پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | زنده‌سوزی زاگرس

تصاویر منتشر شده از سوی برخی فعالان اجتماعی محلی در خوزستان نشان از قطع گسترده درختان بلوط در حاشیه روستاهای ایذه دارد

زنده‌سوزی زاگرس

در چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد نیز هربار که با تبرزنان جنگل و فروشندگان و تولیدکنندگان زغال صحبت می‌کنیم حرف‌ها همین است: «غم نان اگر بگذارد» کسی به جنگل تبر نمی‌زند





زنده‌سوزی زاگرس

۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۰۳

تبرها به جنگل‌های زاگرس شبیخون زدند. خبر گرچه تکان‌دهنده اما تکراری است. داستان هر ماه و سال است که البته برای سالیان دراز، مداوم اتفاق می‌افتد. زمستان که سخت‌تر شود و اوضاع توزیع سوخت بهم بریزد، اسب افسار پاره کرده گرانی و خرج معاش را هم که به آن اضافه کنی می‌بینی روزگار زاگرس و بلوط‌هایش رو به سیاهی بیشتری می‌رود. این بار خبر حمله با غرش اره موتوری و ضربه تبرها از جنگل‌هایی در حاشیه روستاهایی از شهرستان ایذه رسید. برف سراسر زمین را پوشانده بود و کنده‌های بر جای مانده درختان، گردن‌زده و عریان میان آن همه سفیدی خودش را بیشتر نشان می‌داد؛ شاید شبیه پیکری بی‌کفن روی زمین مانده، هر چه باشد امسال زمستان سخت و گذران زندگی سخت‌تر است، گویی محلی‌ها زغال بیشتری می‌خواهند.

 

داد می‌زند، حرف می‌زند. می‌گوید حق ندارم نامی‌از او ببرم. دوست ندارد با من صحبت کند. فقط می‌خواهد فریادهایش را بزند و تمام. دلال زغال است. از همه روستاهای حوالی ایذه زغال‌ها را جمع می‌کند و به استان فارس می‌فرستد. آمارش را از محلی‌ها گرفته‌ایم. صدایش جوان است و آن‌طور که محلی‌ها می‌گویند سنش به سی سال نمی‌رسد. خودش اهل یکی از این روستاهاست. می‌گوید: دیگی که برای من نمی‌جوشد می‌خواهم سر سگ توی آن بجوشد. جنگل را نگه داریم که چه بشود؟ که بچه‌هایمان گرسنه بمانند؟ که پول دوا و دارو نداشته باشیم که پدر و مادرهایمان از مریضی بمیرند؟ شما خرج غذای مردم را می‌دهید؟ خانوم نشسته‌اید پشت میزتان چشمتان به روستاهای ما و زندگی ما نیفتاده. از جیب‌های خالی مردم بی‌خبرید. نشسته‌اید انقولت می‌دهید که وامصیبتا جنگل را تراشیدند. آنها که شما را می‌اندازند جلو، توی خانه گرم و محل کارشان گرمشان نشسته‌اند یک روز را شبیه ما زندگی نکرده‌اند. شما هم نکرده‌اید. در بی‌‌برقی و بی‌آبی و بی‌گازی یک روز را هم دوام نمی‌آورید. بعد زنگ می‌زنید و از فروش زغال می‌پرسید؟

مینا رضایی:جنگل جایی تراشیده می‌شود و جایی دیگر در کارگاه یا کارخانه‌ای زغال می‌شود. سهم مردم مردمی‌که در این دایره در نقطه شروع قرار دارند از گردش اقتصادی کمترین سهم است. با این وجود در نبود معیشت جایگزین قابل اعتنا، آنها به این موضوع تن می‌دهند

نمی‌گذارد صحبت کنم. میانه حرفم می‌دود: چندرغاز خانوم. در روزنامه‌ات بنویس برای چندر غاز جنگل‌ها را می‌برند. برای دو پاپاسی بیشتر نه که بماند ته جیبشان. برای اینکه زندگیشان را با بخور و نمیری اداره کنند جنگل می‌تراشند. در روزنامه‌ات بنویس چون در کنار بدبختی جنگل تنها چیزی است که خدا بی‌دریغ به آنها داده. جوابش را هم به شما پس نمی‌دهیم.
راه دیگری نشان بده
تلفن را قطع می‌کند. از روستای آبخوگان اما نشان مردی را به من می‌دهد که خودش می‌‌گوید بابا صدایم کنی راحت‌ترم. بابا سال‌هاست که مشغول قطع درختان است. می‌گوید درخت زایا را از نازا تشخیص می‌دهد اما گاهی ناگریز است تا درختان جوان‌تر را هم قطع کند. بابا می‌گوید: ما گاز نداریم. سوخت محدودی در اختیارمان قرار می‌دهند که برای گذران زمستان کافی نیست. از سوی دیگر بسیاری از اهالی اینجا باید در کنار کار دام شغل دیگری داشته باشند چون نمی‌توانیم خرج زندگی را بدهیم. سهمیه سوخت روستاهای بی‌گاز، به خودی خود جوابگو نیست. چه برسد به امسال که سوخت بسیار کم و نامنظم توزیع شد. هزینه زندگی ما چند برابر شده است. هر سال هم بدتر می‌شود. هیچ بنده خدایی دوست ندارد دست روی آب و خاک خدا بلند کند. اما اگر چاره دیگری بماند. شما راه دیگری نشان بدهید.
او ادامه می‌دهد: فکر می‌کنید به ازای هر کیسه زغال چقدر به مردم پول می‌دهند؟ بیشتر از 150 تومان؟ خیلی از مردم هم زغال نمی‌فروشند. چوب می‌فروشند. بعضی‌ها سوختشان را می‌فروشند. یعنی کارگاه‌ی تولید چون غیررسمی‌ هستند و تهیه سوخت هم سخت است از مردم محلی سهم سوختشان را می‌خرند. مردم سهم سوختشان را می‌فروشند خودشان فکر دیگری می‌کنند. زندگی اینجا این طور است . وگرنه از قدیم می‌گفتند دستی که درخت را قطع کند خودش می‌شکند.

یکی از اهالی روستای آبخوگان: سهمیه سوخت روستاهای بی‌گاز، به خودی خود جوابگو نیست. چه برسد به امسال که سوخت بسیار کم و نامنظم توزیع شد. هزینه زندگی ما چند برابر شد. هر سال هم بدتر می‌شود. هیچ بنده خدایی دوست ندارد دست روی آب و خاک خدا بلند کند. اما اگر چاره دیگری بماند. شما راه دیگری نشان بدهید

صحبت‌های اهالی روستاهای سرلک و چهارده مناطقی که تصاویر قطع درختان از جنگل‌های بلوط حاشیه آن منتشر شده است هم مانند بابا است. زبیح که خودش یکجانشین است می‌گوید دو پسر نوجوانش برای یک کارگاه کار می‌کنند و حقوق روزمزد کارگری می‌گیرند. او می‌گوید: این شغل هم همیشگی نیست. چون هر روز به جنگل نمی‌روند. درآمد حاصل از کار در این کارگاه تهیه زغال که در شهر ایذه قرار دارد هم چندان زیاد نیست.
او ادامه می‌دهد: ترجیحم این است فرزندانم بروند جای دیگری کار کنند. اما کار نیست. در ایذه مگر چند ساختمان ساخته می‌شود یا چقدر شغل دیگر وجود دارد؟ باید زندگی را گذراند.
غم نان، تنها مسئله است
در چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد نیز هربار که با تبرزنان جنگل و فروشندگان و تولیدکنندگان زغال صحبت می‌کنیم حرف‌ها همین است: «غم نان اگر بگذارد» کسی به جنگل تبر نمی‌زند. اما حقیقت این است که زاگرس زیر درد نان هر روز بی‌درخت‌تر می‌شود در حالی که کارشناسان منابع طبیعی و جنگل‌های کشور بارها هشدار داده‌اند جنگل‌های بلوط زاگرس در حال از دست دادن توان باززایی هستند.
مینا رضایی کارشناسی است که پیشتر در گفت‌وگو با «پیام ما» به مسئولان نسبت به فکر عاجل برای زاگرس هشدار داده بود. او در گزارشی درباره قطع درختان بلوط در جنگل‌های چهارمحال و بختیاری، «راه‌حل جمعی مردم برای عبور از مشکلات اقتصادی در نبود راه‌های جایگزین اصولی» را مطرح کرده بود.
این کارشناس توسعه و محیط زیست گفته بود: «قاچاق چوب یا چرخه غیرقانونی تولید زغال توانسته زنجیره‌ای از مشاغل را در زاگرس ایجاد کند که شکستن آن دشوار است. این دقیقا همان اتفاقی است که در سایر بخش‌های قاچاق، مانند سوخت‌بری، کولبری و غیره هم شاهد آن هستیم. دقت کنید یک نفر نیست که درختی را قطع می‌کند و از آن زغال تولید کرده و آن را می‌فروشد. گروهی چوب را تامین می‌کنند. گروهی آن را حمل می‌کنند. گروهی دیگر زغال را تولید و برایش بازاریابی می‌کند، حتی گروهی خودروهای شوتی را تامین می‌کنند. ابزار می‌سازند و… این دقیقا همان سیکلی است که ما برای اشتغال به ایجاد آن نیاز داریم.» به گفته او در فقدان برنامه‌ریزی و ضعف در ایجاد معیشت و درآمد پایدار از سوی دولت، جامعه محلی دست به رفع نیاز خود زده و برای این منظور به اجرایی‌ترین گزینه که آن را از آن خود می‌دانست چنگ انداخته است: «خلاف بسیاری نظرات، معتقدم ساکنان زاگرس به خوبی می‌دانند که زاگرس از آن آنان و بقای خودشان هم در گرو بقای این جنگل‌هاست فقط گزینه دیگری باید پیش ‌رویشان باشد که بتواند این زنجیره ارزش و اشتغال را ایجاد کند.»
رضایی این بار نیز بر صحبت‌هایش تاکید می‌کند و می‌گوید: «علاوه بر آنچه پیشتر درباره آن صحبت کردیم، این موضوع را هم باید در نظر بگیریم که حالا این دایره حلقه‌اش را بزرگتر کرده است. پای شوتی‌ها و قاچاقچیان و دلالان از سایر نقاط هم به این بخش باز شده است. جنگل جایی تراشیده می‌شود و جایی دیگر در کارگاه یا کارخانه‌ای زغال می‌شود. سهم مردم مردمی‌که در این دایره در نقطه شروع قرار دارند از گردش اقتصادی کمترین سهم است. با این وجود در نبود معیشت جایگزین قابل اعتنا، آنها به این موضوع تن می‌دهند. امسال مشکلاتی مانند توزیع سوخت نیازهای مردم محلی را هم افزایش داد. درست است که تصاویر منتشر شده این بار مربوط به چند روستاست اما گزارش‌های غیررسمی‌ زیادی از افزایش جنگل‌تراشی و حتی پاک‌تراشی در مناطقی از زاگرس وجود دارد. اگر به تصاویر نگاه کنیم یا به آن مناطق سر بزنیم می‌بینیم این رد تبر نیست. بلکه کار اره موتوری‌هاست. در بسیاری از مناطق رد تردد ماشین‌های سنگین و کامیون‌ها وجود دارد و این یعنی مردم محلی معمولا تنها در نقش کارگران یا نهایتا دلال‌های کارگری ایفای نقش می‌کنند.»
مسئولان بی‌پاسخ خوزستان
مسئولان اداره منابع‌ طبیعی، جنگلداری و آبخیزداری خوزستان نه در سطح استان نه شهرستان پاسخی در مورد تصاویر منتشر شده در جنگل‌های حاشیه ایذه نمی‌دهد. وب‌سایت‌های اطلاع‌رسانی این اداره‌ها نیز فاقد آمار منتشر شده در خصوص میزان قطع و قلع و قمع جنگل هستند.
این روزها هر بسته زغال مصرفی در بازار در وزن‌های نیم تا 6 کیلویی و بسته به کیفیت و بسته‌بندی از 90 هزار تومان تا 214 هزار تومان فروخته می‌شود در حالی که عددی که به مردم محلی پرداخت می‌شود به ازای کیسه‌های بزرگ بین 100 تا 150 هزار تومان است. همچنین این عدد به عنوان کار روزمزد به کارگران چوب‌بر با نرخ روزِ کارگری حساب می‌شود یعنی کمترین سود و درآمد از زاگرس سوزانی نصیب جامعه محلی است که منبع زیستی زندگی‌شان را می‌فروشند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

، ، ،





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر