سایت خبری پیام ما آنلاین | زاگرس گریه می‌کند

چالش‌های مدیریت پایدار جنگل‌های زاگرس

زاگرس گریه می‌کند

آلودگی علاوه بر نمونه‌های برگ، در پروفیل‌های زده شده در بستر خاک زاگرس تا عمق 85 سانتی متری نفوذ کرده است





زاگرس گریه می‌کند

۲۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

|پیام ما| این روزها نام جنگل‌های زاگرس به واسطه پروانه برگ‌خوار سفید بلوط و چاره‌اندیشی برای نجات این جنگل‌ها بر سر زبان‌هاست. جنگل‌های زاگرس اما از دردهای پرشماری رنج می‌برند. خانم سودابه کروری، دانشیار موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع در مقاله‌ای این چالش‌ها را بررسی کرده است.

 

مرگ زاگرس
حجم پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری که درباره زاگرس انجام شده قابل توجه است. از آن گذشته، از سالیان پیش و هم اکنون توسط بسیاری از اساتید اهل فن، پژوهش‌های گسترده و زیربنایی روی عرصه ‌این جنگل‌های طبیعی انجام گرفته است. با این حال تصمیم‌هایی که درباره زاگرس گرفته می‌شود،‌ نشانه‌ای از بی‌توجهی صرف به این پژوهش‌ها است.
جنگل‌های طبیعی زاگرس، هیرکانی و حتی محدود جنگل‌های باقی مانده در مناطق خلیج عمانی ایران، به دلیل طبیعی بودن عرصه‌های حیات، اهمیت بین‌المللی دارند و از مهمترین ذخایر ژنتیکی گیاهی جهان محسوب می‌شوند. ایران در جلسات بین‌المللی، علاوه بر تاکید بر اهمیت موضوع، بارها قول حفظ این جنگل‌ها و افزایش سطوح آن‌ها داده است. برای هماهنگی و مدیریت این سیستم‌ها، دو سازمان قوی و گسترده در کشور وجود دارد (سازمان منابع طبیعی، همراه با ادارات مربوطه در کل ایران و سازمان حفاظت حفاظت محیط زیست، همراه با ادارات کل تمام استان‌ها). اما متاسفانه ‌این دو، کمتر با هم و در کنار هم برنامه‌ریزی کرده‌اند،‌ حتی در وزارت جهاد کشاورزی که سازمان منابع طبیعی هم زیرمجموعه آن است،‌ هماهنگی در اقدام کمتر به چشم می‌خورد. به عنوان مثال سالیان درازی است ما با مشکل چرای دام در جنگل‌های طبیعی ایران مواجه‌ایم. اما صد افسوس که دو نهاد موجود در وزارت جهاد کشاورزی (سازمان منابع طبیعی و آبخیز‌داری کشور و سازمان دامپروری کل کشور )، نتوانسته‌اند با هم کنار بیایند. در کنار این سازمان‌ها و نهاد‌ها، تعداد زیادی انجمن‌های علمی‌در کشور به ثبت رسیده و به ترتیبی فعال هستند ولی متاسفانه آن‌ها هم قدم‌های قابل قبولی در این راستا برنداشته‌اند که نمونه آن را در مساله مدیریت جنگل‌های شمال و مجادلات میان طرح تنفس و ادامه بهره‌برداری از جنگل‌های شمال می‌‌بینیم.

طرح جامع مدیریت جنگل‌های زاگرس هر چند تهیه شد اما متاسفانه حدود 60 درصد طرح انجام و نتایج آن به نحوی در داخل و خارج کشور منتشر شده است. اما طرح به دلیل پرداخت نشدن مابقی تعهدات مالی و سایر موارد (که در کتابی جداگانه ذکر و به رویت مقامات مسئول و حتی نماینده رهبری در استان ایلام رسیده است) نیمه‌کاره‌ رها شد

مبارزه شیمیایی قابل قبول نیست
اولین همایش قابل قبول، در رابطه با چالش‌های موجود در زاگرس از جمله مرگ درختان بلوط در تاریخ شهریور 1395، از سوی اداره‌ کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس برگزار شد. در این همایش بسیاری از متخصصان دولتی و خصوصی، نمایندگانی داشتند. بعد از سخنرانی‌های افتتاحیه، کارشناسان دلایل متعددی را در ارتباط با خشک شدن بلوط بیان کردند. مسئله فرسایش ژنتیکی جنگل‌های بلوط، مشابه مشکل امروزی جنگل‌های اروپای مرکزی، از جمله موارد اعلام شده بود.
مانند همیشه، متخصصان آفات و امراض، بعد از شناخت نوع آفت، مسئله مبارزه شیمیایی را مد نظر قرار دادند (متاسفانه ‌این روش در جنگل‌های شمال نیز در ارتباط با بیماری شمشاد به کار گرفته شد). همکاران، به‌این امر توجه نداشته‌اند که زیربنای جنگل‌های طبیعی، اعم از زاگرس و جنگل‌های شمال ایران بافت بیولوژیک بستر حیات، از جمله باکتری‌های مفید و قارچ‌های میکوریزی هستند. این بافت علاوه بر انتقال بسیاری از مواد غذایی مفید به گیاهان N,P,K، (از جمله به درختان بلوط، با انتقال آنتی بیوتیک‌های مفید و…)، آن‌ها را در مقابل تنش‌های بیگانه حفاظت می‌کند.
تحقیقات انجام شده روی پروژه سازمان ملل طی چهار سال ثابت کرد که خوشبختانه جنگل‌های بلوط زاگرس، هنوز هم از توانایی درون گونه‌ای بالایی برخوردارند. با این حال حیات زاگرس بسیار شکننده و آسیب‌پذیر است. علاوه بر آفت‌ها، ریزگرد‌های موجود در غرب و جنوب غرب ایران علاوه بر بستن روزنه‌ها‌ی تنفسی و فتوسنتزی (ایجاد ضعف عمومی‌در پایه‌های موجود بلوط به عنوان اشکوب اول زاگرس)، آلوده به فلزات سنگینی مانند سرب، کادمیوم، روی و جیوه و… هستند و این آلودگی علاوه بر نمونه‌های برگ، در پروفیل‌های زده شده در بستر خاک جنگل نیز تا عمق 85 سانتی متری نفوذ کرده است.
متاسفانه در ارتباط با پدیده اخیر وجود پروانه‌های برگخوار سفید بلوط در جنگل‌های زاگرس در عوض شناخت طبیعت متوسل به سم‌پاشی‌های مختلف شده‌اند‌، این در حالی است که حتی در اکوسیستم‌های تخریب شده نیز، راهکاری بنام طبیعت آموزگار اول، از جمله شناخت شکارچیان پروانه‌ها، وجود دارند. محققان بعد از شناخت این شکارچی‌ها، باید نسبت به تکثیر بیولوژیک آن‌ها اقدام کنند. در شرایط فعلی هم باید از ترکیب آب و صابون طبیعی به نسبت 10 در هزار، برای تغییر اسیدیته (PH) استفاده کرد. این عمل با استفاده از روش‌های هوایی به مراتب بسیار سریعتر و کاربردی‌تر است (‌بدیهی است که هر موجود بیولوژیک، در دامنه Ph‌ اپتیمم ثابت، قادر به ادامه حیات و تکثیر است).
مشاوران مقصرند
در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی با درخواست‌های مکرر از سوی معاونت پژوهشی ایشان جلسه‌هایی، با شرکت بسیاری از نمایندگان نهاد‌های مختلف در ارتباط با چالش‌های زاگرس برگزار شد. بعد از چند جلسه مقرر شد که نقشه راه زاگرس تدوین و در جمع مورد بحث قرار گیرد که متاسفانه به سرانجام مشخصی نرسید و در عوض شاهد بودیم انواع و اقسام اقدامات مخرب نظیر جاده‌کشی‌، استفاده از محلول‌های شیمیایی به جای راهکارهای طبیعی برای رفع آفت و.. در دستور کار قرار گرفت. در این زمینه به نظر می‌رسد مقصر اصلی مشاورانی باشند که به درستی انتخاب نشده و با بی‌تعهدی و بدون مطالعه،‌ توصیه‌هایی ارائه می‌کنند که نتیجه‌ آن چیزی است که اکنون در زاگرس ملاحظه می‌کنیم.
زاگرس‌نشینان دیروز کارگران فصلی امروز
متاسفانه آتش‌سوزی‌های اخیر در زاگرس همگی طبیعی نبوده و گاهی جنبه عمدی داشته است. دلیلش معلوم است، این فاجعه به واسطه اجرای مدیریت‌های اشتباه در منطقه دامن زده شده است. همان مردمی‌که روزها توشه خود را از این مناطق تهیه می‌کردند و شب‌ها با دستانشان هنر می‌آفریدند، عاشق زادگاه و خانه‌هایشان بودند، سبک زندگی‌شان تغییر یافته و در شهرهای بزرگ، حتی در سایه کارگری‌های موقت فصلی شده است.
آیا، قرار است جنگل‌ها و مراتع طبیعی (یکی از تضمین کننده‌های اصلی ثبات بیشتر در کره زمین و سلامت موجودات از جمله انسان‌ها، جایگاه دیرینه حیات و درآمد مردم زاگرس، تولید کننده قسمت بزرگی از آب کشور، محل پرورش دام کشور و جایگاه زندگی ایلات ایران، (زیر بنای تمدن کهن ما) با اجرای سیاست‌های غلط تبدیل به بنگاه‌های معاملات ملکی شوند و در نهایت از زیر‌بنا، نابود شویم؟
مثال مهم دیگر، در عوض استفاده از جوان‌های ساکن در سیستم که بسیاری حتی دیپلمه و گاها بالاتر از دیپلم هم هستند، مناطق پایش (قرق) مطالعاتی را به پیرمرد‌های بازنشسته واگذار کرده‌اند. شاید این کار برای پرداخت حقوق کمتر انجام شده باشد. در عوض تربیت تکنسین منابع طبیعی. سالانه تعداد زیادی فارغ التحصیل دکتری پشت‌ میز‌نشین، محصول دانشکده‌ها هستند که در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد و به‌طور طبیعی ایجاد شغل برایشان مشکل است. بر خلاف کارشناسان و محققان گذشته، اکثر این فارغ‌التحصیلان شناخت چندانی هم از عرصه حیات ندارند و بازدید‌های محدود ایشان، بیشتر جنبه تفریحی داشته است. به عبارت واضح‌تر اکثرا علاقه‌ای به رشته تحصیلی خود نداشته‌اند و از بد حادثه‌ اینجا به پناه آمده‌اند. هدف فقط دریافت مدرک بوده است.
مثالی جالب
زمانی از طرف سازمان ملل مقداری بودجه برای ایجاد مناطق پایش و انجام مطالعات مانیتورینگ در جنگل‌های طبیعی ایران اختصاص یافت. متاسفانه اکثر کارشناسان مربوطه معنای مناطق پایش و انجام مطالعات مانیتورینگ را هم نمی‌دانستند. شاید هنوز هم ندانند. بعد از مدتی به همان مناطق قرق قدیمی‌ با سر‌پرستی افرادی که به هیچ وجه ‌این دانش را ندارند، بسنده شد (یکی از بدترین شرایط تخریب موجود در رویشگاه‌های طبیعی زاگرس، مناطق قرق آن است). معمولا این مناطق با دریافت مقداری پول یا ارتباط فامیلی و… به‌راحتی، تحت چرای دام قرار گرفته و می‌گیرند. «حفظ مناطق» و «انجام مطالعات پایش» باید به عنوان یکی از موارد مهم علمی‌ ایجاد کار مناسب برای جوانان روستایی دیپلمه، بعد از طی یک دوره حداکثر دو ساله در نظر گرفته شود. با این امید، که باز هم خدای نکرده ‌این پیشنهاد، به کسب مدارک بالاتر بی‌پایه منتهی نگردد.
با ذکر این چالش‌های محدود، در نحوه مدیریت منابع تجدید شونده جنگل‌های زاگرس، لازم است به موارد دیگری هم توجه شود.
اکوسیستم‌های جنگلی زاگرس، از سابقه بسیار طولانی بهره‌برداری در اشکال مختلف برخوردارند. بر حسب مطالعات گرده‌شناسی توسط میمندی‌نژاد و همکاران، جنگل‌های زاگرس حدود 5500 سال پیش به اوج تکامل خود (‌حالت تعادل‌) رسیده‌اند. حدود 60 درصد ترکیب توده جنگلی آنها را گونه‌های بلوط تشکیل داده‌اند. سطح اولیه جنگل‌های زاگرس 11 تا 12 میلیون هکتار بوده است. بهره‌برداری‌های مستمر و انجام مدیریت نا‌متناسب، موجب شده سطح این جنگل‌ها تقریبا نصف شود.
تکراری مجدد بر اهمیت جنگل‌های زاگرس ایران
قدمت طولانی بیش از ده هزار ساله زاگرس، ذخایر ژنتیکی استثنایی بستر حیات، گیاهی و جانوری، حفظ تعادل آب و هوا، نه تنها برای ایران بلکه برای جهان به عنوان جنگل طبیعی، تامین بیش از 40 درصد آب ایران و حوزه آبخیز رودخانه‌های کرخه، کارون، زاینده رود و در در‌بر‌دارنده دوازده استان کشور، اولین مانع ریزگردها، در نواحی غرب و جنوب غربی ایران، وسیع‌ترین رویشگاهای بلوط دنیا، محل تعلیف بیش از 30 درصد دام ایران، محل تمرکز بسیاری از ایلات ایران شاید قدیمی‌ترین ایلات جهان و معرف قسمتی از قدمت فرهنگ ایران است.
طرح جامع مدیریت جنگل‌های زاگرس هر چند تهیه شد اما متاسفانه حدود 60 درصد طرح انجام و نتایج آن به نحوی در داخل و خارج کشور منتشر شده است. اما طرح به دلیل پرداخت نشدن مابقی تعهدات مالی و سایر موارد (که در کتابی جداگانه ذکر و به رویت مقامات مسئول و حتی نماینده رهبری در استان ایلام رسیده است) نیمه‌کاره‌ رها شد. چرا که گروه دانش‌‌بنیان 100 درصد خصوصی دارنده مجوز ‌از وزارت علوم دیگر قادر به ادامه کار نبودند.

متاسفانه آتش‌سوزی‌های اخیر در زاگرس همگی طبیعی نبوده و گاهی جنبه عمدی داشته است. دلیلش معلوم است، این فاجعه به واسطه اجرای مدیریت‌های اشتباه در منطقه دامن زده شده است.همان مردمی‌که روزها توشه خود را از این مناطق تهیه می‌کردند و شب‌ها با دستانشان هنر می‌آفریدند، عاشق زادگاه و خانه‌هایشان بودند، سبک زندگی‌شان تغییر یافته و در شهرهای بزرگ، حتی در سایه کارگری‌های موقت فصلی شده است

یافته‌های مثبت و منفی پژوهش (1385)
– سم پاشی‌های پی در پی بر روی درختان بلوط و بستر، دلیل نابودی و ضعف موجودات مدافع سیستم، مانند پاره‌ای از نماتد‌ها، سخت‌بال‌ها، کرم‌ها، بافت میکرو ارگانیسمی‌ مفید ( باکتری‌ها و میکوریزها…) و در نهایت، موجب بر هم زدن، قسمتی از تعادل باقیمانده اکوسیستم شده است.
– اثبات تاثیر منفی ریز‌گردها بر ادامه حیات فیزیولوژی، بافت بیولوژی اکوسیستم، از جمله درختان بلوط به عنوان اشکوب اول، به دلیل بسته شدن منافذ فتوسنتزی و تنفسی.
– مطالعات انجام شده روی نمونه‌های برگ و بستر حیات ثابت کرد که ریز‌گردها شدیدا آلوده به فلزات سنگین سرب، کادمیوم، روی، قلع و جیوه بوده‌اند و این آلودگی تا عمق 85 سانتیمتر بستر هم با شدت بالا اندازه‌گیری شد. آلوده‌ترین منطقه مطالعاتی، منطقه انارک در نزدیکی مرز عراق بوده است.
– پژوهش‌های انجام شده روی تنوع ژنتیکی سه گروه بلوط، در چهار اشکوب و چهار ناحیه (پایه‌های در حال خشکیدن، دو قسمتی یا میانه و کاملا سالم)، روی 100 پایه ثابت کرد که هنوز درختان بلوط زاگرس از تنوع درون گونه‌ای بالایی برخوردارند. این تنوع حتی در پایه‌های مقاوم یعنی کاملا سالم هم بالاست.
– انجام کشاورزی «آگرو فارستری» (جنگل زراعی) در مناطق کم‌شیب‌تر موجب کاهش شدید تنوع درون گونه‌ای (ژنتیکی‌) شده است، برداشت محصول بسیار محدود و هدف واقعی تصاحب عرفی عرصه است.
-اگر زاگرس از تنوع گونه‌ای و درون گونه‌ای بالایی برخوردار نبود، ما به آسانی قادر به حفظ و احیای آن نبودیم.
سر فصل‌های نقشه راه پیشنهادی
-ایجاد دیوار حفاظتی بیولوژیک در سه اسکوپ، بوته‌کاری، کاشت درختچه‌های مناسب و درختکاری، تماما با گونه‌های بومی‌، دارای فنوتیپ مناسب با روش و فاصله مناسب حدود یک ماه بعد از مالچ‌پاشی رقیق و باز‌سازی تالاب‌ها و…. بر حسب مدل‌گیری از طبیعت برای مهار ریزگردها. در حال حاضر،این مورد تا حدی به صورت ضعیف و غیر علمی‌در دست انجام است.
-تهیه نقشه مناطق کامل تخریب شده در دست تخریب و شرایط مناسب زاگرس.
-انتخاب مناطق پایش مطالعاتی به عنوان شاهد، به تعداد لازم توسط متخصصان روی نقشه.
-بحث روش کاشت مورد گسترده دیگری است و تاکنون درست انجام نشده است.
سایر پیشنهادات، با توجه به آمار میزان سواد دو ده (گلچار و گلزار):
-احیای صنایع دستی بومی‌، تربیت تکنسین منابع طبیعی و دامپروری، کار در کارخانجات کوچک با استفاده از محصولات فرعی جنگل، مرتع و دام با سرپرستی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های هنر، شریف، فنی، داروسازی، دامپروری… تحت حمایت شرکت‌های دانش بنیان واقعی. برای مثال‌: بادام وحشی، سقز، بلوط، کشت گیاهان دارویی و مرتعی بومی‌ در مناطق غیر قابل احیا که اکثر آنها در شرایط فعلی زیر برنامه‌های کشاورزی دیم برای تصرف عدوانی و عرفی در آینده قرار دارد.
-انجام دامداری با سیستم نیم بسته در زمان‌ها و مکان‌های مجاز، زیر نظر سازمان‌های منابع طبیعی، دامپروری و دامپزشکی کل کشور.
-اراضی منابع طبیعی به هیچ وجه قابل فروش یا تملک طولانی نباید باشد. در غیر اینصورت مشکلات اصلاحات ارزی، با فروش و تملک طولانی مانند خرید وسایل نقلیه مسافرکش و… با عمق بیشتر تکرار می‌شود.
-کمک مادی محدود به‌ایلات برای بهداشتی شدن محدود و پیاده کردن فصلی اکوتوریسم
-احیای صنایع دستی قدیمی‌زاگرس و برنامه‌ریزی معرفی و فروش آنها.
اما در آخر باید اظهار امیدواری کرد که برنامه‌های مدیریت زاگرس در آینده، متکی بر علوم مدیریت اکوسیستمی‌ و به صورت تیمی ‌و تخصصی طراحی و اجرا شوند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *