پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سوژه زبان ندارد

بررسی اصول اخلاق حرفه‌ای عکاسی از حیوانات در گفت‌وگو با «پوریا سرداری»، کارشناس حیات وحش

سوژه زبان ندارد

برخی عکاسان برای گرفتن عکس‌های بهتر از طعمه استفاده می‌کنند، اما این کار می‌تواند به حیوانات آسیب بزند





سوژه زبان ندارد

۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۰:۴۱

تصاویر حیات‌وحش در شبکه‌های اجتماعی معمولاً دست‌به‌دست می‌چرخد، تصویر عقابی در حال گرفتن طعمه، سنجابی با گلی در دست‌، روباهی که روی کاناپه نشسته یا پلنگی که دم‌دمای غروب آفتاب رو به افق دارد. آیا عکاسی حیات‌وحش پروتکل اخلاقی خاصی دارد؟ عکاسان حیات‌وحش چطور با تصاویری که می‌گیرند،‌ مخاطبان را به اشتباه می‌اندازند؟ چه ترفندهایی وجود دارد و آیا باید از این ترفندها بهره گرفت؟ در گفت‌وگو با «پوریا سرداری»، کارشناس حیات‌وحش که عکاسی از حیات‌وحش را هم به شکل حرفه‌ای دنبال می‌کند‌، این پرسش‌ها را در میان گذاشتیم.

 عکاسی از حیات‌وحش چه تفاوتی با سایر اقسام عکاسی دارد؟

عکاسی از حیات‌وحش یکی از ژانرهای عکاسی از طبیعت است که دشواری‌های زیادی دارد؛ در این ژانر به تجهیزات گران‌قیمت، صبر و حوصلهٔ زیاد نیاز است. ضمن آنکه مانند سایرعکاسی‌ها درآمد چندانی هم نصیب عکاس نمی‌شود‌، در مقایسه با سایر ژانر‌های عکاسی مانند عکاسی خبری، پرتره یا مجالس که فضای شغلی بیشتری در اختیار دارند، بازار کار عکاسی حیات‌وحش گسترده نیست و یک بازار اختصاصی دارد. مجموع این عوامل سبب شده است تعداد محدودی علاقه‌مند در پی عکاسی حیات‌وحش باشند و همچنین در جمع علاقه‌مندان نیز عکاس حیات‌وحش تمام‌وقت تعدادشان بسیار کمتر است.

 

آیا عکاسی از حیات‌وحش باید حتماً در زیستگاه‌های طبیعی انجام شود؟

این شیوه از عکاسی هم می‌تواند در محیط طبیعی انجام شود و هم در پارک‌های شهری‌، فضاهای نیمه‌شهری یا حاشیهٔ شهرها. درواقع، عکاسی از هر جانوری که جزو حیات‌وحش باشد در شرایط اسارت، نیمه‌اسارت یا طبیعی در این ژانر قرار می‌گیرد. به‌علاوه عکاسی از گیاهان وحشی هم می‌تواند جزو این دسته قلمداد شود، ‌هرچند که معمولاً عکاسی حیات‌وحش را با عکاسی از حیوانات بزرگ‌جثه یا پرندگان که معمولاً با لنزهای تله و از فاصلهٔ زیاد انجام می‌شود،‌ می‌شناسیم.

 

شما بارها به بحث‌های اخلاقی در عکاسی حیات‌وحش اشاره کرده‌اید‌، این بحث‌ها شامل چه مواردی می‌شود؟

در عکاسی از حیات‌وحش سوژه موجود زندهٔ دیگری است که زبان ندارد که با ما حرف بزند و همین موضوع ما را مجبور می‌کند نکات اخلاقی مهمی ‌را رعایت کنیم. در اینجا به برخی از مهمترین مسائل اخلاقی در این زمینه اشاره می‌کنم:

۱) جلوگیری از ایجاد اختلال در طبیعت : عکاسان باید از برهم زدن زیست‌بوم‌های طبیعی یا ترساندن و استرس وارد کردن به حیوانات خودداری کنند. برای مثال، نباید به حیوانات بیش از حد نزدیک شوند به‌طوری‌که آنها را مضطرب یا تهدید کنند.

 ۲) استفاده نکردن از طعمه: برخی عکاسان ممکن است از طعمه برای جذب حیوانات به‌منظور گرفتن عکس‌های بهتر استفاده کنند، اما این کار می‌تواند الگوهای رفتاری حیوانات را تغییر دهد و به آنها آسیب برساند.

۳) رعایت فاصلهٔ ایمن: حفظ فاصله‌ای ایمن و مناسب از حیات‌وحش، به‌ویژه زمانی که آنها در حال تغذیه، استراحت یا مراقبت از فرزندان خود هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

۴) استفاده از فلش: استفاده از فلش می‌تواند برای برخی حیوانات مزاحمت ایجاد کند و حتی می‌تواند به چشم آنها آسیب برساند. بنابراین، بسیاری از پارک‌های ملی و مناطق حفاظت‌شده در دنیا استفاده از فلش را منع می‌کنند.

۵) اشتراک‌گذاری مکان‌های حساس: عکاسان نباید به‌طور دقیق مکان‌هایی را که در آنجا از حیات‌وحش عکاسی کرده‌اند، به اشتراک بگذارند. این کار می‌تواند به حضور بیش از حد عکاسان در مناطق حساس در طبیعت منجر شود.

۶) صداقت در نمایش واقعیت: عکاسان باید از تغییر یا دستکاری تصاویر به شیوه‌ای که واقعیت را تحریف کند، خودداری کنند و با مخاطب عکس شفاف باشند و عنوان کنند عکس تحت چه شرایطی گرفته شده است.

 

وقتی از صداقت در شرایط گرفتن عکس صحبت می‌کنید،‌ منظور شما چه شرایطی است؟

به‌عنوان مثال ما از گونه‌ای درحال اسارت عکس می‌گیریم و عنوان می‌کنیم که تصویر در شرایط طبیعی گرفته شده است؛ این موردی است که بارها در ایران اتفاق افتاده. مثال دیگر به قوش‌بازان یا بازپروی پرندگان شکاری برمی‌گردد که از پرندهٔ شکاری در حالت خاص عکس گرفته و عنوان کرده‌اند عکس در وضعیت طبیعی گرفته شده، درحالی‌که فرم پرها و… نشان می‌دهد گونه در اسارت است. مورد جالب دیگر به عکاسی از تاکسیدرمی ‌یا مجسمه است که آنها را به‌عنوان گونهٔ طبیعی جا زده‌اند. عکاس در این حالت ساعات خاصی از شبانه‌‌روز یعنی حوالی غروب را انتخاب می‌کند با تکنیک backlit از تاکسیدرمی ‌عکس می‌گیرد و بعد به مخاطب القا می‌کند که مثلاً از پلنگ در طبیعت عکاسی کرده است.

جامعهٔ عکاسان حیات‌وحش کانادا و آمریکا گروه‌های متفاوتی در شبکه‌های اجتماعی دارند. بااین‌حال رویه در تمام این گروه‌ها این است که موقعیت ثبت گونه را مشخص نمی‌کنند؛ زیرا این کار اخلاقی نیست

عکس دوربین‌ تله‌ای هم در مواردی به‌عنوان دستاورد عکاسی حیات‌وحش با دوربین عکاسی حرفه‌ای جعل شده است. گاهی هم عکاس دوربین حرفه‌ای را در منطقه‌ای می‌گذارد که مانند دوربین تله‌ای کار می‌کند و بعد ادعا می‌کند که عکس را خودش گرفته درحالی‌که مشخص است عکس با لنز واید گرفته شده است و عکاس اگر پشت دوربین باشد، باید بسیار نزدیک به سوژه باشد که امکانپذیر نیست. هرچند این تکنیک عکاسی بسیار معمول است و آثار زیبایی را خلق می‌کند، اما عکاس باید صادقانه بگوید چطور عکس را گرفته است.

 

این روزها انتقاداتی هم دربارهٔ شیوهٔ نزدیک شدن به سوژه مطرح می‌شود،‌ آیا پروتکلی در این زمینه وجود دارد؟

یکی از نکات مهم اخلاقی در عکاسی از حیات‌وحش به نحوهٔ نزدیک شدن به سوژه برمی‌گردد. در این ژانر از عکاسی، یکی از چالشی‌‌ترین مقوله‌ها این است که چطور به سوژه نزدیک شویم و عکس بگیریم. یکی از متدوال‌ترین روش‌ها استتار کردن و نشستن در کومه است. عکاس حیات‌وحش باید رفتارشناسی گونه را بداند و چادر یا کومه را جای مناسب بگذارد تا با نزدیک شدن به گونه استرس به او ندهد. دشواری این مسائل باعث شده است بی‌اخلاقی زیادی در این حوزه صورت بگیرد که در ایران هم آن را شاهدیم. مثلاً برخی عکاسان طعمه برای گونه می‌گذارند تا بتوانند حیوان را نزدیک کنند یا عکاس روی آبشخور را می‌پوشاند تا بتواند سوژه را جایی که آبشخور خودش درست کرده بیاورد. در این شرایط هم عکاس به مخاطب در مورد نحوهٔ عکاسی دروغ گفته و هم رفتار حیوان را تغییر داده است.

 

آنچه از آن صحبت می‌کنید، آیا در کشورهای دیگر هم رواج ندارد یا در گذشته جزو تکنیک‌های عکاسی و فیلمبرداری نبوده؟

دو تا سه دههٔ قبل در مستندهای حیات‌وحش این کار را انجام می‌دادند‌،‌ برای مثال در انگلیس و سایر کشور‌های اروپایی برای نزدیک شدن به روباه‌ها، گرگ‌ها، خرس‌ها و یا پرندگان شکاری این کار انجام شده است و در بعضی جاها همچنان انجام می‌شود که به طعمه‌گذاری استراتژیک معروف است. حتی امروز هم برخی دربارهٔ پرندگان این کار را انجام می‌دهند. درنهایت به‌عنوان متخصص و عکاس حیات‌وحش باید بگویم این رویه اخلاقی نیست و امروزه هم در بسیاری از کشورها مانند کانادا یا آمریکا ممنوع و غیرقانونی است.

 

آیا عکاس حیات‌وحش مجاز است موقعیت مکانی محلی را که عکاسی کرده، مطرح کند؟ و عنوان نکردن این موضوع همان رقابت ناسالم نیست؟

 جامعهٔ عکاسان حیات‌وحش کانادا و آمریکا گروه‌های متفاوتی در شبکه‌های اجتماعی دارند. بااین‌حال رویه در تمام این گروه‌ها این است که موقعیت ثبت گونه را مشخص نمی‌کنند؛ زیرا این کار اخلاقی نیست. این موضوع چند دلیل دارد، اول اینکه عکاس حیات‌وحش باید خودش سوژه را پیدا کند، این قسمتی از هیجان عکاسی از حیات‌وحش است.‌ دوم اینکه با لو دادن محل سوژه امکان شکار یا قاچاق حیات‌وحش ممکن است بالا ‌رود و سومین دلیل هم به امنیت زیستگاه به‌لحاظ تردد افراد برمی‌گردد، زیرا با حضور عکاسان مختلف زندگی حیات‌وحش دچار اختلال می‌شود. در ایران البته شاهدیم که بحث رقابت‌های ناسالم گاهی باعث می‌شود محل سوژه را لو ندهند و از طرف دیگر هم برخی عکاسان در این باره اطلاع‌رسانی گسترده دارند که هر دو رویه نادرست است. 

 

تصاویری از حیات‌وحش می‌بینیم که مخاطبان زیادی دارند؛ مثلاً سنجابی که گلی را بو می‌کند یا قورباغه‌ای که با موشی دوست است. آیا این عکس‌ها طبیعی هستند؟

این دسته عکس‌ها جزو سبک عکس‌های فانتزی از حیات‌وحش یا حیوانات قرار می‌گیرند. در این شرایط عکاس گلی که در محیط طبیعی سنجاب نیست را وارد زیستگاه می‌‌کند و چنین تصاویری ثبت می‌شود. من به‌عنوان عکاس و متخصص حیات‌وحش چنین رویه‌ای را درست نمی‌دانم، چون این عکس‌ها واقعی یا طبیعی نیستند. حتی در مواردی شاهدیم که اشیایی مانند مبل و… در طبیعت می‌گذارند. مثلاً در یک مورد مجموعه‌ای از لوازم اتاق خواب برده شده و زمانی که روباه روی مبل نشسته،‌ عکاس عکس را گرفته است. در ایران برخی عکاسان که عکاس حیات‌وحش نیستند اما دوست دارند از سوژه‌های جانوری عکس بگیرند، چنین کارهایی را انجام داده‌اند؛ البته این سوژه‌ها بیشتر حیوانات اهلی بودند.

 

یکی از پرسش‌ها به گونهٔ در معرض خطر انقراض مربوط می‌شود. به‌هرحال باید از این گونه‌ها عکس گرفت. شما با این گزاره موافق نیستید؟

مشکلی در عکاسی از گونه‌های در معرض خطر انقراض وجود ندارد. اما باید عکاس عنوان کند که مثلاً از یک یوز در اسارت عکاسی کرده است،‌ نه اینکه آن را به‌عنوان عکاسی در طبیعت جا بزند. همچنین موارد اخلاقی ذکرشده در مورد گونه‌های در خطر انقراض بیشتر اهمیت دارد و حتماً باید رعایت شود. به‌عنوان مثال، فاش نکردن محل ثبت گونهٔ در خطر انقراض و نزدیک نشدن به آنها به‌خصوص در فصل جفت‌یابی و یا تولید مثل.

 

یکی از موضوعات در عکاسی،‌ به ادیت عکس برمی‌گردد. آیا اشکالی در این کار وجود دارد؟

خیر، گاهی برای بهتر شدن عکس نیاز به ادیت عکس است، مخصوصاً نور و رنگ عکس. اگر عکس ادیت شده‌ است، باید عکاس این را عنوان کند. برخی عکاسان ترجیحشان ادیت زیاد است که گاهی باعث خارج شدن عکس از جلوهٔ واقعی خودش می‌شود. مواردی هم داریم که عکاسان شروع به فتوشاپ کردن عکس می‌کنند. مثلاً تصویر یک پلنگ را کنار هم می‌گذارند و عنوان می‌کنند که از دو پلنگ عکس گرفته‌اند‌.

 

آنچه گفتید دربارهٔ همهٔ گونه‌های حیات‌وحش صدق می‌کند؟

مشکلی در عکاسی از گونه‌های در معرض خطر انقراض وجود ندارد. اما باید عکاس عنوان کند که مثلاً از یک یوز در اسارت عکاسی کرده است،‌ نه اینکه آن را به‌عنوان عکاسی در طبیعت جا بزند

خیر. برای خزندگان، دوزیستان، بندپایان و حشرات عکاسی به‌شکل دیگری است، اما نکات اخلاقی همچنان پابرجا است. ازآنجاکه اغلب گونه‌های متعلق به این گروه از جانوران کوچک هستند، باید از لنز ماکرو استفاده کرد. گاهی شاهدیم که عکاس گونه را برای عکاسی به خانه می‌برد، استدلالش هم این است که پس از گرفتن عکس، اقدام به رهاسازی می‌کند. در همین فرآیند است که گاهی گونه بیمار یا تلف می‌شود یا در محل اشتباهی رهاسازی می‌شود. گاهی هم عکاس این کار را در فصل تولیدمثل انجام می‌دهد و فرصت گونه برای جفت‌گیری را از بین می‌برد.

 

آیا در زمینهٔ عکاسی از خزندگان یا دوزیستان پروتکل خاصی داریم؟

یکی از حساسیت‌ها دربارهٔ عکاسی از این گونه‌ها استفاده از فلش است، گرچه گاهی اوقات عکاس ناچار به استفاده از فلش است، اما نمی‌توان مدت طولانی این کار را انجام داد. به‌عنوان مثال مورد بوده که سه ساعت تمام عکاس از خزنده یا دوزیست با فلش عکس گرفته است. اما گاهی هم عکاس ناچار است خزنده یا دوزیست را به محیط کنترل‌شده‌تر در طبیعت منتقل کند. در همین راستا است که مثلاً استیج برای گونه درست می‌کنند، زیرا گونه زیر سنگ یا درون آب است و امکان عکاسی در آن محیط وجود ندارد. در مورد دوزیستان گفته می‌شود در این حالت باید ظرف آبی وجود داشته باشد که از زیستگاه گونه پر شده است و هر دو تا سه دقیقه یکبار گونه داخل آب گذاشته شود که کم‌آب نشود. عکاس باید با کمترین زمان ممکن مثلاً نهایت ۱۰ دقیقه عکس را بگیرد و سوژه را به همان جایی که گرفته است، رها کند.

 

در آمریکا و کانادا آیا قوانین خاصی در زمینهٔ عکاسی از حیات‌وحش تدوین شده است؟

در این دو کشور انجام هر کاری که به حیات‌وحش آسیب بزند و یا هر گونه غذادهی حتی برای عکاسی ممنوع است. چنانچه کسانی این قوانین را رعایت نکنند، جریمه می‌شوند و در مواردی زندان هم وجود دارد. البته ایالت به ایالت قوانین اندکی دچار تغییر است، ولی درنهایت در همهٔ آنها به‌شکلی هستند که زندگی حیات‌وحش دچار اختلال نشود. در کانادا حتی دست زدن به حیات‌وحش غیرقانونی است و چنانچه عکس مشکوک باشد، امکان پیگیری آن وجود دارد.

 

ممکن است عکاسان بگویند آنچه انجام می‌دهند به تحقیقات علمی‌و دانش زیست‌شناسی کمک می‌کند. این استدلال پذیرفته است؟

برای رشد زیست‌شناسی و علم ممکن است ما ناچار به کشتن چند فرد از یک گونه باشیم، ولی همهٔ اینها در قالب پروژه‌های تحقیقاتی و تحت‌نظر کدهای اخلاقی و کمیتهٔ اخلاق زیستی انجام می‌شود. اینکه یک عکاس چهار ساعت از یک گونه با فلش عکاسی کند و توجهیش کمک به علم باشد، پذیرفته نیست. مگر آنکه پشت این عکاسی مؤسسهٔ تحقیقاتی و کمیتهٔ اخلاق زیستی باشد و عکاس روش‌های کمتر تهاجمی‌تر را بررسی کرده باشد. به‌عنوان مثال چندی پیش پروژه‌ای را برای تهیهٔ یک کاتالوگ از یک قورباغه در معرض خطر انقراض و یک گونهٔ دیگر در مراحل مختلف از لاروی تا بزرگسالی انجام دادم تا برای پژوهشگرانی که وارد عرصه می‌شوند، شناسایی راحت‌تر باشد. این پروژه توسط وزارتخانهٔ محیط‌زیست کانادا به من داده شد و برای عکاسی ناچار بودم قورباغه‌ها را از آب بیرون بیاورم و در روند زندگی‌شان مداخله ایجاد کنم، حتی طی پروژه دو لارو تلف شدند، ولی ما این احتمال را می‌دادیم و کمیتهٔ اخلاق زیستی آن را تایید کرده بود.

 

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر