پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یوز جوان باید پس از بلوغ رهاسازی شود

گفت‌و‌گو با «علی شمس»، پژوهشگری که در زنده‌گیری یوز در قرق «یوزکنام پل ابریشم» حضور داشت

یوز جوان باید پس از بلوغ رهاسازی شود

یوز پس از بلوغ و بازوحشی‌سازی باید با قلادۀ ردیاب رهاسازی شود





یوز جوان باید پس از بلوغ رهاسازی شود

۳ تیر ۱۴۰۳، ۲۲:۱۷

بیست‌وپنجم خرداد که اولین تصاویر از یوز جوان در قرق «یوزکنام پل ابریشم» منتشر شد، یوز نابالغ، لاغر و درحال صداکردن مادرش بود. دو روز بعد از پایش برای یافتن مادر نتیجه‌ای به دست نیامد و این زمانی بود که «علی شمس»، بیولوژیست حفاظت و محقق دانشگاه «کیپ‌تاون» برای پایش وضعیت یوز به منطقه آمد. او در گفت‌وگو با «پیام ما» از چگونگی تصمیم برای زنده‌گیری حیوان تا حواشی رخ‌داده و وضعیت جسمانی‌اش می‌گوید. شمس معتقد است بهترین کار برای یوزی نابالغ که مادرش را از دست داده و از نظر جسمی کم‌توان بود، زنده‌گیری است و این تصمیم با خرد جمعی گرفته شد. اما اتفاق اصلی بعد از زنده‌گیری است؛ اینکه آیا سازمان حفاظت محیط‌زیست شرایطی را فراهم خواهد آورد تا یوز بازوحشی‌سازی‌شده و با قلاده‌گذاری و بعد از رسیدن به بلوغ به طبیعت بازگردد یا خیر؟

در ابتدا بفرمایید زنده‌گیری یک یوز آن هم در شرایطی که این گونه جمعیت شکننده‌ای دارد، چقدر ضرورت داشت و شما از چه زمانی وارد این برنامه شدید؟

هدف ما زنده‌گیری یوزپلنگ نبود و در واقع برای ادامه پایش وضعیت و دو روز بعد از پایش اولیه و وقتی مشخص شد که شرایط وخیم است من به آنجا رفتم. مدیران سازمانی به نظر کارشناسانی که شرایط زیستگاه و وضعیت حیوان را می دیدند اعتماد کردند. و تصمیم گیری آنها بر همین مبنا بود.  هدف زنده‌گیری یوزپلنگ نبود بلکه هدف نجاتش بود.

 

کمی دربارۀ شرایط فیزیکی حیوان توضیـح دهیـد. تـصاویر، حیـوانی لاغر را نشان می‌داد که شـرایط چنـدان مناسبی ندارد.

یوزپلنگی که روز جمعه مشاهده شده بود یک فرد نا بالغ بود و همانطوری که در عکس و فیلم ها مشخص است، انسان می توانست بسیار به آن نزدیک شود. به محض دیدن عکس و با تجربیات مشابهی که از ارزیابی یوزپلنگ در آفریقا داشتم، و طبق پروتکل های موجود، مشخص بود که وضعیت آمادگی جسمانی حیوان تا حدی وخیم است. بدن حیوان خیلی به وضعیت extreme low نزدیک است و موفق به شکار یا تغذیه نشده و البته با توجه به تصاویر مشخص بود حیوان به سن استقلال هم نرسیده است.

علاوه بر وضعیت بدنی، یوزپلنگ ها آوای مشخصی برای صدا کردن مادر دارند و مادر هم با همان آوا جواب می‌دهد و این یوز به کرات این صدا را در می‌آورد، با دیدن فیلم و عکس‌ها نگران شدم و با تماس با مسیولان سازمان پیشنهاد پایش دقیق منطقه را دادم.  وضعیت جمعیتی و حفاظتی یوزپلنگ آسیایی  بسیار شکننده است و امکان ریسک وجود نداشت که هیچ اقدامی نکنیم تا شاید حیوان نابالغ بتواند از پس خود  در یک زیستگاه ناایمن بر بیاید.

 

کمی دربارۀ شرایط پایش در دو روز ابتدایی توضیح دهید. وقتی به منطقه رسیدید با چه شرایطی روبه‌رو شدید؟

برای این پایش تیم‌هایی از سمنان، خراسان شمالی و تهران به دنبال مادر این یوزپلنگ گشتند و تا شعاع وسیعی از منطقه را بررسی کردند. نه تنها مادر پیدا نشد، بلکه حتی رد یا لاشه‌ای از مادر یافت نشد و از آن بدتر هیچ اثری از شکار کردن این توله هم نبود.

از آن عجیب‌تر این بود که به راحتی به توله نزدیک می‌شدند و حیوان فرار نمی‌کرد، ضعف جسمانی هم داشت و امکان فرار میسر نبود.بعد از دو روز پایش من هم به تیم اضافه شدم تا با ابزارها و تجهیزات بیشتری پایش را ادامه دهیم و در صورت پیدا نشدن مادر یک تصمیم گروهی دیگر بگیریم.

 

روز یکشنبه و پس از پایش صبحگاهی متوجه شدیم که این توله یوزپلنگ، یکی از ۴ خرگوش اهلی که برایش در منطقه بسته بودیم را پیدا و شکار کرده است و این نویدی بود که حیوان توانسته غذایی بخورد اما اینکه وابسته به تغذیه دستی ما بود و همچنان بعد از تغذیه، وضعیت جسمانی‌اش ضعف داشت نگران‌کننده بود. همچین که میدیدیم که این توله هرگز از آن منطقه دور نمی‌شود و آوای صدا زدن مادر نیز ادامه دارد.

 

وجود چه شرایطی تصمیم را به سمت زنده‌گیری برد؟

برخی از مدیران از زنده‌گیری این یوزپلنگ ضعیف می‌ترسیدند و از سویی اگر حیوان را به همان حال می‌گذاشتیم ممکن بود بعد از چند روز از رصد ما خارج شود، چون قلاده ردیاب نداشت. اما حیوان با آن شرایط اگر منطقه را ترک می‌کرد امکان آنکه بتواند از پس خود بربیاید به علت نا بالغ بودن و تعارضات وسیع آن زیستگاه آزاد، بسیار اندک بود.

ما جلساتی گذاشتیم و صحبت کردیم درباره وضعیت موجود، چند راهکار داشتیم. که ارزیابی ریسک هرکدام را انجام دادیم.

علی شمس: تصمیمی که در آن لحظه گرفتیم فقط برای این بود که به سلامت حیوان خللی وارد نشـود. هرچند انتـقادات نسبت به حضور تیم‌های استان‌های هم‌جوار هم وارد است، اما مدیران باید دراین‌باره پاسخگو باشند. از نظر من البته یوزپلنگ آسیایی در گرو استان نیست، در گرو کشور هم نیست و به‌عنوان یک زیرگونۀ در آستانه انقراض، اهمیت جهانی دارد.

درنهایت راهکار مورد تایید اکثریت این بود که با کم‌ریسک ترین حالت ممکن، زنده‌گیری کنیم و نمونه ژنتیکی بگیریم و همچنین بتوانیم با آزمایش خون فاکتورهای سلامت حیوان را بررسی کنیم. بعد از زنده‌گیری با توجه به شرایط حیوان تصمیم به اقدام بعدی کنیم. روش استفاده از تله های هوشمند قفسی برای زنده‌گیری انتخاب شد که بدون دخالت انسان و با تشخیص گونه این کار را انجام می‌دهد و در زمان اسیر کردن کمترین استرس‌ را به یوزپلنگ وارد می‌کند.

 

قطعات الکترونیکی تله های هوشمند روی هر نوع قفسی نصب نمی‌شود. با اینحال با امکانات محدودی که در منطقه بود تلاش کردیم تا استانداردترین تله ممکن را آماده کنیم. تقریبا ده ساعت زمان برد تا این تله آماده شود. حتی زمانیکه ما در حال نصب تله در منطقه بودیم، توله یوزپلنگ در فاصله ۲۰۰ متری ما ایستاده بود و ما را نگاه می‌کرد.

زیستگاه اصلا ایمن نبود. تعداد زیادی دام و سگ گله دارد. معادن زیادی دارد و مسیر اصلی گذر روستاییان بود. نقطه حضور یوزپلنگ حتی زمان حضور ما بسیار پرتعارض بود.

 

وضعیت منطقه هنگام زنده‌گیری چطور بود؟ آیا حیوان آرام بود؟

ما تله را  نصب کردیم و بعد از حدود ۲ ساعت موفق شدیم حیوان را زنده گیری کنیم. سپس با داروهای کم‌ریسک حیوان را بیهوش کردیم. بررسی بالینی یوزپلنگ بعد از بیهوشی و شرایط آن نسبت به ارزیابی های قبلی ما، کمی وخیم تر بود و به این جمع بندی رسیدیم که حداقل‌ تا سن بلوغ کامل این حیوان نباید در زیستگاه آزاد رها شود. لذا بعد از نمونه‌گیری و بایومتری، حیوان را با کمترین ریسک به سایت توران منتقل کردیم.

تا وقتی نتایج آزمایش ها نیاید نمی‌دانیم بیماری دارد یا خیر. اما می‌دانیم حیوان بسیار ضعیف بود و یکی از دلایل این ضعف شکار نکردنش بود و مشخص بود مدت زیادی است تغذیه درستی نداشته است.

 

انتخاب توران بر چه اساسی بود؟

در مورد انتخاب سایت، ما فقط یک جای آماده و تا حدی استاندارد نگهداری یوزپلنگ داشتیم و آن هم سایت تکثیر و پرورش توران بود. حیوان یک توله‌ای بود که به تازگی مادر از دست داده بود و نیاز داشت تا  دیگر یوزپلنگ ها خصوصا ماد‌ه‌های دیگر را در کنار خود ببنید تا استرسش کم شود چرا که بر اساس مقالات علمی، حضور سایر یوزپلنگ ها می‌تواند استرس را در این شرایط بسیار کم کند. ما وقتی حیوان را به توران بردیم، «ایران» را به فنس مجاور آوردیم و حضور ایران باعث شد استرس حیوان به شدت کاهش یابد. رفتارش با «دلبر»، دیگر یوزپلنگ در اسارت هم همینطور آرام و بی‌استرس بود.

 

در روزهای اخیر نقدهایی مطرح شده با این مضمون که فعالان و محیط‌بانان خراسان شمالی‌ از آنچه انجام شده ناراضی هستند. می‌دانید چرا کارشناسانی از آن اداره در این کار شرکت داده نشد؟

تصمیمی که در آن لحظه گرفتیم فقط برای این بود که به سلامت حیوان خللی وارد نشود و انتقادات به عدم اجازه به حضور تیم‌های استان‌های همجوار هم از نظر من کاملا وارد و بجا است و مدیران باید پاسخگو باشند. از نظر من یوزپلنگ آسیایی در گرو استان نیست، در گرو کشور هم نیست و به عنوان یک زیرگونه در آستانه انقراض اهمیت جهانی دارد. اما مشارکت جوامع محلی و استان های مرتبط تا حدی اهمیت دارد که این تنش های بین استانی می تواند بسیاری از اقدامات حفاظتی ملی و بین المللی را نیز تحت شعاع قرار دهد.

 

یکی دیگر از انتقادهایی که به این زنده‌گیری وارد شده، طبق معمول به فقدان اطلاع‌رسانی و شفافیت برمی‌گردد. جامعه‌ای که حالا روی این گونه حساس شده، بدون اینکه در جریان جزئیات قرار بگیرد با یک یوز دیگر در اسارت مواجه می‌شود. چرا این اطلاع‌رسانی صورت نگرفت؟

افرادی که از طرف سازمان حضور داشتند در منطقه، همه با خرد جمعی این تصمیم را گرفتیم و پیشنهاد و راهکارها از سوی ما که در منطقه بودیم و شرایط را از نزدیک می دیدیم به مدیران ارسال می شد.  بعضی از تصمیم‌گیری‌ها قابل چک کردن با افراد متخصص دیگر نبود. از طرف دیگر مشورت کردن با افراد خارج سازمان را مدیران باید انجام می‌دادند که امیدواریم این کار را کرده‌ باشند.

 

 

درباره اطلاع‌رسانی باید گفت که در منطقه آنتن نبود و نمی‌شد به سرعت اطلاع داد. با اینحال در تلاش بودیم مدیران در تمام مراحل مطلع باشند. خیلی شرایط را جوری نمی‌دیدیم که در همان لحظه باید وسط اقدامات تا این حد فوری به فکر اطلاع‌رسانی عمومی باشیم. هرچند مطلع شدیم که مدیران تا حد نسبتا خوبی اطلاع رسانی عمومی کردند.

 

درحال‌حاضر نگرانی‌ها برای آیندۀ این یوز بالاست. قرار است چه شرایطی را از سر بگذراند؟ آیا قرار است بازوحشی‌سازی شده و به طبیعت برگردد یا شرایطی مانند ایران و دلبر داشته باشد؟

درباره سرنوشتش مدیران باید تصمیم بگیرند اما نظر شخصی من، نگهداری این یوزپلنگ در سایت کنونی تکثیر نیست و ایده‌آل استفاده از این فرد، معرفی آن بعد از بازوحشی سازی اصولی به یک سایت فراجمعیت است، یعنی زیستگاه امنی که فنس‌کشی شده باشد. حتما نیاز به قلاده ردیاب دارد و رهاسازی باید بعد از سن بلوغ و بازوحشی‌سازی کامل باشد. برای رهاسازی اولویت اول فنس‌های فراجمعیت هستند و اگر نبود زیستگاه امن با پایش دایم است، یعنی یوزبان های اختصاصی باید داشته باشیم که مانیتور خوبی را شبانه روز  و پس از رهاسازی انجام دهند تا بتوانند اقداماتی برای حفظ این فرد در طبیعت انجام دهند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

جدال نابرابر ویلاسازی با صنعت چای

نمایندۀ استادان «چای جهان» در ایران در گفت‌وگو با «پیام ما» از وضعیت چای می‌گوید

جدال نابرابر ویلاسازی با صنعت چای

ویروس‌های نجات‌بخش؟!

کشف جدید دانشمندان از عاملی که می‌تواند روند ذوب‌شدن یخ‌های قطبی و بالاآمدن سطح آب دریاها را کاهش دهد

ویروس‌های نجات‌بخش؟!

نترسید، واگذار کنید!

به بهانۀ سومین نشست گفت‌وگوهای آبی

نترسید، واگذار کنید!

افزایش دما منجر به مرگ‌ومیر گردشگران در یونان شد

افزایش دما منجر به مرگ‌ومیر گردشگران در یونان شد

احتمال به خطرافتادن جان میلیون‌ها نفر به دلیل آلودگی اوزون

تا سال ۲۰۵۰ در ایالات متحده اتفاق می‌افتد؛

احتمال به خطرافتادن جان میلیون‌ها نفر به دلیل آلودگی اوزون

پاسخ‌های محیط زیستی «پزشکیان»

کمیتهٔ محیط زیست ستاد مسعود پزشکیان به پرسش‌های «پیام ما» پاسخ داد

پاسخ‌های محیط زیستی «پزشکیان»

درخواست جهانی برای اقدام در برابر تغییر اقلیم

درخواست جهانی برای اقدام در برابر تغییر اقلیم

اولویت اشتباه وزارت جهادکشاورزی

وزیر جهادکشاورزی از توسعۀ آبزی‌پروی در چاه‌های دومنظوره با کمک تسهیلات خبر داده است

اولویت اشتباه وزارت جهادکشاورزی

محیط‌‌زیست، عرصۀ فرصت‌های ازدست‌رفته

محیط‌‌زیست، عرصۀ فرصت‌های ازدست‌رفته

مناطق حفاظت‌شده ۸۰۰ هزار هکتار افزایش یافته است

رئیس سازمان محیط‌زیست در نشست خبری

مناطق حفاظت‌شده ۸۰۰ هزار هکتار افزایش یافته است

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر