پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چاه ژرف درمان بی‌آبی سیستان نیست

گزارش «پیام ما» از ضعف دیپلماسی آبی ایران درباره هامون

چاه ژرف درمان بی‌آبی سیستان نیست

سیاستمداران پاسخ دهند کمبود کنونی آب نیاز سیستان چه میزان است و این چاهها چه کسری از این نیاز را تأمین می‌کنند





چاه ژرف درمان بی‌آبی سیستان نیست

۱۹ فروردین ۱۴۰۲، ۸:۴۴

دوشیزۀ خاندان بهروز از فراز اوشیدا، می‌بیند که چطور گردوغبار از بستر هامون بلند می‌شود و خود را به سر و چشم سیستانی‌ها می‌رساند. او بر این بستر خشکیده راه می‌رود و به آخرالزمانی می‌اندیشد که محقق نخواهد شد. «در آخر دوازدهمین هزاره، دوشیزه‌ای از خاندان بهروز در دریاچۀ هامون خود را می‌شوید و آبستن می‌شود، از او سوشیانت آخرین آفریدۀ اهورامزدا روی به جهان خواهد نمود و چون به سن سی‌سالگی رسید امانت رسالت مزدیسنا به وی واگذار می‌شود. در آن روز خورشید در وسط آسمان بی‌حرکت می‌ماند و بدین‌وسیله ظهور سوشیانت به جهانیان بشارت داده خواهد شد. (یشتها تالیف پورداود ج 2 ص 101)». لغتنامۀ دهخدا در ذیل تعریف هامون، باورهای اسطوره‌ای دربارۀ این دریاچه را از منابع مختلف چنین آورده است.
حالا که هامون خشک شده و آب از افغانستان نمی‌رسد، این باورها هم از معنا تهی شده‌اند.

 

سیستان سرزمینی اسطوره‌ای است،. شاهد آن را می‌توان در اوشیدا یا کوه خواجه دید،. کوهی که آن را به کوه ادیان نیز می‌خوانند و تنها نقطۀ مرتفع در دشتی است که اطرافش را روزگاری هامون پرآب فراگرفته بود. در وضعیت ترسالی هامون، اوشیدا چونان جزیره‌ای مقدس بود،‌ آتشکده‌ای که در قلعۀ اشکانی وجود داشت، و خیل زائران زرتشتی را به این منطقه می‌کشاند. اکنون نیز آیین زرتشت از این منطقه رخت بربسته و هم هامون خشک شده است. این روزها جز مجموعه‌ای از بناهای رهاشده از این معابد و سالن‌ها و قلعه‌ها باقی نمانده و هامون نیز به‌واسطۀ سیاست‌های افغانستان، چه در دوران اشرف غنی و چه دورۀ طالبان، تنها به زمینی تشنه و ترک‌خورده بدل شده است.
هامون اولویت نیست
دراین‌باره که چرا اشرف‌غنی با بستن راه آب به ایران،‌ موضوع آب در برابر نفت را پیش کشید و هامون را خشک کرد و طالبان هم ترجیح داد به جای سیراب کردن هامون و سیستانی‌ها‌، آب اضافه را به شوره‌زار گودزره بریز‌د، میان برخی اهالی این منطقه اتفاق‌نظر وجود دارد. «اولویت دولت‌ها در ایران چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا هامون نیست». آنها نگاهی به گفته‌های مسئولان دربارۀ سایر تالاب‌ها می‌اندازند، اینکه برای احیای ارومیه چقدر حرف زدند و پروژه تعریف کردند و لایروبی انجام دادند‌، اما به هامون که سومین دریاچۀ بزرگ پس از خزر و ارومیه است،‌ نه حرفی زده می‌شود و نه اقدامی صورت می‌گیرد. سیستانی‌ها معتقدند فراموش شده‌اند و صدایشان به جایی نمی‌رسد.

در تمام این سال‌ها حقابۀ هامون داده نشده است و حال با تکمیل شدن بند کمال‌خان و سرزیرهای انحرافی که به گودزره می‌دهد مشخص شده که مسئلۀ کاهش بارش و نبود آب در حوضه نیست، بلکه عدم رعایت حقوق ایران با اهدافی مشخص از سوی افغانستان است

با این حال کارشناسانی هستند که می‌گویند مسئلۀ هامون را نمی‌توان تنها در مقولۀ آب دسته‌بندی کرد. آنها می‌گویند چنین نگاهی به هامون، افتادن در یک تله است. باید هامون را در بستری وسیع‌تر از آب دید و به آن پرداخت. این بستر از نظر آنها مجموعه‌ای از حرف‌های ناگفته و پشت پرده است که باعث شد ایران حتی پیش از رسیدن طالبان به کابل،‌ با آنها دیدار کند. از این زاویه آنها معتقدند هامون فراموش‌شده نیست،‌ بلکه ابعاد آن باز نشده است و بایستی علاوه بر ایران و افغانستان‌، سیاست‌های دو کشور ترکیه و پاکستان را هم در نظر گرفت.
هر بحث پشت پرده‌ای که باشد سیستانی‌ها متقاعد نمی‌شوند،‌ چون مذاکرات در نهایت آب را برای آنها به ارمغان نیاورده است. آنها برمبنای همین شواهد و قرائن می‌گویند زمانی که آب به سمت سیستان سرازیر نشود، چه فرقی می‌کند مذاکره‌ای انجام شده باشد یا نه‌، دولت اصول‌گرا باشد یا اصلاح‌طلب! از نظر آنها سال‌هاست آب به ابزاری در دست مقامات افغانستان بدل شده است و آنها از این ابزار آبادی و آبادانی، علیه همسایگان خود گروکشی می‌کنند. زمانی که اشرف‌غنی بر سر قدرت بود در توییتی اعلام کرد اگر ایرانی‌‌ها نفت دارند‌، ما هم آب داریم. دولت اشرف‌غنی مستعجل بود و طالبان بر سر قدرت آمد. با وجود همۀ مذاکرات‌، ایران تاکنون از ابزار فشاری که در دست دارد برای رهاسازی آب به هامون استفاده نکرده است و همین موضوع، اما و اگرهای زیادی را نه تنها بین اهالی سیستان و بلوچستان بلکه بین کارشناسان حوزۀ آب ایجاد کرده و موجی از انتقادها را به همراه داشته است.
چاه‌های ژرف لب مردم سیستان را تر نمی‌کند
حبیب‌الله دهمرده، نمایندۀ مردم زابل، 24 اسفند 1401 در گفت‌وگو با عصر هامون از عیدانه به اهالی سیستان صحبت کرد. او در این گفت‌وگو با بیان اینکه هزارمیلیارد تومان اعتبار برای رفع مشکل آب سیستان از طریق آب ژرف اختصاص داده شده است، دولت را موظف دانست که سه راهکار را برای حل چالش آب در این منطقه پیگیری کند. این سه راهکار، شامل بهره‌گیری از آب ژرف،‌ انتقال آب از عمان و جلوگیری از تبخیر آب می‌شوند. او همچنین از بند کمال‌خان به‌عنوان توطئۀ آمریکا،‌ اسرائیل و عربستان نام برد. یکی از کارشناسان این حوزه، وعده‌های نماینده را برای جلب رضایت مردم دانست. از نظر این کارشناس، سیاستمدار و سیاستگذار دو مقولۀ متفاوت هستند و سیاستمدار مجری تصمیماتی است که جلوی رویش قرار داده می‌شود. ازاین‌رو، نمایندۀ زابل نیز در واقع بسته‌هایی که برای حل چالش آب به او عرض‌ شده را مطرح می‌کند.

با وجود همۀ مذاکرات‌، ایران تاکنون از ابزار فشاری که در دست دارد برای رهاسازی آب به هامون استفاده نکرده است و همین موضوع اما و اگرهای زیادی را نه تنها بین اهالی سیستان و بلوچستان بلکه بین کارشناسان حوزۀ آب ایجاد کرده است

از منظر این کارشناس، اگر آقای دهمرده و پیشنهاددهندگان چاه ژرف واقعاً دغدغۀ آب استان را دارند و هدفشان حل این مشکل برای همیشه است، پاسخ دهند کمبود کنونی نیاز آب سیستان چه میزان است و این چاهها چه کسری از این نیاز را تأمین می‌کنند؟ همین نسبت نشان می‌دهد که چاه ژرف چیزی جز یک مسکن موقت که در بلندمدت دردی از سیستان دوا نمی‌کند نیست، آن‎هم به بهای هزینه‌های هنگفت.
انتقال آب به‌عنوان دیگر راه‌حل مطرح‌شده از سوی دهمرده نیز از نظر این کارشناس آب در واقع راهکاری است که مدنظر کسانی است که در این بخش فعالیت می‌کنند و هر میزان شیرین‌سازی یا لوله‌کشی بیشتر شود،‌ شرکت‌‌هایشان سود بیشتری شامل‌شان می‌شود. به این ترتیب اگر لب مردم سیستان تر نشود‌، پیمانکاران می‌توانند سود قابل توجهی را در این زمینه به دست آورند.
حلقۀ بستۀ تصمیم‌گیری
افغانستانی‌ها در دورۀ پیش از به قدرت رسیدن طالبان از کمک‌های فنی و حقوقی گروهی از کارشناسان خارجی استفاده کردند، در ایران اما حلقه بسته‌ای از سیاستگذاران تصمیم‌گیری می کنند. این موضوع به آب هم محدود نمی‌شود،‌ روی هر چیزی که دست بگذارید با تعداد زیادی کارشناس مواجه می‌شوید که توان اثرگذاری بر سیاست‌ها را ندارند و در عوض گروهی در این دایره قرار دارند که خود را بی‌نیاز از مشورت کارشناسان و متخصصان می‌دانند‌، حال چه آب باشد و چه فرهنگ و چه سایر حوزه‌ها!
بدون آب، بی‌فایده است
سیستانی‌ها می‌گویند دولت برنامه دارد با لوله، آب را از زابل بگیرد و آن را به‌عنوان آب شرب به زاهدان منتقل کند. این کارشناس لوله‌کشی این برنامه را از جنس همان راهکارهای چاه ژرف می‌داند. به گفتۀ او وقتی اراده‌ای برای دادن حقابه ایران از سوی افغانستان نباشد، چه فرق می‌کند کانال بکشیم یا لوله! در تمام این سال‌ها حقابه هامون داده نشده است و حال با تکمیل شدن بند کمال‌خان و سرریزهای انحرافی که به گودزره می‌دهد، مشخص شده مسئلۀ کاهش بارش و نبود آب در حوضه نیست، بلکه عدم رعایت حقوق ایران با اهدافی مشخص از سوی افغانستان است. بنابراین با لوله‌کشی یا ایستگاه پمپاژ مسئله بر سر جای خود خواهد بود. البته طبیعی است که وزارت نیرو اولویت خود را برای تأمین آب شرب بگذارد و در چنین وضعیتی زاهدان که قدرت بیشتری در استان دارد،‌ آب را به سمت خود خواهد کشید. با این حال دراین‌باره که چنین لوله‌ای قرار است کشیده شود یا نه، اطلاعات هنوز کامل نیست.
مشکل آب در هامون و سیستان معضلی جدی است، به‌طوری که باعث شده مردم در این استان حتی با مشکل تأمین نان مواجه باشند. محمد سرگزی، عضو هیات نمایندگان سیستان و بلوچستان، 16 فروردین به ایلنا گفته «باتوجه به اینکه مردم استان به‌خصوص حوزۀ سیستان که با خشکسالی بی‌سابقه مواجه است؛ مردم نمی‌توانند کشاورزی کنند، دامداران هم به‌واسطۀ نبود علوفه، دام‌های خود را از دست داده‌اند، اشتغال نیز بسیار پایین است. بنابراین، مردم به لحاظ معیشتی مشکل دارند و عمدتاً استطاعت مالی ندارند که بتوانند اقلام جایگزین، مثل برنج و گوشت، مصرف کنند. در حال حاضر قوت غالب مردم استان نان است و متأسفانه آب و رب و نان را به‌عنوان غذا مصرف می‌کنند یعنی شرایط زندگی در استان به شدت دشوار شده است. ما مکرراً پیگیری کردیم؛ کمک کنند سرانۀ آرد افزایش یابد که تاکنون محقق نشده است». در این شرایط که مردم به سختی روزگار می‌گذرانند دولت از مذاکره برای احیای هامون می‌گوید و علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، نیز از سال 1402 به‌عنوان سال دیپلماسی محیط‌زیست نام برده است که اولویت آن هامون خواهد بود. بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد تاکنون مذاکرات ایران بی‌نتیجه بوده است. علیرغم هشدارهای نمایندگانی مانند جلیل رحیمی جهان‌آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، که عنوان کرده «در حال حاضر طالبان رویۀ شبیه به اشرف‌غنی را در پیش گرفته با این تفاوت که حق‌آبه ایران را به شوره‌زار جاری کرد، عدم اجرای تعهدات حقوقی یک دولت در سطح بین‌المللی تبعات گرانی را به دنبال خواهد داشت»، همچنان آب پشت مرزهای ایران سهم شوره‌زار می‌شود، اما نصیب سیستانی‌ها نه.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *