پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | میراث فرهنگی؛ نقشه نجات از بحران‌ها

در دومین نشست مجازی «فراز و فرودهای میراث فرهنگی ایران» مطرح شد

میراث فرهنگی؛ نقشه نجات از بحران‌ها

یک پژوهشگر: میراث فرهنگی صندوقچه‌ای ارزشمند است که گنجی از جنس آگاهی دارد





میراث فرهنگی؛ نقشه نجات از بحران‌ها

۶ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۴۲

دومین نشست مجازی از سلسله‌نشست‌های مجازی «فراز و فرودهای میراث فرهنگی ایران» شنبه شب (چهارم شهریور) به میزبانی «حجت الله مرادخانی» فعال حوزهٔ میراث فرهنگی و کارشناس صنایع‌دستی و با حضور «فرهاد نظری» پژوهشگر حوزه‌ٔ میراث فرهنگی برگزار شد. دومین نشست به این موضوع اختصاص داشت که «چرا میراث فرهنگی برای ایران اهمیت دارد؟». آنچه در این نشست مورد توجه بود، تلقی از میراث فرهنگی و کاری بود که باید در حال حاضر با توجه به این تلقی‌ها انجام داد.

«حجت الله مرادخانی» فعال حوزهٔ میراث فرهنگی و کارشناس صنایع‌دستی که مجری، کارشناس و میزبان نشست‌های «فراز و فرودهای میراث فرهنگی ایران» است، در ابتدای دومین نشست با عنوان «چرا میراث فرهنگی برای ایران اهمیت دارد؟» اظهار کرد: «با توجه به اهمیت میراث فرهنگی برای ایران و همچنین چالش‌های زیادی که میراث فرهنگی در سال‌های اخیر با آن مواجه بوده است، شاهد گسترهٔ وسیعی از کنشگری اجتماعی و مردمی در این حوزه بوده‌ایم؛ برای نمونه می‌توان به کنشگری برای حفظ بافت تاریخی شیراز اشاره کرد که به یک پویش ملی تبدیل شد.»
او توضیح داد:‌ «در این نشست می خواهیم دربارهٔ چیستی میراث فرهنگی صحبت کنیم؛ اینکه ابعاد آن فقط متوجه ابنیه، آثار و بناهای تاریخی است؟ یا گسترهٔ وسیع‌تری دارد و ما باید افق دیدمان را بازتر کنیم؟ به نظر می‌رسد عموم کنشگری‌ها تا حد زیادی دربارهٔ تخریب، آسیب و بی‌توجهی به ابنیه است و سایر حوز‌ه‌ها از منظر مخاطب و کنشگران دور مانده و ابعاد معنوی و ناملموس میراث فرهنگی ایران مورد توجه قرار نگرفته است.»

فرهاد نظری، پژوهشگر: میراث فرهنگی، یادگاری‌هایی از سیر زندگی انسان در ایران و رابطه بین انسان و ایران است. از دل این آثار و میراث ملموس و ناملموس راهکارهایی برای بهتر زیستن استخراج می‌شود که می‌توانیم برای جلوگیری یا رفع بحران‌هایی که درگیرشان هستیم، استفاده کنیم

حوزه‌ای غیرقابل تعریف
«فرهاد نظری» پژوهشگر حوزه‌ٔ میراث فرهنگی که در این نشست به‌عنوان کارشناس حضور داشت، در ابتدای صحبت‌های خود تأکید کرد که میراث فرهنگی مثل مفهوم فرهنگ غیرقابل تعریف است و تعریف آن متناسب با شرایط مکانی و زمانی و پارامترهای دیگر تغییر می‌کند: «اگر بخواهیم میراث فرهنگی را در یک چارچوب خاص تعریف و محدود کنیم، یکسری چیزها از دایره شمول آن خارج می‌شود. نباید فراموش کرد ۵۰ سال پیش خیلی چیزهایی که الان میراث فرهنگی می‌دانیم، میراث تلقی نمی‌شده و گذر زمان و ارتقای آگاهی موجب شده است تلقی ما از میراث فرهنگی تغییر کند. این جریان ادامه دارد و هر چه این روند جلوتر برود مصادیق میراث فرهنگی هم تغییر می‌کند و گسترده‌تر می‌شود و تازه فقط این در ایران است. اگر از دید جغرافیایی و مقایسهٔ بین‌منطقه‌ای هم بنگریم باز هم تعریف از میراث فرهنگی متفاوت و ممکن است در ژاپن چیزهایی میراث فرهنگی تعبیر شود که در مکزیک اهمیتی نداشته باشد. همهٔ اینها نشان می‌دهد نمی‌‌توان یک تعریف مشخص برای میراث فرهنگی ارائه داد.»
نظری درعین‌حال معتقد است که باید یک چارچوب مشخص برای میراث فرهنگی در نظر گرفت که راهنمای عمل باشد و مصادیقش آن را در بربگیرد: «طبیعی است آنچه از میراث فرهنگی امروز برمی‌شمریم، متفاوت از گذشته است و هرچه جلوتر می‌رویم، این مفهوم وسیع‌تر می‌شود؛ حتی همین حالا تلقی کارشناسان و متولیان از میراث فرهنگی باهم تفاوت دارد.»

حجت‌الله مرادخانی، کارشناس: گذشتگان ما برای حل بحرانی مثل بحران آب هزاران سال پیش آن را با قنات به‌جای اینکه آوردن به سطح، به زیر زمین می‌بردند و آب را در موقعیت سالم حفظ می‌کردند که تبخیر نمی‌شد و فرونشستی هم اتفاق نمی‌افتاد؛ یا در شرق ایران با آسبادها انرژی باد از تهدید به فرصت تبدیل شد. ما چنین پیشینه‌ای داریم که به آن بی‌توجه هستیم

او تأکید کرد که میراث فرهنگی مثل یک بار شیشه و چنان حساس و شکننده است که کوچکترین بی‌احتیاطی می‌تواند بخشی از آن را بشکند و دیگر جبران‌پذیر نباشد: «خیلی با ظرافت و حساسیت باید به میراث فرهنگی نگاه کرد.»
تغییر نسبت مردم و میراث فرهنگی
در گذشته تلقی مردم از میراث فرهنگی مانند امروز نبوده است و نسبت مردم و میراث فرهنگ یا دولت و میراث فرهنگی براساس سود و زیان تعیین می‌شده است؛ این، نکته‌ای است که نظری مطرح کرد و گفت: «تفاوت نگاه امروزی با گذشته این است که در گذشته سود و زیان تعریف می‌کرد که چه چیزی را از بین ببریم یا تخریب کنیم و چه چیزی را حفظ کنیم؟ اما امروزه تلقی این است که همهٔ میراث فرهنگی برای ما سود دارد و منبع آموزش و آگاهی است و باید از آنها آموزش دید و میراث را مثل امانتی برای نسل آینده حفاظت و پاسداری کنیم.»
او در توضیح اینکه این تلقی مدرن از میراث فرهنگی از چه زمانی پدید آمده است، افزود: «نمی‌توان نقطهٔ دقیقی برای این تغییر دیدگاه تعیین کرد، اما این یک جریان است که از دورهٔ قاجار به این طرف شکل گرفت. ایرانی‌ها با سفر به اروپا و کشورها و ممالک مترقی و از سوی دیگر حضور سفیران و جهانگردان در ایران کم‌کم با این مفهوم آشنا شدند. مثلا ناصرالدین‌شاه که سه سفر به اروپا داشت، آنجا و موزه‌هایشان را دید و حتی اشیایی بعضاً تاریخی خرید و برای خود یک موزه درست کرد. او علاقهٔ زیادی به میراث فرهنگی داشت و صرف‌نظر اینکه حکمران خوبی بوده است یا نه، به‌نظر می‌رسد در حوزهٔ میراث فرهنگی اهل فن بود و اهمیتش را می‌فهمید و رفتاری معقول در قبال آن داشت. درواقع پایه‌های تلقی جدید نسبت به میراث فرهنگی را در این دوره می‌توان مشاهده کرد. هرچند از مشروطه به بعد پاسداری از میراث کهن ایرانی‌ها جزو تعهدات ادارهٔ معارف قرار گرفت.»
چه بکنیم؟
در ادامهٔ این نشست مجازی «حجت‌الله مرادخانی» فعال حوزهٔ میراث فرهنگی نکتهٔ دیگری را مطرح کرد؛ اینکه در بازهٔ زمانی فعلی که مقولهٔ میراث فرهنگی با اتکا به کنوانسیون‌های مختلف تصویب شده و اجماع جهانی بسیار مهم است و صرف‌نظر از تفاوت دیدگاه‌ها در ایران نیز توجه‌ها را جلب کرده، چه کار باید کرد؟
نظری پیش از پاسخ به این پرسش به نکتهٔ دیگری اشاره کرد: «تندباد حوادثی در طول تاریخ بر سرزمین ایران وزیده و بسیاری از آثار را به نابودی کشانده و مختصری را برای ما نگه داشته است و حالا آنچه باقی مانده را باید مثل دیدهٔ خودمان حفاظت کنیم و به‌سادگی با سهل‌انگاری با آن برخورد نکنیم. میراث فرهنگی، یادگاری‌هایی از سیر زندگی انسان در ایران و رابطهٔ بین انسان و ایران است. از دل این آثار و میراث ملموس و ناملموس راهکارهایی برای بهتر زیستن استخراج می‌شود که می‌توانیم برای جلوگیری یا رفع بحران‌هایی که درگیرشان هستیم، استفاده کنیم.»
مرادخانی هم بر این موضوع صحه گذاشت و گفت: «گذشتگان ما برای حل بحرانی مثل بحران آب، هزاران سال پیش آن را با قنات به‌جای آوردن به سطح، به زیر زمین می‌بردند و آب را در موقعیت سالم حفظ می‌کردند که تبخیر نمی‌شد و فرونشستی هم اتفاق نمی‌افتاد؛ یا در شرق ایران با آسبادها انرژی باد از تهدید به فرصت تبدیل شد. ما چنین پیشینه‌ای داریم که به آن بی‌توجه هستیم.»
نظری نیز توضیح بیشتری داد و گفت: «تاریخ و میراث فرهنگی یکی از دستاوردهای گذر زمان در جامعه‌ای است که تاریخ پیوسته‌ای داشته و با همهٔ موفقیت‌ها و کامیابی‌ها و ناکامی‌ها راوی تعامل انسان با محیط است. میراث فرهنگی لزوماً روایت پیروزمندی ما نیست و گویای آن است که کجا رفتارمان با طبیعت درست نبوده است و اگر این پیروزمندی‌ها و شکست‌ها را درست بشناسیم، خیلی از رفتارهای امروزمان اصلاح می‌شود و می‌فهمیم که حالا چه باید بکنیم، یا چه نکنیم؟»
به اعتقاد این پژوهشگر، میراث فرهنگی روایت زندگی‌های نه‌زیسته است، اما به شرط اینکه به آن رجوع کنیم و ببینم و خطاهای گذشتگان را هم بفهمیم: «به اعتقاد من رفتار درست این است که یا کنکاش کنیم و بیاموزیم یا اگر نمی‌توانیم و ابزار و امکانات آن را نداریم، دست‌کم این را بدانیم که میراث فرهنگی صندوقچه‌ای ارزشمند است که گنجی از جنس آگاهی دارد. میراث را حفظ کنیم تا آیندگان به آن رجوع کنند. با این نگاه، حفظ میراث فرهنگی و طبیعی یک خیر کثیر است.»

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *