پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «دایه دایه» موسیقی حماسی لرستان را به همه شناساند

روایت ترانه‌سرا و خواننده لرستانی درباره ترانه کهن «دایه دایه، وقت جنگه» که در فهرست آثار ناملموس قرار گرفت

«دایه دایه» موسیقی حماسی لرستان را به همه شناساند

غلامرضا سبزعلی: این ترانه ماندگار باعث شد، موسیقی لرستان از حدود 100 سال پیش به عنوان موسیقی حماسی در سراسر ایران و حتی جهان شناخته شود؛ ترانه‌ای که آمیخته‌ای از حماسه و شور و عشق و زندگی است





«دایه دایه» موسیقی حماسی لرستان را به همه شناساند

۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۹:۱۰

رضا سقایی آن روزهای پیش از انقلاب به هر اجرا و مراسمی که می‌رفت، «دایه دایه، وقت جنگه» را در برنامه داشت و اجرا می‌کرد؛ مردم هم به آن علاقه نشان می‌دادند. غلامرضا سبزعلی، ترانه‌سرا و خواننده لرستانی به یاد دارد که در شمال ایران اجرایی از آن داشتند و با وجودی که اینترنت و دسترسی آسان به ترانه و آهنگ‌ها در آن روزها اصلا نام نشانی نداشت، ولی دایه دایه را می‌خواندند، با اینکه حتی چندان زبان لری را نمی‌دانستند.
پیش از سقایی در دهه سی خورشیدی این ترانه معروف طایفه بیرانوند، توسط غلام جمشیدی خواننده لرستانی ضبط شد ولی با افتتاح بی‌سیم رادیو، از آنجایی که سقایی از همان طایفه بیرانوند برخواسته بود و علاقه خاصی هم به دایه دایه داشت آن را دوباره با تنظیم مجتبی میرزاده اجرا کرد. قصه دایه دایه آنقدری در طایفه‌های لرستان معروف و عزیز بود که نام بسیاری از جمله علیرضا حسین‌خانی، رامین دربندی، پیرولی کریمی، حشمت رشیدی، محمد مدبر، حسین فرجی، علی‌اکبر شکارچی، حسین علیزاده و همچنین گروه عارف در دوره‌های زمانی مختلف با آن همراه شده است.

در آن زمان لرستان به دلیل محیط جغرافیایی، کوهستانی بودن و در نهایت نبود دسترسی به مرکز، همیشه درگیر جنگ‌های طایفه‌ای بود به همین خاطر شعرا و آهنگسازان بومی هر اتفاقی که می‌افتاد درباره آن اثری می‌ساختند ولی از زمان دایه دایه آن روحیه حماسی در موسیقی لرستان بیشتر دیده شد

سال 86 این ترانه با صدای رضا سقایی و تنظیم مجتبی میرزاده در فهرست آثار فاخر موسیقی ایران قرار گرفت و حالا چند روزی است که این ترانه لری در فهرست میراث ناملموس ثبت شده است. حالا غلامرضا سبزعلی به «پیام ما» می‌گوید که این ترانه به عنوان یکی از آثار شاخص فرهنگ شفاهی لرستان مطرح است: «این ترانه ماندگار باعث شد، موسیقی لرستان از حدود 100 سال پیش به عنوان موسیقی حماسی در سراسر ایران و حتی جهان شناخته شود؛ ترانه‌ای که مانند بسیاری از ترانه‌های لرستان در واقع آمیخته‌ای از حماسه و شور و عشق و زندگی است، پیش از انقلاب خوانده می‌شد و در زمان جنگ ایران و عراق هم بسیار شنیده و خوانده می‌شود و هم‌اکنون نیز در مناسبت‌های مختلف اجرا می‌شود.»
این ترانه مهیج درباره درگیری طایفه‌ای و کشته شدن محمدخان از دو طایفه مهم لرستان است و به اعتقاد این ترانه‌سرا ضمن اینکه درباره جنگ است، رگه‌های عارفانه و عاشقانه نیز دارد که در درون انسان‌های منطقه لرستان به صورت طبیعی وجود دارد و در این ترانه بیشتر نمود پیدا می‌کند: «دایه دایه را شعرای محلی لرستان با گویش محلی مختلف و به اشکال متفاوت خوانده‌اند و حتی بخش‌هایی به آن اضافه کردند که بر اساس اتفاقی که در گذشته افتاده نیست ولی به قدری زیبا و تاثیرگذار بوده که هر طایفه‌ای آن را به خود ربط داده است. در آن زمان لرستان به دلیل محیط جغرافیایی، کوهستانی بودن و در نهایت نبود دسترسی به مرکز، همیشه درگیر جنگ‌های طایفه‌ای بود به همین خاطر شعرا و آهنگسازان بومی هر اتفاقی که می‌افتاد درباره آن اثری می‌ساختند ولی از زمان دایه دایه در واقع آن روحیه حماسی در موسیقی لرستان بیشتر دیده شد.»
از جمله این آثار حماسی که برخی هم تحت تاثیر دایه ‌دایه است، «بمیرم»، «قدم‌خیر» یا «شیرین‌جان» است که مانند بقیه آثار مهم موسیقی لرستان توسط چند نفری خوانده و اجرا شده است: «موسیقی لرستان مهیج و در مقام ماهور اجرا می‌شود. بنابراین از نظر احساسی و روحی خیلی تاثیرگذار و لطیف است.» او معتقد است که موسیقی لرستان را می‌توان به عنوان موسیقی ویژه ایران به حساب آورد: «چراکه بیشتر ترانه‌های اقوام مختلف ایران در شور و دشتی است اما موسیقی لرستان بیشتر در دستگاه ماهور است و حتی دستگاه ماهور در موسیقی مقامی ما هم وجود دارد. حتی من فکر می‌کنم تپه ماهور را از همین موضوع گرفتند که المانی از موسیقی لرستان باشد.»
برای نخستین بار ترانه‌ «دایه‌ دایه» مشهورترین و پرآوازه‌ترین سروده‌ لری در مقام «سه‌پا» توسط غلام جمشیدی در دهه‌ سی خورشیدی اجرا شد منتها او بیت «موتورچی یواش برون دالکه‌ام بینم /شیرشه حلال بکم بلکم بمیرم» (راننده یواش‌تر برو تا مادرم را ببینم/ که شیرش را حلال کند، شاید که مُردم) را به آن اضافه کرد.
سید محمد سیف‌زاده، پژوهشگر موسیقی هم در مقاله‌ای که سال 97 در نشریه سمیره منتشر شد درباره این ترانه از زنده‌یاد علی‌‌محمد ساکی محقق، مترجم و شهردار خرم‌آباد نقل کرده است: «نازی خانم بیرانوند مادر فاضل اسدخان و دیگر نازی دختر حاج عالی‌خان سگوند هر دو از زنان متهور بودند ولی در شعر دایه دایه درباره‌ نازی خانم سگوند ابیاتی سروده شده است. فرزندان هر دو نازی‌ خانم از شجاعان زمان خود بودند. نازی ‌خانم دختر حاج عالی‌خان سگوند مشهور به لقب حاجی وزیر و همسر علی‌مردان‌ خان فیلی است. این تصنیف دایه دایه درباره‌ پسرش محمدخان فیلی سروده شد. بخش‌هایی از این ترانه‌ کهن و ماندگار سرزمین ایران را که در دهه‌ هشتاد به‌عنوان یکی از ماندگارترین ترانه‌های نواحی ایران شناخته شد و آغازگر شعر بیتی به این مضمون است: «زین برگِم بَوَنیت او مادیونم/ خَوَرمه بوریتو سی هالوونم. ده قلا کردَه وِ در شمشیر وِ دَسِش/ چی طلا برق می‌زنه لقوم اسوِش» برگردان فارسی: اسب مرا زین کنید تا به میدان جنگ بروم؛ خبر مرگ مرا به دایی‌هایم برسانید. سوار از قلعه بیرون زده و شمشیر به دست اوست؛ لگام اسبش به ‌سان طلا برق می‌زند.»
غلامرضا سبزعلی، ترانه‌سرا و خواننده لرستانی هم دراین‌باره می‌گوید: «ترانه بر اساس درگیری محلی یکی از سرداران لرستان در گذشته بوده است، در جنگی سمت پشت کوه. در آنجا یکی از سرداران به نام محمدخان که مادرش دختر یکی از بزرگان طایفه طافی لرستان و پدرش یکی از بزرگان طایفه بیرانوند بوده است، کشته می‌شود. ترانه‌سرایان وقتی متوجه کشته شدن او می‌شوند دراین‌باره شعر می‌گویند و به زبان لری، لکی و بختیاری خوانده می‌شود.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *