پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اجرای آموزش فراگیر در مدارس بدون برنامه

بررسی مشکلات تحصیل دانش‌آموزان دارای معلولیت در مدارس عادی

اجرای آموزش فراگیر در مدارس بدون برنامه

یک معلم مدرسۀ ابتدایی غیرانتفاعی که به دانش‌آموزان اتیستیک درس می‌دهد: هرچند مدرسه مااین دانش‌آموزان را ثبت‌نام می‌کند اما برای حضور آنها در مدرسه هیچ برنامه‌ریزی خاصی انجام نمی‌دهد





اجرای آموزش فراگیر در مدارس بدون برنامه

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱:۰۰

بهار سال 89 وقتی «آتیلا» با آسیب‌های شدید استخوانی به دنیا آمد، پزشکان امیدی نداشتند که او حتی بتواند سه سال اول زندگی را ببیند. اوضاع جسمی او آنقدر پیچیده بود که مادرش تنهایی از پس نگهداری او برنمی‌آمد. همین شد که این بچه را برای شش سال به یک مرکز توانبخشی به دور از خانواده سپردند. سن مدرسه که رسید او با ارادۀ خودش و همکاری کارکنان مدرسه‌ای در یکی از شهرستان‌های استان مرکزی، در کنار سایر بچه‌ها مثل یک دانش‌آموز عادی مشغول به تحصیل شد. حالا او 13 سال دارد و پایۀ ششم را به پایان رسانده است و در این مدت دوست‌های زیادی پیدا کرده و از معلم‌ها گرفته تا دانش‌آموزان همه عاشق او هستند. آنها می‌گویند که آتیلا از همۀ بچه‌ها باهوش‌تر است و همه با حضور او در مدرسه، آدم‌های بهتری شده‌‌اند. یکی از معلم‌ها می‌گوید که هیچ راز مگویی در این بین وجود ندارد و فقط کافی‌ست که مهربان باشیم و کودکان دارای چالش‌های رشدی و نیازهای ویژه را همانطور که هستند، در آغوش بگیریم. این داستان پژوهشی است که در سال 1400 از بررسی اجرای برنامۀ آموزش تلفیقی-فراگیر در 7 شهرستان استان مرکزی در سال‌ تحصیلی 99-98 منتشر شد. پژوهشی که یافته‎‌های بین‌المللی را مبنی‌بر تأثیرگذاری آموزش فراگیر در مدارس با حضور معلم‌های رابط برای همۀ کودکان، تأیید می‌کند. اما یک معلم کودک اُتیستیک می‌گوید: «این معلم‌های ماهر فقط تا پایۀ ششم کنار بچه‌ها هستند و از پایۀ هفتم به بعد بچه‌ها باید خودشان به تنهایی سر کلاس‌ها حاضر شوند. حذف ناگهانی معلم‌های رابط از این چرخه، برای بچه‌ای که شش سال ابتدای تحصیل را به حضور معلم‌های رابط عادت کرده است، یعنی ثبت‌نام نشدن در مدرسۀ عادی و اجبار خانه‌نشینی. به‌همین دلیل، بسیاری از والدین از پایۀ هفتم به بعد تصمیم می‌گیرند که بچه‌هایشان را در خانه آموزش دهند و آنها را فقط برای امتحان پایان ترم به مدرسه بیاورند.»

 

داستان زندگی آتیلا فقط به زندگی او مربوط نیست. این، تجربۀ تحصیل نزدیک به 21 هزار دانش‌آموز دارای معلولیت و با نیازهای ویژه است که تا آذرماه سال گذشته به گفتۀ «حمید طریفی حسینی»، رئیس سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی کشور در مدارس عادی کنار سایر دانش‌آموزان تحصیل کرده‌اند. خانواده‌های آن دسته از بچه‌هایی که مشکلات هوشی ندارند، نیز معمولاً ترجیح می‌دهند که فرزندانشان به مدارس عادی بروند تا بهتر پرورش یابند. اما چرا آموزش این کودکان در مدارس عادی مهم است و چرا بیشتر خانواده‌های دارای فرزند معلول ترجیح می‌دهند فرزاندانشان به مدارس عادی بروند؟ نتایج مطالعات متعددی، این ترجیح والدین را تأیید می‌کند که برنامۀ آموزش فراگیر، مهارت مشارکت گروهی را به دانش‌آموزان می‌آموزد و عملکرد اجتماعی آنها را بهبود می‌دهد. به‌علاوه وقتی جامعه به کودکان دارای معلولیت اجازه می‌دهد تا در کلاس‌های همگانی حضور یابند، احساس نادیده گرفته شدنشان از سوی جامعه، در خودشان و والدینشان کاسته می‌شود. برنامۀ آموزش فراگیر که در دسامبر سال 2006 در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به امضای 127 کشور رسید، متعهد شد که فرصتی عادلانه و برابر برای همۀ دانش‌آموزان با وجود تفاوت‌ها و شرایط جسمانی متفاوتشان فراهم کند. این معاهدۀ بین‌المللی به‌دنبال تحقق عدالت آموزشی برای آتیلا، ملیکا، وحید، زهرا و همۀ گروه‌های به حاشیه رانده شده است تا به کودکان بیاموزاند که فارغ از تفاوت‌های جسمانی، با هم زندگی کنند و از یکدیگر یاد بگیرند. تا مدرسه جایی باشد که شهروندانی آگاه و کارآمد تربیت می‌کند. شاید با این نگاه دیگر خبرهایی مثل «لغو سرویس مدارس استثنایی» را نشنویم؛ چون دانش‌آموزان با نیازهای ویژه قرار است کنار دانش‌آموزان عادی به مدرسه بروند. آن وقت اگر سرویسی برای حمل‌ونقل دانش‌آموزان وجود داشته باشد، همۀ آنها را به مدرسه می‌برد.

مدارس پذیرا از ناکارآمدی معلمان عادی و ندیدن دوره‌های آموزشی خاص رنج می‌برند. «شیبانی» در این ارتباط می‌گوید: مدرسه دورۀ آموزشی خاصی برای معلم‌ها برگزار نمی‌کند و کار ویژه‌ای برای حضور دانش‌آموزان با نیازهای ویژه که کاملاً الگوی یادگیری آنها با دانش‌آموزان عادی متفاوت است، انجام نمی‌دهد

تعهد به اجرای آموزش فراگیر بدون مناسب‌سازی مدارس
شانس با آتیلا یار بود که 4 سال پیش از آنکه او به دنیا بیاید، «آیین‌نامۀ آموزش‌وپرورش تلفیقی- فراگیر کودکان و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه» سال 85 در شورای آموزش‌وپرورش تصویب شد. طبق این آیین‌نامه، دانش‌آموزان با نیازهای ویژه باید در کلاس‌های آموزش‌وپرورش عادی در کنار سایر دانش‌آموزان با استفاده از خدمات معلمان مرجع به‌عنوان تسهیلگر مشغول به تحصیل شوند. این آیین‌نامه همزمان با کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت تصویب و متعهد شد که شرایطی را برای افراد دارای معلولیت فراهم کنند که آنها مثل سایر بچه‌ها فرصت رفتن به مدارس عادی و آموزش عادلانه را در طول زندگی خود داشته باشند. پس از این معاهده در سال 1392 نیز وزیر آموزش‌وپرورش وقت ایران به اجرای نظام آموزش فراگیر در کشور تعهد داد. بخشنامۀ جدید آموزش‌وپرورش نیز که در هفتۀ اخیر منتشر شده، اولویت ثبت‌نام را با جای‌دهی نوآموزان و دانش‌آموزان استثنایی (به‌جز دانش‌آموزان گروه‌های با کم‌توانی ذهنی) در تمامی دوره‌های تحصیلی باتوجه‌به توانمندی آن‌ها در مدارس عادی دانسته است.
بااین‌حال مدارس عادی ما هنوز چندان جزو مدارس پذیرا برای دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه به حساب نمی‌آیند. به‌ویژه پژوهش‌ها نشان می‌دهند که معماری مدارس برای حضور این دانش‌آموزان مناسب‌سازی نشده است. پژوهشی که «ابوالقاسم حسن‌خانی»، مسئول آموزش اداره آموزش‌وپرورش استثنایی استان مرکزی در سال 1400 از بررسی میزان موفقیت برنامه‌های آموزش تلفیقی و فراگیر در استان مرکزی در سال تحصیلی 99-98 انجام داده، نشان می‌دهد که شرایط فیزیکی کمتر از 50 درصد مدارس برای حضور دانش‌آموزان با نیاز‌های ویژه مناسب‌سازی شده است. به گزارش تسنیم، رئیس سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی کشور در پاییز سال گذشته گفته است: «برخی مدارس از ثبت‌نام این دانش‌آموزان ممانعت می‌کنند، آن هم به‌دلایلی همچون نبود امکانات لازم در مدرسه.» هرچند طبق قوانین آموزش‌و‌پرورش، دانش‌آموزان باید در نزدیک‌ترین مدرسه به محل زندگی خود به انتخاب والدین ثبت‌نام شوند، اما مدارس پذیرای حضور این دانش‌آموزان شرایط خاصی برای تلفیق آنها با دانش‌آموزان عادی ایجاد نمی‌کنند. والدین زهرا، دختری که به‌دلیل ضایعۀ نخاعی با ویلچر حرکت می‌کند، به پژوهشگر دیگری گفته‌اند که مدرسه هیچ اقدام خاصی برای دسترس‌پذیرکردن امکانات یا مناسب‌سازی فضا برای حضور آنها نمی‌کنند: «ساختمان مدرسه پر از پله است و هیچ تلاشی از سوی مدرسه برای ایجاد رَمپ و آسان‌کردن رفت‌وآمد برای زهرا نمی‌بینیم.» این درحالی‌است که سازمان نوسازى، توسعه و تجهیز مدارس کشور فقط به مدرسه‌سازی و نوسازی فیزیکی ساختمان مدرسه‌ها صرف‌نظر از دسترس‌پذیر کردن آن برای همۀ دانش‌آموزان فکر می‌کنند.
نبود برنامه‌های سازمان‌دهی‌شده در مدارس و فقدان پذیرش اجتماعی
هرچند آمارهای رسمی از حضور و تحصیل نزدیک به 21 هزار دانش‌آموز دارای نیازهای ویژه می‌گویند، اما مشخص نیست که کیفیت آموزش این دانش‌آموزان به چه ترتیب است. به گزارش خبرگزاری صداوسیما استان خوزستان، دوازده روز پیش «علی ممبینی»، رئیس ادارۀ آموزش‌وپرورش استثنایی خوزستان به کمبود مدارس پذیرا برای حضور دانش‎آموزان دیرآموز در کنار دانش‌آموزان عادی اشاره کرده و گفته است: «جایگاه بچه‌های دیرآموز، بین دانش‌آموزان عادی است؛ زیرا تفاوتی با آن‌ها ندارند و از طرف دیگر حضور دانش‌آموزان دیرآموز در کنار دانش‌آموزان عادی موجب می‌شود که این دو از هم بیاموزند.» همچنین حمید طریفی حسینی، رئیس سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی کشور به تسنیم گفته بود: «دشواری مسئولیت نگهداری از دانش‌آموزان دارای معلولیت باعث شده است اگر مدرسه‌ای نیز با ثبت‌نام این دانش‌آموزان موافقت کند، گاه مادر باید به‌ویژه در دورۀ ابتدایی، هر روز به مدرسه برود تا کارهای فرزندش را انجام دهد و عملاً مسئولیت مراقبت از او را عهده‌دار شود.»
«شیبانی» که معلم یک مدرسۀ ابتدایی غیرانتفاعی است و به چند دانش‌آموزان اتیستیک و با اختلالات حرکتی درس می‌دهد، نیز از تجربۀ خود به «پیام ما» می‌گوید: «مدرسۀ ما با این استدلال که مدارس زیادی برای پذیرش این دانش‌آموزان وجود ندارد، اقدام به ثبت‌نام آنها می‌کند اما برای حضور آنها در مدرسه هیچ برنامه‌ریزی خاصی انجام نشده است.» او دربارۀ پذیرش اجتماعی حضور این دانش‌آموزان در کنار سایر بچه‌های عادی می‌گوید: «خانواده‌های آنها تا جایی که بتوانند مشکلات بچه‌ها را از مدرسه پنهان می‌کنند، زیرا می‌ترسند که در روند تحصیل آنها مشکلی به‌وجود بیاید. همچنین هم‌کلاسی‌های آنها که از دانش‌آموزان عادی هستند در پذیرش بچه‌های با نیازهای ویژه مشکلی ندارند، اما مدرسه ما از والدین دانش‌آموزان عادی هفته‌ای چند نامۀ اعتراض دریافت می‌کند که حضور دانش‌آموز با نیاز ویژه در کلاس به کیفیت آموزش سایرین آسیب می‌زند.» این درحالی‌است که پژوهش‌های متعدد در زمینۀ مقایسۀ پیشرفت تحصیلی دو گروه کودکان عادی و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه در کلاس‌های تلفیقی و غیرتلفیقی نشان داده‌ است که هیچکدام از دانش‌آموزان عادی بـه‌خـاطر حضور و شرکت در کلاس‌های تلفیقی صدمه ندیده‌اند. یافته‌های پژوهشی که میزان موفقیت برنامه‌های آموزش تلفیقی و فراگیر در استان مرکزی در سال تحصیلی 99-98 را بررسی کرده است نیز می‌گوید نیازهای آموزشی دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه در کنار معلمان پذیرا و دانش‌آموزان عادی به‌خوبی تحقق یافته و 99.4 درصد آنها پیشرفت تحصیلی خوبی را تجربه کرده‌اند.
جای خالی معلمان و کادر مدرسۀ آموزش‌دیده
با وجود اینکه معاون وزیر آموزش‌وپرورش به ایلنا گفته است: «گروه‌های معلولیت گوناگون، کلاس‌های تخصصی خود را دارند و معلمان متخصص آن گروه معلولیت مشخص به دانش‌آموزان آموزش می‌دهد.» و اضافه کرده که دانش‌آموزان طیف اتیسم می‌توانند کنار دانش‌آموزان عادی درس بخوانند، اما «محمد کرمانی»، رئیس ادارۀ آموزش‌وپرورش استثنایی اداره‌کل آموزش‌وپرورش استان سمنان به فارس گفته: «کار در این مدارس بسیار سخت است و کمبود نیروی انسانی در حوزۀ تعلیم و تربیت چه آموزش‌وپرورش عادی و چه آموزش‌وپرورش استثنایی مشاهده می‌شود.» در این رابطه پژوهش سال 1400 «ابوالقاسم حسن‌خانی»، مسئول آموزش ادارۀ آموزش‌وپرورش استثنایی استان مرکزی که در نواحی یک و دو شهر اراک، ساوه، خمین، شازند، خنداب، آشتیان و زرندیه اجرا شده است نشان می‌دهد مدارس پذیرا از ناکارآمدی معلمان عادی و ندیدن دوره‌های آموزشی خاص رنج می‌برند. «شیبانی» نیز در این ارتباط می‌گوید: «مدرسه دورۀ آموزشی خاصی برای معلم‌ها برگزار نمی‌کند و کار ویژه‌ای برای حضور دانش‌آموزان با نیازهای ویژه که کاملاً الگوی یادگیری آنها با دانش‌آموزان عادی متفاوت است، انجام نمی‌دهد. اگر معلمی متوجه اختلالات یادگیری در دانش‌آموز شود، خودش دست‌به‌کار می‌شود، با روانشناس کودک ارتباط برقرار می‌کند و خودش سراغ به‌روز نگه داشتن خود می‌رود؛ مدرسه دراین‌خصوص اقدامی انجام نمی‌دهد.» او تأکید می‌کند که نه معلم‌ها و نه کادر مدرسه و نه سایر بچه‌های عادی، هیچ‌کدام آموزش‌دیده نیستند: «من دانش‌آموزی دارم که دارای مشکل حرکتی و نقص در رشد عضلاتش است و نمی‌تواند ورزش کند. من به چشم دیده‌ام که پیش‌ آمده است سایر بچه‌های عادی آنها را به‌دلیل نقص حرکتی آزار دهند. در این موارد معلم‌ها خودشان بسته به نیازی که تشخیص می‌دهند، با سایر دانش‌آموزان عادی کتاب مرتبط می‌خوانند یا گفت‌وگو می‌کنند تا آن‌ها را نسبت به تفاوت افراد با هم پذیرا کنند، اما این دست از اقدامات سیستماتیک نیست.»
معلم‌های رابط فقط تا پایۀ ششم کنار بچه‌ها هستند
وقتی آتیلا وارد مدرسه شد برای اینکه بتواند کنار سایر بچه‌های عادی درس بخواند، نیاز داشت یک معلم رابط داشته باشد که او را هدایت و در نقش یک تسهیلگر درس‌های معلم را طوری که برای او قابل فهم باشد، مرور کند. این معلم رابط مثل یک سایه پابه‌پای او در کلاس حضور داشت و حواسش بود که آتیلا از درس عقب نماند. همین شد که نتایج پژوهش حسن‌خانی در اراک از نقش معلم‌های رابط در پیشبرد اهداف آموزش فراگیر-تلفیقی نشان داد که آنها در آموزش آگاهی‌های لازم به مدیر، معاونان و سایر کارکنان مدارس تلفیقی موفق بوده‌اند. آنها همچنین توانسته بودند راهبردهای آموزشی و پرورشی مناسب انتقال دانش و مهارت‌های ضروری را تدوین و به معلمان مدارس پذیرا ارائه دهند. والدین هم از حضور آنها راضی بودند و اکثر قریب به اتفاقشان می‌خواستند که فرزندانشان در مدارس پذیرا، ساعات بیشتری را با حضور این معلم‌ها برای آموزش تلفیقی در اختیار داشته باشند. اما این حضور فوق‌العادۀ معلم‌های رابط در کنار دانش‌آموزان با نیازهای ویژه فقط تا پایۀ ششم ابتدایی ادامه دارد. شیبانی معلم کودک اُتیستیک با ذکر این نکته می‌گوید: «این معلم‌های ماهر فقط تا پایۀ ششم کنار بچه‌ها هستند و از پایۀ هفتم به بعد بچه‌ها باید خودشان به تنهایی سر کلاس‌ها حاضر شوند. به‌این‌ترتیب، به ناگهان مدارس عادی بچه‌ها را با معلم رابط ثبت‌نام نمی‌کنند و بچه‌هایی که شش سال ابتدای تحصیل را به حضور معلم‌های رابط عادت کرده‌اند، از حذف ناگهانی آنها آسیب می‌بینند، به مدرسه نمی‌روند و به اجبار خانه‌نشین می‌شوند. به‌همین دلیل، بسیاری از والدین از پایه هفتم به بعد تصمیم می‌گیرند که بچه‌هایشان را در خانه آموزش دهند و آنها را فقط برای امتحان پایان ترم به مدرسه بیاورند.»
گروه ناشنوایان از برنامۀ آموزش فراگیر حذف شدند
هرچند اهداف آموزش برابر و فراگیر برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه در استان مرکزی طبق پژوهش سال 1400 به نسبت محقق شده است و بیش از نیمی از نیازهای آتیلا و دوستانش که در گروه آسیب‌دیدۀ بینایی، جسمی و حرکتی بودند، رفع شده است. اما والدین گروه آسیب‌های شنوایی می‌گویند که محتوای آموزشی در مدارس عادی برای فرزندانشان نامناسب است. در امور پرورشی و تربیتی اما بیش از 50 درصد نیازهای آن‌ها به گفتۀ والدینشان برطرف شده و شوق، انعطاف‌پذیری، روحیۀ همدلی و تفاهم بین آنها افزایش یافته است. همچنین مهارت تصمیم‌گیری و حل مسئله نیز در این بچه‌ها با حضور در مدارس عادی بهتر شده است.
باوجود اینکه پیاده‌سازی برنامۀ آموزش فراگیر نتایج نسبتاً قابل قبولی را در بعد مهارت‌های اجتماعی و آموزشی برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه داشته است، اما تناقض در سیاست‌ها و بخشنامه‌های آموزش‌وپرورش عادی و استثنایی، تعداد زیاد فراگیران و بی‌نظمی در کلاس و… را از آسیب‌های جدی فراگیرسازی مدارس برشمرده‌اند. به‎این‌ترتیب، نظام آموزش‌وپرورش باید به‌نحوی تغییر کند که آموزش باکیفیت برای همۀ فراگیران از طریق احترام به تفاوت‌ها، سبک‌های مختلف یادگیری، تنوع در روش‌ها، برنامۀ درسی منعطف و استقبال از هر کودکی با هر ویژگی‌ای در جهت مشارکت کامل فراهم شود.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *