پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ورشوسازی، عرصه‌ٔ کم‌رنگ قلمزنی

نفس هنری که روزگاری برای خودش بروبیایی داشت به شماره افتاده‌ است

ورشوسازی، عرصه‌ٔ کم‌رنگ قلمزنی

تولید نشدن فلز ورشو، جایگزینی ظروف استیل و پلاستیکی از مهمترین علل فراموشی این هنر است





ورشوسازی، عرصه‌ٔ کم‌رنگ قلمزنی

۲۸ آذر ۱۴۰۲، ۲۱:۴۵

ورشوسازی به عهد قاجار برمی‌گردد. زمانی که هنرمندانی از ایران راهی لهستان شدند تا دواتگری بیاموزند؛ یعنی بتوانند با فلز سماور و ابزار و وسایل دیگری بسازند. برای همین هم این هنر به ورشوسازی معروف و ماندگار شد. هنرمندان دواتگر تعداد کمی دارند. هنرشان پشت ویترین‌ها خاک می‌خورد یا راهی سفره‌خانه‌های سنتی می‌شود.

با اینکه چهار سال پیش بروجرد در لرستان به‌عنوان شهر ملی ورشو لقب گرفت و خانهٔ ورشو سروسامان یافت، اما باز هم این هنر بین صنایع‌دستی غریب است و کمتر جوانی کنار دست استاد می‌نشیند تا زیروبم کار را با حوصله و صبوری یاد بگیرد.

 

قدمت ورشوسازی

دواتگران هنرمندانی هستند که ظروف و وسایل فلزی را با فلزاتی همچون مس، برنج، نقره و  طلا می‌سازند و با چکش‌کاری به فلزات جان می‌بخشند. برای مرور پیشینهٔ هنر دواتگری لازم نیست سیر و سلوک طولانی در تاریخ داشته باشیم. بیش از یک قرن پیش در روزگار قاجار که وسایل پذیرایی چای از روسیه به ایران آمد، دواتگران ایرانی برای یادگیری روش ساخت سماور، قندان و فنجان و سینی و… با فلز ورشو راهی روسیه شدند.

به گفتهٔ «عباس حمزه‌ای»، معاون صنایع‌دستی ادارهٔ میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی لرستان، امیرکبیر، دواتگران را به روسیه فرستاد تا دواتگری با فلز ورشو را یاد بگیرند. دواتگران که پیش‌ازاین با فلزات با ارزش دیگری کار کرده‌ بودند، زیروبم کار با ورشو را یاد گرفتند و به کشور بازگشتند.

 

ازآنجاکه آلیاژ این فلز ترکیب مشخصی از قلع، مس، روی و کروم بود و از ورشو، پایتخت لهستان وارد کشور می‌شد، به این هنر ورشوسازی گفتند.

در تورق کتاب «المآثر و الآثار» محمدحسن‌خان اعتماد‌السلطنه به این جملات برمی‌خوریم که: «در زمان صدارت امیرکبیر و تأسیس دارالفنون، تعدادی از فلزکاران شهرهای تهران، اصفهان، دزفول و بروجرد برای یادگیری صنعت فلزکاری به روسیه فرستاده شدند و چون در آن زمان صنعت ورشو رونق داشت، صنعتگران هنر ورشوسازی را با خود به ایران آوردند.»

 

این هنر تا اوایل دوران پهلوی به اوج خود رسید، ولی با قطع ورود ورق ورشو به ایران و همچنین رواج استیل و پلاستیک در بازار، زوال این هنر صنعت آغاز شد.

در بخش صنعتی هنر ورشوسازی که ریخته‌گری و نورد ورق‌های فلز ورشو را شامل می‌شود، مردان فعالیت می‌کنند و در قلمزنی و بخش هنری ورشو زنان هنرمند نیز حضور دارند.

 

خاستگاه هنر ورشوسازی

ورشوسازی در بروجرد و دزفول به اوج خود رسید. آثار به‌جای‌مانده از دزفول نشان می‌دهد این شهر از سابقهٔ طولانی در ساخت فلزات و صنایع هنری فلزی برخوردار بوده و در ورشوسازی هم حرفی برای گرفتن داشته است. حالا فقط یک کارگاه کوچک ورشوسازی در کل خوزستان وجود دارد که در آن قلمزنی، استیل‌سازی و دیگر هنرهای دستی انجام می‌شود. در این کارگاه که به‌صورت مدرن و نه سنتی فعالیت دارد، بیشتر کار تعمیر وسایل ورشو انجام می‌شود و تقریباً خبری از ساخت وسایل جدید نیست.

 

بااین‌حال، اینگونه هم نبود که هنرمندان در شهرهای دیگر با ورشوسازی بیگانه باشند. ورشوسازی در شهرهای دیگر ایران هم پا گرفت، هنرمندان بروجردی این هنر را حفظ کردند و بخش وسیعی از بازار قدیمی بروجرد به ورشوسازی اختصاص پیدا کرد و ورشوسازی در بروجرد رونق بیشتری گرفت و تقریباً ماندگار شد. به‌طوری‌که امروز ورشوسازی بروجرد را می‌توان روی سماور، فنجان، قوری، سینی، سماور، گلاب‌پاش، لوازم غذاخوری و سایر لوازم تزئینی دید. سماورهای ورشو در همهٔ نقاط ایران مختص استادان ورشوسازی بروجرد است. بزرگترین سماور دنیا به وزن دو تن و با گنجایش ۴۰۰ لیتر توسط استاد «محمد بادآور»، از هنرمندان ورشوساز بروجردی، در حیاط تاریخی خانهٔ افتخارالاسلام طباطبایی بروجرد در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد.

 

موانع ورشوسازی کم نیست

صدای چکش صنعتگران هنرمند ورشوسازی در کوچه پس‌کوچه‌های بازار قدیمی بروجرد شنیده نمی‌شود. تغییر و تحولات دنیای صنایع‌دستی کهن گریبان ورشوسازی را هم گرفته و هنرمندان پیشکسوت را به گوشه‌ای رانده است. ورشوسازان حرفهٔ دیگری پیشه کردند. مشکل عمدهٔ فراموشی این هنر تولید نشدن ورق ورشو در دنیاست که هنرمندان را در تهیهٔ مواد اولیه با مشکل جدی روبه‌رو کرده‌ است. گران بودن فلزاتی که در تولید ورق به‌کار می‌رود، موجب شده است تا تولید ورق‌های ورشو در دنیا بسیار کم باشد. ورشوسازانی که هنوز به این هنر تمایل دارند، اجناس قدیمی ورشوی موجود در بازار را می‌خرند و پس از بازیافت یا ذوب آن، هنری جدید خلق می‌کنند. به این شیوه، قیمت تمام‌شدهٔ محصول جدید بیشتر هم می‌شود و رغبت خریدار را کم می‌کند. ضمن اینکه، آب کردن لوازم ورشو درواقع استفاده از بازیافت است و بعد از ریخته‌گری دوباره ترکیب دقیق قلع، مس، روی و کروم به‌دست نمی‌آید و درنتیجه هنگام قلمزنی و خلق اثر ایرادهایی به‌وجود می‌آید.

 

جایگزین شدن صنعت استیل‌سازی به‌جای ورشوسازی نیز باعث شده این هنر در معرض فراموشی قرار بگیرد. با وجودی که هنر ورشوسازی از ابتدا یک هنر صنعت واراداتی بود، اما در ایران از هیچ دستگاهی برای خم‌کاری ورشو استفاده نمی‌شد و بدنهٔ کار با دست و چکش شکل می‌گرفت. پیشکسوتان معتقدند برای زنده ماندن این هنر قدیمی باید ورشوسازی بازتعریف شود و محصولات تولیدشده برای مخاطب جذابیت بیشتری داشته باشد. در گذشته صادرات ورشو به روسیه و همچنین قطر نیز انجام می‌شد. اما حالا که از این هنر کمتر نامی شنیده می‌شود، صادرات هم از رونق افتاده‌است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *