پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دست‌ها می‌بینند

گفت‌وگوی «پیام ما» با «مریم رشغی»، بریل‌آرتیست، به مناسبت روز جهانی عصای سفید

دست‌ها می‌بینند

مثل نقاش دوره‌گردم بچه‌های نابینای اهواز را پیدا می‌کنم و به آنان آموزش می‌دهم





دست‌ها می‌بینند

۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۸:۴۶

اگر برای لحظه‌ای چشمانتان را ببندید و سعی کنید رنگ آسمان و کوه‌ها و جزئی‌ترین اشیا دورتان را به یاد بیاورید، کار سختی نخواهد بود. اما لحظه‌ای فکر کنید که هیچگاه آسمان و کوه‌ها را ندیده‌اید و تفاوت رنگ‌ها برایتان به تفاوت در اسامی خلاصه می‌شود. حالا تصور کنید افرادی هستند که قلم به دست می‌گیرند و تصویری را خلق می‌کنند که ظاهرا هیچ‌گاه تا به حال آن را ندیده‌اند، اما آن را درک کرده‌اند. همیشه «دیدن» لازمهٔ خلق یک اثر هنری نبوده و در طول تاریخ، افرادی در سراسر جهان با وجود نابینایی یا کم‌بینایی، توانسته‌اند از هنر نقاشی لذت ببرند. «نیلوفرهای آبی» و «گل رز دریایی» نمونه آثاری از «کلود مونه»، یکی از نقاشان بزرگ تاریخ، تأییدی هستند بر این موضوع. در ایران نیز هنرمندان نابینا قلم به دست می‌گیرند و با دست‌هایشان می‌بینند. افرادی هم هستند که دست از تلاش برای این گروه برنمی‌دارند و نمونه‌اش «مریم رشغی» است. بریل آرتیستی که به شاگردانش می‌گوید «چه چیزی را می‌خواهی ببینی تا به تو نشان دهم.»

حدود دوازده سال پیش یک روز راننده اتوبوس مسیر یزد به اصفهان دست پسر نابینای جوانی را بااحترام می‌گیرد و می‌گوید که جای شما پشت سر من است تا حواسم به شما باشد. کمی قبل از حرکت، خانمی که بلیت به‌سمت اصفهان پیدا نکرده بود، با اصرار خواست سوار اتوبوس پرازدحام شود. راننده با رفتاری که گویی کاملاً عوض شده است، به فرد نابینا می‌گوید «تو نمی‌بینی و فرقی ندارد کجای اتوبوس بنشینی» و او را به انتهای اتوبوس هدایت می‌کند. «مریم رشغی»، دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی دانشگاه یزد که در آن اتوبوس بوده است و می‌خواسته از یزد به اصفهان و از اصفهان به محل زندگی‌اش یعنی اهواز برگردد، همانجا و مستأصل از دیدن این صحنه به استادش زنگ می‌زند و می‌گوید: «من موضوع پایان‌نامه‌ام را انتخاب کرده‌ام؛ نقاشی برای افراد نابینا.»
این، شروع شکل‌گیری چنین ایده‌ای برای مریم است. او متولد سال ۱۳۶۲ و دارای فوق‌لیسانس رشتهٔ نقاشی است که تصمیم گرفت روزی هنر را به زندگی افرادی وارد کند که زندگی‌ را با چشمان بسته می‌بینند. مریم در کنار نمایشگاه‌های عکس و نقاشی که تابه‌حال برگزار کرده، سه نمایشگاه تخصصی برای نابینایان داشته است.
مریم رشغی به «پیام ما» می‌گوید که پس از آن ماجرا و بازگشت به اهواز به آموزش‌وپرورش کودکان استثنایی رفته است تا راهی پیدا کند برای اینکه این بچه‌ها بتوانند دنیای ما را ببینند: «آنجا خانمی به من گفت که این بچه‌ها لوح و قلمی دارند که به‌وسیلهٔ آن می‌توانند بنویسند. لوح و قلم را امانت گرفتم و زمانی که به خانه بازگشتم شروع به کار کردم.»

مریم می‌گوید که آرزو و هدفش این است که نه‌تنها فقط بچه‌های نابینا، بلکه سایر گروه‌ها هم بتوانند با دنیای هنر ارتباط برقرار کنند و این موضوع جهانی شود

«درخت شما چه شکلی است؟»
مریم می‌گوید که تنها «بریل‌آرتیست» ایران و مبدع آموزش نقاشی به نابینایان است: «برای آموزش نقاشی دو فعالیت متفاوت از هم انجام می‌دهم. یک فعالیتم این است که به هر فرد نابینایی که علاقه به نقاشی کشیدن دارد، آموزش می‌دهم. برای مثال می‌گوید که دوست دارم یک درخت ببینم. نقاشی یک درخت را بریل می‌کنم تا آن را لمس کند و درخت ما را ببیند. بعد به او می‌گویم حالا درخت شما چه شکلی است تا آن را نقاشی کند.»
فعالیت دیگر او، آموزش به افراد بینا است، اما این آموزش یک شرط دارد: «به آنها نیز رایگان آموزش می‌دهم، اما با این شرط که حتماً از هنرشان برای حمایت از افراد نابینا استفاده کنند. شرط دیگر این است که هنرجوها خروجی این کلاس را بریل کنند و برای یک کودک نابینا با هزینهٔ خودشان ارسال کنند تا آنها هم بتوانند چیزی که این هنرجوها نقاشی کرده‌اند را ببینند و لمس کنند.» مریم می‌گوید که برای انتخاب این افراد سختگیری دارد و برای مثال از کلاسی که ۲۰ نفر ثبت‌نام کرده بودند، تنها دو نفر خروجی داشته است.
هدف مریم برای آموزش بریل‌آرتیست دیگری مانند خودش، موفق بوده است. «ثوما» یکی از هنرجویان او است که برای تدریس زبان انگلیسی به شاگردان نابینایش سراغ مریم رفته. مریم دربارهٔ او می‌گوید که خروجی کار اولش بسیار تمیز بود که بعداً آن را برای یک دختر نابینا در شیراز فرستاد.
او دربارهٔ اینکه افراد نابینا و کم‌بینا چطور با جهان هنر ارتباط برقرار می‌کنند، توضیح می‌دهد: «تلاش کرده‌ام در محیط اطراف خودم برای این موضوع فرهنگ‌سازی کنم. به آنان می‌گویم اگر شما نمی‌بینید، من آن را به شما نشان می‌دهم و بعد چیزی را که در ذهن خودتان است، به من نشان دهید. بعضی از آنان با صدا کار می‌کنند؛ چرا که صدا، ذهنیت‌شان را می‌سازد.»

یکی از فعالیت‌های مریم رشغی آموزش به کودکان نابینای علاقه‌مند به نقاشی است. کار دیگری که او انجام می‌دهد، آموزش به افراد بینا به‌صورت رایگان با شرط حمایت از افراد نابینا است

اما در این مسیر آموزش، واکنش والدین هنرجوها نیز متفاوت بوده است: «در اهواز مثل یک نقاش دوره‌گردی هستم که بچه‌های نابینا را پیدا می‌کنم و می‌خواهم به آنان آموزش دهم. با وجود رایگان بودن، گاهی قبول می‌کنند، گاهی نه. در واقع واکنش والدین بچه‌ها در اهواز با تجربهٔ آموزشی که در اصفهان داشته‌ام متفاوت است. در اصفهان حمایت بیشتری دیده‌ام، اما در اهواز انگار بعضی از پدر و مادرها تصور کرده‌اند باید فرزند نابینای آنها گوشهٔ خانه بماند. به‌طور کلی در اصفهان استقبال بیشتری از این موضوع دیده‌ام.»
اما مریم حتی در اهواز شاهد تجربه‌ٔ متفاوتی بوده است. «آنیل» یکی از شاگردان مریم، زمانی که اولین نقاشی‌اش از یک زرافه را کشید، مادرش گفت که هیچ‌وقت باور نمی‌کرده دخترش روزی بتواند نقاشی بکشد.
وارد کردن آدم‌های بینا به میدان
«مردم»، نام یکی از نمایشگاه‌هایی است که مریم برای افراد نابینا برگزار کرده؛ البته با یک ویژگی متفاوت، آن‌هم اینکه افراد بینا را به چالش بکشد و برتری‌های افراد نابینا یا کم‌بینا را به دیگران نشان دهد: «حدود ۲۰ نقاشی از آثار مشهور جهان که بچه‌ها علاقه‌مند بودند آنها را ببینند، بریل کردم و روز عصای سفید که افتتاحیهٔ نمایشگاه بود یک پرفورمنس هم راه انداختم. چشم‌بندهایی طراحی کردم که افراد بینا هم همرنگ جماعت نابینا شوند.»
مریم توضیح می‌دهد که افراد نابینا به‌راحتی از خیابان رد شدند و از پله‌های گالری پایین آمدند. اما افراد بینا با چشم‌بندهایشان حتی پله‌ها را با تردید و ترس بالا آمدند: «یکی از افراد حاضر می‌گفت با اینکه می‌داند طرح روبه‌رویش چه اثری است، حتی نمی‌تواند از قوهٔ تخیلش استفاده و آن را لمس کند. اما یک پسربچهٔ هفت‌ساله‌ٔ نابینا توانست نه‌تنها اثر «چهار اسب» بلکه چشم هر کدام از اسب‌ها را تشخیص دهد.»
جهان نقاشی برای همه
با وجود فعالیت‌هایی که مریم انجام داده، اما تا‌به‌حال نه از سوی بهزیستی و نه ارشاد حمایت نشده است. خودش می‌گوید که نه‌فقط حمایتی نبوده که گاهی هم سنگ‌اندازی در مسیر فعالیت‌هایش وجود داشته و طی این دوازده سال تمامی کارها را با هزینهٔ شخصی خودش انجام داده است.
تجربهٔ او از برپایی نمایشگاه در جهان هم فقط به یک نمایشگاه فیزیکال در فرانسه خلاصه می‌شود. اما ان.اف.تی(NFT) جایی بود که مریم بتواند آثارش را در آنجا به نمایش بگذارد. به گفتهٔ خودش در ان.اف.تی به‌عنوان فضایی که افراد مختلف از جمله هنرمندان می‌توانند دارایی‌ها و آثار خود را به‌صورت دیجیتال عرضه کنند، نام او به‌عنوان اولین بریل‌آرتیست در این فضا ثبت شده است.
مریم همچنین از طریق این هنر با افرادی آشنا شده است که در زمینه‌های دیگر فعالیت می‌کنند. مریم رشغی می‌گوید که گروهی را به نام «وی» (we به‌معنای «ما») تأسیس کرده است: «این گروه شامل افراد اوتیسم، نابینا، ناشنوا، سندرم داون، کم‌توان ذهنی و بچه‌های بدسرپرست می‌شود. در اولین کارگاهی که در اصفهان برگزار کردیم با ترکیب دو گروه اوتیسم و نابینا بود.» دومین کارگاهی که برگزار کرده، مهرماه امسال در شهر نجف‌آباد و با موضوع فضا و انسان بوده است.
مریم می‌گوید که آرزو و هدفش این است که نه‌تنها فقط بچه‌های نابینا، بلکه سایر گروه‌ها هم بتوانند با دنیای هنر ارتباط برقرار کنند و این موضوع جهانی شود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *