حجت میانآبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب، در گفتوگو با «پیام ما»:
از دیپلماسی نوین آب غفلت کردهایم
باید وزارت نیرو به عنوان کمیسار آبی هیرمند و متولی اصلی آبهای فرامرزی، وزارت امور خارجه و سازمان حفاظت محیط زیست تعریف خود را از «دیپلماسی فعال و پویا» مشخص کنند
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱:۰۰
مناقشه میان ایران و افغانستان بر سر حقابه تالاب هامون ریشه تاریخی دارد. تاکنون دیدارهای زیادی میان مقامات دو کشور برگزار شده اما هیچ یک به نتیجه مطلوب نرسیده است. حتی گفته میشد با روی کار آمدن طالبان به دلیل برخی مناسبات منطقهای موضوع حقابه حل و فصل میشود اما نشد. حجت میانآبادی پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی، مهندسی و مدیریت آب دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگویی که حدود دو سال قبل با «پیام ما» داشت، دیپلماسی ضعیف ایران در زمینه آبهای مرزی را یکی از دلایل وضعیت بغرنج هامون عنوان کرد. این روزها که بار دیگر وزیر امور خارجه ایران در حال رایزنی با مقامات افغانستان برای گرفتن حقابه هیرمند است، از او پرسیدیم چرا ایران در این زمینه تاکنون موفق نبوده است و آیا در غیاب حقابه هامون، میتوان روی گزینه شیرینسازی و انتقال آب حساب کرد؟ میانآبادی در این گفتوگو با تشریح خطاهای راهبردی در زمینه دیپلماسی آب راهبردهای غیرواقعی برای حل مسئله کمآبی را نقد کرده است.
به نظر شما مهمترین مؤلفههای موثر بر وضعیت تالاب هامون چه چیزهایی هستند؟ ما در دیپلماسیمان چه خطاهایی داشتهایم که امروز به این وضعیت گرفتار شدهایم؟
در موضوع دیپلماسی آب و محیط زیست ما با چالشهای متعددی مواجه هستیم که یکی از آنها عدم تعریف دکترین و رویکردهای مرتبط با مواجهه با مسائل محیط زیستی در مقیاس فراملی است. فقدان تعریف این دکترین باعث شده اتخاذ نکردن سیاستها و رویکردهای مناسب در این عرصه شده است. نرسیدن آب به تالاب بینالمللی هامون دارای سویههای محلی، استانی، ملی، منطقهای و بینالمللی است. بنابراین در اینجا شاهدیم مجموعه عواملی در سطوح مختلف در این چالش دخیل هستند. بخشی از آنها به بیتوجهی به بخشی از مسائل سیاستی برمیگردد که در سطح محلی وجود دارند و گروه دیگری به تامین نشدن حقابه محیط زیستی هامون از سوی کشور بالادست یعنی افغانستان مربوط میشود. بر اساس معاهدهای که بین ایران و افغانستان امضا شده این کشور باید در شرایط نرمال، سالانه بهطور متوسط 820 میلیون متر مکعب آب برای مصارف شرب و زراعت برای ایران تأمین کند، با این حال شاهدیم در بسیاری از سالها به ویژه چند سال اخیر و پس از افتتاح سد کمالخان حقابه قانونی و عرفی ایران تأمین نشده است و افغانستان به معاهده پایبند نبوده است. علاوه بر موارد فوق، دخالت کشورهای خارجی را نیز در این منطقه شاهدیم که حاضرند امنیت محیط زیستی، اجتماعی و انسانی مردم منطقه را فدای منافع سیاسی خود کنند. به عنوان مثال ارتش آمریکا و دولتهای هند و ترکیه سرمایهگذاریهای متعددی را روی سدهای افغانستان بهخصوص در بالادست ایران انجام دادهاند در حالی که طبق مصوبه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، حقوق محیط زیستی در دسته حقوق بشر قرار میگیرد و این مسئله باید توسط کشورها به ویژه در حوزه سیاستگذاری و سرمایهگذاری در کشورهای دیگر مدنظر قرار گیرد که آیا سرمایهگذاریهایشان با تفسیرهای حقوق بشری از حقوق محیط زیست همخوانی دارد یا خیر. البته اینها بخشی از عواملی است که بر مناسبات آبی ایران و افغانستان اثرگذار بوده و هستند.
زمانی که از دیپلماسی محیط زیستی صحبت میکنیم ابتدا باید تعریفی از دیپلماسی داشته باشیم. متاسفانه بر اساس یک باور غلط تاریخی که شاید ریشه اجتماعی-سیاسی داشته باشد، دیپلماسی همان مذاکره فرض گرفته شده است. در حالی که مذاکره یکی از ابزارها دیپلماسی است
شما پیش از این گفتهاید آنچه در موضوعهامون انجام شده، «مذاکره» بوده نه «دیپلماسی». چرا ما هنوز وارد مقوله دیپلماسی نشدهایم و چه موانعی در این موضوع وجود داشته است؟
زمانی که از دیپلماسی محیط زیستی صحبت میکنیم ابتدا باید تعریفی از دیپلماسی داشته باشیم. متاسفانه بر اساس یک باور غلط تاریخی که شاید ریشه اجتماعی-سیاسی داشته باشد، دیپلماسی همان مذاکره فرض گرفته شده است. در حالی که مذاکره یکی از ابزارها دیپلماسی است. عدم تعریف و تبیین دیپلماسی باعث شده تمام تلاشهای سیاسی ما در حوزه آبهای مشترک و آبهای فرامرزی به چند یادداشت اعتراضآمیز یا مذاکره معطوف شود. البته به این معنا نیست که هیچ کاری صورت نمیگیرد اما باید از وزارت نیرو و متولیان اصلی مسئله آب ایران و افغانستان که چرا این فعالیتها (مذاکرات آبی) برای کشور و مردم سیستان اثربخش نبودهاند؟ لذا باید وزارت نیرو به عنوان کمیسار آبی هیرمند و متولی اصلی آبهای فرامرزی، وزارت امور خارجه و سازمان حفاظت محیط زیست تعریف خود را از دیپلماسی و همچنین «دیپلماسی فعال و پویا» مشخص کنند. پرسشهایی نظیر اینکه سازوکارها، دکترینها، ابزارها و رویکردهای نوین دیپلماسی چیست را سالهاست که مطرح کردهایم. در این زمینه از وزارت نیرو و سازمان محیط زیست در دولتهای مختلف پاسخ مشخصی دریافت نکردهایم. البته این غفلت تنها مختص یک دولت نیست، کما اینکه چالش نرسیدن آب به هامون هم فقط به یک دولت خلاصه نمیشود. مسائلی از این دست فراجناحی هستند و باید به آن دقت مضاعف شود.
در مسائل مرتبط با هیدروپلیتیک، از آنجا که شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی و اقلیمیدخیل هستند ما نمیتوانیم یک الگوی ثابت برای دیپلماسی آب فرض کنیم. چنین پنداری یک باور اشتباه است. دیپلماسی مانند آچار که متناسب با هر پیچ متفاوت است، درباره هر مقوله شکل متفاوتی به خود میگیرد. البته ما میتوانیم از الگوهای موفق درس بگیریم
آیا در کشورهای دیگر الگوی موفقی از این نوع دیپلماسی آبی وجود دارد که بتوان از آن درس گرفت؟
در مسائل مرتبط با هیدروپلیتیک، از آنجا که شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی و اقلیمیدخیل هستند ما نمیتوانیم یک الگوی ثابت برای دیپلماسی آب فرض کنیم. چنین پنداری یک باور اشتباه است. دیپلماسی مانند آچار که متناسب با هر پیچ متفاوت است، درباره هر مقوله شکل متفاوتی به خود میگیرد. البته ما میتوانیم از الگوهای موفق درس بگیریم ولی نمیتوانیم الگویی که در یک منطقه جواب داده را عیناً در جای دیگری به کار ببریم. به عنوان مثال شرایط رودخانه فرامرزی هیرمند و تالابهای بینالمللیهامون به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی با رودخانه فرامرزی ارس متفاوت است و برای هر کدام شکل متفاوتی از دیپلماسی را باید به کار گیریم چه رسد به آنکه تجربهای از کشور دیگری را بخواهیم عیناً درباره هامون پیاده کنیم.
زمانی که از وزارت خارجه میخواهیم درباره دلایل دیپلماسی ناموفق آبی ایران با افغانستان بر سرهامون دلایلشان را بیان کنند، آنها این موضوع به وزارت نیرو مرتبط میدانند و معتقدند در این زمینه آنها باید پاسخگو باشند. گویی ما با نوعی فقدان هماهنگی هم روبهرو هستیم.
در حوزه دیپلماسی آب باید دقت کرد که این مقوله در اختیار یا محدود به یک وزارتخانه نیست. چند سال پیش در مصاحبهای که با روزنامه ایران داشتم عنوان کردم با توجه به مسائلی که در منطقه داریم، نقشی که برای مثال وزارت ارشاد در حوزه دیپلماسی آب دارد، میتواند هم تراز با وزارت خارجه باشد. البته صحبت من این نیست که نقش وزارت ارشاد از وزارت خارجه پررنگتر است اما وزارت ارشاد، صدا و سیما و برخی نهادها و سازمانهای دیگر در کنار نقش وزارت خارجه، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه دیپلماسی آب اهمیت دارند. مثلا زمانی که از متولیان حوزه دیپلماسی آب با افغانستان و سایر کشورهای همسایه سخن به میان میآید، هیچ اشارهای به وزارت جهاد کشاورزی نمیشود. زمانی که از دکترینهای نوین دیپلماسی صحبت میکنیم، در این دکترین جایی برای نگاه تک بعدی و تکلایهای و در نظر گرفتن نقش یک وزارتخانه نظیر وزارت خارجه جایی ندارد. متاسفانه رویکردهای ما در مواجهه با دیپلماسی آبی نامشخص و نسخههای منسوخ شده است. از منظر قانونی و حقوقی، کمیسار آب ایران در موضوع مسائل هیرمند معاون وزیر نیرو است و وزارت نیرو مسئول و پاسخگوی این مسئله به حساب میآید. بر این اساس گرچه مدیریت اصلی درباره مقوله هیرمند با وزارت نیرو است و آنها باید پاسخگو باشند اما این به معنای سلب مسئولیت از سایر وزارتخانهها مثل وزارت خارجه و در کنار آن سازمان حفاظت محیط زیست و سایر نهادهای موثر دیگر نیست.
شرکتهای مشاوری که این پروژهها را با چانهزنی سیاسی میگیرند و با آنها برداشت ارزی انجام میدهند آیا اگر امنیت آبی در سیستان و مشهد و فلات مرکزی محقق نشد پاسخگو هستند یا مدیران این پروژهها مانند برخی مسئولان به کشور دیگری مهاجرت میکنند و ابعاد سیاسی و امنیتی آن بر دوش مردم و مسئولان فعلی باقی میماند؟ آیا کسانی که این وعدهها را میدهند حاضر به پاسخگویی هستند؟ وزرای قبلی که متولی پروژه 46 هزار هکتاری بودند آیا پاسخگوی پروژه با رقم 42 هزار میلیارد تومان به اسم مردم سیستان هستند؟ اینها پرسشهایی است که ما مکرر میپرسیم و هنوز جواب مشخص و دقیقی دریافت نکردهایم.
گروهی از فعالان اجتماعی و مدنی در سیستان در کنار برخی کارشناسان معتقدند هامون موضوعی فراموش شده از سوی مسئولان است و حتی عمدی در عدم توجه به این مسئله میبینند. برای نمونه برخی فعالان مدنی مدعیاند که سیاست کشورهای غربی از سال 1857 میلادی تاکنون خالی از سکنه شدن سیستان بوده است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
مردم عزیز ما در سیستان ما واقعا مظلوم هستند ولی اینکه در موضوع نرسیدن حقابه به هامون تعمدی در کار باشد را هم قویا تکذیب میکنم. به اندازهای که در جریان اتفاقات و پیگیریهای مسئولان هستم میدانم این مسئله برای آنها اهمیت دارد. اگر نگاهی به فهرستی از پروژههای آبی که در یک دهه اخیر یا بودجههای ارزی و ریالی که برای رسیدن آب به سیستان تعریف شده است، بیندازیم میتوان این مقوله را درک کرد. یک نمونه از این پروژهها به دهه ۷۰ شمسی برمیگردد که ما یک پروژه دو هزار میلیاردی را اجرا کردیم که شکست خورد. دولتها بعد از آن پروژههای متعدد ناموفق دیگری را هم در منطقه اجرا کردند که آخرین آن، پروژه 850 میلیون دلاری موسوم به طرح ۴۶ هزار هکتاری به اسم نجات آب سیستان بود. هزینه ریالی این طرح به نرخ امروز بالغ بر 42 هزار میلیارد تومان است. این بودجهها نشان میدهد مسئولان به این موضوع بیتوجهی نبودهاند اما قطعا در منطقه با سوءمدیریت مواجهایم. این سوءمدیریت میتواند دارای ابعاد محلی، استانی یا ملی باشد هر چند که در کنار آن از عوامل فراملی که قبلاً به آن اشاره کردم نیز نباید غفلت کرد. از جمله عوامل فراملی میتوان به اقدامات افغانستان علیه ایران، دخالت کشورهای خارجی و استفاده از آبهای فرامرزی افغانستان برای فشار به همسایهها توسط کشورهای خارج از منطقه نظیر ترکیه، هند یا آمریکا اشاره کرد. آنها پروژههای سدسازی متعددی برای فشار به ایران دارند که اسناد آن موجود است. آنها با سدسازیهایی که انجام میدهند فشار مستقیم به ایران وارد کرده یا از این ابزار برای نفوذ سیاسی در افغانستان و منطقه استفاده میکنند. مجموع این عوامل بر وضع زندگی مردم سیستان تاثیر گذاشته است. باز هم تاکید میکنم که معتقدم مردم این منطقه مظلومند اما از نظر عامدانه بودن وضعیت بی آبی که مردم منطقه با آن دست و پنجه نرم میکنند، تعمدی بودن را قویا رد میکنم. زمانی که شما بودجههای اختصاص یافته برای هامون را با استانهای دیگر مقایسه کنید تفاوتها را متوجه میشوید.
ما چندین پروژه چند ده هزار میلیارد تومانی در سه دهه گذشته به اسم مردم سیستان داشتیم که آبی نصیب مردم نکرده است. علاوه بر آن کسانی که چنین صحبتهایی را مطرح میکنند باید به این پرسش پاسخ دهند که نیاز آبی سیستان چقدر است و طرحهایی مثل آب ژرف و آب شیرینکن چه میزان از این نیاز را برطرف میکنند؟ مورد سوم اینکه پروژه انتقال عمان به سیستان در کنار تامین هزینه 1.8 میلیارد دلاری آن حداقل در خوشبینانهترین حالت که کشور دچار مشکل بودجه و ریالی و… نباشد 5 سال طول میکشد، بنابراین این عیدانه به کدام سال برمیگردد؟ 1407؟
با این حال لازم است که سازمان برنامه و بودجه و دستگاههای نظارتی به شکل شفاف به جامعه و مردم سیستان بگویند بودجههایی که به اسم حل مسئله آب در سیستان در سه دهه اخیر از بودجه ریالی و ارزی و بنیادهای مردمی و خیریهها خرج شده، چه سرنوشتی داشتهاند و چرا عمده آنها تا به حال موثر نبودهاند. اثربخش نبودن این طرحها مسئلهای است که علیرغم مسائل جناحی و حزبی و حب و بغضهای سیاسی باید برای مردم سیستان واکاوی شود. لذا باید تأکید کنم که در تهران بارها در جلسات مختلف شاهد تلاشهای وزارت خارجه برای گرفتن حقابه ایران از افغانستان شاهد بودهام هر چند که این تلاشها تاکنون ثمربخش نبودهاند و باید در بحثی جداگانه به آنها پرداخت.
شما از روشن نبودن ابعاد رویکرد دیپلماتیک ایران در حوزه آبهای مرزی سخن میگویید اما علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، عنوان کرده که هامون اولویت این سازمان در سال جاری خواهد بود و 1402 را سال دیپلماسی محیط زیست دانسته، به نظر شما چقدر این گفتهها اجرایی است؟
این توجه میتواند خوب باشد ولی تا زمانی که رویکردها و استراتژیها و سیاستها مشخص نباشد نمیتوان درباره آنها اظهارنظر کرد. طبیعی است که بخشی از این سیاستها را نمیشود در عرصه عمومی مطرح کرد ولی با یک اظهارنظر کلی هم نمیتوانیم نظر دهیم که آیا رویکردهایی که در نظر گرفته شدهاند ثمربخش خواهند بود یا خیر. من آرزو میکنم که این موضوع محقق شود ولی تا زمانی که برنامههای سازمان حفاظت محیط زیست در کنار سایر سازمانهای متولی مشخص نشود هر اظهار نظری علمی و اخلاقی نخواهد بود.
آقای دهمرده نماینده زابل در مجلس طرحهای آب ژرف و انتقال آب از دریای عمان را عیدانهای به مردم سیستان معرفی کرده است. آیا این گفتهها بدان معناست که سیاسیون این منطقه از گرفتن حقابه از افغانستان ناامید شدهاند؟
این اظهارات برخی مسئولان را بیشتر از آنکه به حساب ناامید بودن گذاشت باید به دانش کم، عدم مشاوره مناسب و فقدان تیم تخصصی مناسب مرتبط دانست. متاسفانه چنین اظهارنظرهایی میتواند جو سیاسی و اجتماعی جامعه را ملتهب کند. اظهارنظرهای نسنجیده نه تنها آورده مثبتی برای مردم و کشور ندارد بلکه چالشهای بیشتری به همراه خواهد داشت. نکتهای که باید به آقای دهمرده و مقامات استانی گفت این است که عیدانههای قبلی چه شدند؟ ما چندین پروژه چند ده هزار میلیارد تومانی در سه دهه گذشته به اسم مردم سیستان داشتیم که آبی نصیب مردم نکرده است. علاوه بر آن کسانی که چنین صحبتهایی را مطرح میکنند باید به این پرسش پاسخ دهند که نیاز آبی سیستان چقدر است و طرحهایی مثل آب ژرف و آب شیرینکن چه میزان از این نیاز را برطرف میکنند؟ مورد سوم اینکه پروژه انتقال عمان به سیستان در کنار تامین هزینه 1.8 میلیارد دلاری آن حداقل در خوشبینانهترین حالت که کشور دچار مشکل بودجه و ریالی و… نباشد 5 سال طول میکشد، بنابراین این عیدانه به کدام سال برمیگردد؟ 1407؟ پرسش مهمتری که آقای دهمرده و سایر مقامات استان و حتی کشور باید پاسخ دهند این است که آیا ضمانت میکنند با اجرایی شدن این پروژه، امنیت آبی منطقه سیستان برای 5 سال بعد تامین شود و دوباره به اسم نجات مسأله آب سیستان، تقاضای پروژه دو تا سه میلیارد دلاری دیگری نداشته باشند؟ ما شاهد بودیم پروژه 850 میلیون دلاری در این منطقه با وعده حل مشکلات سیستان اجرا شد و صاحبان پروژه از صندوق توسعه ملی ارزی برداشت کردند ولی همچنان چالش بر سر جای خود باقی است. لذا چرا نمیپرسند که اثربخشی آن پروژهها و وعدههای کذایی در پنج سال گذشته برای آن پروژه چه شد؟ به محض حیف و میل آن هزینهها گزینه غیرمنطقی دیگری در دستور کار استان و کشور و وعده دیگری به مردم داده میشود؟ متاسفانه برخی افراد و مسئولان صحبتهایی را مطرح و هزینههایی را هم ایجاد میکنند ولی وقتی پروژه شکست خورد طلبکار شده و وعده پروژه بعدی را میدهند. موضوع دیگر اینکه مسئولان استانی بگویند درس آموختههایشان از اینهمه بودجه و پروژههای شکست خورده در سیستان چیست؟ و آیا تیم مجری و شرکتهای مشاور این پروژه، تضمینی برای امنیت آبی سیستان میدهید و اگر 5 سال دیگر با دو میلیارد دلار هزینه همچنان در سیستان مشکل آب داشتیم چه کسی مسئولیت آن را میپذیرد؟
ارزیابی شما از این رویکردها چیست که بیشتر مبتنی بر عرضه بیشتر آب با اجرای طرحهای پرهزینه است؟ انگار ضعف حکمرانی فقط به مسئله دیپلماسی محدود نیست. مثلا در کنار مسئله حقابه ما در سیستان و بلوچستان شاهد خطاهای سیاستی مثل طرح پرهزینه انتقال آب از دریای عمان هم هستیم در حالی که این آب به دلیل قیمت بالا برای کشاورزی مناسب نیست. به نظر شما اگر بنا باشد دولت تغییر رویکرد دهد این تغییر باید دارای چه مشخصههایی باشد؟
طرحهای انتقال و شیرینسازی آب هزینههای بسیار سنگینی دارند و به هیچ عنوان برای کشاورزی مناسب نیست. هزینه هر متر مکعب شیرینسازی آب و انتقال آن برای شهر مشهد زمانی که هر دلار 20 هزار تومان بود 100 هزار تومان میشد. لذا نمیتوانیم از چنین آبی برای کشاورزی استفاده کنیم. وعدههایی که مسئولان به واسطه شرکتهای مشاور میدهند و میگویند با شیرینسازی و انتقال امنیت آبی در صنعت و کشاورزی مهیا میشود، کاملا غلط است. آنها یا درباره این موضوع اطلاعی ندارند و یا با وقوف به این دادهها، آنها را مخفی میکنند. دوم اینکه با توجه به شرایط ارزی کشور این پروژهها جای سوال جدی دارد. ما پروژههایی داشتیم که 10 میلیارد دلار به آن اختصاص دادیم و قرار بود سود آن را از سال 1400 برگردانند ولی حتی الان که در سال 1402 هستیم نه فقط سود را برنگرداندهاند بلکه هنوز از بودجه سالانه پول میگیرند. شرکتهای مشاوری که این پروژهها را با چانهزنی سیاسی میگیرند و با آنها برداشت ارزی انجام میدهند آیا اگر امنیت آبی در سیستان و مشهد و فلات مرکزی محقق نشد پاسخگو هستند یا مدیران این پروژهها مانند برخی مسئولان به کشور دیگری مهاجرت میکنند و ابعاد سیاسی و امنیتی آن بر دوش مردم و مسئولان فعلی باقی میماند؟ آیا کسانی که این وعدهها را میدهند حاضر به پاسخگویی هستند؟ وزرای قبلی که متولی پروژه 46 هزار هکتاری بودند آیا پاسخگوی پروژه با رقم 42 هزار میلیارد تومان به اسم مردم سیستان هستند؟ اینها پرسشهایی است که ما مکرر میپرسیم و هنوز جواب مشخص و دقیقی دریافت نکردهایم. امید است که سیاستگذاری در کشور با رویکرد منطقی، عقلایی و با درسآموزی از تجارب و شکستهای مختلف در کشور همراه باشد و جامعه را به آزمایشگاه سعی و خطای سیاستگذاری تبدیل نکنیم زیرا تبعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی این سعی و خطا بسیار گزاف و سنگین است. چالشهای سیاسی و سیاستگذاری آب در کشور دارای راهکارهای موثر و اثربخشی هستند که با اصلاح رویکردها و پارادایمهای سیاستگذاری و مدیریت آب میتوان در جهت رفع آنها قدم برداشت.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
گفتوگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک
نگاههای منتظر به معدن فروریخته
چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد
صدای جمهور آمد
در نشست علمی «خودکشی درمانگران: نگاهی بینرشتهای» صورت گرفت
واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران
مقابله با بیابانزایی از کدام خطر سخن میگوید؟
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان سمنان:
خطر بیابانزایی در بیش از نیمی از عرصه طبیعی سمنان
کارشناسان و مسئولان در مورد احتمال همیشگی فوران تفتان اتفاقنظر دارند
معمای آتشفشان «تفتان»
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما
- حضور خوشبخت در نمایشگاه آگروفود ۱۴۰۳ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید