پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | عملکرد برخی دامپزشکان قاچاق حیات‌وحش را تقویت می‌کند

«فربد خاکپور»، دامپزشک حیات‌وحش، از وظایف علمی، اخلاقی در این حرفه می‌گوید

عملکرد برخی دامپزشکان قاچاق حیات‌وحش را تقویت می‌کند

منافع جمعیت بر منافع افراد اولویت دارد و این امر در علم دامپزشکی هم مقولهٔ جدیدی نیست





عملکرد برخی دامپزشکان قاچاق حیات‌وحش را تقویت می‌کند

۱۱ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۳۷

قفس‌های تنگ و حیوانات مچاله‌شده، حیوان یا حیوانات زیر دست‌وپا مانده که تلف شده و یا آسیب دیده‌اند و همچنان از بقیه جدا نشده‌اند، خزندگان حبس شده در ظرف‌های پلاستیکی،‌ کارتن‌های سوراخ‌شده پر از پرنده، بخش نازیبای قاچاق حیات‌وحش است. سوی دیگر تصویری از مردی است که بوسه بر سر پلنگ می‌زند، آغوش زنی که شیر در آن جای گرفته است و دامپزشک حیوان خانگی که آمپول را با احتیاط به پای کوچک یک توله خرس می‌زند و باعث می‌‌شود همه زیر این پست، در بخش نظرات، قربان‌صدقه‌اش بروند. تاکنون آنچه دربارهٔ قاچاق حیات‌وحش نوشته شده، دربارهٔ محلی‌‌ها‌، سوداگران و بازار مرتبط با گونه‌های مختلف بوده است‌. بااین‌حال قشر دیگری هم هستند که به‌گفتهٔ «فربد خاکپور»، دامپزشک حیات‌وحش و دانشجوی دکترای تخصصی بیماری‌های حیات‌وحش دانشگاه کویینز بلفاست بریتانیا، بدون حضور آنها چرخهٔ قاچاق کامل نمی‌شود؛‌ دامپزشکان حیوانات خانگی. آنها می‌توانند این چرخه را متوقف یا آن را تقویت کنند.

معمولاً چه گونه‌هایی و به چه دلایلی از طبیعت جدا می‌شوند؟

وضعیت صید و تجارت سیاه حیات‌وحش در کشور به‌گونه‌ای است که تقریباً هرگونه جانوری امکان صید و فروش دارد، مگر اینکه خلافش ثابت شود. درواقع، ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که صرفاً عدم تقاضا یا ریسک جرایم سنگینی که برای یکسری گونه‌ها وجود دارد، صید را محدود می‌کند. در غیر این‌صورت هیچ مرز اخلاقی برای قاچاقچیان و صیادان شاهد نیستیم. همانطور که از دهه‌های گذشته تاکنون شاهدیم، هرگونه جانوری که در بازار سیاه متقاضی داشته باشد، از رده‌های مختلف حیات‌وحش جانوری اعم از خزندگان، پرندگان، پستانداران و…، صید می‌شود و فروش می‌رود.

 

آیا بین این گونه‌ها به‌لحاظ گسترهٔ قاچاق تفاوتی نیست؟

گونه‌های کوچک و متوسط جثه در حجم بالاتری صید می‌شود. از نمونه‌‌های ردهٔ خزندگان آنها می‌توان به لاک‌پشت‌های آب‌شیرین، لاک‌پشت‌های خشکی‌زی و مارهای غیرزهری اشاره کرد که متأسفانه بیشتر در معرض صید و فروش هستند. در پرندگان، طیف وسیعی از گونه‌های راستهٔ گنجشک‌سانان که جزو پرندگان آوازه‌خوان شناخته می‌شوند، شامل تمام گونه‌های سهره‌ها،‌ زردپره‌ها‌، انواع چکاوک و … در صدر گونه‌هایی قرار دارند که قاچاق می‌شوند. در بین پرندگان شکاری هم پرنده‌ای نداریم که قربانی صید و فروش غیرقانونی نشود. البته بین آنها گونه‌هایی داریم که متأسفانه مشتری خارجی دارند و به کشورهای حاشیهٔ خلیج‌فارس قاچاق می‌شوند که شاهین و بالابان از این جمله است. در کنار آنها طیف وسیع‌تری از شکاری‌های ایران صید و در بازار داخل فروخته می‌شوند. تقریباً تمام گونه‌های قوش‌سانان‌، شاهین‌سانان و جغدسانان بدون در نظر گرفتن اینکه چه گونه‌ای است، چه درجه حفاظتی و کاربردی دارد و بدون رعایت هیچ‌گونه پروتکل اخلاقی و علمی توسط افراد صید می‌شوند. دربارهٔ پستانداران هم امکان صید نوزاد هر پستانداری که رؤیت شود، وجود دارد؛ از پستانداران متداول‌تر مانند خارپشت‌ها یا سنجاب‌ها (با تأکید بر سنجاب ایرانی) گرفته تا سگ‌سانانی مثل شغال طلایی و روباه قرمز و حتی پستانداران به‌شدت در معرض خطر انقراض نظیر خرس سیاه بلوچی و یوز آسیایی. به‌این‌ترتیب می‌توان نتیجه گرفت هیچ حیوان وحشی نداریم که نوزادش در فصل تولیدمثل در معرض صید و تجارت سیاه نباشد. سودجویان و قاچاقچیان با مشاهدهٔ هر جانور وحشی که امکان فروش دارد، بدون در نظر گرفتن حدود اخلاقی، اقدام به صید برای فروش می‌کنند. نوزادان غزال‌ها،‌ گوزن‌ها‌، سمورسانان،‌ سگ‌سانان،‌ گربه‌سانان، خرس‌ها و… از جمله این قربانیان هستند. درواقع، تقریباً همهٔ گونه‌ها هرساله حجمی‌از تجارت سیاه را به خود اختصاص می‌دهند.

 

حیات‌وحش خریداری‌شده معمولاً به کجا منتقل می‌شوند؟

ما دربارهٔ بخشی از تجارت سیاه حیات‌وحش صحیت می‌کنیم که با حیوانات زنده مواجهیم. در ایران عمدتاً این کار  برای اهداف نمایشی و یا نگهداری به‌عنوان حیوان خانگی است. این نگهداری ممکن است در یک آپارتمان کوچک باشد، یا یک باغ یا ویلای بزرگ. مقاصد نمایشی جای گفت‌وگوی جداگانه دارد و شاهدیم این گونه‌ها در باغ‌وحش‌های غیرقانونی و خصوصی نگهداری می‌شوند و بازدیدکننده هم دارند. علاوه‌برآن، باغ‌های پرندگان و خزندگان را داریم و در کنار آن، مارگیرها را که برای زهرگیری و معرکه‌گیری این کار را انجام می‌دهند.

 

گونه‌های قاچاق‌شده چه زمانی به کلینیک دامپزشکی آورده می‌شوند؟

در دو وضعیت این حیوانات را به کلینیک دامپزشکی حیوانات خانگی می‌آورند. یکی در بدو خرید برای معاینهٔ اولیه، دریافت مشاوره برای شرایط نگهداری و تغذیه، گونهٔ جانوری را به کلینیک می‌برند. در حالت دوم زمانی که با نگهداری و تغذیهٔ نادرست حیوان را بیمار کردند. دامپزشکان فعال در کیلنیک‌های دامپزشکی حیوانات خانگی موظفند توضیحات اخلاقی، علمی‌ و قانونی مربوطه را به خریدار حیات‌وحش بدهند، وگرنه در آخرین حلقهٔ تجارت سیاه قرار می‌گیرند.

 

چطور دامپزشکان می‌توانند تنها با درمان حیوان آسیب‌دیده، جزئی از حلقهٔ قاچاق باشند؟

اگر تجارت سیاه حیا‌ت‌وحش را یک چرخهٔ زنجیرشکل ببینیم، حلقهٔ اول صیاد محلی است‌، حلقهٔ دوم یک خریدار واسط و دلال است، حلقهٔ سوم یک مغازه‌دار یا فروشندهٔ فضای مجازی و…، حلقهٔ بعدی خریدار عمدتاً ناآگاه و‌ حلقهٔ آخر دامپزشک است. زیرا وقتی شخص ناآگاه یا آگاه یک حیوان وحشی را به‌شکل غیرقانونی خریداری می‌کند، جدا از چهار دیواری ملک مسکونی و شخصی خود، تقریباً تنها جایی که ممکن است حیوان خود را به آنجا ببرد کلینیک دامپزشکی است. به‌این‌ترتیب، تنها مقطعی که امکان نجات حیوان یا پایان این زنجیره (که هرساله جمعیتی از گونه‌های مختلف حیات‌وحش کشور و جهان را  حذف می‌کند) در آن وجود دارد، کلینیک دامپزشکی است. البته ما مواردی از اعمال مستقیم قانون با حکم ورود به منزل توسط پلیس یا یگان حفاظت محیط زیست هم داریم که دربارهٔ بسیاری از گونه‌هایی که درجهٔ حفاظتی بالایی ندارند و جرایم سنگینی هم شامل آنها نمی‌شود، کمتر اتفاق می‌افتد. در مقابل فردی که می‌تواند خریدار را بدون اعمال قانون و پروسه‌ای که در حجم بالای قاچاق از توان یگان حفاظت استان‌ها خارج است،‌ نجات دهد و منجر به تحویل دادن حیوان به متولی قانونی یعنی سازمان حفاظت محیط زیست شود تا به طبیعت بازگردد،‌ دامپزشک است. خریدار ناآگاه که روی صندلی کلینیک می‌نشیند، می‌خواهد توصیه‌ها و مشورت دامپزشک را دریافت کند‌؛ در این مرحله اگر دامپزشک به علم و اخلاق و قانون به هر دلیلی عمل نکند، این فرصت از دست می‌رود و چرخهٔ قاچاق تکمیل می‌شود.

البته بخش عمده‌ای از دامپزشکان حیوانات خانگی دانش تخصصی درمان گونه‌های حیات‌وحش را ندارند و خریدار ناآگاه هم در این مورد بی‌اطلاع است. او حیوان خود را به کلینیکی می‌برد که تظاهر به داشتن این علم می‌کند، اما با راهنمایی نادرست باعث مشکلات بیشتر برای حیوان می‌‌شود. متأسفانه این کلینیک‌ها که تعدادشان هم فراوان است، در پروسهٔ ویزیت و تجویز اقدام به گرفتن تصاویری برای شبکه‌های اجتماعی خود می‌کنند و به‌این‌ترتیب باعث شهرت بیشتر خود نزد علاقه‌مندان به نگهداری گونه‌های حیات‌وحش می‌شوند. آنها هیچ‌گاه از درمان‌های اشتباه خود که باعث تشدید و وخامت بیماری حیوان شده، عکس منتشر نمی‌کنند؛ درحالی‌که این موارد فراوان است. به‌عنوان مثال یکی از نمونه‌هایی که به آن برخورد کردم، خارپشتی بود که با تجویزهای اشتباه دندان‌هایش را از دست داده بود. البته بار دیگر هم تأکید می‌کنم حتی اگر این تجویزها هم درست انجام شوند، باز خیانت به حیات‌وحش رخ داده است.

 

به‌این‌ترتیب از نظر شما ارائهٔ خدمات دامپزشکی به حیوان وحشی تحت اسارت غیرقانونی با هر توجیهی اشتباه است؟

در حفاظت از حیات‌وحش اولویت حفظ جمعیت است. ما حیات‌وحش را برای جمعیت حفظ می‌کنیم، نه برای حفاظت از فرد؛ زیرا منافع جمعیت بر منافع افراد اولویت دارد و این امر در علم دامپزشکی هم مقولهٔ جدیدی نیست. به‌عنوان مثال حذف افراد مبتلا به بیماری‌های واگیرداری مثل سل گاوی، مشمشه و … برای بقای جمعیت از طریق تست و کشتار حیوانات آلوده همواره انجام شده است تا جمعیت آلوده نشود. این دیدگاه علمی یک امر جهانشمول است که حوزهٔ دامپزشکی با آن آشناست (دامپزشکان نمی‌‌توانند آن را تکذیب کنند و بگویند برای حفظ جان قسم خورده‌‌اند، زیرا ما مقوله‌ای به اسم تست و کشتار را داریم). در حوزهٔ حیات‌وحش که قانونگذار آن سازمان حفاظت محیط زیست است و تصمیم‌گیری برای نحوهٔ بقای حیات‌وحش با علوم جمعیت‌شناسی و اکولوژی است،‌ دامپزشکان حیوانات خانگی موظف به اجرای علم حفاظت هستند، نه آنچه اخلاقیات و روحیهٔ آنها صلاح می‌داند. ما در بحث حفاظت از حیات‌وحش به‌دنبال مصلحت جمعیت هستیم، نه مصلحت فرد‌؛ و اگر ناچار به قربانی کردن فرد برای جمعیت باشیم، بایستی آن را انجام دهیم. حیات‌وحش یک میراث جهانی و ضامن بقای زیست‌بوم و زیست‌کره و تعادل اقلیم است و با پشتوانهٔ علمی باید از آن حفاظت کنیم.

 

آیا  توصیهٔ دامپزشک به‌تنهایی باعث کاهش قاچاق حیات‌وحش می‌شود؟

فرض کنید شخص ناآگاهی که تحت‌‌تأثیر فیلم‌هایی مثل هری پاتر است، برای شروع جغدی مثل جغد کوچک را که در بازار سیاه قیمت پایین‌تری دارد، خریداری می‌کند. پس از خرید سه سناریو ممکن است برای این جغد اتفاق بیفتد. سناریوی اول اینکه، جغد در سلامت یا بیماری به کلینیک دامپزشکی حیوانات خانگی برده شود. در آنجا دامپزشک اطلاعات کافی را در این باره که این جغد، حیوان خانگی نیست و پرندهٔ شکاری وحشی است و باید به طبیعت برگردد، به خریدار می‌دهد. آن فرد هم قانع و آگاه می‌شود و در مرحلهٔ بعدی جغد درمان می‌شود و وارد فرآیند بازپروری و رهاسازی در طبیعت می‌شود. در سناریوی دوم جغد بیمار به کلینیک دامپزشکی حیوانات خانگی برده می‌شود و به‌دلیل اینکه شخص قصد همکاری مؤثر برای بازگرداندن گونه به طبیعت ندارد، در کلینیک خدمات درمانی به او داده نمی‌شود؛ درنتیجه جغد از بین می‌رود. در این سناریو چون فرد برای حیوانی که در مدت کوتاهی از بین رفته، هزینه پرداخت کرده، است که معمولاً هم این اتفاق می‌افتد و حیوانات وحشی در اثر نگهداری و تغذیهٔ نادرست از بین می‌روند، ناراحت می‌شود و احساساتش جریحه‌دار می‌شود. این افراد معمولاً به خرید جغد مجدد اقدام نمی‌کنند، چون هم صحنهٔ دردناک مرگ حیوان را نظاره‌گر بوده‌اند و هم پولشان از دست رفته است. سناریوی سوم اینکه دامپزشک حیوانات خانگی فرصت‌طلب به‌جای اینکه به‌نفع آن جغد‌، جمعیت وحشی در طبیعت، و برای آیندهٔ گونهٔ این جغد و گونه‌های دیگر جغدها اقدام کند، مسیر اشتباه را انتخاب می‌کند. در این حالت، دامپزشک در راستای منافع شخصی خود و امیال خریدار ناآگاه، خدمات دامپزشکی را بدون آگاهی‌رسانی و توضیحات علمی، اخلاقی و قانونی ارائه می‌دهد. جغد درمان می‌شود و دامپزشک مشاورهٔ لازم برای نگهداری جغد را ارائه می‌دهد. این فرآیند باعث می‌شود در ادامه جغد برای همیشه در اسارت و نزد آن فرد باقی بماند‌، زیرا خریدار آموخته که چگونه آن را نگهداری و تغذیه کند. او همچنین می‌داند دامپزشک درصورت بروز مشکل کمکش می‌کند. به‌علاوه، این جغد نمایندهٔ تبلیغ نگهداری از جغدها در منزل آن شخص می‌شود؛ یعنی مادامی‌که این جغد به‌عنوان حیوان خانگی در این خانه حضور دارد، به‌شکل رایگان برای قاچاقچیان و صیادان غیرقانونی حیات‌وحش و نابودی هم‌گونه‌های خود تبلیغ می‌‌کند.

 

چطور؟

هر دوست، فامیل یا آشنایی که به منزل نگهدارندهٔ جغد می‌رود، ترغیب می‌شود جغد بخرد. علاوه‌برآن، ما با پدیده‌ای در فضای مجازی روبه‌رو هستیم که افراد تصاویر و ویدئوهای حیوانات وحشی را برای فخرفروشی و … به اشتراک می‌گذارند. هر استوری و پستی که بازدید شود، تبلیغ رایگان برای این تجارت سیاه است. به‌علاوه کسی که جغد کوچک را نگهداری کرده و با کمک دامپزشکانی که به وظیفهٔ علمی، اخلاقی و قانونی خود عمل نکرده‌اند، توانسته جغد اسیر را زنده نگه دارد، مشتاق خرید گونه‌های دیگر هم می‌شود. این خریدار پس از جغد کوچک سراغ جغد شاخدار و در مرحلهٔ بعد شاه‌بوف می‌رود. بارها شاهد بوده‌ایم که خریدار روباه در گام بعدی گرگ خریده، یا کسی که از پس نگهداری دلیجهٔ معمولی برآمده، سراغ بالابان و شاهین رفته است.

 

کسی که علاقه‌مند به بالابان است، چرا باید اول دلیجه بخرد؟

چون بالابان گران است، خریدار در گام نخست سراغ این گزینه نمی‌رود. معمولاً این افراد کلاً نگهداری از پرندگان شکاری را بلد نیستند و می‌ترسند در‌صورت خرید بالابان در گام نخست، تلف شود و پول زیادی را از دست بدهند. منتها آنها زمانی که خدمات دامپزشکی و مشاوره را دریافت می‌کنند و آزمون و خطای آنها روی گونهٔ ارزان‌قیمت‌تر که توجه حفاظتی روی آنها کمتر است (همچون دلیجه معمولی) انجام می‌گیرد، تشویق می‌شوند به‌پشتوانهٔ خدمات دامپزشکی گونهٔ در خطر انقراض و گران‌قیمت را بخرند. این همان وضعیتی است که ما می‌گوییم دامپزشک حیوانات خانگی به حلقه‌ای از زنجیرهٔ قاچاق حیات‌وحش بدل شده است. اگر دامپزشک فرصت‌طلب نبود، چرخ قاچاق به‌سرعت نمی‌چرخید،. نتیجتاً این گروه با تخصص خود زنجیرهٔ تجارت سیاه و غیرقانونی حیات‌وحش را تکمیل می‌کنند.

 

آیا در قوانین به مسئولیت‌ دامپزشکان پرداخته شده است؟

متأسفانه ما در این زمینه مقررات مشخصی هم نداریم و قانون شکار و صید، پدیده‌ای را که دامپزشکان حیوانات خانگی با عملکردشان در ترویج و استمرار فرآیند تجارت سیاه حیات‌وحش نقش داشته باشند، پیش‌بینی نکرده است. به‌نظر می‌رسد هنوز هم چنین چیزی به‌عنوان خلأ قانونی برای قانونگذار و سازمان حفاظت محیط زیست ملموس نیست. البته سناریویی که عنوان کردم تنها بخشی از ضررهایی است که دامپزشک غیرمتعهد می‌تواند به حیات‌وحش وارد کند. صفحات شخصی دامپزشکان در فضای مجازی که تصویر حیوانات وحشی را با دیگران به اشتراک می‌گذارند و در آنها مراجعه‌کنندگان، این حیوانات را مشابه حیوان خانگی نگهداری می‌کنند هم تبلیغی برای این تجارت است. اگر دامپزشکان توضیحات درستی به مخاطب ارائه نکنند، ترویج این پدیده به‌راحتی صورت می‌گیرد؛ زیرا دقیقاً صفحات کلینیک‌ها و دامپزشکان محل تجمع حیوان دوستان است. منظور من از حیوان‌دوست، کسی است که صرفاً حیوانات را دوست دارد و لزوماً آگاهی علمی دربارهٔ آنها ندارد و علاقهٔ خود را به‌شکل علمی و سالم ابراز نمی‌کند.  

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

سردار رادان: حجاب موضوعی کاملا فرهنگی است

در تجمع روحانیون قم در دفاع از «طرح نور» چه گذشت؟

سردار رادان: حجاب موضوعی کاملا فرهنگی است

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

الهه محمدی و نیلوفر حامدی آزاد شدند

الهه محمدی و نیلوفر حامدی آزاد شدند

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

چتر سیاه بر آسمان اهواز

دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد

چتر سیاه بر آسمان اهواز

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

کشمکش‌ بین ارگان‌های دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

موضع‌گیری دوگانه  دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیس‌الوزرای طالبان دیدار کردند

موضع‌گیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

میراث «غزه» زیر بمباران

فعالان جهانی هشدار می‌دهند

میراث «غزه» زیر بمباران

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *