کارشناسان میگویند آبگیری سد ژاوه میتواند تهدیدات محیطزیستی، اقتصادی و اجتماعی برای کردستان درپی داشته باشدسد ژاوه، تکرار تجربه گتوندرئیس شورای سیاستگذاری آب و خاک کمیسیون آب و کشاورزی اتاق بازرگانی سنندج: ما مخالف توسعه نیستیم، میگوییم آلایندهها را حذف کنید بعد سد را آبگیری کنید تا فاجعه محیط زیستی رخ ندهد

ششم مرداد 1390 بود که عملیات آبگیری «سد گتوند علیا» بلندترین سد خاکی ایران و دومین مخزن ذخیره آب کشور –پس از کرخه- با حضور رئیسجمهور وقت آغاز شد. با آبگیری این سد کابوسی برای خوزستان آغاز شد. به رغم تمام هشدارهای کارشناسان، دانشگاهیان و فعالان محیط زیست، درباره عواقب جبران ناپذیر آبگیری این سد، دولت لجوجانه این پروژه را به سرانجام رساند تا فاجعهای را رقم بزند که به «موزه عبرت محیط زیست ایران» شهره شد. حالا چند کیلومتر آنسوتر و در کردستان تجربهای مشابه در حال تکرار است. اینبار فعالان محیط زیست، کارشناسان و دانشگاهیان درباره تبعات محیط زیستی و اقتصادی و اجتماعی آبگیری «سد ژاوه» سنندج هشدار میدهند و دولت باز به هشدارها بیتوجه است و اصرار دارد تا پیش از پایان کار خود، سد را آبگیری کند.
سد ژاوه روی رودخانه سیروان و در محل تلاقی دو شاخه گاوهرود و قشلاق احداث شده است. از جمله اهداف احداث آن انتقال آب به شرق استان کردستان (دشت دهگلان و سد سورال) است. هدفی که حالا تبدیل به اتفاقی خطرناک شده است، انتقال آب این سد به شرق کردستان، در شرایط موجود و بدون رفع آلایندههای موجود در آب رودخانههایی که سد را تغذیه میکنند، در حقیقت حکم انتقال آلایندههایی را دارد که آب و خاک منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. دوازده سال پیش وقتی مطالعات مربوط به سد مخزنی ژاوه در کردستان آغاز شد، کارشناسان و فعالان محیط زیست نسبت به آلودگیهای موجود در آب گاوهرود و قشلاق ابراز نگرانی کردند. پاسخ مجریان پروژه به انتقادات درباره وضعیت آلودگی آب رودخانهها این بود که ارتقا ظرفیت تصفیهخانه آب سنندج، مشکل را حل میکند. اما علیرغم تمام وعدهها هنوز ظرفیت این تصفیهخانه، افزایش پیدا نکرده است و در همین شرایط وزارت نیرو اصرار بر آبگیری سد دارد. اقدامی که به زعم اساتید دانشگاه و کارشناسان یک فاجعه محیط زیستی را در کردستان رقم خواهد زد.
آبگیری سد در شرایط فعلیتوجیه فنی و منطقی ندارد
سید مختار هاشمی، پژوهشگر انستیتو پژوهش نیوکاسل انگلستان و رئیس شورای سیاستگذاری منابع آب و خاک، کمیسیون آب و کشاورزی اتاق بازرگانی سنندج در رابطه با تبعات آبگیری این سد به «پیامما» میگوید: «ما مخالف آبگیری سد نیستیم، مخالفت ما با آبگیری در شرایط موجود است. نمیخواهیم یک فاجعه محیط زیستی اتفاق بیفتد. میگوییم آلایندهها را حذف کنید بعد سد را آبگیری کنید.» هاشمی درباره سابقه وجود آلایندهها در زمان جانمایی سد ژاوه میگوید: «در زمان جانمایی هم این مشکل وجود داشت، اما عنوان شد که تا پایان ساخت سد، مشکل را رفع میکنیم. اما در شرایط فعلی تصفیهخانه آب سنندج ظرفیت کافی برای تصفیه آلایندههای موجود را ندارد. از طرفی حالا در پاسخ ما که میگوییم با این شرایط نباید سد آبگیری شود، بحث خودپالایی را مطرح میکنند. در صورتی که خودپالایی رودخانه زمانی اتفاق میافتد که آلایندهها به صورت مقطعی وارد رودخانه شوند، نه به طور مستمر. خودپالایی زمانی میتواند مسئله را حل کند که به رودخانه فرصت دهیم تا در مسیر حرکت خود را پالایش کند، اما وقتی به طور مستمر فاضلاب از مبادی مختلف وارد میشود، رودخانه قدرت خودپالایی را ندارد» مختار هاشمی در خصوص دلایل و موانع موجود در راه محقق نشده این امر میگوید: «مجریان پروژه از ابتدا از وجود آلایندهها باخبر بودند اما عنوان میکردند که استان باید این مشکل را حل کند، اما مسئولان استانی هم این مسئله را حل نکردند. تنها پاسخی که برای دلایل محقق نشدن این امر از مسئولان میشنویم این است که اعتبارات کافی وجود ندارد، تکنولوژی لازم را نداریم و تحریم هستیم و از این قبیل اظهارات، ما به طور دقیق نمیدانیم علت محقق نشدن این امر چیست»
با وجود اینکه تحقق وعدههای مسئولان برای رفع موانع آبگیری سد سالهاست به تعویق افتاده و همچنان شرایط مناسب برای آبگیری آن وجود ندارد، مسئولان وزارت نیرو مصرانه در پی آبگیری سد ژاوه هستند و برداشت مردم منطقه این است که این اصرار از سر آن است که تا پایان کار دولت این پروژه به سرانجام برسد، اما به چه قیمتی؟ چند ماه بیشتر به پایان کار دولت باقی نمانده است، کسی نمیداند وزرا و مسئولان دولتی تا چند ماه دیگر چه مسئولیتی خواهند داشت، اما مردم کردستان سالهاست در این منطقه زندگی میکنند و بعد از این هم ساکن همین منطقه خواهند بود. تبعات این شتابزدگی و لجاجت گریبانگیر آنها و نسلهای آینده خواهد بود. آنها با توسعه در منطقه محل زندگیشان مخالف نیستند، بلکه با اقدامی که نگاهی بلندمدت ندارد و دلایل دیگری در پس انجام آن است، مخالف هستند.
هاشمی درباره ارتقا کمی و کیفی تصفیهخانهای که قرار بود مشکل آلودگی آب رودخانه را حل کند، میگوید: «ساخت این تصفیهخانه سالهاست در حال انجام است، از سال 75 ساخت آن شروع شده و هنوز به اتمام نرسیده است. حالا هم اعلام شده تا خرداد ماه به اتمام خواهد رسید. اما نکته اینجاست که حتی در صورت تحقق این امر هم این تصفیهخانه نمیتواند این حجم از روانآب و فاضلاب ورودی را تصفیه کند و حجم بالایی بایپس خواهد داشت.»
پژوهشگر انستیتو پژوهش نیوکاسل انگلستان درباره تعجیل در آبگیری سد میگوید: «نه توجیه فنی برای آبگیری سد در شرایط فعلی وجود دارد و نه توجیه عقلانی و منطقی، وقتی هنوز سیستم آماده نیست چرا این عجله را دارند؟ چه اصراری دارند که سد آبگیری شود در حالی که سه سال بعد سامانه انتقال آب آماده میشود؟ این در صورتی است که تمام اعتبارات تخصیص پیدا کند. بعضی در پاسخ این سوالات میگویند با این کار دولت را متعهد میکنیم که کارها را به سرانجام برساند، اما ما میدانیم که دولت با این روش متعهد نمیشود. تا چند ماه دیگر دولت جدیدی سرکار خواهد آمد، و خواهد گفت دولت قبل این کار را انجام داده و در زمینه تبعات این اتفاق جوابگو نخواهند بود.» هاشمی درباره زمان تخمینی برای رسیدن سد به شرایط مناسب آبگیری، میگوید: « اگر مشکلی پیش نیاید و همه کارها به موقع انجام شود، شاید بتوان گفت در دی ماه سال 1400 شرایط مطلوب برای آبگیری سد ژاوه فراهم شود. اما مسئله اینجاست که آنقدر اگر و اما در کار وجود دارد که به نظر میرسد حتی تا دی ماه سال آینده هم شرایط مطلوب فراهم نمیشود. در این استان با همین اما و اگرها 15 سال است که روی هفت کیلومتر کانالی که برای انتقال آب شرب سنندج ایجاد کردهاند پوشیده نشده، کانال هنوز روباز است»
استاد مدعو دانشگاه کردستان معتقد است تبعات آبگیری سد تنها محدود به حوزه محیط زیست و اقتصاد نیست، بلکه تبعات و اثرات بسیار اجتماعی هم به دنبال خواهد داشت. از جمله اینکه چند ماه پیش ارزیابان یونسکو به هورامان آمدند تا پرونده ثبت جهانی این منطقه را بررسی کنند و حالا سوال اینجاست که با انباشت آب آلوده به فاضلاب شهری و صنعتی و روستایی و بوی تعفنی که منطقه را فراخواهد گرفت، آیا میتوان امیدی به رونق گردشگری هورامان داشت؟ هاشمی درباره اثرات اجتماعی آبگیری سد میگوید: «در این آلایندهها فلزات سنگین وجود دارد که بودنشان در آب بر رویش گیاهان تاثیر دارد و در مواد غذایی و محصولات کشاورزی رسوب میکند و در نهایت زنجیره غذایی را به خطر میاندازد. علاوه بر این خاک منطقه را هم آلوده میکند. استفاده از آب این سد در بخش کشاورزی برای سلامت مردم تهدیدی جدی است. از طرفی بوی تعفنی که از آب موجود در مخزن سد میشود، بر گردشگری منطقه اثر خواهد گذاشت و مهمتر از آن مردم روستا هم دیگر نمیتوانند در این منطقه زندگی کنند. سرمایه اجتماعی در بخش کشاورزی آسیب میبیند. چرا که بعد از چند سال اگر آب فاضلاب مزارع منطقه را آبیاری کند، کسی محصولات کشاورزان را خریداری نمیکند. علاوه بر خسارات در زمینه محصول، قیمت زمین کشاورزی کاهش پیدا میکند. کشاورزان در بلند مدت از آبگیری این سد با این شرایط، خسارت اقتصادی بالایی را متحمل میشوند.»
آبگیری سد در شرایط کنونی به معنی ذخیره فاضلاب است
مطالعات و بررسیهای انجام شده در دانشگاه کردستان نشان میدهد مهمترین مشکل آبگیری سد ژاوه کنترل آلایندههای ورودی به این مخزن است. در گزارشی که این دانشگاه از نتایج مطالعات خود منتشر کرده، آمده است: «حتی با فرض ارتقای تصفیهخانه فاضلاب شهر سنندج بخش عمدهای از پسابها و آلایندهها در رودخانه جاری میشوند، از اینرو حجم عظیمی از مواد آلاینده و ترکیبات فسفر و نیترات، پس از آبگیری وارد مخزن سد ژاوه میشوند که بخشی از این مواد در حجم مرده این سد انباشته میشود. به عبارت دیگر علاوه بر پتانسیل بالای تغذیهگرایی مخزن، قرارگیری بخشی از موادآلی در فاز سپتیک و بیهوازی موجبات تخمیر توسط باکتریهای بیهوازی میشود که با متصاعد شدن گازهای حاصل از آن، با توجه به قرارگیری مخزن در مسیر تنفس شهر سنندج، بیم آن میرود که گازهای مذکور علاوه بر بوی بد ناشی از آن، به صورت مستمر در سطح شهر سنندج و روستاهای مجاور -که همگی از جاذبههای گردشگری منطقه هستند- منتشر شود. چنین سناریویی به عنوان یک بحران محیط زیستی در آینده تلقی میشود که امکان سکونت در این محدوده را مختل میکند.
بنابراین آبگیری سد در شرایط کنونی به معنی ذخیره فاضلاب است و نه تنها نمیتواند هزینههای ساخت سد ژاوه و بلا استفاده بودن آن را توجیه کند بلکه به خلق بحران بزرگتری خواهد انجامید. حتی اگر برای مدت کوتاهی چنین آب آلودهای ذخیره شود، پاکسازی مخزن ماهها و سالها به طول خواهد انجامید و یا شاید مثل سد گتوند هرگز امکان تخلیه کامل آن فراهم نشود و اگر عزمی برای حل مشکل آلودگی وجود دارد باید قبل از آبگیری سد عملیاتی شود»
مماشات در مقابلیک فاجعه محیط زیستی
سکوت مسئولان استان و نمایندگان مجلس هم در این رابطه جای تامل دارد، کسانی که در نطقهای خود در زمان کاندیداتوری مجلس، مردم را به بهرهبرداری از این پروژه و حل مسائل آن امیدوار میکردند، حالا در مقابل تبعات آبگیری سد برای همان مردم، سکوت کردهاند. دیگر مسئولان استان هم به وعدهها بسنده میکنند. آذر ماه بود که بهمن مرادنیا استاندار کردستان از آبگیری سد ژاوه تا پایان سال خبر داد و گفت: «مشکل فاضلاب سنندج از جمله دلایل به تاخیر افتادن آبگیری سد است و با ارتقا تصفیهخانه فاضلاب و قول وزارت نیرو این مشکل برای قطعی شدن آبگیری رفع خواهد شد.» ارتقا تصفیهخانه اما به گفته مسئولان استان تا خرداد ماه سال 1400 محقق میشود.
اداره کل حفاظت محیط زیست کردستان هم اعلام کرده است با آبگیری سد در زمان تعیین شده موافق است، استدلال اداره محیط زیست کردستان برای موافقت با این اقدام آن است که: «با توجه به اینکه حذف بعضی منابع اصلی آلودگی توسط مجریان طرح از 95 تا 100 درصد پیشرفت فیزیکی برخوردارند و برنامه زمانبندی برای حذف کامل، در مدت زمان چندماهه، موجه و عملیاتی است و این اداره کل نظارت و دقت نظر کافی در این خصوص را دارد چراکه شرایط ایدهآل آبگیری برای هر سدی که آماده بهرهبرداری باشد، حذف کامل منابع آلاینده است. در کل حذف منابع آلاینده میتواند به موازات بهرهبرداری از سد در فاصله کوتاهی محقق شود» سید حسن رضوی، مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب نیروی ایران در خصوص هشدارهایی که کارشناسان برای آبگیری سد و انتشار آلایندهها در منطقه و تبعات بسیار آن عنوان میکنند، گفته است: «درخواست من این است صفر و صد فکر نکنیم، نگوییم این کار را انجام ندهیم به خاطر اینکه ممکن است اتفاقی بیفتد. این فرضیه مثل این است که از خانه بیرون نرویم شاید تصادف کنیم. حرف ما این است که از خانه بیرون میآییم، کار خود را انجام میدهیم اما احتیاط لازم را هم در نظر میگیریم. احتمال هم برای تصادف وجود دارد. بر همین اساس بعد از راهاندازی تصفیهخانه و همزمان با سیلابهای سنگین، امیدواریم آبگیری انجام شود. اگر تصفیهخانه شیرابه زباله سنندج راهاندازی شود، نسبتها تغییر میکند و 45 درصد ظرفیت تصفیه به بالای 70 درصد میرسد چرا که خود پالایی رودخانه و اقدامات دیگر ما را در پایش دریاچه سد بعد از آبگیری کمک میکند» کسانی که بر آبگیری سد گتوند مهر تایید زدند، حالا که مردم منطقه با تبعات آن دست به گریبان هستند و هزینه این تصمیم اشتباه را میدهند، مسئولیتی در اداره کشور ندارند و پاسخگو نیستند که چطور با بروز چنین فاجعهای موافقت کردند.
امروز باید به مسئولانی که با آبگیری سد ژاوه و به تعبیر پژوهشگران دانشگاه کردستان «ذخیره فاضلاب در مخزن سد» موافقت میکنند، متذکر شد که مردم این منطقه هستند که با پیامدهای تصمیمات عجولانه و لجوجانه شما دست به گریبان خواهند بود.
ارسال پاسخ