گفتوگو با فرزانه سفلایی، استاد دانشکده معماری دانشگاه همپتون ویرجینیا:
معماری ایران دچار تجملگرایی شده است
۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۶:۱۷
از روزی که آپارتمانهای قدونیمقد با نماهای رومی و سنگهای گرانیتی بخشی از هویت شهرهای ایران شدند، بسیاری از متخصصان حوزه معماری، امیدشان را به آینده پایدار از دست دادند. این در حالی است که معماری سنتی ایران به دلیل هارمونی با ویژگیهای اقلیمی و فرهنگی توانسته بود به نیازهای اجتماعی و اقتصادی شهر و شهروندان پاسخ دهد. شاید به همین دلیل است که وقتی صحبت از توسعه پایدار در حوزه معماری و شهرسازی به میان میآید، هنوز هم برخی بازگشت به معماری گذشته را راهحل مناسب میدانند. اما فرزانه سفلایی، استاد دانشکده معماری دانشگاه همپتون ویرجینیا نظر دیگری در این باره دارد. او که سالها در حوزه معماری پایدار در ایران، چین و ایالات متحده آمریکا تحقیقات گستردهای داشته، معتقد است که بازگشت به گذشته درست نیست، بلکه باید با استفاده از تجربه معماری سنتی ایران و تکنولوژی روز جهان به توسعه پایدار در حوزه معماری و شهرسازی رسید. به گفته او، معماری امروز ایران دچار تجملگرایی شده است.
در سالهای اخیر، بحثهای زیادی درباره توسعه پایدار در سراسر جهان شکلگرفته، در ایران هم صحبتهای زیادی در این باره وجود دارد. اما به نظر میرسد که مفهوم پایداری در بسیاری از حوزهها هنوز برای عموم مردم روشن و مشخص نیست. شما پایداری در معماری را چطور تعریف میکنید؟
قبل از اینکه من مفهوم پایداری را توضیح دهم و به تعریف معماری پایدار برسم که اتفاقاً بحث مفصلی است، دوست دارم به عقب برگردم و درباره این صحبت کنم که مفهوم پایداری از کجا آمده و مطرح شده است و چرا ما معمارها، شهرسازان و طراحان داخلی به فکر افتادیم که باید به سمت معماری پایدار برویم. بحث جدی از سی – چهل سال پیش با نگرانی درباره گرمشدن زمین و تغییرات آبوهوایی شروع شد. بهخصوص پس از جنگ جهانی این امر بیشتر موردبحث قرار گرفت؛ چراکه نیاز به انبوهسازی و ایجاد سرپناه سریع برای شهروندانی که به دلیل بمبارانهای جنگ جهانی و یا دلایلی ازاینقبیل، سرپناهشان را ازدستداده بودند، در سراسر جهان احساس میشد. از سوی دیگر همزمان با رشد صنایع مختلف، تکنولوژیهای ساختوساز نیز در این دوره پیشرفت بسیاری کرد و ماحصل این همزمانی، گسترش بیرویه و غیراصولی شهرها بدون درنظرگرفتن ملاحظات اقلیمی، سابقه فرهنگی و اجتماعی بود. به طور مثال، در برخی از مناطق با اقلیم گرم و خشک از بتن اکسپوز برای ساخت ساختمانها استفاده شده بود.
معماری سنتی ایران، معماری پایداری بوده است. امروز در ایران، گروهی به دنبال معماری ترند شده و تجملگرا هستند. این اتفاق نهتنها علمی نیست، بلکه بسیار اشتباه است
در حالیه بتن به دلیل رنگ تیره و بافت زبری که دارد، گرما را در طول روز جذب میکند و شبها حرارت را به فضا پس میدهد. درنتیجه، بعد از مدتی متوجه شدند شهرهای روزبهروز گرمتر وزندگی در آنها، غیرقابلتحمل شده است. اینجا بود که دولتها در سراسر جهان به فکر چاره افتادند؛ بنابراین سازمان ملل متحد گروهی از متخصصان را دور هم جمع کرد تا بینند که چه روشهایی برای رفع این مشکلات وجود دارد. پس از آن هم کنفرانسهایی با حضور متخصصان در کشورهای مختلف دنیا مانند سوئد، آمریکا و انگلیس برگزار شد تا ببینند که چطور میتوانند جلوی گرمایش جهانی را بگیرند. در واقع، دولتها و مسئولان سازمان ملل به این نتیجه رسیده بودند که اگر شرایط به این شکل پیش رود، شهرها زیر آب خواهد رفت و آلودگی و بیماریها بیشتر میشود. بالاخره در کنفرانسها برتلند در سال ۱۹۸۷، بحث توسعه پایدار مطرح شد. تعریفی که در این کنفرانس از توسعه پایدار ارائه شد را اگر بخواهم به فارسی معنی کنم، میشود اینکه؛ توسعه پایدار باید نیازهای نسل امروز را ببیند؛ اما آن نیازها را به نحوی برطرف کند که خللی برای آیندگان ایجاد نشود. ما در این تعریف دو نکته کلیدی را میبینیم. یکی اینکه چطور از منابع طبیعی استفاده کنیم و دیگر اینکه چطور تعادل را رعایت کنیم که آیندگان نیز بتوانند از این منابع طبیعی استفاده کنند. البته این بحث پایداری تنها مربوط به شهرسازی و معماری نیست.
در همانزمان، دولتها به این نتیجه رسیدند که مسائلی مانند سلامتی، اقتصاد و سایر رشتهها نیز باید از نظر پایداری موردتوجه قرار گیرند. به همین دلیل متخصصان رشتههای مختلف، کار بر روی این بحث را شروع کردند و مبحث معماری پایدار نیز شکل گرفت. اولویت معماری پایدار محیطزیست است؛ اما بهطورکلی مفهوم پایداری سه فاکتور اصلی محیطزیست، اقتصاد و اجتماع را مدنظر قرار میدهد. اگر به گذشته نگاه کنیم، در معماری سنتی نیز، این عوامل رعایت میشده. یعنی شهروندان به دلیل اینکه در آن زمان دسترسی به تکنولوژی امروزی نداشتند، مجبور بودند برای بالابردن کیفیت زندگی، خانههای خود را با مصالح و شیوه سازگار با اقلیم و بافت فرهنگی بسازند و فاکتورهای محیطزیست، اجتماع و اقتصاد را در نظر بگیرند. اینها وجود داشت؛ اما وقتی به دوره مدرن رسیدیم، چون به تکنولوژیهای پیشرفته دست پیدا کردیم بهتدریج محیطزیست و مسائل اجتماعی را فراموش کردیم. در واقع اینقدر معمارها شیفته تکنولوژی و متریالهای مدرن شدند که فقط میخواستند با آنها کار کنند.
اتفاقی که این روزها در معماری ایران میافتد و ساختمانها را تخریب میکنیم و دوباره از نو میسازیم، زیر پا گذاشتن سیستم پایداری است. ساختمان دانشکده معماری دانشگاه همپتون که من در حال حاضر در آن کار میکنم در سال ۱۹۳۰ ساخته شده است. این ساختمان با سیستم پایداری فاصله زیادی دارد و خیلی وقتها استودیو و کلاسهای درس، بسیار سرد یا گرم است. بااینوجود، ساختمان را تخریب نمیکنند تا بنایی نو بسازند. بلکه تلاش میکنند تا همین ساختمان قدیمی را بهسازی کنند
در اینجا بود که شکاف میان معماری مطابق با محیط و معماری مدرن اتفاق میافتد. بعد از مدتی که پیامدهای استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و متریال مدرن مشخص شد و معماران متوجه شدند که شیوه خانهسازی آنها باعث تغییرات آبوهوایی و گرمایش زمین شده است، تازه به این فکر افتادند که چارهای بیندیشند. اولازهمه، پستمدرنها هشدار دادند که بهخاطر نیاز افراد به داشتن سرپناه پس از جنگ، خانههای یکشکل بدون درنظرگرفتن ویژگیهای اقلیمی و فرهنگی هر منطقه ساخته شده است و راهحلهایی را مطرح کردند که چندان موفق نبود. بعد از آن، کانسپت معماری ارگانیک معماری اکوتک و معماری سبز و در نهایت معماری پایدار مطرح شد که نگرشی کلگرا است و به سه فاکتور محیطزیست، اجتماع و اقتصاد توجه دارد و درعینحال، مسائل فرهنگی را نیز در نظر میگیرد. در واقع برای معماری پایدار indoor environmental quality (کیفیت محیط داخلی) اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین معماری پایدار انسانمحور است و سلامت فیزیکی و روانی انسان بسیار در اولویت است. امروزه در کنفرانسهایی که در آمریکا برای معماری پایدار برگزار میشود، بحث عدالت اجتماعی بسیار مطرح میشود به این معنا که یعنی معماری پایدار نباید بهعنوان لاکچری (تجملگرا) مطرح شود، و تنها یک گروه بتوانند از تکنولوژیهای سبز مربوط به سیستمهای پایدار استفاده کنند؛ بلکه همه افراد باید توان خرید تکنولوژی سبز مانند پنلهای خورشیدی را داشته باشند.
گفتید که معماری پایدار باید منطبق با ویژگیهای اقلیمی هر منطقه ساخته شود. به نظر میرسد که معماری سنتی ایران این ویژگی را داشته است. یعنی ساختمانهایی که در فلات مرکزی ایران ساخته شده با ساختمانی که در بخش کوهستانی قرار دارد، از نظر ساخت و حتی نوع مصالح با یکدیگر متفاوت است. آیا ما میتوانیم بگوییم که معماری سنتی ایران پایدار بوده است؟
شک نکنید که معماری سنتی ایران، معماری پایداری بوده است. در سال ۲۰۰۲ در حاشیه اجلاس سران اسلامی، کنفرانسی با عنوان «بهینهسازی مصرف سوخت» برگزار شد و من مقالهای در این کنفرانس ارائه دادم که در آن با شیوه مطالعات تطبیقی توضیح دادم که معماری سنتی یا بومی ایران، معماری پایدار محسوب میشود. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد. اول اینکه معماری سنتی ایران با ویژگیهای فرهنگی هر منطقه مطابقت دارد. ما در معماری سنتی ایران، حیاط مرکزی داریم. شما در اقلیمهای مختلف این الگو را میبینید که برای حفظ حریم شخصی خانوادهها بوده است. این تایپولوژی ساختمانهای مسکونی با الگو حیاط مرکزی در اقلیم گرم و خشک مانند کاشان و کرمان، در اقلیم گرم و مرطوب مانند بوشهر و حتی در اقلیم سرد و خشک مانند تبریز دیده میشود.
تنها در شمال ایران که اقلیم معتدل و مرطوب وجود دارد، ما این الگو را نداریم؛ اما حتی در این اقلیم هم ما سلسلهمراتبی برای دسترسی از فضای عمومی به فضای خصوصی داشتهایم. میخواهم بگویم که تا این حد به بحث فرهنگی در معماری سنتی ایران توجه شده است. همچنین صنعت ساخت و موادی که در حوزه ساختوساز استفاده میکردند منطبق با ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی بوده است. من اینجا درسی با عنوان LEED تدریس میکنم که در واقع استاندارد بینالمللی برای طراحی ساختمانهای سبز است. این استاندارد در همه جای دنیا استفاده میشود. بهعنوانمثال بر اساس استاندارد LEED اگر معمارها بتوانند از مصالح طبیعی یا محلی استفاده کنند، امتیاز بالا میگیرند. چرا که اگر بخواهند مصالح را از جای دور بیاورند باید از سیستم حملونقل استفاده کنند و این استفاده از سوخت فسیلی را افزایش میدهد و در نهایت موجب افزایش گازهای گلخانهای میشود. در معماری سنتی استفاده از سوختهای فسیلی به حداقل رسیده بوده است. چون مصالح طبیعی بومی منطقه کاربرد داشته است؛ مثلاً در اقلیم گرم و خشک از کاهگل و در اقلیم سرد و کوهستانی از سنگ استفاده میشده. یا در اقلیم گرم و مرطوب در جنوب ایران، پوشش گیاهی مخصوص منطقه و حصیر در بخشی از ساختمانها دیده میشود.
جالب است که ما در هر منطقه، مصالح مناسب را داریم، اما گاهی وقتها فراموش میکنیم. معماری امروز دچار تجملگرایی شده است. به طور مثال، در یزد هم شما افرادی را میبینید که تمایل دارند برای نما خانههایشان از نمای رومی یا گرانیت مشکی براق استفاده کنند که هزینه بالایی هم دارند. درحالیکه گرانیت مشکی روی ساختمانهای شهری مثل یزد، بدترین انتخاب است. چون گرانیت مشکی در طول روز گرمای زیادی جذب میکند و عایق مناسبی برای آن منطقه نیست. من فکر میکنم در ایران، گروهی به دنبال معماری ترند شده و تجملگرا هستند. این اتفاق نهتنها علمی نیست، بلکه بسیار اشتباه است. در تمام خانههای سنتی ایرانی حتی در خانههای کوچک و ارزانتر نیز یک چارچوب اصولی برای طراحی و ساخت رعایت شده است.
معماری پایدار به سه فاکتور محیطزیست، اقتصاد و اجتماع توجه میکند. اما عنصر اجتماع در معماری امروز ایران مغفول مانده. فکر میکنید چه راهکاری میتوان داد که بعد اجتماعی هم در معماری امروزی ایران لحاظ شود؟
من فکر میکنم درگذشته بهواسطه همان حیاطهای مرکزی خانهها، امکان گسترش روابط اجتماعی وجود داشته. حتی خانوادههایی که شرایط اقتصادی بهتری داشتند و خانههایشان به شکل خیاط اندرونی و بیرونی بود، این امکان را داشتند که از حیاط بیرونی بهعنوان فضای عمومی برای تعاملات اجتماعی استفاده کنند در مقیاس شهری هم در هر محله مرکز محله وجود داشت که مسجد، تکیه و مکانهایی که باعث گردهمایی مردم میشد، در آن مراکز شکل میگرفت. ما حتی فضاهای عمومی بسیار زیبایی مانند میدان نقشجهان داشتیم. در میدان نقشجهان، یک طرف بازار است، یک طرف قصر قرار دارد و در دو بخش دیگر مسجد جامع و مسجد امام (شاه) را میبینیم. در طول روز، افراد مختلف بنا به نیازشان در این مکان عمومی تردد داشتند.
مثلاً کسانی که در بازار کار میکردند برای خواندن نماز به مسجد میرفتند. تمام مراسم و جشنها و چوگانبازی در این محل برگزار میشد. اگر قرار بود که خبر یا موضوعی را به اطلاع عموم برسانند، از این مکان استفاده میکردند. اما در معماری امروزی این امر حذف شده است. یعنی حتی در خانههای امروزی وقتی در را باز میکنی، وارد هال یا پذیرایی میشوید و اگر در را باز کنید و بخواهید با همسایه سلام و احوالپرسی کنید، احساس راحتی ندارید. به نظر من، شهرها وقتی معنا پیدا میکنند که ما مردم را در فضای شهری ببینیم. من در کلاسهایم همواره میگویم که شهرها بدون شهروندان شبیه بدنی است که در آن خون وجود ندارد. البته اینکه روابط اجتماعی در طراحی شهرها و خانهها نادیده گرفته شد، در همهجا اتفاق افتاده است. یعنی در شهرهای اروپایی هم این مشکل را میبینید که فضاهای بزرگ و باز شهری حذف شدهاند. در دنیای مدرن، سیستم حملونقل شهری هم پیشرفت کرده است و بزرگراهها و خیابانهای بیشتری برای رفتوآمد ماشینها طراحی شدهاند؛ بنابراین فضاهای شهری کارکرد اجتماعی خود را ازدستدادهاند. مثلاً میدان صادقیه کارکرد میدان را ندارد، بلکه فلکهای است که خیابانها را به هم وصل کرده و محل رفتوآمد ماشینها است.
میدان در شهرسازی سنتی ایران اعتبار شهر بوده است. در واقع میدانها فضای باز و امنی بودهاند که خانوادهها میتوانستند در آن وقت بگذرانند؛ بنابراین ما نباید اجازه بدهیم که این فضاهای شهری از بین بروند. متأسفانه در حال حاضر، فضاهای شهری در ایران و بسیاری از کشورها، فضاهای مناسب و امن برای حضور شهروندان نیستند. بسیاری از این فضاها صرفاً به محل تقاطع اتوبانها و حتی به پارکینگهای بزرگ شهری بدل شدهاند. من در دوره دکترای دوم در چین روی میدان بهارستان کار کردم که یک فضای شهری عالی برای شهروندان بوده و از روی الگوی نقشجهان ساخته شده. اما متأسفانه، کاملاً کارکرد اجتماعی خود را ازدستداده است. اگر ما به این فضاهای قدیمی شهری دست نزنیم و مانند میدان نقشجهان اجازه بدهیم که کارکرد اجتماعی خود را حفظ کنند، هنوز هم میتوانند کار کنند؛ بنابراین حتی میتوانیم بگوییم که شهرسازی بومی یا سنتی ایران نیز بر اساس شهرسازی پایدار طراحی میشده است. شیوه شهرسازی سنتی ایران در حال حاضر نیز در کشورهای توسعهیافته موردبحث است.
شما در چین تحصیلات تکمیلی خود را روی معماری پایدار به پایان رساندید و در حال حاضر در آمریکا در این حوزه تدریس میکنید. این دو کشور در بحث معماری پایدار چهکارهایی انجام دادهاند؟ و کجا قرار دارند؟
در هر دو کشور توسعه معماری پایدار اهمیت زیادی دارد. برای طراحی معماری پایدار باید یکسری استاندارد در نظر گرفته شود. یعنی افراد در حوزههای مختلف طراح داخلی، برنامهریزی شهری و معماری به یک سری راهنما نیاز دارند تا بتوانند بر اساس آن، کار خود را به روش علمی انجام دهند. سیستمهای رتبهبندی ساختمانهای سبز و پایدار و همچنین شهرسازی سبز و پایدار بسیار زیاد است. هر کشوری برای خودش یک سیستم استاندارد طراحی سبز دارد؛ متأسفانه ما در ایران استاندارد تدوین شده جامعی در این زمینه نداریم. البته متخصصان در ایران در تلاش هستند تا یک سیستم رتبهبندی را به اسم «سرو سبز» تدوین کنند.
اولین سیستم رتبهبندی استاندارد ساختمانهای سبز یا شهرسازی سبز BREEAM در سال ۱۹۹۰ در انگلستان تدوین شد. هشت سال بعد در سال ۱۹۹۸ در واشنگتندیسی در ایالات متحده، یک سیستم رتبهبندی به نام (LEED) تدوین شد؛ بنابراین این دو سیستم، قدیمیترین سیستمهای رتبهبندی در جهان به شمار میروند. این استانداردها در طول سال توسط متخصصان حوزههای مختلف بهروزرسانی میشوند و نسخه جدیدی در اختیار افراد میگذارند. آمریکا بهعنوان یک قاره، اقلیمهای مختلفی دارد – مثلاً آریزونا مانند کرمان و سایر شهرهای مرکزی ایران اقلیم گرم و خشک دارد و یا فلوریدا مانند جنوب ایران، اقلیم گرم و مرطوب دارد و ….- و LEED برای هر کدام از این اقلیمها، راهکارهای طراحی و ساخت جداگانهای تدوین کرده است. در نتیجه، سیستم رتبهبندی ایالات متحده برای کشورهای مختلف کارایی دارد. بر اساس تحقیقات من، آمریکا، کانادا، چین، هند و امارات کشورهایی هستند که بر مبنای سیستم رتبهبندی LEED کار میکنند. در چین نهتنها در پکن، بلکه در شانگهای و در شهرهای دیگر نیز از این سیستم استفاده میکنند و گواهینامهها را برای کارهای خود دریافت میکنند. با اینکه چین، سیستم رتبهبندی سبز مخصوص خود را نیز دارد، اما سیستم رتبهبندی LEED از سیستم چین هم در این کشور بیشتر کار میکند. جالب است بدانید که اگر ساختمانها گواهینامه LEED را دریافت کنند، ارزش بیشتری پیدا خواهند کرد.
بهعلاوه، درباره اهمیت این گواهینامه در رسانهها، کنفرانسها و حتی فیلمهای مختلف گفته میشود و به همین دلیل، مردم هم به اهمیت این گواهینامه واقف هستند. علاوه بر اینها، امکانات ویژهای برای افرادی در نظر گرفته میشود که استانداردهای LEED یا سایر استانداردهای ساختمانهای سبز را بیشتر رعایت میکنند. من وقتی مباحث این رتبهبندیها را به شاگردانم تدریس میکنم هم افتخار میکنم که در معماری سنتی ایران، بسیاری از این استانداردها لحاظ شده بود و هم ناراحت میشوم که ما چه بر سر معماری و شهرسازی ایران آوردهایم. یعنی تازه این مباحث بعد از سالها در آمریکا تدریس میشود. این را هم جالب است بگویم کشوری مثل چین بیشترین فروشندگان تکنولوژیهای سبز مانند سیستمهای خورشیدی دارد. به همین دلیل چین دسترسی راحتتر و ارزانتری برای استفاده از تکنولوژیهای سبز در اختیار معماران قرار میدهد. همچنین بزرگترین مزرعههای خورشیدی نیز در اختیار چینیها است. به همین دلیل، ساختمانهای زیادی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در این کشور ساخته میشود.
این روزها درباره ضرورت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مثل خورشیدی، بادی و زیستتوده در صنعت ساختمان زیاد صحبت میشود. دولت ایران هم تسهیلاتی به کسانی میدهد که بتوانند برق ساختمان را از این سیستمها تأمین کنند. فکر میکنید انرژیهای تجدیدپذیر تا چه اندازه میتوانند در توسعه معماری پایدار نقش داشته باشند؟
در حال حاضر، استفاده از تکنولوژیهای سبز شرط لازم برای طراحی ساختمان پایدار است. ما در این باره صحبت کردیم که معماری سنتی ایران پایدار بوده است، اما این را هم باید بگوییم که سبک زندگی و سیستم فرهنگی تغییر کرده و تکنولوژی ساخت نیز پیشرفت داشته است؛ بنابراین قرار نیست که ما به گذشته برگردیم. ما مجبوریم که از تکنولوژیهای سبز استفاده کنیم. اما چیزی که در جهان امروز و مثلاً در کشوری مانند آمریکا به دغدغه متخصصان بدل شده، این است که چطور همه افراد بتوانند از این تکنولوژی استفاده کنند. به جز دولتها که وامهایی را در اختیار افراد کمدرآمد میگذارند تا بتوانند سیستم ساختمان خود را ارتقا دهند، کارخانههای مختلف هم رقابتی دارند تا بتوانند تکنولوژیهای سبز ارزانقیمت را تولید و در دسترس همگان قرار دهند. همچنین باید سیستمهای سبز سبک باشند. ممکن است افراد بخواهند ساختمانهای قدیمی خود را بازسازی کنند و سیستمهای سبز را در ساختمانهای قدیمی به کار بگیرند. اتفاقی که این روزها در معماری ایران میافتد و ساختمانها را تخریب میکنیم و دوباره از نو میسازیم، زیر پا گذاشتن سیستم پایداری است.
ساختمان دانشکده معماری دانشگاه همپتون که من در حال حاضر در آن کار میکنم در سال ۱۹۳۰ ساخته شده است. این ساختمان با سیستم پایداری فاصله زیادی دارد و خیلی وقتها استودیو و کلاسهای درس، بسیار سرد یا گرم است. بااینوجود، ساختمان را تخریب نمیکنند تا بنایی نو بسازند. بلکه تلاش میکنند تا همین ساختمان قدیمی را بهسازی کنند؛ بنابراین در بسیاری از نقاط جهان ساختمانهای قدیمی وجود دارند که به تکنولوژیهای سبز مانند سیستمهای خورشیدی مجهز میشوند تا به پایداری برسند. آرزوی من این است که در ایران بتوانیم از فلات مرکزی برای ایجاد مزرعههای خورشیدی استفاده کنیم. در این صورت، هم برق کشور میتواند از این منطقه تأمین شود و هم میتوان به کشورهای دیگر هم برق فروخت. امیدوارم که به این سطح از تکنولوژی برسیم. ایران خوشبختانه در جایی واقع شده که ما در شمال میتوانیم توربینهای بادی را داشته باشیم. توربینها در آب هم قابلاستفاده هستند که جنوب ایران این خصوصیت دارد. در مرکز نیز سیستمهای خورشیدی قابلاستفاده هستند. در واقع ما امکان استفاده از انرژیهای طبیعی را داریم؛ اما امیدوارم تکنولوژی بهرهبرداری از آن را هم به دست آوریم تا بتوانیم بهرهبرداری خوبی از آن داشته باشیم. بهعنوان کلام آخر دوست داریم این را بگویم که معماری گذشته ایران عالی بوده؛ اما برای گذشته است. میتوانیم از آن درسهای زیادی بگیریم؛ ولی برای زندگی در دنیای مدرن کافی نیست. باید سیستمهای سبز را به کار ببریم تا بتوانیم به بهبود زندگی نسل امروز و نسل آینده کمک کنیم.
برچسب ها:
تجدیدپذیر، توسعه پایدار، سوختهای فسیلی، گازهای گلخانهای، گرمایش جهانی، گرمایش زمین، معماری پایدار، منابع طبیعی
مطالب مرتبط
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
گفتوگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک
نگاههای منتظر به معدن فروریخته
چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد
صدای جمهور آمد
در نشست علمی «خودکشی درمانگران: نگاهی بینرشتهای» صورت گرفت
واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران
کارشناسان و مسئولان در مورد احتمال همیشگی فوران تفتان اتفاقنظر دارند
معمای آتشفشان «تفتان»
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید