پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | خبری از کتاب‌های سلطنتی نیست

گفت‌وگوی «پیام ما» با مجید غلامی جلیسه، پژوهشگر نسخ خطی درباره سرنوشت کتاب‌های کتابخانه سلطنتی

خبری از کتاب‌های سلطنتی نیست

کتابخانه کاخ گلستان عملا به روی پژوهشگران بسته است و جز برخی دسترسی‌های رانتی، حتی پژوهشگران هم نمی‌توانند به راحتی به منابع دسترسی داشته باشند





خبری از کتاب‌های سلطنتی نیست

۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰:۱۶

هفته گذشته بود که مطلبی در صفحه شخصی مدیر مؤسسه بیاض (موسسه اطلاع‌رسانی و پژوهش در عرصه متون کهن) منتشر شد که توجه را به بخشی مغفول مانده از میراث کشور معطوف می‌کرد. مجید غلامی جلیسه با نقل روایتی که به یک داستان می‌مانست نوشته بود: در میانه حکومت پهلوی اول بنابر دستور رضاشاه کتابخانه ملی، بنیان گذاشته می‌شود. کتابخانه نیاز به کتاب دارد و بنابر توصیه مهدی بیانی قرار می‌شود که بخشی از کتاب‌های کتابخانه سلطنتی (13 هزار و 712 جلد خطی و چاپی) و کتابخانه مدرسه دارالفنون به این کتابخانه منتقل شود. برای تفکیک کتاب‌های کتابخانه سلطنتی، هیئتی از نمایندگان وزارتخانه‌های مختلف تشکیل شد و این هیئت از تاریخ 8 اردیبهشت 1315 تا هفتم تیر 1317 به انتخاب و جداسازی کتاب‌ها پرداختند که نتیجه آن فاجعه‌بار بود. برای راه‌اندازی کتابخانه‌ای جدید (ملی)، دو کتابخانه باسابقه و ارزشمند که آیینه‌ای از فرهنگ، تمدن، تجدد و نوگرایی ایران در یکصد سال پیش از آن بودند شرحه‌شرحه و نابود شدند. این پژوهشگر نسخ خطی و مدیر فعلی انتشارات وراقان در گفت‌و‌گو با «پیام ما» شرح می‌دهد که چرا پس از سال‌ها موضوع این کتاب‌ها را یادآوری کرده است.

 

چرا به چند پاره شدن کتابخانه سلطنتی پرداخته‌اید؟ رخداد ویژه‌ای اتفاق افتاده است؟
خیر رخداد جدیدی نیست بلکه موضوع کهنه است که در حدود 80 و اندی سال پیش اتفاق افتاده است. اما افرادی مانند من که کار پژوهشی انجام می‌دهیم و نیز به مراجعه به منابع نیاز پیدا می‌کنیم، دچار چالش می‌شویم. این چالش‌ها این زخم را باز می‌کند که چرا باید چنین بی‌تدبیری اتفاق بیفتد و حالا عواقبش دامنگیر ما شود. شالوده کتابخانه سلطنتی در ابتدای دوره قاجار شکل می‌گیرد و در دوره ناصرالدین‌شاه بنیانش محکم‌تر می‌شود. خود ناصرالدین‌شاه بسیار به این کتاب‌ها علاقه‌مند بوده است؛ تا آنجا که گویی کلید کتابخانه را تحویل گرفته و به گردن انداخته و مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد. نکته قابل توجه برای ما درباره این کتابخانه این است که حجم قبل توجهی نسخ خطی و ارزشمند، در این مجموعه و در این سال‌ها جمع‌آوری شده است. بخشی از این کتب از شاهان قبل وجود داشتند، برخی به صورت هدیه و برخی هم با خریداری جمع‌آوری شده‌اند. این نسخ هم به لحاظ فیزیکی و هم محتوایی دارای ارزش هستند.

شالوده کتابخانه سلطنتی در ابتدای دوره قاجار شکل می‌گیرد و در دوره ناصرالدین‌شاه بنیانش محکم‌تر می‌شود. خود ناصرالدین‌شاه بسیار به این کتاب‌ها علاقه‌مند بوده است؛ تا آنجا که گویی کلید کتابخانه را تحویل گرفته و به گردن انداخته و مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد

برای خود من، این موضوع که تعداد زیادی نسخه چاپی از اروپا و کشورهایی مانند امپراتوری روسیه، امپراتوری عثمانی و هندوستان به این کتابخانه راه پیدا کرده، بسیار جالب است. می‌شود گفت این کتاب‌ها و این منابع نخستین مواجهه شاهان قاجار با علوم و دانش غربی و اروپایی بودند. در این کتابخانه کتاب‌های متعددی در مورد قوانین نظامی و ارتش یا در مورد مهندسی، پزشکی و علومی مانند اینها وجود داشت. می‌توان گفت این کتاب‌ها نیروی محرک تجدد در ایران بود. اما کتبی که به مرور جمع شده بود و می‌توانست محل خوبی برای یک کار پژوهشی باشد چند پاره شده است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، کتابخانه‌های قدیمی را حفظ می‌کنند و این کتابخانه‌ها دارای جنبه میراثی تاریخی و فرهنگی است. کتابخانه در قلب خود مجموعه‌ای رویدادهای قابل مطالعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و… را جای داده است.
این کتاب‌ها الان در دو مجموعه کتابخانه ملی و کتابخانه کاخ گلستان نگهداری می‌شوند. طی سال‌های بعد از انقلاب هرگز پیشنهادی برای نگهداری این آثار در یک مجموعه واحد وجود نداشت؟
اگر هم وجود داشته است من اطلاعی ندارم. خانم آتابای که دوره‌ای در دوره پهلوی دوم ریاست کتابخانه ملی را هم به عهده داشته است مکاتبات زیادی برای بازگرداندن این آثار به کتابخانه کاخ گلستان داشتند که به گفته خودشان هرگز موفق نشدند. بعد از انقلاب اما تا جایی که من اطلاع دارم هرگز تلاشی در این خصوص انجام نشد. ما هر چه از زمانی که این اتفاق رخ داده دورتر می‌شویم طبیعتا موضوع هم به دست فراموشی سپرده و از اذهان دور می‌شود. طبیعتا این موضوع برای افراد و مسئولان چه در کتابخانه ملی و چه در مجموعه وزارت میراث فرهنگی دارای اولویت نیست.

در این کتابخانه کتاب‌های متعددی در مورد قوانین نظامی و ارتش یا در مورد مهندسی، پزشکی و علومی مانند اینها وجود داشت. می‌توان گفت این کتاب‌ها نیروی محرک تجدد در ایران بود. اما کتبی که به مرور جمع شده بود و می‌توانست محل خوبی برای یک کار پژوهشی باشد چند پاره شده است

آیا فهرست جامعی از این کتاب‌ها وجود دارد که بدانیم دقیقا در مورد چند عنوان یا چند جلد کتاب صحبت می‌کنیم؟
خوشبختانه در دوره‌های مختلف، این مجموعه چند بار فهرست شده است و یکی از آخرین فهرست‌ها که در سال 1391 تهیه و چاپ می‌شود منبع بسیار خوبی است. خودم هم اخیرا تحقیقی در مورد بخش چاپی این کتابخانه انجام دادم. بخش بزرگی از این کتابخانه شامل آثار چاپی می‌شود. تقریبا نزدیک به 11 هزار کتاب چاپی به زبان‌های فارسی، ترکی، عربی، روسی ، آلمانی، فرانسه و انگلیسی آن زمان از کتابخانه سلطنتی به کتابخانه ملی منتقل شد. این ایده وجود داشت که کتابخانه ملی بیشتر به کتاب‌های چاپی نیاز دارد، به همین دلیل بیشترین حجم کتاب‌های منتقل شده کتاب‌های چاپی بود گرچه بیش از دو هزار نسخه هم کتاب‌های خطی به کتابخانه ملی منتقل شد. در بخش کتاب‌های فارسی، عربی و ترکی، که من بر روی آن پژوهش انجام داده‌ام، نکته مهم این است که حداقل 10 درصد کتاب‌ها مفقود شده‌اند و اطلاعاتشان در سامانه کتابخانه ملی موجود نیست. البته زمان در انتقال اینها به کتابخانه ملی هم فهرستی برای تحویل این کتاب‌ها تهیه شده بود. من آن فهرست را ندیدم و اطلاع ندارم که هنوز وجود دارد یا خیر اما قاعدتا قابل ردیابی و شناسایی است که در چه بازه زمانی وارد و یا از کتابخانه ملی خارج و مفقود شدند. اتفاق بد دیگر این است که در خود کتابخانه ملی هم آثار باقی‌مانده چند پاره شده‌اند. مثلا بخشی از آن در مخزن ایرانشناسی است. بخشی در مخزن نفایس، بخشی در مخطوطات و نسخ خطی قرار گرفته‌اند یعنی آن جا هم تجمیعی وجود ندارد.
فکر می‌کنید در شرایط فعلی مناسب‌ترین راه برای حفاظت از این کتاب‌ها و در دسترس پژوهشگران قرار دادن آنها چه اقدامی است؟
ایده‌آل این است که کتابخانه سلطنتی به معنای واقعی خودش دوباره احیا شود. ما کتابخانه‌ای به عمر دو قرن در کشور داریم. این کتابخانه در همه جای دنیا مایه فخر و مباهات است. در مقابل سابقه تشکیل و راه‌اندازی کتابخانه ملی ما هنوز به یک قرن نرسیده است. در صورتی که اگر کتابخانه سلطنتی در معنای فیزیکی‌اش وجود داشت، می‌توانستیم بگوییم ایران دارای کتابخانه‌ای با قدمت دو قرن است. در شرایط فعلی نه میراث فرهنگی ما، به‌عنوان متصدی کاخ گلستان و کتابخانه سلطنتی و نه کتابخانه ملی چنین توانی را دارد. همین حالا هم کتابخانه کاخ گلستان عملا به روی پژوهشگران بسته است و جز برخی دسترسی‌های رانتی، هیچ گونه دسترسی منطقی حتی برای پژوهشگران وجود ندارد. اما در کتابخانه ملی این مشکل به این صورت وجود ندارد. من فکر می‌کنم در وهله نخست با یک تفاهم، کتابخانه سلطنتی در قالب یک پورتال و به صورت مجازی راه‌اندازی شود و فهرست، مستندات و اطلاعاتی که داریم روی این سامانه قرار بگیرد. نسخه‌ها اسکن شده و لینک‌ها بر این سامانه بارگذاری شود. ضمن اینکه خود کتابخانه ملی هم این آثار را تجمیع کند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر