گفتوگو با «علی شمس»، کارشناس حیاتوحش
«قلادهگذاری» برای حفاظت از یوز ضروری است
با این راهکار میتوان اطلاعاتی دربارهٔ رفتارشناسی این گونه، ارتباط ژنتیکی، کریدورها، نقطههای ارتباطی یوزها و... به دست آورد و حتی با حفاظت فرد به فرد، از تصادفات جادهای هم تا حدی جلوگیری کرد
۱۳ اسفند ۱۴۰۲، ۲۲:۴۷
یوزها باید حفظ شوند، اما چطور؟ گروهی از کارشناسان میگویند آنقدر سازمان حفاظت محیط زیست و برخی کارشناسان درگیر سایت تکثیر در اسارت هستند که یادشان رفته، بدون زیستگاه هر اندازه یوز اسیر هم که داشته باشید، فایدهای ندارد. گروه دوم از کارشناسان دستهٔ اول میپرسند با یوزهای در اسارت چه باید کرد؟ آیا باید سوژهٔ عکاسی شوند تا هرازگاهی و به مناسبتی سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی از تصاویرشان پر شود یا اینکه باید از این پتانسیل برای شکل دادن به یک جمعیت پشتیبان بهره گرفت. گروه سومی هم این روزها هست، آنها که معتقدند علاوهبر حفاظت از زیستگاه و البته تکثیر در اسارت اصولی و فراجمعیت، باید رویکرد سومی را هم توأمان در پیش گرفت؛ قلادهگذاری یوزهای آسیایی! «علی شمس»، کارشناس حیاتوحش که بهتازگی پس از سه سال کار روی زیرگونهٔ شمالغرب آفریقا به ایران بازگشته، در دستهٔ سوم جای دارد. او معتقد است بدون این گزینه چرخهٔ حفاظت از یوزهای رها در طبیعت تکمیل نخواهد شد.
۲۲ سال از حفاظت از یوز میگذرد، آیا این روند به ما نشان میدهد باید سراغ انواع گزینهها برای حفاظت از این گونه برویم؟
حفاظت سیستماتیک از یوز سال ۲۰۰۲ با شکلگیری پروژهٔ بینالمللی یوز آسیایی شروع شد. در تمام این سالها دولت، انجمنها و… در استانهای مختلف برای حفاظت از این گونه کار کردهاند، حاصل همین تلاشهاست که باعث شده حتی دانش اکولوژیک محیطبانان زیستگاه یوز هم از دیگران بیشتر باشد.
البته در آغاز شکلگیری پروژهٔ تخمین جمعیت یوز ۷۰ فرد بود و الان برآورد ما این است که ۱۲-۱۳ یوز داریم. در کنار آن وضعیت زیستگاه نیز در این سالها تغییر کرده، اگر ما ۲۲ سال پیش پارک ملی کویر، پنج زیستگاه در استان یزد، نایبندان در خراسانجنوبی، راور در کرمان، میاندشت در خراسانشمالی و پارک ملی توران در استان سمنان را داشتیم، امروز در تمام این مناطق بهجز توران، زیستگاههای زادآور یوز را از دست دادهایم و انقراض محلی در آنها رخ داده است. بهاینترتیب، گرچه حفاظت از زیستگاه خوب انجام شده، اما کافی نبوده است. هرچند اگر اینهمه سال تلاش را نداشتیم شاید امروز اصلاً یوزی نبود که بخواهیم دربارهٔ گزینههای مکمل صحبت کنیم.
یعنی ما باید سراغ گزینههای دیگری غیر از حفاظت از زیستگاه را مدنظر قرار دهیم؟
ما هنوز زیستگاه زادآور را داریم و یوزهایمان زادآوری دارند. بنابراین، توجه نکردن به این زادآوری غلط است. بااینحال، تنها با حفاظت از زیستگاه نمیتوان این گونه را حفظ کرد. تجربه و آمار نهفقط در ایران که در زیستگاههای یوز آفریقایی نیز همین است.
بهاینترتیب، شما تکثیر در اسارت را مثبت میدانید. اما آنچه در این چندساله دربارهٔ تکثیر اتفاق افتاده با انتقادهای فراوانی روبهرو بود و یکی از نتایج آن سه تولهٔ ازدسترفته است. بهعنوان مثال هنوز مشخص نیست آیا مدیریت مجزایی فراتر از معاون محیط طبیعی یا مدیرکل استان سمنان وجود دارد یا خیر؟
مسئلهای که ما با آن مواجهیم دولتی بودن سایت تکثیر است. در سیستم دولتی معمولاً تلاش این است که مسئولیتی تا این حد حساس بر دوش یک فرد نباشد و بین افراد مختلف پخش شود تا تمام فشار به یک مدیر وارد نشود. طبیعی است، چرا باید کسی مسئولیتی با این حد از ریسک را با اندک حقوق دولتی و حواشی اجتماعی گران بپذیرد. بهعلاوه اگر فرد یا نهادی بخواهد خارج از سیستم دولتی مسئولیت چنین سایتی را قبول کند، سازوکاری هم برای آن وجود ندارد مگر اینکه آن فرد جذب سازمان حفاظت محیط زیست شود، حضور بخش خصوصی هم منتفی است.
یوز بهلحاظ آناتومی و رفتار جفتگیری مشابه گربهسانانی نظیر شیر نیست که بهراحتی در اسارت صاحب توله شود. پروسهای که منجر به جفتگیری میشود نیز تنها یک فرآیند دامپزشکی نیست بلکه در آن دانش اکولوژی اهمیت زیادی دارد
بهعلاوه حتی اگر در همین سیستم بخواهیم کسی را با سفر و کسب تجارب بینالمللی آموزش دهیم باز انگیزهای برای پذیرش اینهمه هجمه با قبول مسئولیت سایت تکثیر وجود ندارد. از سویی افرادی که امروز برای سایت تصمیم میگیرند، دغدغههای مهم دیگری هم دارند که نمیتوانند تمام هم و غم خود را فقط روی آن بگذارند، دغدغههای بسیار بجایی که به حفاظت از زیستگاه مرتبط است.
دو سال پیش شاهد سه تولهیوز در همین سایت بودیم. آیا رسیدن به مرحلهٔ تولد را میتوان مشابه آنچه برخی عنوان میکنند، شانس دانست؟
یوز بهلحاظ آناتومی و رفتار جفتگیری مشابه گربهسانانی نظیر شیر نیست که بهراحتی در اسارت صاحب توله شود. پروسهای که منجر به جفتگیری میشود هم تنها یک فرآیند دامپزشکی نیست بلکه در آن دانش اکولوژی اهمیت زیادی دارد. اینکه چه پیشنیازهایی را باید در نظر بگیرید، شرایط سایت چطور باشد، یوزها چه تغذیهای داشته باشند، رفتارهای گونهٔ پایش شود و چطور یک فرآیند طبیعی را طراحی کنیم تا به مرحلهٔ جفتگیری برسد، پس از بارداری یوز مادر به چه شیوهای مراقبت شود و پس از آن نیز برنامهریزیها بهشکلی باشد که تولهها زنده بمانند و رشد کنند. بنابراین، دربارهٔ پیروز و دو تولهیوز دیگری که به دنیا آمدند، نمیتوان تنها شانس را در این تولد مؤثر دانست.
هرچند مشخص است که اشتباهاتی رخ داده که ما امروز نه پیروز را داریم و نه دو تولهٔ دیگر را! بهعنوان مثال ما حتی نسبت ژنتیکی ایران و فیروز را قبل از جفتگیری نمیدانستیم و بسیاری از واکنشها و رفتارهایمان در این باره مشابه عملکرد کشورهای دیگر در دهههای گذشته و اختراع دوبارهٔ چرخ بود. طبیعتاً ما با رفتار دههٔ ۵۰ میلادی نمیتوانیم انتظار دستاوردهای سال ۲۰۲۰ را داشته باشیم.
و حالا شما پس از ایدهٔ تکثیر، ایدهٔ فراجمعیت را مطرح میکنید، واقعاً این کار ضروری است؟
ایدهٔ تکثیر در اسارت و فراجمعیت دو موضوع جدا نیست. سایت کنونی پیشنیاز ایجاد فراجمعیتی از یوز بوده است. بالاخره باید از یوزپلنگهایی که به هر دلیل از طبیعت جدا شدهاند، استفاده میشد. همچنین، ورود به اقدامات خارج از زیستگاه مثل تکثیر در اسارت و نیمهاسارت از سالها پیش در سازمان مطرح شده بود.
امروز آنقدر دیر است که حتی اگر امسال هم از ایران توله داشته باشیم و این تولهها سالم هم بمانند، نمیتوانیم بگوییم از انقراض خارج شدهایم. بااینحال میتوان ادعا کرد که قدمهای کوچکی برداشتهایم که شاید چند دهه انقراض یوزپلنگ آسیایی به تأخیر بیفتد
احداث سایت یوز پردیسان در سال ۹۳ یک نمونهٔ آن بود. و یا طرحی از همان سالها که توسط مهندس هومن جوکار برای احداث فراجمعیتی در دره انجیر پیشنهاد شد. اما مشکلاتی که همه نسبت به آن واقفیم، باعث عدم پیگیری این کار شد. امروز خیلی دیر است، اما هنوز میتوان کارهایی انجام داد؛ هرچند که هر کاری نیاز به ارزیابی و مطالعهٔ دقیق دارد و این نکته نیز مهم است که شرایط ما با آفریقای جنوبی که این کار را ۱۳ سال پیش آغاز کرده، کاملاً متفاوت است. در آفریقای جنوبی حدود ۳۰۰ محدوده وجود دارد که بخش کوچکی از آنها دولتی هستند و همین تعداد کم نیز عملکردشان نسبت به ذخیرهگاههای خصوصی بسیار ضعیف است.
فراجمعیتی که از آن صحبت میکنید آیا یوزهای در اسارت است یا به یوزی در طبیعت هم اشاره دارید؟ آیا این ایده موفق میشود؟
امروز آنقدر دیر است که حتی اگر امسال هم از ایران توله داشته باشیم و این تولهها سالم هم بمانند، نمیتوانیم بگوییم از انقراض خارج شدهایم. بااینحال، میتوان ادعا کرد که قدمهای کوچکی برداشتهایم که شاید چند دهه انقراض یوزپلنگ آسیایی به تأخیر بیفتد. زمانی که از شروع ایجاد یک فراجمعیت هم صحبت میکنیم این موضوع دربارهٔ استفاده از یوزهایی است که بهعمد به قصد تکثیر و … از طبیعت جدا نشدهاند و نمونهاش ایران، توران یا آذر است. فیروز تنها موردی است که بهقصد توسط سازمان حفاظت محیط زیست زندهگیری شد.
و همین زندهگیری آیا درست بود؟
آن زمان به حضور فیروز نیاز بود، هرچند برنامهٔ مشخص و واضحی برای استفاده درست از این فرد اطلاعرسانی نشد. هر قدم مداخلهجویانهای باید ارزیابی ریسک داشته باشد و فواید و مضرات آن بررسی و درنهایت تصمیمگیری شود. بهعلاوه باید بحثهای اجتماعی و … را هم در نظر بگیریم. متأسفانه دربارهٔ فیروز این اتفاق نیفتاد و همین امر واکنشهای زیادی بههمراه داشت. اینکه در آینده هم هر فردی به هر دلیل حفاظتی لازم باشد زندهگیری شود، بدون مطالعه دقیق و اطلاعرسانی صحیح، قطعاً انتقاداتی بههمراه خواهد داشت.
در ماههای اخیر بارها و بارها توسط گروهی از کارشناسان بحث قلادهگذاری صحبت شده است. آیا این کار باعث صدمه زدن به جمعیت شکنندهٔ یوزها میشود؟
برخی میگویند چون جمعیت یوز شکننده است، پس ریسک آن را نباید قبول کرد. ریسک صدمهٔ فیزیکی به یوزها در حین زندهگیری طبق آمار پروژههای ما در آفریقا کمتر از پنج درصد است. درحالیکه دادههایی که در اختیارمان میگذارند، برای حفاظت این گونه بسیار مهم و ارزنده است.
شاید ۱۰ سال پیش قلادهگذاری کمتر اولویت بود، ولی ما امروز نیاز جدی به انجام این کار داریم. با قلاده است که میتوان اطلاعاتی دربارهٔ رفتارشناسی یوز، ارتباط ژنتیکی، کریدورها، نقطههای ارتباطی یوزها و … بهدست آورد و حتی با حفاظت فرد به فرد، از تصادفات جادهای یوز تا حدی جلوگیری کرد. بهعنوان مثال در هفتههای اخیر یوز مادهای شناسایی شد که سه سال دیده نشده بود. این موضوع نشان میدهد این یوز محدودهای خارج از نقاط شناسایی ما و دوربینهای تلهای انتخاب کرده است. بنابراین، من معتقدم که این کار بهعنوان یک ابزار حفاظت زیستگاهی باید مورد توجه قرار بگیرد و قطعاً فواید آن از ریسک آن بیشتر است.
برچسب ها:
پارک ملی، پارک ملی توران، توران، حفاظت محیط زیست، محیط زیست، یوزپلنگ
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
طراحی فضاهای عمومی برای بهبود مدیریت آب در مکزیک
گفتوگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک
نگاههای منتظر به معدن فروریخته
چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد
صدای جمهور آمد
یک جسد در قائمشهر پیدا شد
سه مفقود سیل سوادکوه در بیمارستان بستری هستند
شمار قربانیان سیل در جنوب چین به ۴۷ نفر رسید
وزیر نیرو در اجلاس وزرای انرژی شانگهای:
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بازوی مهم در امنیت انرژی است
در نشست علمی «خودکشی درمانگران: نگاهی بینرشتهای» صورت گرفت
واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران
افزایش تلفات سیل در جنوب چین
با وقوع سیلاب چالوس بار دیگر ناآماده بودن کشور در مدیریت بحران هویدا شد
زیان سیل روی دست دولت آینده
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید