گفتوگو با «زاهد احمدی»، استاد دانشگاه امیرکبیر
تولید و مصرف «زیست تخریبپذیرها» غرق در ابهام است
آماری از تولید و مصرف پلاستیکهای زیست تخریبپذیر در کشور وجود ندارد
۲۶ آذر ۱۴۰۲، ۲۱:۲۰
دو هفته قبل بود که علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، از نهایی شدن شیوهنامهٔ پلاستیکهای «زیستتخریبپذیر» در سازمان ملی استاندارد خبر داد. پلاستیکهایی که بر اساس این شیوهنامه باید با استانداردهایی تهیه شوند که به محیط زیست صدمه نزنند. این در حالی است که سالها از مصرف پلاستیکهایی با عنوان «زیستتخریبپذیر» در میادین میوه و ترهبار میگذرد و حالا بعد از سالها برای آنها استانداردی تعریف شده است. پلاستیکهایی که پیش از این تاییدیه سازمان ملی استاندارد را نداشتند و مشخص نبود بر چه اساسی تولید شدهاند. این در حالی است که بنا به گفتهٔ «زاهد احمدی»، عضو هیات علمی دانشکده صنعتی امیرکبیر که تحصیلات و پژوهشهایش در زمینهٔ «پلیمرهای زیستتخریبپذیر» بوده، در کشور آزمایشگاههایی که بتواند استاندارد این محصولات را تایید کند وجود ندارد و تعیین استاندارد بدون وجود آزمایشگاه کاری بیهوده است. از سویی مواد اولیه تولید پلاستیک زیستتخریبپذیر وارداتی و گران است و به همین دلیل از میزان تولید پلاستیکهای زیستتخریبپذیر در کشور اطلاعی در دست نیست. او همچنین تاکید میکند که در کنار مشکلات تولید این محصول، تا زمانیکه بازیافت این محصولات جدی گرفته نشود، نام بردن از آنها صرفا سبزشویی است. در ادامه گفتوگو با این استاد دانشگاه را میخوانید.
آقای احمدی «زیست تخریبپذیرها» از چه زمانی به ادبیات حوزه پسماند وارد شدند و در ایران از چه زمانی شاهد تولید و مصرف آنها هستیم؟
«زیستتخریبپذیرها» از لحاظ علمی در جهان قدمت زیادی دارند اما با زیاد شدن مصرف پلاستیک فسیلی که ۴ میلیارد تن در سال تولید میشود و مشکلات بازیافت آنها، این بحث جدیتر شد. از حدود ۳۰ سال قبل به یاد دارم که مقالات و مستنداتی برای این موضوع تولید میشد تا بتوانند آن را وارد صنعت کنند. اما در ایران حدودا از سال ۹۰ ماجرا تا حدی جدی شد. با افزایش مصرف پلاستیک، بعضی شرکتها ادعای تولید این محصول را کردند و از آن زمان تا عنوان «زیستتخریبپذیر» وارد ادبیات این حوزه شد. بعد از آن واحدهای صنعتی مدعی تولید، برای گرفتن مجوز تلاش کردند که سازمان ملی استاندارد و سازمان غذا و دارو زیر مجموعه وزارت بهداشت باید این مجوزها را صادر میکردند. یک بخشی از تولید به مصرف فروشگاهها، میادین ترهبار و… مربوط بود و بخش دیگر تولید ظروف با «پلاستیک زیستتخریبپذیر» بود که وزارت بهداشت باید مجوز صادر میکرد که این ظروف ایمن و بخشی از آن حداقل «زیستپایه» باشد. مجوزهایی داده شد اما در عمل اتفاقات دیگری رخ داد.
ما در حال حاضر میدانیم میزان تولید «کیسههای زیستتخریبپذیر» چقدر است و کدام مراکز تولیدی مشغول به کار در این عرصه هستند؟
خیر. آمار دقیقی نداریم. البته تعداد تولیدکنندگانی که ادعای تولید چنین محصولی را دارند شاید دو یا سه کارخانه باشد و محصولات تولیدی هم محدود است. اما فارغ از نبود آمار، بخشی از مشکل در زمینه تولید است. مشکل بعدی بعد از تولید و زمانیکه بدل به پسماند شد شروع میشود. هر تکنولوژی باید مسیر درست خود را طی کند و اینکه ما بگوییم کیسه «زیستتخریبپذیر» داریم کافی نیست. کیسه قابل بازیافت باید از در منزل جدا شود و اگر غیر از این باشد با وجود صرف هزینه بسیار فقط ایجاد مشکل میکند. کیسههای «زیستتخریبپذیر» اگر در طبیعت رها شوند میتوانند محیط را آلوده کنند و باید با استفاده از روشهای مناسب بازیافت شود.
بنابراین موافق این گزاره هستید که تولیدکنندگان این محصولات به نوعی سبزشویی میکنند و تولید این کیسهها در کشور ضوابط درست خود را طی نکرده است؟
اینکه گفته میشود سبزشویی است، در واقع گناه محصول تولیدی نیست، چرا که در این چرخه فقط تولید اهمیت ندارد و بازیافت هم مهم است و طی نشدن درست این روند اسم زیستتخریبپذیرها را هم خراب کرده است. فقط ذات محصول مهم نیست، بلکه مدیریت از لحظهٔ مصرف تا بازیافت به درستی باید طی شود. فقط تولیدکننده سبزشویی نمیکند، بلکه سبزشویی در مدیریت پسماند هم رخ میدهد. در نتیجه این گزاره کل چرخه را شامل میشود.
منتقدان میگویند عرضهٔ گسترده پلاستیکهای یکبار مصرف با عنوان پرطمطراق «زیستتخریبپذیر»، تاکنون بدون تاییدیههای لازم از سازمان ملی استاندارد بوده و موجب تولید پسماندهای پلاستیکی بیشمار و بدتر از آن تولید میکروپلاستیکهای غیرقابل هضم شده است. در حال حاضر تاییدیههای سازمان استاندارد درباره این محصول را چطور ارزیابی میکنید؟
سازمان ملی استاندارد متولی کنترل است و باید تاییدیهٔ بدهد اما باید امکاناتی برای تدوین استانداردهای ملی و بینالمللی داشته باشد. استاندارد ملی اخیرا تدوین شده و باید عملی شود. اما استاندارد ملی باید امکانات اجرایی در کشور داشته باشد. ما وقتی امکانات آزمایشگاهی نداشته باشیم قابلیت امتحان درست محصول را نخواهیم داشت. تعداد استانداردها زیادند و از سویی آنچه در ایران امکان اجرا داشته باشد را باید انتخاب کرد.
مشکل اصلی اجرای استاندارد، وجود آزمایشگاه دقیق است. بحث سبزشویی هم از همینجا بیشتر خود را نشان میدهد. در مقاطعی تولیدکنندگانی داشتیم که ادعا میکردند تولیدکنندهٔ «زیستتخریبپذیر» هستند اما چون آزمایشگاهی برای تایید سخنانشان نبود، از خلأ موجود سواستفاده کردند و در نتیجه باعث بدنامی این صنعت شدند. محصولاتی داریم که روی آنها نوشته «زیستتخریبپذیر» اما دارای این ویژگی نیستند و همان هم باعث تولید میکروپلاستیکها خواهد شد.
در نتیجه محصولات زیستتخریب پذیر هم میکروپلاستیکهای مخرب تولید میکنند؟
بسیاری با واژه میکروپلاستیکها آشنایند اما واقعیت این است که برداشت درستی از آن وجود ندارد. هر پلاستیکی، چه زیستتخریبپذیر چه غیر تخریبپذیر تبدیل به میکروپلاستیک خواهد شد. بخشی از اینها قابلیت هضم توسط طبیعت را دارند و برخی خیر. اینکه بگوییم زیستتخریبپذیر در طبیعت حل میشود و بقیه نه، درست نیست. برخی میکروپلاستیکها مضرند و برخی دیگر نه. میکروپلاستیکی داریم که منشأ آن زیستتخریبپذیر است اما در شرایطی هدایتش کردیم که مضرتر و با آسیب بیشتر از پلاستیک عادی است. وجود میکروپلاستیک اجتنابناپذیر است اما اینکه از چه پلاستیکی و در چه محیطی باشد بسیار مهم است. تصور این است که اگر پلاستیک زیستتخریبپذیر داشته باشیم مشکلی نیست اما این گزاره اشتباه است چون زیستتخریبپذیرها زودتر به میکروپلاستیک تبدیل میشوند و هر پلاستیک برای تخریب نیازمند محیط و مکانیزم خاص خود است و اگر محیط مناسب برایش وجود نداشته باشد پلاستیک نمیتواند تخریب شود.
آییننامه کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی که سال گذشته دولت آن را تصویب کرد را چطور ارزیابی میکنید؟ در تبصره ۶ آن بر موضوع استاندارد تاکید شده و گفته میشود این آییننامه کمککننده به کاهش مصرف پلاستیک به صورت کلی است.
از یک سال قبل دستورالعملی از سوی هیات وزیران به تصویب رسید مبنی بر کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی که دو راهکار عمومی برای تولیدکنندگان کیسههای پلاستیکی در نظر گرفته بود. یکی از راهکارها این بود که تولیدات با ضخامت ۲۰ یا ۲۵ میکرون که ضخامت کم دارند دیگر تولید نشوند و یا اگر تولید میشوند با استفاده از مواد زیستتخریبپذیر باشد. یا اینکه محصولات ضخامت بالای ۲۵ میکرون داشته باشند. اما این معضل بزرگی به دنبال خواهد داشت. چرا که پلاستیکهای زیست تخریبپذیر وارداتیاند و قیمتهای بالایی دارند و در کشور تولید این نوع پلاستیک را در پتروشیمیها نداریم و تولید کیسههای پلاستیک زیست تخریبپذیر همراه با هزینه و ارزبری است. همچنین بسیاری از این پلاستیکها به راحتی قابلیت تبدیل به پلاستیک نازک را ندارد و حتی اگر پلاستیک زیستتخریبپذیر وارد کنیم هر نوع آن قابلیت تبدیل به پلاستیک نازک ۵ یا ۱۰ میکرونی را ندارند. بنابراین تامین مواد اولیه و تولید محصولات با ضخامت کم از جمله بخشهای این مصوبه است که با امکانات فعلی رسیدن به آن سخت است. بخش دوم مصوبه این است که ضخامت کیسههای پلاستیک را افزایش دهیم تا در رده محصولات ممنوع قرار نگیرند. عملا مفهوم این کار این است که از این به بعد مقدار پلاستیک فسیلی که در حال مصرف هستیم به دلیل ضخامت بیشتر باید مواد بیشتری را هم مصرف کند. افزایش ضخامت یعنی افزایش وزن و این یعنی مصرف بیشتر مواد اولیه. بازار نیاز به کیسه پلاستیکی دارد و کارخانجات میگویند بر اساس مصوبه نمیتوانند کیسههای نازک تولید کنند بنابراین با توجه به نیاز بازار کیسه تولید میکنند، آن هم کیسه ضخیم. با این رویه نیاز به مواد اولیه و افزایش مصرف را شاهد خواهیم بود. مسئله استاندارد هم که دربارهاش صحبت شد. امکانات آزمایشگاهی برای نشان دادن استاندارد این محصولات در کشور وجود ندارد.
با این تفاسیر، این آییننامه نمیتواند به کاهش مصرف کیسه پلاستیکی بینجامد؟
عملا مصرف پلاستیک با این مسیر و مدل تولید نه فقط کم نمیشود بلکه زیاد هم خواهد شد. دلیل این اتفاق هم ارائه دادن راهکار اشتباه است. راهکار ارائه شده در مصوبه، یعنی استفاده از مواد زیستتخریبپذیر عملا ممکن نیست. مواد اولیه وارداتی گران است و وارداتش زمانبر است. ما با این دستورالعمل افزایش مصرف و تولید خواهیم داشت و این حجم زبالههای پلاستیکی را افزایش خواهد داد. اگر نتوانیم راهکار مناسبی برای اجرای مصوبه داشته باشیم، بعد از چند سال متوجه میشویم پلاستیک بیشتر مصرف شده و این معضل چرا ایجاد میشود؟ چون ضعف در زیرساخت داریم و این مصوبه زمانی میتواند باعث کاهش مصرف شود که ساز و کار بازیافت درست داشته باشیم، درحالیکه صنعت بازیافت ما به اندازه پتروشیمیها و واحدهای تولیدکنندهٔ پلاستیک رشد نداشته و ساز و کار تفکیک در مبدا هم در کشور وجود ندارد. در واقع ما قوانین و تولیدکننده داریم اما راهحل مدیریتی نداریم که چطور تولیدکننده را در مسیر قانون بگذاریم. اگر کسی هم بخواهد پلاستیک زیستتخریبپذیر تولید کند، تا زمانیکه آزمایشگاه معتبر برای آن وجود نداشته باشد، مساله سبزشویی ادامه پیدا میکند. چون استاندارد داریم اما آزمایشگاهی که نشان دهد استاندارد رعایت شده وجود ندارد. به این ترتیب تولیدکننده نمیتواند نشان استاندارد بگیرد و به سمت افزایش ضخامت میرود. این دور باطل قابل حل شدن است در صورتی که از صاحبنظران استفاده کنند و راهحلهای علمی و اجرایی گم شده را به کار ببندند.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید