پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دولت چهاردهم و وضعیت آب کشور

دولت چهاردهم و وضعیت آب کشور





دولت چهاردهم و وضعیت آب کشور

۳۱ تیر ۱۴۰۳، ۲۳:۰۴

روزنامۀ «پیام ما» بار دیگر از من خواست که باتوجه‌به استقرار دولت چهاردهـم، دربارۀ وضعیت آیندۀ آب کشور و لابد اینکه در دوران این دولت چگونه می‌تواند باشد مطلبی بنویسم. اینکه چرا از یک نویسنده و مترجم و مقاله‌نویس روابط بین‌الملل دربارۀ چنین موضوعی یادداشتی بخواهند، برایم عجیب نبود. با اینکه تخصص فنی در امور آب ندارم، اما نگرانی از دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی و چگونـگی تأمـین غذا و آسایش زندگی جمعیت فزایندۀ ساکن این سرزمین، از سالـیان پـیش مرا به پژوهش و نگارش نگـرانـی‌هـای محیط‌زیسـتی و بررسی راه‌حل‌های دیگران واداشته که در روزنامه‌ها و فصل‌نامه‌های گوناگون منتشر شده است. ترجمۀ دو کتاب مهم «برنامۀ ب۲» با عنوان فرعی «رهانیدن سیاره‌ای گرفتار تنش و تمدنی دچار آشفتگی» نوشتۀ «لستر براون» چاپ «اطلاعات» و کتاب معتبر «فروپاشی» با عنوان فرعی «چگونه جوامع راه بقا یا فنا را برمی گزینند» نوشتۀ «جر دایموند» چاپ نشر «مروارید» و همچنین انتشار کتاب خودم به نام «بشر بر سر شاخ و بن می‌برد (آب، هوا، خاک، آتـش)» چـاپ شـرکت «سهامی انتشار» که عناوین آن‌ها حکایت از متن و نگرانی‌های آن دارد، لابد در این دعوت بی‌تأثیر نبوده است.

 

امـا نومیـدانه مـی‌نویسـم! زیـرا در جهـان، مطبـوعات را رکـن چـهـارم مـشروطـه یـا قانون‌مـداری دموکراتیک می‌دانند، اما در ایرانی که سه رکن تقنینی، قضایی، و اجرایی آن هرگـز تابع آن‌گونه منطق علمی نبوده است، رکـن چهارم‌اش نیز بیش از چرخ پنجمی بی‌اعتبار برای آن خودران تک‌چرخه نیست! رکن چهارم یعنی نماد آزادی بیان و آگاهی‌دهنده‌ای که رهنمود و هشدار می‌دهد و مانع کژروی می‌شود. در جهان آنان رکن چـهارم فقط یک تعارف گذرا نیست که به سخن‌اش فقط به هنگام شماتت و مجازات توجه کنند! دولت‌های مدنی با رکن چهارم در تعامل‌اند، به تذکرهای آنان توجه می‌کنند و بهره می‌برند و آن‌چنان که اخلاق و رفتار مدنی حکم می‌کند، تشکر می‌کنند و توضیح می‌خواهند. می‌دانم که بلوغ جامعۀ سنتی ما هنوز به آن رشد اخلاقی و رفتاری نرسیده اسـت که رکن چهارم یا این چرخ پنجم را جـدی بگیرد، تا چه رسد به اینکه سپاسگزار باشد! چـند مـقالۀ مفصل در این باب در فصل‌نامۀ «مهندسان مشاور ایران» منتشر شد. 

 

چنین فصل‌نامۀ معتبری، مطالب خود را بدون مشورت فنی لازم منتشر نمی‌‌کند و به اعتبار اجتماعی خود آسیب نمی‌‌رساند. اما هرگز کوچک‌ترین واکنشی از وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی ذی‌ربط، حتی به این بالاترین مرجع مطبوعاتی مهندسی کشور دریافت نشد! که نشان دهد آیا وزارتخانه‌ها و دستـگاه‌های دولتی اصولاً ابزاری برای کسـب خـبر و انعکاس مطالب منتشر شده در رسانه‌ها دربارۀ امور تخصصی خود دارند یا نه؟! یـا خـودشان هم در این اندیشه هـستند و برای آگاهی افکار عمومی اعلام کنـند کـه ای مردم ما یعنی دولت، با پول شما در این زمینه چه کرده‌ایم و چه خواهیم کرد؟ احـترام به رسانه‌ها و پاسخگویی به افکار جـامعه و ادب تعامل و سپاس، زمان خواهد برد.

باری می‌کوشم بار دیگر آزموده را بیازمایم و باتوجه‌به سخنان بی‌پاسخ پیشین، دیدگاهی را در زمین آب در زمان دولتی که از پیش، خود را ملزم به رعایت شفافیت، یعنی اصل اول پیشگیری از فساد را در مقابل کارفرمای خود یعنی ملت دانسته است، مطرح کنیم.

 

 مسئلۀ سیاسی و تاریخی آب

تردیدی نیست که مسئلۀ آب، موضوعی خطیر و بحران‌‌‌آفرین در آیندۀ جهان قلمداد می‌شود. در دورانی که جمعیت زمین نسبت به امروز کمتر بود نیز منابع آبی دردسرهای زیادی در دنیا ایجاد می‌کرد که از آن‌ جمله می‌توان به جنگ‌ها و درگیری‌های میان ایران و روم بر سر دو منبع اصلی یعنی رودهای دجله و فرات اشاره کرد. دجله و فرات رودخانه‌های پرآبی بودند که تنش‌ها و درگیری‌های زیادی در ارتباط با آن‌ها در جهان شکل گرفت و حتی امروز هم اختلافات عمیق میان سوریه، ترکیه و عراق در ارتباط با همین دو رودخانۀ بزرگ جریان دارد. به‌طوری که در روزنامۀ «آسمان آبی» مورخ ۸ آذر ۱۳۹۶، آوردم افزایش جمعیت جهانی، یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری کمبودها و بحران‌ها به‌ویژه در ارتباط با منابع طبیعی هستند. 

 

تغییر و تحول در شکل محیط ‌زیست و ازمیان‌رفتن اکوسیستم‌ها از جمله تأثیرات افزایش جمعیت و استفادۀ بی‌رویه از منابع آبی است؛ البته باید در نظر داشته باشیم که سخن‌گفتن از مشکلات و کمبودهای مرتبط با آب، تأثیری در رفع و حل این بحران نخواهد داشت. ترس و هراس از بروز جنگ‌های آبی، دغدغه‌ای مربوط به آینده نیست؛ چرا که هم‌اکنون نیز جنگ‌ها و تنش‌های مبتنی بر بحران آب در جهان در جریان است. درگیری‌های روآندا و بروندی از نمونه‌های واضح این تنش‌ها در آفریقاست. موضوع اصلی اعراب و اسرائیل نیز به‌نوعی به بحران‌های مرتبط با کمبود آب برمی‌گردد.

 

در این باب در شمارۀ ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ «پیام ما»، با اشاره به حقابۀ ایران از هیرمند و موارد دیگر با عراق و ترکیه بحث کرده‌ایم؛ به‌اختصار می‌توان افزود که جمعیت ایران زمانی ۱۵ و جمعیت افغانستان ۵ میلیون نفر بود. در تجدید نظر در حقابۀ ایران جمعیت افغانستان ۱۵ و جمعیت ایران ۳۰ میلیون نفر بود. نیازها فرق کرده است! می‌توان بر سر کلمات و تعهدات حقوقی تا صد سال دیگر هم چانه زد یا جنگ کرد و میلیون‌ها نفر را کشت و کشته داد و به جایی هم نرسید. پیشنهاد مسالمت‌آمیز ما این بود که در انطباق با توسعۀ علمی و آنفورماتیک، در قالب شرکتی بین‌المللی ایرانی‌افغانی، با سهمیۀ مساوی از آب هیرمند تا حد حقابۀ قراردادی در دو سوی مرز برنامۀ توسعه کشت و صنعتی در فضای گلخانه‌ای به‌صورت شهرک‌های خوشه‌ای گسترده با آبیاری قطره‌ای و ئیروپونیک، با نصب پنل‌های تولید بر خورشیدی روی سقف، با کاهش مصرف آب به یک‌دهم نسبت به کشت متنوع و چهارفصل گرمسیری و سردسیری و مناطق حاره را کنترل و محیط حتی برای کشت برنج تا یونجه و دام‌داری و تولید طیور آماده شود. 

 

باتوجه‌به بازگشت سریع تولید کشاورزی کنترل شده، به‌سرعت امکان توسعۀ این شهرک‌ها به‌صورت کانون‌های جمعیتی و صنایع و مراکز دارای و خدماتی و فرهنگی پیرامونی نه‌فقط نیروی کار الزاماً تحصیلکردۀ مرد و زن محلی را جذب می‌کند، بلکه برای آنان امکانات زیستی متناسب با نیازهای زمان تدارک می‌بیند! چین برنامه‌ای می‌تواند به‌جای کشمکش دو کشور، ایجاد وابستگی متقابل و التزام به صلح و دوستی شود. چنین برنامه‌ای در دو سوی هورالعظیم با عراق و نیز با ارمنستان و جمهوری آذربایجان و در ساحل اترک نیز قابل اجراست.

منابع آب رودخانه‌ای ایران محدود است، اما بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر ساحل دریایی متصل به منابع بی‌کران اقیانوسی در کنار ایران است و همچنین بیش از ۷۰۰ کیلومتر ساحل دریـای خـزر داریـم. سـاخـت شـهرهای خوشه‌ای کشت و صنعت به اعتبار شیرین‌سازی آب و در سواحل جنوب نیز چارۀ کار است.

 

 تصفیۀ پساب‌ها و انتقال آب بین‌شهری و شیرین‌سازی آب

مصارف شهری و بهداشتی و حتی صنعتی بخش کوچکی از آب مصرفی را تشکیل می‌دهد، که آن هم باید به چرخۀ بازیافت و تصفیه برای مصارف سبز و کشاورزی منتقل شود. مصارف غلط کشاورزی یکی از بزرگ‌ترین دلایل ازدست‌رفتن آب شیرین و تصفیه‌شده است. آبیاری درست، کشت گلخانه‌ای و شیرین‌سازی آب شور با انرژی خورشیدی راه‌حلی است که باید اجرایی شود. کشاورزی در دنیای پیشرفته با ابزارها و وسایلی انجام می‌شود که در کاهش میزان مصرف آب نقش دارند و ما نیز باید با استفاده از فناوری‌های مدرن، مشی و روش‌های جدید را با الگوهای قدیمی و غلط تعویض کنیم. می‌دانیم که نمک‌زدایی از آب شور مشکل‌‌ترین و پرهزینه‌‌ترین کار برای تأمین آب است. در واقع شیرین‌سازی آب شور در مرحله‌‌ای پس از بازیافت انواع فاضلاب شهری و صنعتی قرار می‌‌گیرد که نیاز به اُسمُز معکوس و صرف انرژی بسیار ندارد. به این ترتیب نیازی نیست مردم را از مصرف آب بهداشتی که قابل بازیافت است بترسانیم. رودخانۀ فاضلاب بندرعباس که این روزها دربارۀ آن بحث و انتقاد می‌‌شود، منبع اصلی آن سد میناب و انتقال آب آن از میناب به بندرعباس است. 

 

این فاضلاب گران‌‌بها‌‌تر از آن است که به دریا بریزد و آن را نیز آلوده سازد یا رودخانۀ آلوده بندر بابلسر که از میان شهر می‌گذرد و به دریا می‌ریزد که آن نیز وضع مشابهی دارد. برای تصفیۀ آن کافی است با پمپاژ آن به چند استخر بزرگ در ارتفاعات مشرف بر شهر و با استفاده از رزین‌‌ها و مواد ته‌نشین‌کنندۀ شیمیایی و معدنی (RETENTION AIDS) به‌سرعت و به‌نوبت مواد معلق در آب‌های ذخیره‌‎شده را ته‌نشین و آب خام به‌دست‌آمده را در حوضچۀ دیگر تصفیۀ شیمیایی و بیولوژیک کنند و به مصارف فضای سبز و درختسان‌‌ها و گلخانه‌‌های کشت پیرامونی ۱۲ ماه در سال اختصاص دهند. رسوبات باقی‌مانده را با مطالعۀ کارشناسی می‌‌توان با رقیق کردن با آب دریا و تخمیر غیرهوازی تصفیه و از گاز متان حاصل از آن نیز برای سیستم استفاده کرد یا می‌‌توان در سطح پخش و خشک کرد. پوشش کل سیستم با پنل‌‌های خورشیدی می‌‌تواند انرژی لازم را نیز تأمین کند.

 

تصفیۀ فاضلاب‌های شهری که هم‌اکنون نیز در برخی از شهرهای ایران به‌صورت پیشرفته هم وجود دارد، باید برای همۀ شهرها و بخش‌‌ها الزامی شود. رودخانه‌‌های آلودۀ شهرهای ساحلی شمال و جنوب که به دریا می‌‌ریزند و آلوده می‌‌کنند، نسبت به نمک‌زدایی اولویت دارند. اما آبی را که با این هزینۀ ملی به دست می‌آید، نمی‌ توان به رایگان در اختیار کشاورزانی گذاشت که با کشت غرقابی آن را هدر دهند! باید جیره‌بندی همراه با راهنمایی و همیاری مادی و علمی فقط به توسعۀ کشت گلخانه‌ای اختصاص داد تا از کشت هندوانه و طالبی و حتی برنج سه نوبت در سال هم نهراسند! کشت گلخانه‌ای خیار و گوجه‌فرنگی و فلفل‌دلمه و بادمجان، هم‌اکنون رواج یافته است.

 

 شیرین‌سازی آب شور به روش اُسمُز معکوس از دیدگاه محیط‌زیستی، دو ایراد دارد؛ یکی اینکه کمپرس کردن آن برای عبور از غشاء مصرف برق بالا دارد و برق اغلب با سوخت فسیلی و آلوده‌کننده تولید می‌شود و دومی اینکه آب لب شور تبدیل به شورابه می‌شود که به دریا برگرداندن آن به نوبۀ خود آلوده‌کننده است. شیرین‌سازی با انرژی خورشـید روش سـالم جـایگـزین اسمز معـکوس استـ. از این روش در ۲۰ سال گذشته در کالیفرنیا برای شیرین‌سازی آب زهکش‌های کشتزارهای بالادستی که موجب تخریب زمین‌های پایین‌دستی می‌شد، استفاده شده است و اکنون در استرالیا از آن استفاده می‌شود. در صحرای آلمریا در جنوب اندولوسیا در کنار مدیترانه در گلخانه‌هایی جمعاً به وسعت ۲۰۰ کیلومترمربع در یکی از خشک‌ترین مناطق جهان استفاده می‌شود و بخش عمدۀ رب گوجه‌فرنگی و سبزیجات مورد نیاز اروپا را تأمین می‌کند. در این روش آب دریا یا آب زهکش را با تمرکز نور خورشید با آیینه‌های مقعر به نقطه‌ای فولادی در پایین دیگ، آب را داغ و بخار آن را تقطیر می‌کنند تا آب و همچنین نمک به‌عنوان تولید جانبی باقی می‌ماند. دوم اینکه با نصب پنل‌های خورشیدی بر سقف صدها هکتار گلخانه، نیروی برق لازم برای تأمین نور ۲۴ ساعته و تنظیم گرما و رطوبت باتوجه‌به نوع کشت مورد نظر، بیشترین تولید در کمـترین سطح با کـشـت‌هـای خـاکی و هـیـدروپـونـیـک و کشت‌های عمودی حاصل می‌شود.

 

 کشت مواج برنج

اخیراً در چین روش کشت برنج به‌طور مواج روی سطح تالاب‌ها و دریاچه‌ها و مرداب‌ها بسیار نتیجه‌بخش بوده است. برای این کار نشای برنج را در گلدان‌های پلاستیکی می‌کارند که کف آن به‌صورت آبکش در آب تالاب قرار می‌گیرد. سطح تالاب را با رول‌های پلاستیکی سبک مشبک با سوراخ‌های گرد پوشش می‌دهند که روی آب مواج می‌مانند. سپس گلدان‌های نشاکاری‌شده را در این سوراخ‌ها قرار می‌دهند؛ داخل گلدان یعنی ریشۀ برنج همواره پرآب می‌ماند. هرچند سطح با بالا و پایین رفتن فصلی سطح آب تالاب بستر پلاستیکی کشتزار نیز همراه شناور می‌ماند و بالا و پایین می‌رود و ریشه همواره در آب می‌ماند. با این کار سطح تالاب نیز از نور مستقیم خورشید و تأثیر سطحی باد مصون می‌ماند و تبخیر نیز بسیار کمتر می‌شود! برای کشور خشکی مانند ایران که باید نیازهای بهداشتی و غذایی و صنعتی خود را باتوجه‌به امکانات تدارک ببیند، این‌گونه ابتکارات در هرجای دنیا باید پیگیری و اجرایی شود تا به‌جای التهاب دائمی مردم و ترساندن آن‌ها از کم‌آبی و خشکسالی و انداختن مسئولیت بیشتر بر عهدۀ مردم، آب تدارک و ذخیره و بازیافت شود و به قیمت منطقی در اختیار مصرف‌کننده قرار گیرد. مردم برای ترسیدن و التهاب به اندازۀ کافی زمینه و بهانه دارند؛ تدارک آب و برق وظیفۀ دولت است. مردم کشور ثروتمندی مانند ایران، نباید نگران همه‌چیز باشند؛ آب باید تأمین شود! جمعیت بیشتر باید در شهرهای مدرن و کشت و صنعت ساحلی متمرکز شوند. 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر