پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پایداری فدای ارزانی می‌شود

گفت‌وگو با «صمد ذواشتیاق»، معمار، درباره نسبت پایداری شهرها با معماری

پایداری فدای ارزانی می‌شود

اگر در ایران فقط بتوانیم ایزوله حرارتی ساختمان را به‌درستی انجام دهیم و تمام ساختمان‌های جدید یا درحال بازسازی به این سمت حرکت کنند، قدمی بزرگ در راستای پایداری برداشته شده است





پایداری فدای ارزانی می‌شود

۱۵ آبان ۱۴۰۲، ۲۱:۳۵

معماری می‌تواند شهر را برای زندگی آسان‌تر مهیا کند و معماری پایدار هم روشی است برای بهبود زیست در آن. معماری پایدار می‌تواند علاوه‌بر آنکه زیبایی را به شهر می‌آورد، حافظ محیط زیست و آیندهٔ آن باشد. «صمد ذواشتیاق»، فارغ‌التحصیل مهندسی معماری دانشگاه علم و صنعت ایران معتقد است موضوع معماری و پایداری شهرها که از دو دهه قبل در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفت، از ابتدا به‌دلیل مسئلهٔ انرژی مطرح شد. ذواشتیاق که در دههٔ ۵۰ تجربهٔ حضور در دو دورهٔ پژوهشی مقطع فوق لیسانس (طرح‌ریزی شهری، دانشکدهٔ هنر‌های زیبا و مرمت ابنیه و شهر، دانشگاه پردیس اصفهان) را در عرصهٔ آکادمیک در چنته دارد؛ طرح مرمت و احیای بنای خانهٔ دکتر شقاقی (موزهٔ نقاشی پشت شیشه)، مدیریت هماهنگی (مدیریت واحد شهرسازی شرکت مشاور) طرح تفصیلی مناطق ۵ و ۶ شهر اصفهان، مدیریت طرح جامع شهرک مجتمع مسکونی کارکنان منطقهٔ پارس جنوبی (عسلویه)، سرپرست دفتر فنی طرح منطقهٔ شهری تهران، مدیریت مرحلهٔ اول طرح اسکان جمعیت استان تهران، عضویت کمیسیون (کمیتهٔ طرح تفصیلی) اداره‌کل برنامه‌ریزی و طرح‌های شهرسازی شهرداری تهران و بسیاری دیگر را هم در کارنامه‌اش دارد. او حالا می‌گوید تا زمانی که مسئلهٔ پایداری در نگاه مسئولان از حالت «لوکس» خارج نشود، به هرکس اجازهٔ ساخت داده نشود و استفاده از انرژی‌های نو جایگزین سوخت‌های فسیلی نشود، نمی‌توان منتظر پایداری در معماری شهرها بود.

 

آقای ذواشتیاق، ابتدا کمی دربارهٔ معماری و شهر پایدار توضیح دهید. معماری چگونه می‌تواند به پایداری شهرها کمک کند؟

مبحث معماری و پایداری شهرها از ابتدا به‌دلیل مسئلهٔ انرژی مطرح شد و این نکته مورد توجه قرار گرفت که معماری ساختمان کمک کند تا منطقی‌ترین مصرف انرژی را داشته باشیم و در نتیجه به حفاظت محیط زیست هم کمک کنیم. به‌این‌ترتیب بیشترین تأکید پایداری شهر و ساختمان در معماری، پیدا کردن راهی بود تا استفاده از انرژی فسیلی کاهش یابد و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر افزایش یابد. رفتن به‌سمت نیروگاه خورشیدی، بادی و آبی هم حرکت در همین مسیر است. به‌این‌ترتیب، وقتی از معماری پایدار صحبت می‌کنیم، منظورمان این است که این نوع از معماری قرار است چه کمکی به استفاده از انرژی داشته باشد.

 

این بحث از چه زمانی در دنیا به راه افتاد؟

دقیقاً نمی‌دانم، اما از حدود دو دهه قبل این موارد در بسیاری از کشورها جدی‌تر عنوان شد و با برگزاری نشست‌ها و مسابقاتی از معماران خواسته شد تا ایده‌هایشان در این مورد را مطرح کنند.

 

در ایران چطور؟ آیا موضوع معماری و پایداری به‌صورت جدی مطرح بوده؟

خیر. در ایران این موضوع هیچ‌وقت به‌شکل جدی دنبال نشد. چند سال قبل بود که وزارت نیرو مسابقه‌ای برگزار کرد و چند پروژه که توسط معماران پیشنهاد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت؛ اما همهٔ اینها بسیار جزئی بودند و حتی به تعداد انگشت دست هم نرسیدند. در این میان تنها عده‌ای از معماران هستند که خودشان در این راه گام برداشته‌اند و پروژه‌هایی را انجام می‌دهند که با روش‌های نوین باشد و سرمایه‌گذار و کارفرما چنین مواردی را بپذیرد؛ اما تعدادشان بسیار اندک است.

 

در میان نمونه‌های خارج از کشور، مثال مناسب برای شهری که معماری باعث پایداری‌اش شده، کجاست؟

چنین چیزی در دنیا به‌معنای کامل هیچگاه اتفاق نیفتاد و نمی‌توان دنبال شهری گشت که جمعیت قابل‌توجهی در آن زندگی کنند، کلانشهر باشد و البته به‌صورت کامل پایدار باشد. اما بسیاری از کشورها در این راستا قدم گذاشته و تلاش‌های بسیاری هم صورت داده‌اند؛ اغلب کشورهای اروپایی، کره، ژاپن و البته کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس. حتی کشوری چون عربستان با وجود نفت بسیار در حال راه‌اندازی مزارع خورشیدی است تا با استفاده از آن انرژی تولید کند. با این‌همه، تا زمانی که سوخت‌های فسیلی وجود دارد و استفاده از آن آسان است، رسیدن به این نقطه سخت و شاید ناممکن باشد. به‌این‌ترتیب، کشورهایی که در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند، محدودند.

 

به ایران برگردیم. وضعیت در ایران را چطور می‌بینید؟

مسئلهٔ پایداری معماری در ایران با دشواری همراه است. همانطور که گفته شد، ممکن است پروژ‌های خاص یا افراد خاصی به این سمت در معماری رفته باشند، اما اصلاً فراگیر نیست. برای مثال چند سال قبل «مشهدمال» در حال طراحی بود و آنجا معمارانی داشتیم که می‌خواستند با استفاده از تکنولوژی جدید، از انرژی گرمایش زمینی برای گرم کردن آب و گرمایش ساختمانی به آن بزرگی استفاده کنند، اما کارفرما مخالفت کرد. این، درحالی‌است که اگر کارفرما می‌دانست که فرضاً چیزی به اسم سوخت فسیلی وجود ندارد یا مشوق‌هایی برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر وجود داشت، به این طرح‌ها علاقه‌مند می‌شد.

 

فکر می‌کنید مهمترین گام در پایداری در حال حاضر چیست؟

اگر ما در ایران فقط بتوانیم ایزولهٔ حرارتی ساختمان را به‌درستی انجام دهیم و تمام ساختمان‌های جدیدی که ساخته شده یا در حال بازسازی است، به این سمت حرکت کنند، قدم بزرگی در راستای پایداری برداشته‌ایم. در حال حاضر متأسفانه هیچ‌کدام از ساختمان‌های ما چنین موقعیتی ندارند. شیشهٔ دوجداره گذاشته شده، اما ساختمان سراسر شیشه است. یا نمونهٔ دیگر این است که از عایق در دیوار استفاده نمی‌شود؛ چراکه عایق هزینه و متراژ ساختمان را می‌گیرد و در نتیجه باز هم کارفرما حاضر نیست چنین کاری انجام دهد. از مصالح ایزولاسیون حرارتی که تبادل گرما و سرما را پایین بیاورد بهره برده نشده است. به‌طور مثال در کشورهای اروپایی برای ساختمان ویلایی دیوارها اگر یک طرف آجری است، طرف دیگر چوبی است و بین آن هم استفاده از عایق حتمی است. درعین‌حال آنها مدام مصالح جدیدتری اختراع می‌کنند، اما ما نه این مصالح جدید را وارد می‌کنیم و نه تکنولوژی تولید چنین مصالحی را در کشور داریم.

 

زیربنای شهر پایدار، صرفه‌جویی در منابع و انرژی است؛ اما بازگشت به چرخهٔ زندگی یا همان حفظ محیط زیست و ایجاد فضایی که انسان در آن رفاه داشته باشد هم از جمله دیگر موارد است. با توجه به این مؤلفه‌ها وضعیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

شهر پایدار از عناصر پایدار تشکیل می‌شود. یکی از نمونه‌های قابل لمس مصرف انرژی در حمل‌ونقل است؛ نمی‌شود شهری چندصد کیلومتری ساخت و بعد انتظار داشت که این شهر پایدار باشد. حداقلش این است که گسترش شهر را به‌صورت افقی نبینیم و اگر هم افقی است، شهر خطیِ درازی را ایجاد نکنیم. از شرق تا غرب تهران 53 کیلومتر است، اما طول شمال و جنوبش به ۲۵ کیلومتر می‌رسد. شهری با این فضا حمل‌ونقلش چطور است؟ همین روند، شهری را پدید می‌آورد که مصرف‌کنندهٔ انرژی است. مرحلهٔ بعدی زمینهٔ حرارتی و انرژی است که اینجا بحث حفاظت از محیط زیست مطرح می‌شود. یعنی شهری که بتواند به روش‌هایی غیر از بهره‌گیری از سوخت فسیلی، گرم و سرد شود. حتی می‌تواند پارک خورشیدی ایجاد کند و برق را در اختیار شهروندان بگذارد. لازمهٔ همهٔ اینها خواستن و مدیریت است و حداقل‌ترین کاری که دولت می‌تواند در این زمینه انجام دهد، در ساختمان‌های دولتی است. یعنی ساختمان‌های بخش دولتی و عمومی با اصول سازگاری ساخته یا اصلاح شوند و در این زمینه سختگیری کنند. با این‌همه، متأسفانه شاهدیم که اغلب همین ساختمان‌ها در ناپایداری اثر گسترده‌تری دارند.

 

آقای ذواشتیاق، فکر می‌کنید چرا این مسائل هرگز مورد توجه قانونگذار نبوده و برای مثال شهرداری‌ها، راه‌وشهرسازی و نظام مهندسی یا متولیان دیگر، از نظر قانونی روی این موضوع کار نکرده‌اند؟

این مسئله، قانون نیست و ضمانت اجرایی ندارد. برای مثال در یکی از مصوبات ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی وزارت مسکن، پیشنهادات و دستورالعمل‌هایی برای ایزولاسیون ساختمان و بهینه‌سازی مصرف انرژی و پایداری ساختمان‌ها آمده، اما هیچ‌کدام اجبار و ضمانت اجرایی ندارند. در واقع اولویت سال‌های گذشته و اکنون ساخت مسکن، فقط تأمین مسکن است. برای مثال پروژهٔ مسکن مهر کلید می‌خورد، اما آنها فقط می‌خواهند بگویند خانه‌ای ساخته شده، نه اینکه این خانه‌ها چقدر پایدار و اصولی ساخته شده‌اند. متأسفانه مسئلهٔ پایداری در ایران و در چشم مسئولان، هنوز مسئله‌ای لوکس است و دلیلش هم نبود تخصص است. تا زمانی که خانه‌ها توسط افراد غیرمتخصص ساخته شود، مسئلهٔ پایداری مهم نخواهد بود. هیچ کجای دنیا به‌اندازهٔ ساکنان آن کشور کارفرما و سازنده وجود ندارد. اما اینجا هرکس خانه‌ای دارد و می‌تواند با هر ضابطه‌ای که خواست بسازد و البته که حفظ پایداری هم فدای ارزان تمام شدن کار و بی‌توجهی مسئولان و نبود قانون می‌شود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *