پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مهمان ناخواند‌ه‌ای که صاحبخانه می‌‌شود

ارائه گواهی سلامت از طرف کشور صادرکننده چوب دلیلی بر عاری بودن 100 درصد «گردبینه» از عوامل بیمار کننده درختان نیست

مهمان ناخواند‌ه‌ای که صاحبخانه می‌‌شود

احیای جنگل‌‌های تخریب شده فقط برای یک عامل یعنی تامین نیازمندی‌های صنایع چوبی کشور نیست بلکه این کار به دلیل فراهم کردن امکان زندگی در مناطق مختلف کشور ضرورت دارد





مهمان ناخواند‌ه‌ای که صاحبخانه می‌‌شود

۱۶ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۵۸

در سال ۱۳۹۵شمسی، قانونی تحت عنوان استراحت (تنفس جنگل) به تصویب رسید که بر اساس بند «ف» ماده 38 آن، هرگونه بهره‌برداری چوب از جنگل‌‌های کشور را تا تهیه طرح جایگزین ممنوع می‌‌کرد. در بند دیگری از این قانون، دولت موظف به فراهم کردن شرایط مناسب به منظور واردات چوب و تامین نیازمندی‌‌های صنایع چوب شده است. واردات چوب از گذشته تا به حال با توجه به رعایت دستورالعمل‌‌های تعیین شده قرنطینه‌ای بلامانع و شرط لازم برای واردات چوب، عاری بودن آنها از هرگونه آفت، امراض و ذر‌ه‌ای پوست عنوان شده است. در حال حاضر بازار چوب کشور از انواع چوب‌‌های وارداتی از جمله کشور‌های همسایه کم و بیش اشباع است.

 

فراوانی چوب‌‌های کم و بیش بدون عیب و خشک شده وارداتی در بازار، عملا علاقه خریدان ایرانی به خرید و مصرف گردبینه‌‌های مانده در جنگل‌‌های هیرکانی که اکثرا قارچ‌زده و پوسیده هستند را نیز به حداقل رسانده است. بخش عمد‌ه‌ای از این چوب‌‌های وارداتی، تخته و الوار‌هایی هستند که در کوره‌‌های چوب خشک‌کن، رطوبت آنها به حدود 8 درصد رسیده است. این نوع چوب‌‌ها با توجه به کیفیت و قیمت بالای آنها بیشتر در مصارف خانگی ( در، پنجره، مبلمان، آشپزخانه و غیره ) مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.
مهم‌ترین نیاز صنایع چوبی کشور مصارف صنایع سلولزی است. به طور کلی چوب مورد نیاز این کارخانه‌‌ها از قبیل کاغذسازی، نئوپان، ام‌دی‌اف (MDF) فیبر و غیره اکثرا چوب‌های هیزمی‌‌، کاتینی با کیفیت‌‌های پایین آن هم در سطح نازل‌ترین قیمت‌‌ها است که عملا پوست کندن آنها در مبدا تولید و در داخل کشور غیرمعمول و غیراقتصادی است. این قبیل چوب‌ها در اکثر کارخانه‌‌ها با پوست چیپس شده و به مصرف می‌رسند.

احیای جنگل‌‌های تخریب شده تنها برای یک عامل یعنی تامین نیازمندی‌های صنایع چوبی کشور نیست بلکه این کار به دلیل فراهم کردن امکان زندگی در مناطق مختلف کشور ضرورت دارد. کم‌توجهی به این امر مهم، افزایش گرمای هوای کشور، خشکسالی‌‌های گسترده، در هم ریختن صنایع چوبی، افزایش بیکاری، فقر و مهاجرت اجتناب‌ناپذیر بی‌وقفه روستاییان به اطراف شهر‌ها توام با حاشیه‌نشینی را به همراه دارد

طغیان آفات با واردات چوب با پوست
واردات چوب با پوست معضلات و مشکلات زیادی را به همراه دارد و به درستی توسط موسسه تحقیقات آفات و امراض گیاهی به عنوان مقام مسئول از ورود آنها ممانعت به عمل می‌آید. با این حال در هفته‌های اخیر وزیر کشاورزی دستوری مبنی بر واردات چوب با پوست صادر کرده است که می‌تواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد. اغلب چوب‌‌های با پوست، حامل تخم، لارو، شفیره، حشره بالغ و همچنین عوامل بیماری‌زا مانند انواع قارچ، باکتری، ویروس و یا نماتود‌‌ها هستند که معمولا با چشم غیرمسلح و حتی با ذره‌بین‌‌های معمولی قابل رویت نیستند. این آفات و عوامل بیماری‌زا میهمانان ناخوانده‌ای هستند که به تدریج خود صاحبخانه می‌شوند. آنها در اکثر مواقع بدون همراهی دشمنان طبیعی خود وارد کشور می‌شوند و خود را با شرایط آب و هوایی منطقه مطابقت می‌دهند. با گذشت زمان، جمعیت این آفات و عوامل بیماری‌زا افزایش یافته و به ناگاه طغیان می‌کنند. افزایش جمعیت حشرات تا رسیدن به اوج خود (Gradation) معمولا نیازمند زمانی طولانی است. پروسه افزایش جمعیت به سمت طغیان کمتر مورد توجه مسئولان مربوطه قرار می‌گیرد. فاجعه زمانی رخ می‌دهد که طغیان آفت و بیماری با توجه درهم ریختگی جنگل‌‌ها و ضعف فیزیولوژیکی درختان در سطح وسیعی گسترش پیدا کرده است. در این مواقع اتخاذ تدابیری برای مبارزه با آفت مانند استفاده از انواع سموم نه تنها موفقیت چندانی به همراه نخواهند داشت بلکه کل سیستم حیاتی سایر موجودات زنده را نیز با مخاطراتی جبران‌ناپذیر مواجه می‌کند. نمونه بارز این قبیل طغیان‌‌های آفات و امراض در نقاط مختلف کشور به دفعات مشاهده و اتخاذ تدابیر نابخردانه و ناموفق برای مقابله با آنها نیز تجربه شده است.

اغلب چوب‌‌های با پوست، حامل تخم، لارو، شفیره، حشره بالغ و همچنین عوامل بیماری‌زا مانند انواع قارچ، باکتری، ویروس و یا نماتود‌‌ها هستند که معمولا با چشم غیرمسلح و حتی با ذره بین‌‌های معمولی قابل رویت نیستند. این آفات و عوامل بیماری‌زا میهمانان ناخوانده‌ای هستند که به تدریج خود صاحبخانه می‌شوند

گواهی سلامت تضمینی برای ورود عوامل بیماری‌زا نیست
به طور کلی اقداماتی مانند پوست کندن چوب و یا خشک کردن چوب‌‌های با پوست (گردبینه با پوست) در کوره‌‌های چوب خشک‌کن غیرمعمول و غیراقتصادی است. مبارزه با آفات چوب‌خوار از راه استفاده از انواع سموم نیز باعث ازبین رفتن صددرصد آفات نخواهد بود، علاوه بر آن استفاده از گاز‌های سمی‌‌ نیز با مشکلات محیط زیستی مواجه است که اجرای صحیح و بدون خطر آن در شرایط کنونی کشور بعید به نظر می‌رسد. ارائه گواهی سلامت (phytosanitary certificate) از طرف کشور صادرکننده چوب نیز در اکثر مواقع دال بر عاری بودن صددرصد گردبینه از تخم، لارو و یا شفیره آفت و یا سایر عوامل بیمارکننده درختان نیست.
چه باید کرد؟ و چگونه می‌توان نیازمندی‌های چوب کشور را از میان برداشت؟ ایران دارای بیش از 9 میلیون هکتار جنگل و عرصه‌‌های جنگلی است که بیش از دو سوم آنها جنگل‌‌های تخریب شده هستند. مشکلات ناشی شده از فعالیت‌‌های اجتماعی ساکنین این مناطق و وابستگی شدید جوامع روستایی به فعالیت‌‌های کشاورزی و دامداری از مهمترین عوامل تخریب و نابودی این جنگل‌‌ها است.
منحصر کردن فعالیت‌‌های تخریب‌کننده در سطوح محدود می‌تواند بخش عمده‌ای از سایر عرصه‌‌های جنگلی در نقاطی که فاصله زیادی از روستا‌ها دارند و اغلب به عنوان ییلاق از آنها استفاده می‌شود، را آزاد کند. قرق کردن کامل این مناطق به منظور جلوگیری از ورود دام، قاچاق چوب و غیره می‌توانند در مدت زمان نسبتا کوتاه، امکان استقرار گونه‌‌های پیشگام اعم از درختان، درختچه‌‌ها توام با گیا‌هان کف جنگل را فراهم کند. شکل و ساختار ریشه‌دوانی نهال‌های حاصل از زادآوری طبیعی در کنار توقعات غذایی گونه‌‌های مختلف کاملا با یکدیگر متفاوت است. این خصوصیات ویژه امکان استفاده بهینه از انواع خاک‌‌های گوناگون از قبیل خاک‌های فقیر، غنی، کم‌عمق، عمیق، سنگلاخی، مرطوب، خشک و غیره را به نحو احسن فراهم می‌‌کنند.
جنگل‌های تخریب شده را احیا کنیم
در حال حاضر رشد سالانه جنگل‌‌های تخریب شده کشور رقم بسیار ناچیز است و حدود 1.5 الی 2 متر مکعب تخمین زده می‌شود. این رشد ناچیز با توجه به دخالت‌‌های جنگل‌شناسی می‌توانند به میانگین سالانه حداقل 6 متر مکعب در هکتار ارتقا داده شود. ‌دستیابی به این رقم با توجه به سطح جنگل‌‌های تخریب شده کشور رقم قابل ملاحظه‌ای است که نباید مورد کم‌توجهی قرار داده شود و به آسانی از آن صرف‌نظر شود. اختصاص تنها یک سوم عرصه‌‌های تخریب شده به توسعه و احیای جنگل‌‌ها می‌تواند در کوتاه‌مدت تمام نیازمندی‌‌های صنایع سلولزی کشور را تامین و در بلندمدت کشور را به یکی از عمده‌ترین صادرکنندگان چوب‌‌های صنعتی با ارزش افزوده بالا مبدل کند. فراهم کردن امکانات بیشتر به منظور واردات چوب عملا به خروج بی‌وقفه ارز از کشور، وابستگی صنعت به واردات چوب، بی‌توجهی به امر خودکفایی در تولید چوب و عدم توجه به احیای جنگل‌‌های تخریب شده منجر می‌شود. از این رو هرگونه دخالت در این جنگل‌‌ها به منظور عملیات پرورشی عملا برداشت درختان کج و معوج که مانع افزایش کمی ‌‌و کیفی و استواری جنگل هستند را به همراه خواهد داشت. به لحاظ کیفی اکثر درختان برداشت شده، چوب‌های هیزمی ‌‌و کاتینی هستند که می‌توانند فورا مورد مصرف صنایع سلولزی قرار گیرند و چرخ اقتصادی صنایع سلولزی را به گردش درآورند. احیای جنگل‌‌های تخریب شده تنها برای یک عامل یعنی تامین نیازمندی‌های صنایع چوبی کشور نیست بلکه این کار به دلیل فراهم کردن امکان زندگی در مناطق مختلف کشور ضرورت دارد. کم‌توجهی به این امر مهم، افزایش گرمای هوای کشور، خشکسالی‌‌های گسترده، در هم ریختن صنایع چوبی، افزایش بیکاری، فقر و مهاجرت اجتناب‌ناپذیر بی‌وقفه روستاییان به اطراف شهر‌ها توام با حاشیه‌نشینی را به همراه دارد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *