر بعدی تابع آن فرهنگ و ساختار باشد

در حاشیه پارک ما هفت شهرستان داریم و تعداد بیشتری روستا که هر کدام دهیاری‌ها و شوراهای خود را دارند. به گفته تیموری باید مدیریتی در پارک اعمال می‌شد که مردم حاشیه را همراه خود کند. او می‌گوید: تلاش ما این بود همیارانی از شهرستان‌ها و روستاهای مختلف جذب کنیم تا بتوانیم حمایت حداکثری مردم را داشته باشیم.
تیموری تاکید می‌کند: من کاملا معتقدم مدلی از حفاظت که در پارک ملی گلستان انجام شده بهترین مدلی است که بعد از انقلاب داشتیم. او می‌‌گوید: حفاظتی که در این پارک داشتیم نتایج قابل دفاعی در سطح ملی دارد و الگوهای خاصی ایجاد شد که می‌تواند ما را به همه هدف‌هایی که داریم برساند.
از مهم‌ترین اتفاقاتی که در گلستان افتاده در نظر گرفتن ردیف اعتباری مستقل برای آن در بودجه در کنار مشارکت مردم است. به گفته رئیس پارک ملی گلستان نتایج مثبتی که آنها گرفته‌اند باعث شده الگوی این منطقه با درجه پایین‌تری در سایر مناطق مانند سایر ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره‌ای مانند میانکاله و دنا پیاده شود. او می‌گوید: ما در گلستان همکاری مردم را در پاکسازی،‌ اطفای حریق‌،‌ سرشماری و .. داشته‌ایم. جمعیت حیات ‌وحش در این منطقه به افزایشی دست یافت که هیچگاه تجربه آن را نداشتیم. در بحث آتش‌سوزی نیز شاهد کاهش این حریق‌ها هستیم و در کل آرامشی در کل اکوسیستم حاکم است که تاثیر آن را در بالا رفتن جمعیت حیات‌ وحش در مناطق آزاد هم می‌بینیم. البته ما می‌توانستیم دستاوردهای بیشتری هم داشته باشیم. اگر جلسات شورای راهبری برگزار و مواد اساسنامه به شکل کامل اجرا می‌‌شد،‌ در کنار آن هم می‌توانستیم از تسهیلات جهانی مرتبط با ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره استفاده کنیم که متاسفانه یک ریال از آن را هم در اختیار نداریم.
به گفته تیموری زمانی که مدیر به مشارکت اعتقاد داشته باشد حتی با قوانین موجود هم این کار امکان‌پذیر است: «به عنوان مثال صندوق ملی محیط‌ زیست تشکیل شد تا هزینه‌‌های جاری حفاظت را تامین کند با این حال متاسفانه شاهدیم که ساز و کارها تغییر کرده است.»
از نظر او بهترین طرح‌ها هم ممکن است با صرف بودجه مناسب باز هم در زمان عملیاتی شدن موفق نباشند: «طرح‌ها ممکن است مصوبه بگیرند و پول هم داشته باشند اما روی زمین به درستی اجرا نشوند و مردم ناراضی بمانند،‌ مهم این است که ما بتوانیم این ساز و‌ کار را ایجاد کرده و در بدنه سازمان حفاظت محیط زیست این نگاه را داشته باشیم که می‌‌توانیم حفاظت مشارکتی را شکل دهیم.»
ساختار نداریم همه چیز قائم به فرد است
نیلوفر رئیسی کارشناس حیات‌ وحش اما می‌کوشد از زاویه‌ای دیگر موضوع را تحلیل کند: «موضوع حفاظت مشارکتی واقعیت مطرحی نه در ایران بلکه در همه کشورها است. دولت‌ها از پس هزینه‌های حفاظت از مناطق به تنهایی برنمی‌آیند. بنابراین باید چرخه پایدار اقتصادی ایجاد شود. ممکن است در ذهن کسانی که ارزش‌های ذاتی حفظ طبیعت برایشان اهمیت دارد چنین نگاه بهره‌بردارانه باشد، اینکه طبیعت را حفظ و از آن بهره‌برداری کنیم یا هزینه‌های حفاظت از یک منطقه را از خودش تامین کنیم.»
رئیسی در گفت‌وگو با «پیام ما» یادآوری می‌کند: «ما با واقعیتی مواجهیم که در آن جمعیت کثیری از انسان‌ها هستیم که روی زمین زندگی می‌کنیم و در مقابل مناطق طبیعی به شدت محدود، محصور و جزیره‌ای شده‌اند. مدام در خبرها می‌خوانیم این گونه در آستانه انقراض است یا منقرض شده یا وضعیت یک گونه یا یک زیستگاه خوب نیست. این خبرها نشان می‌دهد در مناطقی باید چنین چرخه‌هایی شکل بگیرد.»
به گفته این کارشناس حیات ‌وحش در ایران از 5 یا 6 دهه پیش دولت متولی مناطق طبیعی بوده و با شکل‌گیری مناطق چهارگانه محیط‌بانان وظیفه حفاظت از آنها را بر عهده گرفتند: «در این مناطق دولت بودجه‌ای را هزینه می‌کند بدون اینکه بخش قابل‌توجهی از آن برگردد، این در حالی است که در مواجهه با انواع مسائل و تهدیدها مانند معادن و.. هم مواجهیم. بنابراین نیاز است در کنار دولت، نقش مردم پررنگ‌تر باشد. زمانی که مردم در پروسه حفاظت دخیل شوند از نزدیک مسائل را می‌بینند و با آگاهی از چالش‌هایی که در راه حفاظت وجود دارد ارتباط بهتری با آنها می‌توان برقرار کرد.»
رئیسی با اشاره به نمونه ذخیره‌گاه زیست‌کره گلستان بر این نظر است که در گلستان چنین ذهنیتی وجود داشته است. یونسکو هم استانداردهایی برای ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره تعریف کرده است: «برای تبدیل منطقه به ذخیره‌گاه باید همزیستی بین انسان و منطقه وجود داشته باشد و قرار نیست آن را محصور کرده و مردم را از آنجا اخراج کنیم.»
او با اشاره به اینکه تمام استانداردها از نظر جهانی بازبینی می‌شود و چنانچه یک منطقه معیارها را نداشته باشد از لیست خارج می‌شود،‌ می‌گوید: «دولت‌ها ملزم هستند تا به سمت استانداردها بروند. زمانی که از مشارکت صحبت می‌کنیم سطوح مختلفی دارد، یک سطح حکمرانی و دیگری مشارکت در سطح اجرا است، ‌به این معنا که هیئتی تصمیم را می‌گیرد و مردم در اجرا مشارکت دارند. در گلستان به نظر می‌رسد مردم در حکمرانی حضور ندارند. هیئتی از افراد تاثیرگذار بومی،‌ کارشناسان در سطح ملی،‌ پیشکسوت‌ها و افراد تاثیرگذار در سطح سیاسی با هم همفکری می‌کنند تا ببینند چه راهکارهایی برای حفاظت پارک باید اندیشیده شود تا بخشی از بار مالی را از دوش دولت برداشته شده و از طرف دیگر کیفیت حفاظت را بیشتر کند.»
به گفته رئیسی این هیئت در سال 96 شکل گرفت: «در این سال ریاست پارک از سمت ریاست سازمان محیط زیست انتخاب شد تا تصمیم‌گیری برای این فرد که نماینده شورا است راحت‌تر شود و رئیس پارک در راهروهای ادارات چندین استان گیر نیفتد (ذخیره‌گاه‌ها معمولا بین‌استانی هستند و ادارات چند استان ممکن است تصمیم‌های متفاوتی بگیرند. با تعیین رئیس پارک از سوی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست،‌ سیستم پویاتر شده و از نظر بودجه هم مستقل می‌شود و می‌تواند تصمیم‌های شورای راهبری را اجرا کند).»
از نظر این کارشناس حیات ‌وحش ضعفی که در مدیریت پارک ملی گلستان مشاهده می‌شود به قائم فرد بودن سیستم‌های مدیریتی در ایران برمی‌گردد. او اضافه می‌کند: زمانی که یک مدیر خلاق و خوش‌فکر در جایگاه مدیریتی قرار می‌گیرد در سیستم دگرگونی ایجاد می‌کند ولی با جابه‌جایی این مدیر شاهد ادامه روند کارها به شکل سیستماتیک نیستیم زیرا اصلاح نهادینه نشده است. در پارک ملی گلستان مهندس تیموری جسارت و عزمی ‌دارد که بر اساس آن جلو می‌رود ولی از آنجا که مشخص نیست چقدر قانونگذاری برای این سیستم انجام شده با تغییر او مشخص نیست مدیر بعدی تابع آن فرهنگ و ساختار باشد. چه تضمینی داریم که مدیر بعدی اعلام نکند چون حامی‌مالی دوست ندارم از آنها کمک نمی‌گیرم یا داوطلبان را با وجود نقشی که در آگاهی‌بخشی دارند حذف نکند.
او ایراد دوم را به ارزیابی مرتبط می‌داند و می‌گوید: تا به حال ارزیابی‌ای از آنچه در گلستان انجام شده ندیده‌ایم تا نقاط ضعف و قوت آن مشخص شود. سال 97 طرحی را پیشنهاد دادیم و سال 98 پیگیری کردیم که با گروهی از کارشناسان مستقل این سیستم را ارزیابی کنیم و بینیم چقدر توانسته به اهداف اولیه‌ای که داشته دست پیدا کند. گلستان قرار بود پایلوتی برای حفاظت از ذخیره‌گاه‌های زیستکره باشد تا در ادامه این مدل به سایر مناطق سرایت کند اما اگر ارزیابی صورت نگیرد چطور می‌توان این کار را انجام داد. صرف آمار حیات وحش نمی‌‌تواند معیاری برای موفقیت باشد و باید پارامترها و فاکتورهای دیگری را هم برای موفقیت گلستان لحاظ کنیم.
بدون تعامل موفق نمی‌شویم
علی گودرزی از جامعه محلی حاشیه پارک ملی گلستان به «پیام ما» می‌گوید: اتفاقی که در گلستان افتاد می‌تواند پایلوتی برای سایر مناطق باشد تا از این ایده استفاده کنند. من اهل روستای دشت هستم. تمام مشکلات محیط ‌زیستی را می‌شناسم و با این جنگل بزرگ شده‌ام و می‌‌دانم اگر تعامل با اهالی وجود نداشته باشد حفاظت امکان‌پذیر نیست.
او با اشاره به اینکه در شورای راهبری پارک ملی گلستان بومیانی از قومیت‌های مختلف نظیر ترکمن،‌تات،‌ کرمانج و .. نماینده دارند، اضافه می‌کند: شایعه‌هایی مبنی بر جایگزینی دولتی با بومیان وجود دارد. با این حال باید هشدار داد اگر مردم حس کنند صدای آنها شنیده نمی‌شود ممکن است دوباره رویه‌های سابق خود را پیش گیرند. نمونه آن شکارچیان هستند. ممکن است یک شکارچی 100 بار به شکار برود و بار نود و نهم دستگیر شود ولی او به دفعات به حیات‌ وحش صدمه زده است. اگر بومیان در شورا باشند می‌‌تواند با زبان خودشان با شکارچیان و … حرف بزنند. در این بازه زمانی پنج ساله هم شاهدیم تعامل خوبی شکل گرفته و جمعیت حیات ‌وحش افزایش پیدا کرده است.
به گفته این عضو بومی شورای راهبری در گلستان باید باید جامعه محلی حضور پررنگی داشته باشند. او ادامه می‌دهد: مهندس تیموری مشارکت مردمی را در منطقه جا انداخت و توانست تعاملی را شکل دهد. ما در دو سه سال بیش از 100 کارگاه آموزشی در سطح سه استان در مساجد، دانشگاه و‌… برگزار کردیم. در این کارگاه‌ها نیز بارها درباره اینکه پارک ملی گلستان جزو داشته‌های مردم است صحبت شد. گردشگری از دیگر موارد مطرح شده در این کارگاه‌ها بود که می‌تواند به عنوان راهکاری برای درآمدزایی اهالی مورد توجه قرار گیرد.
گودرزی می‌‌گوید: موفقیت‌هایی که ما در پارک ملی گلستان شاهد هستیم دستاورد کمی نیست. بارها و بارها مسئولان به این منطقه آمده و تلاش کرده بودند در بحث دام و .. مردم را متقاعد کنند اما هیچ‌کدام دستاورد قابل‌توجهی نداشتند اما امروز شاهد کاهش تعارض‌ها در گلستان هستیم.
بومی‌‌ها در جایگاه‌های مدیریت  قرار گیرند
مبین صوفی از داوطلبان و فعالان محیط‌ زیست در پارک ملی گلستان است. او نیز به «پیام ما» می‌گوید: حفاظت مشارکتی در سایه مشارکت بومی‌ها معنا پیدا می‌کند. یعنی با بومی‌ها باید تعامل کرده و آنها را توانمند کنی و در کارهای حفاظتی و مدیریتی پارک به کار بگیری. در پارک ملی گلستان یک نمونه خوب استخدام همیاران بود که در حفاظت مشغول به کارند.
او هم با تاکید بر اینکه باید به بومیان فضای مشارکت داد،‌ می‌افزاید: قبل از آقای تیموری مدیران اغلب می‌ترسیدند بومیان را در مواردی مانند گاوبانگی یا سرشماری به کار گیرند. تصور آنها این بود که بومی ‌شکارچی است و از آنها فاصله می‌گرفتند. خوشبختانه در این 5 سال بومیان به محیط زیست احساس نزدیکی و تعلق خاطر می‌کنند و می‌دانند آنها هم جزئی از منطقه و زیستگاه هستند.
به گفته صوفی باید همه تلاش خود را بکنند تا مردم را به خود نزدیک کنند. او ادامه می‌‌دهد: البته این به معنای عدم بهره‌مندی بومی‌نیست. آنها برای سده‌ها به همین منطقه تعلق دارند و باید به این طرز تفکر برسند که از منطقه خودشان حفاظت می‌کنند به جای اینکه احساس کنند در خدمت یک ارگان هستند.
آیا در حفاظت مشارکتی فعالیت‌های توسعه روستایی هم می‌توان تعریف کرد آنچنان که در گلستان امروز می‌بینیم؟ صوفی در این باره می‌گوید: از درآمدهای منطقه به شکل مستقیم و غیرمستقیم به جامعه بومی ‌منفعت می‌رسد که مشابه آن را در کشورهای دیگر مانند قرقیزستان و‌… هم می‌بینم. در این کشورها از درآمدهای حاصل شده آب لوله‌کشی برای مردم فراهم و تلاش می‌کنند زندگی‌شان بهبود یابد. خیرین علاقه‌مند با مشاهده پارک و مدیریت و کار محیط‌بانان علاقه‌مند می‌شوند تا در فعالیت‌های توسعه روستایی حاشیه آن نظیر بازسازی یک مدرسه و‌… مشارکت کنند. نمونه این کارها را در تنگراه یا لهندر شاهدیم،‌ در واقع اینکه یک فرد علاقه‌مند به بازسازی مدرسه شده ابتدا به واسطه پارک بوده و مردم هم ملاحظه می‌کنند از پارک ملی گلستان این منفعت برای آنها به دست آمده است و به این ترتیب ارزش آن را بیشتر و بهتر درک می‌کنند. البته برخی بومی‌ها انتظار دارند در سمت‌های مدیریتی مشارکت بیشتری داشته باشند و نقش‌شان تنها به عنوان اجراکننده نباشد که این موضوع نیز می‌تواند در دستور کار مدیران قرار گیرد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

اهمیت تاثیر تغییر اقلیم بر سلامت و ایمنی کارگران

رئیس انجمن متخصصین بهداشت حرفه‌ای مطرح کرد

اهمیت تاثیر تغییر اقلیم بر سلامت و ایمنی کارگران

پساب‌ها، مشکل اصلی شهرهای ساحلی است

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان «نور»:

پساب‌ها، مشکل اصلی شهرهای ساحلی است

صدای ما را بشنوید

فعالان محیط‌زیست در «دادگاه بین‌ آمریکایی» از تأثیر تغییراقلیم بر زندگی مردم می‌گویند

صدای ما را بشنوید

پلاستیک، آفتی برای حیات

شعار امسال روز زمین «متحد شدن برای آینده‌ای بدون پلاستیک» است

پلاستیک، آفتی برای حیات

نسخه پایداری در «کندوان»

معماری سنتی ایران چگونه به اقلیم توجه می‌کرد؟

نسخه پایداری در «کندوان»

معدن‌کاوی در کمین«دره‌برفی»

در منطقه‌ای که فعالان محیط زیست خوزستان پیشنهاد تأسیس ژئوپارک داده‌اند، مجوز برداشت معدن صادر شد

معدن‌کاوی در کمین«دره‌برفی»

فصل تعارض پلنگ در هرمزگان

گرمای تابستان در میناب،‌ طعمهٔ گوشتخواران وحشی این منطقه را کاهش می‌دهد

فصل تعارض پلنگ در هرمزگان

پلاستیک‌، فاجعه‌ای برای سلامتی و محیط‌زیست

پلاستیک‌، فاجعه‌ای برای سلامتی و محیط‌زیست

یوزپلنگ‌آسیایی؛ شکستی تمام‌ عیار؟

یوزپلنگ‌آسیایی؛ شکستی تمام‌ عیار؟

گرد مرگ بر «باغ عدن»

ناقوس مرگ تالاب‌هایی که میزبان نخستین تمدن‌ها بودند، به‌صدا درآمده است

گرد مرگ بر «باغ عدن»

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *