پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دشت «لار» گرفتار سازه‌های سیمانی

نگاهی به تغییر کاربری‌ها و ساختمان‌سازی در پارک ملی لار به بهانه سربرآوردن یک ساختمان سه‌طبقه

دشت «لار» گرفتار سازه‌های سیمانی

عباس محمدی: آلودگی آب رودخانه لار به عنوان تنها منبع پاکیزه آب تهران اتفاقی جدی است که سلامت میلیون‌ها نفر را در تهران تهدید می‌کند





دشت «لار» گرفتار سازه‌های سیمانی

۱۸ تیر ۱۴۰۲، ۲۲:۱۸

یک ساختمان سیمانی سه‌طبقه، شبیه بنایی نیمه‌کاره، تصویر آسمان دشت لار را مخدوش کرده است. این دشت در نزدیکی تهران در رده پارک‌های ملی است و همین عنوان یعنی چنین ساختمانی نباید در این منطقه حفاظت‌شده ساخته شود. پارک‌های ملی از نظر آیین‌نامه‌های محیط زیستی دارای بالاترین سطح حفاظتی‌اند اما در دشت لار به جز این سازه که چند روزی است تصویرش دست به دست می‌شود، تغییر کاربری‌های دیگری در حال وقوع است؛ چنان که چادرهای عشایر یکی‌یکی جای خود را به کلبه و سازه‌های ثابت می‌دهند. با این همه، پیگیری‌ها از اداره کل محیط زیست استان تهران بی‌نتیجه است و در یک جمله خلاصه می‌شود: «در حال بررسی هستیم.»

۶۶ سال پیش، سازمان شکاربانی و نظارت بر صید رودخانه‌های «لار» و «هراز» را حفاظت‌شده اعلام کرد و در سال ۱۳۵۴ وسعت ۷۳ هزار و ۵۰۰ هکتاری این ناحیه به پارک ملی ارتقا یافت. بعدها در سال ۱۳۷۰ بار دیگر به منطقه حفاظت‌شده تقلیل پیدا کرد و در نهایت در سال ۱۳۸۰ محدوده‌ای با وسعت ۳۵ هزار و ۷۶۵ هکتار در فاصله ۷۰ کیلومتری شمال شرق استان تهران به پارک ملی لار و باقی به شکارممنوع تبدیل شد. اما این روند دست تهدید را از دشت لار کوتاه نکرد. اکنون چرای بیش از حد دام و خارج از توان مراتع، تغییر کاربری و ساخت‌وسازهای گاه و بی‌گاه، شکار غیرمجاز و گردشگری غیرمسئولانه از مشکلات اساسی این پارک ملی است.
این ساختمان چطور در دشت سبز شد؟
«بعد از ساخت و سازهای متعدد سنگی و سیمانی که کم‌کم جایگزین چادرهای عشایر می‌شدند این‌بار چشممان به سازه بتنی سه‌طبقه در منطقه به اصطلاح حفاظت‌شده لار هم روشن شد.» مجید قیدی‌نژاد، کوهنورد و عضو گروه نجات کوهستان این نوشته را به تصویر سازه نیمه‌کاره‌ای ضمیمه کرده است که سقفی شیروانی دارد و کج و سست و غیرقابل استفاده به‌نظر می‌رسد و دشت لار در زمینه آن است. «چگونه این حجم میلگرد و بتن از محیط‌بانی‌ها عبور کرده و ساختمان تا اینجا پیشرفت داشته؟» قیدی‌نژاد در نوشته خود، دغدغه‌های دیگر فعالان محیط زیست را بازگو کرده، به چرای سالانه صدها هزار دام در منطقه اشاره کرده و از تبدیل چادرهای عشایری به ساختمان و البته تردد آزادانه ماشین‌ها و موتورسواران در پارک ملی گفته است. با این روند چه فرجامی در انتظار دشت لار است؟

عمادی: تا آنجا که می‌دانم، محیط زیست علیه مالک حکم گرفت، دادستانی حکم تخریب داد و حتی دستور بردن مصالح و نخاله‌های باقی مانده هم داده شد

«محمد حسینی عمادی»، کارشناس تنوع‌زیستی و زیستگاه‌ها به «پیام ما» می‌گوید: «در پارک ملی زمین‌هایی وجود دارد که مالک شخصی دارد اما اجازه تغییر کاربری ندارند. اگر مرتع یا باغ بوده، باید همانطور مرتع و باغ بماند. ساختمانی که حالا تصویرش منتشر شده هم یکی از همین مستثنیات است که سال پیش ساخته شد.»
به گفته او، این سازه در ابتدا کلبه بود و مالک آن ساخت‌وساز را با مجوز تعمیرات و مقاوم‌سازی همان کلبه قدیمی پیش برده است. «از آن نامه سوء‌استفاده کرده و رفته رفته با استفاده از همین کاغذ، مصالح لازم و کارگر را به داخل پارک ملی برده است. او به‌صورت غیرقانونی و بدون اطلاع محیط‌بان‌ها توانسته چنین بنای بزرگ و غیراستانداردی را بسازد و کلبه‌اش را گسترش دهد.» در نهایت محیط زیست استان تهران مطلع می‌شود و بنا می‌کند که جلوی کار را بگیرد اما سازه هنوز پابرجاست. عمادی می‌گوید: «تا آنجا که می‌دانم، محیط زیست علیه مالک حکم گرفت، دادستانی حکم تخریب داد و حتی دستور بردن مصالح و نخاله‌های باقی مانده هم داده شد. پارسال بخشی از آن را تخریب کردند.» اما اینطور که از شواهد پیداست کار به اجرای کامل حکم نرسیده و بنا همچنان سر جایش باقی است.
مالک یکی از افراد بانفوذ هراز است
ویلاسازی‌های غیرمجاز بر بلندای کوه‌ها، حریم رودها و مناطق حفاظت‌شده از چشم‌ها دور نمی‌ماند، به‌ویژه از چشم کوهنوردان. «عباس محمدی»، مدیر گروه دیده‌بان کوهستان آدرس ساختمان مشهور را می‌داند؛ دره فرعی سفیدآب یا به زبان محلی «اسپی‌او». او به «پیام ما» می‌گوید: «این ساختمان حدود ۲۰ سال پیش به‌صورت غیرقانونی ساخته شد و وقتی هنوز تکمیل نشده بود، صاحبش فوت کرده است. او یکی از افراد صاحب‌نفوذ هراز بود. بعد از فوت مالک، ساختمان فرونشست کرد و دیگر قابل استفاده نبود تا اینکه دوباره سال پیش به بهانه مقاوم‌سازی‌اش مصالح آوردند و کار به امروز رسید. البته بهتر این بود که محیط زیست از ابتدا اجازه چنین ساخت‌وسازی را نمی‌داد اما این سازمان قدرتی ندارد و محیط‌بانان هم، دستِ تنها حریف متخلفان نمی‌شوند.»

عباس محمدی: آلودگی آب رودخانه لار به عنوان تنها منبع پاکیزه آب تهران اتفاقی جدی است که سلامت میلیون‌ها نفر را در تهران تهدید می‌کند

از نگاه این فعال محیط زیست این ساختمان، نشانه‌ای از بی‌توجهی به قواعد حفاظت از محیط زیست است. «لار یکی از پارک‌های مهم نزدیک تهران است و علی‌القاعده انتظار می‌رود که نظارت و اعمال قانون در آن دقیق‌تر باشد اما همین سازه نشان می‌دهد که هیچ دولتی نتوانسته از میراث طبیعی کشور حفاظت کند. فردی به خود اجازه داده سال‌ها قانون‌شکنی کند و مقابلش سکوت کرده‌اند.»
«اکبر هاشمی»، کوهنوردی از اهالی دشت لار می‌گوید: «کسانی که به لار می‌آیند، نیمی‌شان عشایر و اقوامشان هستند و نیم دیگر گردشگر. بخش کوچکی از عشایر، حدود ۱۰ درصد، دام‌پرور هستند و باقی برای تفریح به سرزمین آبا و اجدادی می‌آیند. گردشگران هم اغلب غیرحرفه‌ای هستند که به دلیل رودخانه‌زدایی پایشان به منطقه باز شده و درصد بسیار کمتری از گردشگران حرفه‌ای هستند اما خیلی‌شان رفتار غیر محیط زیستی دارند، مثلاً با ماشین رودخانه‌نوردی می‌کنند.»
او سازه‌های اضافه شده به سرزمین پدری‌اش را خوب می‌شناسد و به «پیام ما» می‌گوید خانه-باغ‌ها و سازه‌های کامل مربوط به افراد ذی‌نفوذ منطقه‌اند. «در لار دو سازه ساختمانی داریم و دو حصار سیمانی. یکی از دیوارهای حصار مربوط به یکی از افراد مسئول در امور عشایری و یکی‌شان مربوط به خانه‌باغی قدیمی است. یکی دیگر از افراد بانفوذ هم سازه‌ای غیرعشایری یعنی خانه‌ای بتنی و یک‌طبقه ساخته.» به گفته او تا پیش از دهه ۷۰ در لار چهاردیواری‌هایی ساخته می‌شد که عشایر در فصل دامپروری رویش چادر می‌کشیدند و به‌عنوان خانه استفاده می‌کردند اما این سازه‌های بتن و بلوک را به‌کلی تخریب کردند. «الان بیشتر عشایر وقتی به منطقه می‌آیند چادر می‌زنند و مشکل دشت لار، سازه‌های غیرعشایری نیست.» این کوهنورد مشکل اصلی را در رودخانه‌زدایی می‌بیند و می‌گوید: «پل‌سازی روی چند رودخانه اصلی، مناطق بکر را دسترسی‌پذیر کرده است. در کنار این رودخانه‌زدایی، جاده‌سازی‌های منابع طبیعی برای عشایر و همچنین اجازه ورود با خودرو به پارک ملی به تخریب پارک ملی دامن زده است.»
*شهرک‌سازی به بهانه مقاوم‌سازی
عمادی، کارشناس محیط زیست می‌گوید در لار ساخت‌ساز‌های دیگری هم در حال انجام است. «در بعضی نقاط پارک ملی چادرهای عشایر در حال تبدیل به ساختمان و سازه‌های ثابت است.» او دربارهٔ تغییر کابری‌ها هشدار می‌دهد: «سازه‌های کوچک، پایه و بهانه‌ای برای تغییر کاربری‌های بیشتر و شهرک‌سازی است. مثل فاجعه‌ای که رفته‌رفته در لواسان رخ داد. روش کار هم این است، اول اجازه بازسازی و مقاوم‌سازی می‌گیرند. بعد دیوارکشی می‌کنند، داخل محوطه درخت می‌کارند و آخر ساختمان را بالا می‌برند. این اتفاق در پارک ملی لار هم در حال وقوع است.»
عباس محمدی، ابعاد دیگر این روند را می‌بیند: «آلودگی آب رودخانه لار به عنوان تنها منبع پاکیزه آب تهران اتفاقی جدی است که سلامت میلیون‌ها نفر را در تهران تهدید می‌کند. این آلودگی با حضور جمعیت‌های انسانی در حال وقوع است.» او از شکل دیگری از تغییر کاربری می‌گوید که به‌آرامی در حال انجام و تهدید‌کننده است: حضور سنگین دام‌داران در ماه‌های گرم سال.
محمدی در شرح این ماجرا می‌گوید: «سال‌های قبل از انقلاب، این منطقه چراگاه تعداد مشخصی دام بود که با ارتقای منطقه حق چرای آنها خریداری شد و از منطقه بیرون رفتند. اما عده‌ای بعد از انقلاب دوباره به منطقه برگشتند و تعدادشان چندین برابر شد.» او ساخت‌وساز گسترده در روستای ده‌ترکن سرخه‌حصار و شهرک زیتون را مثال می‌زند و حرف‌هایش را اینطور ادامه می‌دهد: «دامدارها به لار برگشتند و محیط زیست حریفشان نیست. این دشت حیاط خلوت بعضی افراد شده که شب‌ها با موتور برق به منطقه می‌آیند و در حریم و بستر رودخانه ده‌ها توالت ساخته‌اند که فاضلابش به رود می‌ریزد. فاضلاب و زباله به جای خود، مرتع زیر پای دام‌ها و حضور ماشین‌ها و موتورها و جمعیت‌های انسانی به‌شدت فرسوده شده است و بیم آن می‌رود که سازه‌های ثابت بیشتری برای ییلاق خود بسازند.»
او باز هم آدرس می‌دهد: از گردنه «خاتون بارگاه» وارد دشتی مسطح در دامنه کوه می‌شوید که گلوگاه پارک ملی لار از سمت رودبار قصران است. «در این دشت بی‌شمار توالت ساخته شده و حصارکشی کرده‌اند و جاهایی دیواره و سکو ساخته‌اند. حتی در چند نقطه باغ ساخته‌اند و جاده‌های بی‌شماری که محل رفت و آمد تفریحی موتورسواران و آفرود بازها و ماشین‌های معمولی بی‌شمار است. همه اینها خلاف قوانین ناظر بر پارک‌های ملی است و می‌تواند مقدمه ساخت‌وساز‌های بیشتر باشد.»
روند ۳۰ سالهٔ تغییر کاربری
تابستان 1400 در نشریه «سنجش از دور و GIS ایران» مقاله‌ای منتشر شد که به روند تغییرات کاربری در پارک ملی لار در طول زمان می‌پرداخت. این مقاله پژوهشی با عنوان «ارزیابی و تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی در مناطق تحت حفاظت (مطالعه موردی: پارک ملی لار)» به بی‌توجهی به محدودیت‌های محیط زیستی و تاثیر آن در سیمای محیط پرداخته است و با ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی این پارک ملی از طریق تصاویر ماهواره‌ای سال‌های ۱۹۸۹، ۱۹۹۹، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۹ به این نتیجه رسیده که کاربری مراتع کم‌تراکم در سال 2019، در مقایسه با سال 1989، با روند افزایشی همراه بوده است. در سال‌های مورد مطالعه، مراتع پرتراکم بیشترین روند تغییرات را به صورت کاهشی داشته‌اند و مراتع کم‌تراکم نیز، به دلیل تعدد بالای عشایر (تخریب پوشش گیاهی بر اثر چرای بیش از حد و بی‌موقع دام)، روند افزایشی داشته‌اند. علاوه براین، در این منطقه، به دلیل نبود سکونتگاه‌های دائمی و محدودیت‌های قانونی، کاربری اراضی زراعی و باغی نیز با روند کاهشی مواجه بوده است.
بر اساس این مطالعه با توجه به اینکه حیات جانوری و غیرجانوری در منطقه و بقای خاک در مقابل روند فرسایش به پوشش گیاهی وابسته است، روند رو به کاهش پوشش گیاهی و افزایش تخریب و فرسایش خاک می‌تواند هشداری برای توجه بیشتر به شرایط زیستی در این منطقه باشد.
مستثنیات، دام، مرتع
محیط زیست جوابگوی پیگیری‌ها نیست. آخرین اظهار نظر درباره میزان مستثنیات پارک ملی لار مربوط به اسفند ۱۴۰۰ است که «فرهاد زندی»، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران از وجود حدود ۶۷۰ هکتار مستثنیات در این منطقه گفته بود. به گفته او تعداد واحد دامی مجاز به تعلیف در این منطقه حدود ۸۳ هزار راس دام در نظر گرفته شده در حالی که چرای بیش از حد دام‌ها در این منطقه به یکی از عوامل بحران‌زا تبدیل شده است. اینکه دقیقاً شمار دام‌ها چقدر فراتر از توان منطقه است، معلوم نیست.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





نظر کاربران

رضایی

رود لار چه ربطی به تهران داره. ای رود جزو خاک آمل هست و فقط تهران داره ازش استفاده میکنه همین و بس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *