گفتوگو با «حجت گلچین»پژوهشگر بناهای تاریخی و استاد دانشگاه
«میراث شهری» مفهوم حفاظت را تغییر داد
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان: دیگر نمیتوان مسئلهٔ تاریخی بودن و ارزش یک اثر را به قدمت آن تقلیل داد یا میراث فرهنگی را محدود به بافت تاریخی کرد
۳۰ آبان ۱۴۰۲، ۲۱:۴۵
اهمیت حفاظت از بافت تاریخی بر کسی پوشیده نیست، اما نکتهٔ مهم اینجاست که نهتنها حفاظت از بافتها به خوبی میسر نشده که دربارهٔ سایر آثار باستانی و تاریخی خارج از بافت تاریخی این آسیب سرعت بیشتری داشته است. این درحالیاست که بسیاری از شهرهای مختلف دنیا ذیل واژهٔ «میراث شهری» معنای حفاظت از میراث و بافت تاریخی را بهطور کامل تغییر دادهاند. «حجت گلچین»، پژوهشگر و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در گفتوگو با «پیام ما» دربارهٔ توجه جهانی به این مقوله از میراث معماری و شهری به نکات جالبی اشاره میکند و میگوید: «زمانی که دربارهٔ یک بافت تاریخی واجد ارزش صحبت میکنیم، بهطور ضمنی، مجوز صادر میکنیم که خارج از آن محدوده، مد نظر و واجد ارزش نیست، اما مقولهٔ میراث شهری هیچ منافاتی با بافت تاریخی ندارد و نهتنها آن را در زیرمجموعهٔ خود قرار میدهد که منجر به حفظ ابعاد بسیار وسیعی از وجوه و نشانههای فرهنگی جامعهٔ انسانی در یک شهر است.»
نگاه به میراث و بافت تاریخی از گذشته تاکنون چه تغییراتی را تجربه کرده است؟
توجه به مقولهٔ میراث معماری و شهری، بعد از انقلاب صنعتی و بهطور جدیتر، بعد از جنگهای جهانی بیشتر شد. از آن زمان بود که بشر متوجه شد، میراث پیشینیان و دستاوردهای گذشتگان بهشکل فجیعی در حال نابودی است. به همین دلیل، یک بازنگری اساسی در مواجهه با آثار میراث فرهنگی پدید آمد. این درحالی بود که از انقلاب صنعتی بهبعد و متأثر از برخی پیامدهای آن، رفتهرفته نظریهپردازان و اندیشمندانی در نقد این پیامدها پدید آمده بودند و این موضوع در برخی رویکردهای جوامع اروپایی مطرح شده بود. بهطور اخص، بعد از جنگهای جهانی، در بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل و نهاد فرهنگی زیرمجموعهٔ آن (یونسکو) که متولی این حوزه شده بود، متأثر از همین رویکردها، نگاهی جامعتر نسبت به میراث معماری و شهری پدید آمد. البته این بهمعنای آن نیست که پیش از انقلاب صنعتی، توجه و اهتمامی نسبت به آثار گذشتگان نبود، بلکه هر کشوری براساس پیشینهٔ فرهنگی و حوزهٔ تمدنی خودش در این حوزه اقداماتی انجام میداد. بهعنوان مثال در ایران در مواجهه با مساجد، متأثر از سفارش صریح قرآن در باب حفظ و آباد کردن آنها، همواره بهشکلی موضوع حفظ و مرمت را میتوان دید که از این حیث، در فرهنگ ما تأثیرگذار بوده است. اما درواقع، در دو قرن اخیر و مشخصاً از نیمهٔ قرن بیستم بود که یک اجماع جهانی و بهشکل فرامنطقهای شکل گرفت. سازمانها و نهادهای مستقلی در این باب ایجاد شد که متولی این امور بودند. روندی که مانند هر پدیدهٔ دیگری، بهتدریج خودش را ارتقا بخشیده و در حوزهٔ مبانی نظری حفاظت و مرمت، بهروزرسانی شده است. پیشازاین، بیشترین توجه معطوف به بناها و مجموعههای فاخر شهری یا آثار شاخص معماری بود، اما بهتدریج، بهدلیل ناکافی بودن این نگاه و پیامدهای ناشی از آن در اروپا، این نگاه ترمیم شد و مسئلهٔ شهر بهطور کلی مطرح شد و توجه صِرف به بناهای تاریخی، بهتدریج جای خود را به ضرورت حفاظت از بافتهای شهری داد که مهمترین تغییر در این روند است. در ایران هم پیش از شکلگیری نهادهای مختص حفاظت و مرمت بناهای تاریخی، «وزارت معارف» متولی این امور بود که در ابتدا اغلب متوجه تکبناها بود، اما بهتدریج، از منظری کلانتر، به موضوع بافتهای تاریخی تغییر کرد که امروز باز هم به مفهومی جامعتر، یعنی «میراث شهری» مانجامیده است که شناخت و درک صحیح آن، امری حیاتی است.
با این وصف، ازاینپس باید چه معیاری برای یک اثر یا بافت تاریخی در نظر گرفت؟
در ادامهٔ همین روند، دیگر بازهٔ زمانی تاریخی خاصی برای یک اثر میراث معماری و شهری مطرح نیست. تعریفی که طی چند قرن اخیر دربارهٔ ارزش یک اثر تاریخی وجود داشته، در گذشت زمان تغییر کرده و بهلحاظ علمی ترمیم و تصحیح شده است. درواقع، آیتم زمان و تاریخی بودن، تنها یک فاکتور است و همهٔ موضوع نیست. اثر تاریخی، با وجود اینکه پسوند تاریخی بودن را دارد، وابسته به تعریفی است که ما از تاریخ میکنیم که تاریخ معاصر هم بخشی از آن است و بهتبع آن، حتی میتوان یک اثر معاصر را هم در این مقوله در نظر گرفت. دیگر نمیشود مسئلهٔ تاریخی بودن و ارزش یک اثر را به قدمت آن تقلیل داد و یک بازهٔ زمانی صدساله برای آن در نظر گرفت. اولین تعاریفی که دربارهٔ آثار واجد ارزش میراث فرهنگی در ایران تحتعنوان «اموال منقول و غیرمنقول» مطرح شد، به قانون مصوب ۱۳۰۹ برمیگردد که اثر واجد ارزش را تا پایان دوران زندیه مشروط میکرد. اما دیری نمیپاید که این نگاه در ایران بهبود پیدا میکند و اصلاح میشود و در سال ۱۳۲۳ این قید زمان، به دورهٔ مشروطه تعدیل یافت. یعنی در کمتر از دو دهه، متولیان این حوزه متوجه ناکافی بودن این مسئله شدند. در دهمین مسیر و در ۱۳۵۲، اساساً قید تاریخ و ملزم کردن ساخت و ایجاد اثر به یک دورهٔ خاص تاریخی حذف شد و مجموعهای از آیتمها در نظر گرفته شد که یکی از آنها هم البته میتوانست قدمت تاریخی اثر باشد. مثال این شرط و قرار، «برج شهیاد» که بعد از انقلاب به نام «برج آزادی» نامگذاری شد، است که در ۱۳۵۲ بهعنوان اثر ملی در فهرست میراث ملی ثبت شد؛ درحالیکه تنها دو سال از سن آن گذشته بود. از همین منظر، هر ویژگیای که مبین فرهنگ، اقلیم و کنش و واکنش بشر در یک حوزهٔ زیستی است، بهنوعی میتواند آثار و حوزههای واجد ارزش را تعریف و معین کند.
شما در مبحث قبل دربارهٔ میراث شهری صحبت کردید، این به چه معناست؟
میراث شهری مقولهای است بسیار فراتر از آنچه امروز بهعنوان بافت تاریخی مطرح است. چون میراث شهری بیانگر ابعاد بسیار وسیعی از وجوه و نشانههای فرهنگی جامعهٔ انسانی یک شهر است. میراث شهری را نمیتوان به شکل و دورهای خاص از معماری و حتی سبک خاصی از ساختار شهر تقلیل داد. در چنین تعریفی حتی ممکن است یک درخت هم واجد ارزش حفاظت باشد، یا یک منظر یا چشماندازی که الزاماً تاریخی نیست و فرم و سبک کلیشه شده، بافتهای تاریخی را ندارد. از همین منظر، میراث شهری واجد تمام ارزشهای فرهنگی جامعهای است که در یک منطقهٔ شهری تبلور پیدا میکند، اعم از ساختمان، آثار معماری، خاطرات شهری، اقلیم و نوع کنش و واکنش جامعهٔ انسانی با محیط زیستش. همان چیزی که بهعنوان مثال کرمان و شیراز یا حتی کرمان و یزد را، با همهٔ تشابهات اقلیمی و فرهنگی، از یکدیگر متفاوت میکرد. چنین مختصاتی که در یک کلیت و با محتوایی منحصربهفرد پدید آمدهاند و به یک شکل خاص از شهر و معماری هم قابل تقلیل نیستند، میراث شهری را میسازند که در ذیل خود، بافت تاریخی و آثار تاریخی را هم دارد.
میراث شهری چه تفاوتی با مفاهیمی از جمله بافت تاریخی یا میراث تاریخی دارد؟
زمانی که ما دربارهٔ میراث شهری صحبت میکنیم، همچنانکه پیشتر عرض شد، در ذیل خود بافت تاریخی را هم دارد. اما وقتی که دربارهٔ یک بافت تاریخی واجد ارزش صحبت میکنیم، بهطور ضمنی، مجوز صادر میکنیم که خارج از آن محدوده، مد نظر و واجد ارزش نیست. بهعبارتی، در یک شهر، منطقهای را ارزشگذاری و ایزوله میکنیم و اعلام میکنیم که دارای ارزش تاریخی است و بقیهٔ شهر را جدا کردهایم. مقوله میراث شهری هیچ منافاتی با بافت تاریخی ندارد، بلکه آن را در زیرمجموعهٔ خود قرار میدهد و مکمل آن است.
این مسئله بهمعنای آن است که هر چیزی خارج از منطقه شهری جزو میراث در نظر گرفته نمیشود؟
البته که ما در مفهوم یک شهر و حوزهٔ شهری چنین چیزی را در نظر گرفتهایم، اما معنای آن این نیست که آثار خارج از شهرها واجد ارزش نیستند. چون ما مقولهای جامعتر از میراث شهری و بهعبارتی، «میراث فرهنگی» را هم داریم که نهتنها به حوزههای مکانی محدود نشده، که در ابعادی بسیار وسیعتر، میراث ملموس، و حتی ارزشهای ناملموس، (مثل عید نوروز، اذان مرحوم موذنزاده اردبیلی، ربنای زندهیاد شجریان و…) را نیز در برمیگیرد که بعضاً حتی در فهرست میراث بشری هم ثبت شدهاند. در خارج از شهرها نیز، همواره منظرها و چشماندازهای تاریخی و طبیعی و سایر وجوه و پدیدههای فرهنگی، بهعنوان میراث فرهنگی در نظر گرفته میشوند.
با این تغییر نگاه تکلیف بافت تاریخی به مفهوم سابق چه میشود؟
آنچه امروزه در شهرهای ما تحتعنوان بافت یا حوزهٔ تاریخی و محور فرهنگی-تاریخی، ثبت و پایش میشود، البته بهنحو احسن به مسیر خودشان ادامه خواهند داد. اما چیزی که میراث شهری تعریف میکند، بیش از چیزی است که تاکنون وجود داشته است. قرار نیست که آثار و حوزههای کهن نادیده گرفته شود، اما اجزای دیگری در شهر هم به این مقوله اضافه خواهند شد. بهعنوان مثال مقولهٔ خاطره در شهر، مفهومی است که امروز در میراث شهری بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً خانه ویکتور هوگو و میزی که پشت آن اثر بینوایان را نوشته است، در نظر بگیرید. این میز ممکن است، از نظر فنی یا هنری شیء خاصی نباشد، اما بهواسطهٔ اتفاقی که پشت آن رخ داده، واجد ارزش حفاظت میشود و جزئی از میراث شهری است. این را میتوان به یک ردیف از درختکاری در یک شهر تعمیم داد که مردم سالها در کنار آن قدم زدهاند و خاطره دارند.
با توجه به اهمیت میراث شهری، آیا بافت تاریخی همچنان اهمیت خود را خواهد داشت ؟
نباید مسئلهٔ حفاظت و مرمت فقط منحصر به حفظ بافت تاریخی شود؛ چراکه این نگاه تقلیلگرایانه به شهر و میراث نهفته در آن، بعضاً نتایج تلخی به بار آورده است. بهعنوان مثال در کرمان تنها یک کلیسا داشتیم، این بنابه موقعیت مکانی خارج از محدودهای قرار داشت که بهعنوان بافت تاریخی تعریف و خوانده میشود. ساخت آن هم چندان قدیمی نبود، اگرچه سیاستگذاری غلط و سودجوییهای رایج در مواجهه با اراضی شهری همواره و از جمله در مورد این بنا مخرب بوده است، لیکن همین دو عامل، مستمسک اصلی بود که حتی نهادهای متولی میراث فرهنگی را هم غافل کرد و باعث شد که ثبت ملی این بنا بسیار با تأخیر انجام شود و دو سال پس از ثبت هم، آن را از دست دادیم. این درحالیاست کلیسای کرمان، از منظر خاطرات شهری، اکولوژی اجتماعی و تسامح و تساهلی که اقلیتهای ساکن در این شهر داشتند، اهمیت زیادی داشت.
شما پیشازاین به تخریب و از بین رفتن بافت تاریخی کرمان اشاره کردهاید، آیا این آسیب دربارهٔ بافتهای تاریخی مناطق دیگر هم مطرح است ؟
این رویه، البته کموبیش در بافتهای تاریخی کل کشور وجود دارد، اما چیزی که کرمان را در این مقوله متمایز میکند، شدت این وضعیت است. در برخی شهرهای بزرگ، از یک دورهای، تغییر نگاه نسبت به ارزشهای شهری پدید آمده و تلاشهایی صورت گرفته است. بهعنوان مثال در اصفهان، نزدیک به دو دهه است که حوزهٔ «جلفا» بیشتر پیادهمحور شده. تعریض معابر و عقبنشینیها در بسیاری از جاها از جمله همین اصفهان یا تبریز در حال کم شدن است. اما در کرمان چیزی بهنام شهر، خاطره و هر چیزی که از میراث شهری مطرح است، اساساً درک نمیشود و بهتبع آن، البته چیزی هم تحتعنوان بافت تاریخی دیگر وجود خارجی ندارد. تعریض معابر و عقبنشینی خیابانها در این شهر همچنان و بهشدت هرچه تمامتر در حال انجام است، روندی که آخرین رمقهای باقیمانده از ارزشهای شهری را نیز با خود میبلعد و بهتبع آن، درختان زیادی هم از بین رفتهاند. این درحالیاست که در بسیاری از شهرهای کشور این رویه همچنان که اشاره شد، مورد تجدید نظر قرار گرفته و در حوزههایی از شهر هم که پیشازاین، معابر به غلط تعریض شدهاند، عرصهٔ معابر تا حد ممکن اعاده میشوند و طرحهای پیادهمحور شهری مدنظر قرار میگیرند.
کدام کشورها در جهان به مقولهٔ میراث شهری ورود کردهاند؟
اغلب کشورهای اروپایی، سالهاست که مقولهٔ میراث شهری را مدنظر قرار داده و در بسیاری از شهرهای دیگر از جمله شهرهای کهن آسیای میانه هم در چند دههٔ اخیر این مقوله بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. در تهران هم با این حجم از جمعیت، مسئلهٔ میراث شهری لااقل در حوزهٔ سازمانی و تشکیلاتی، مورد توجه قرار گرفته است. بهعنوان مثال قبرستان ظهیرالدوله که نه ساختار معماری خاصی دارد و نه تاریخ چند قرنی، اما در میراث شهری ثبت شده است. اصفهان و تبریز در این زمینه پیشگام بودهاند و این نگاه درست در کشور ما هم بهوجود آمده، اما هنوز کمرمق است، ولی در مورد کرمان باید گفت که رویه کاملاً معکوس و البته مبتذل است.
آیا میراث شهری را میتوان شاخصی از توسعهٔ پایدار دانست و میتواند منجر به حفظ هویت تاریخی شود؟
اگر منظور از تاریخ، حفظ آثار تاریخی باشد، مقولهٔ میراث شهری حتماً میتواند ذیل توسعهٔ پایدار مطرح شود. چون در برخی شهرها الگوی توسعهای که امروز وجود دارد، آنقدر مبتذل است که تنها مسئلهٔ سود، و در بهترین حالت حملونقل و سواره را در نظر میگیرد و بسیاری از دستاوردهای تاریخی را فدا میکند. برخوردی که امروز در برخی شهرها از جمله کرمان میبینیم این است که این ماهیت بهسرعت رو به زوال است. بنابراین، در مقولهٔ میراث شهری، ضمن اینکه یک شهر میتواند مختصات خودش را توسعه بخشد و بهعبارتی، یک «تداوم تاریخی» داشته باشد، در مفهوم توسعهٔ پایدار نیز البته بسیار مؤثر خواهد بود.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
هنر مخملبافی در ایران بیش از هزار سال قدمت دارد
روزگار سپریشدهٔ مخمل
نگاهی به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره گردشگری داخلی
کیفیت سفر کم شد
دستیابی مغولستان به درآمد یک میلیارد دلاری از گردشگری
توزیع کیسههای پارچهای با نماد یوز در یک روستای گردشگری
مدیرکل دفتر توسعه گردشگری وزارت میراثفرهنگی
«پالنگان» در لیست جهانیشدن قرار گرفت
در نشست خبری ستاد مرکزی هماهنگی سفر اعلام شد
تدوین طرحی برای مدیریت سفر در طول سال
هتلها بدون مسافر ماندند
پای غیرمجازها روی گلوی هتلداری
موزۀ اسباببازی بازگشایی شد
اسباببازیها قصه میگویند
لغو پروازهای فرودگاه مهرآباد و چند شهر دیگر
لغوشدن پروازهای فرودگاه امام (ره) تا روز دوشنبه
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید