پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اعتماد عمومی را باز گردانید

اعتماد عمومی را باز گردانید





۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۹:۳۲

اعتماد عمومی را باز گردانید

رئوف پیشدار

شرایط کنونی کشور مولود اشکالات اساسی سیستمی چند بعدی است که در آن فساد سیستماتیک درد آوری ریشه یافته است که در همه‌ی اشکال آن بویژه درسایه قدرت، به اخبار عادی رسانه‌ای و اشارات در گفت و گوهای کوچه و بازار مردم تبدیل شده است. آنچه دراین میان بشدت آسیب دیده ، ” اعتماد عمومی ” است. برای یک نظام سیاسی، برخورداری از پشتوانه ملی، نیازی حیاتی است که در پرتوی اعتماد عمومی بوجود می‌آید. این پشتوانه ملی است که هژمونی واقعی را می‌سازد. آنچه در ایران سبب بحران جاری اقتصادی شده است، ریشه در “عدم شفافیت ” و عدم واقع نگری دارد. تعاملات اقتصادی در ایران در اتاق شیشه‌ای صورت نمی‌‌گیرد که برای همگان قابل رصد باشد. در چنین وضعیتی است که فساد حالت سیستماتیک به خود می گیرد و گرفته است. نسبت دادن هر اتفاقی به دشمن، ساده‌ترین شکل فرار از مسوولیت و پاسخگویی در برابر تصمیم‌های غلط است. دشمن بدیهی است که از هر فرصتی برای اهداف خود استفاده کند، وگرنه دشمن خوانده نمی‌شد. آنچه سد راه این امر یعنی بهره برداری دشمن  می‌شود، تصمیم‌گیری‌های درست، منطقی و علمی حاصل خرد جمعی نخبگان بدور از تعلقات سیاسی و جناحی و در نهایت شفافیت است. نمی‌شود در نظامی فردی هم نماینده و مسوول اقتصاد عمومی باشد و هم خود فعال اقتصاد خصوصی. یکی از پنج بحران اساسی که در هر ساختاری می‌تواند آنرا زمین گیر کند، ” بحران توزیع ” یا در اصطلاح عام ” عدم چرخش نخبگان ” است. دولت‌های مدرن، امروز تاکید بر پیوست‌های علمی و مطالعاتی برای هر طرح و برنامه خود دارند. از این رو است که درجوار آن دولت‌ها، نهادهای مطالعاتی و پژوهشی بسیاری را می‌بینیم که با بکارگیری نخبگان، کارشان تهیه پیوست برای طرح‌ها است. طرحی اجرایی نمی‌شود مگر پیوست‌های لازم را در ابعاد مختلف دریافت کرده باشد.  در ایران نهادهای مطالعاتی کم نیستند، مساله اما عدم باور مدیریت به پژوهش‌ها و یافته‌های آنها است که از تهجر ناشی می‌شود. مدیریت کشور که در طول چهل سال گذشته، کمترین چرخش را داشته، نتوانسته است خود را با مقتضیات تطبیق دهد. نخبگان اولین قربانی‌های این شیوه مدیریتی هستند. نخبگان ترجیح را در بی‌تفاوتی و یا مهاجرت می بینند. این مدیریت پاسخگو هم نیست. مدیریت نمی‌تواند قدرت را در خود متمرکز کند، ولی پاسخگو هم نباشد. حاصل، فاصله گیری مردم از مسوولین و عمل به صلاح دیدهای خود است. در این چنین شرایطی است که منافع فردی بر منافع جمع غلبه پیدا می‌کند شبیه وضعیتی که الان در کشور شاهد آن هستیم. در تثوریهای استراتژیک این نظریه به ناپلئون بناپارت منتسب است :هیچگاه مردمانت را دشمن یا عناصر دشمن مخوان، زیرا دو اصل را در مورد خود روشن کردی اول : مردم خودت دشمنت شده‌اند . دوم: و یا آنقدر ضعیف بوده‌ای که دشمنانت مردمت را کنترل می‌کنند. من منکر نقش و سهم و تلاش دشمن و عوامل آن در بحران سازی جاری در کشور نیستم. دشمن بهانه‌های زیادی برای رویارویی نه فقط با نظام که با ” ایران ” دارد، در کنار آن اعتقاد دارم که آنچه می‌تواند و باید مقابل اهداف دشمن قرار گیرد، همبستگی ملی و اراده عمومی است که با تقویت اعتماد عمومی در سایه سیاست‌های درست، تصمیم‌گیری و اجراهای شفاف و مشارکت دادن عموم و اعتماد دو سویه ممکن است.

روزنامه نگار و استاد دانشگاه

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *