پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سیاست محیط زیستی منطقه خصمانه است

گفت‌وگوی «پیام ما» با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس

سیاست محیط زیستی منطقه خصمانه است

«سیاره شاد» شعار توسعه در هزاره سوم است و «خاورمیانه مغموم» نتیجه سیاست‌های خصمانه محیط‌زیستی





سیاست محیط زیستی منطقه خصمانه است

۲۸ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

۲۱ تیرماه نشست وزیران محیط‌زیست کشور‌های منطقه با هدف تقویت همکاری‌های منطقه‌ای در راستای بهبود شرایط محیط زیستی، رفع مشکلات و چالش‌های فرامرزی به میزبانی تهران برگزار شد. اجلاسی که با هدف جلب توجه سیاستمداران و تصمیم‌سازان به موضوع‌های محیط‌زیستی برگزار شد تا با اتکا به اصول دیپلماسی محیط‌زیستی و گفت‌وگو و مذاکره سران و مسئولان ارشد دولت‌های منطقه، به راهکارهایی پایدار برای حل بحران‌ها و چالش‌های محیط‌زیستی دست یابد. موضوعی که ما را نیز بر آن داشت تا در گفت‌وگو با یک کارشناس ارشد روابط بین‌الملل، ابعاد گوناگون مباحث دیپلماسی محیط‌زیستی و نقش آن در مسیر دستیابی به توسعه پایدار را مورد بررسی قرار دهیم. حشمت‌الله فلاحت‌پیشه که به‌دلیل سال‌ها حضور در پارلمان و عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به‌عنوان نماینده یکی از شهرهای مرزی غرب کشور به‌خوبی با این چالش‌ها آشناست، معتقد است حل این بحران‌ها، جز بر پایه همکاری‌های دو و چندجانبه و تعهد دولت‌ها به مسئولیت‌های محیط‌زیستی خود در قبال طبیعت و نه صرفاً محدوده مرزهای سیاسی هر کشور، محقق نخواهد شد.

 

آقای فلاحت‌پیشه! امروز شاید بیش از هر زمان صحبت از «توسعه» با مباحث محیط‌زیستی و آن‌چه به‌عنوان «توسعه پایدار» می‌شناسیم، گره خورده؛ به نظر شما دیپلماسی محیط‌زیستی چه جایگاهی در دستیابی به توسعه پایدار دارد؟
توسعه، الگوها و شاخص‌های مختلفی دارد که در گذر زمان بر حسب آن‌چه در هر بزنگاه زمانی مورد توجه قرار می‌گیرد، منجر به ارائه تعاریفی متفاوت از این مفهوم شده است. بر همین اساس در ابتدای هزاره سوم با این استدلال که انسان‌ها تنها یک باز به دنیا آمده و یک بار زندگی می‌کنند، توسعه بر پایه الگوها و شاخص‌هایی تعریف شد که زمینه زندگی شاد انسان‌ها را در «سیاره‌ای شاد» فراهم آورد. در قرن ۱۸ مثلث «عقل، طبیعت و پیشرفت» مورد توجه بود و مباحث توسعه به این ترتیب مطرح می‌شد که «عقل» باید چگونه از «طبیعت» بهره‌برداری کند که زمینه‌ساز «پیشرفت» بشر شود و از آن‌جا که تمرکز صرفاً بر دستیابی به «پیشرفت» به هر وسیله و در هر اوضاع و شرایطی بود، در نتیجه تاکید و توجه به این مثلث و سه‌گانه که «انسان‌» در مرکز آن قرار می‌گرفت، این بود که برخوردی بی‌رحمانه و بی‌ملاحظه‌ای با طبیعت صورت گرفت. اما با گذر زمان به تدریج انسان متوجه شد که این رفتار بی‌رحمانه با طبیعت، به همان میزان که لبخندی بزرگتر را بر لبان تعداد بیشتری از مردم می‌نشاند و سعادت و رفاه جمعیت بزرگتری از شهروندان را تا سطح و حدودی بیشتر تامین می‌کند، فشار بیشتری را به طبیعت وارد می‌آورد و محیط زیست را به خمودگی و حرمانی بیشتر دچار می‌کند. به همین دلیل نیز در آغاز هزاره سوم مفاهیم توسعه بازتعریف شد و شاخصی که راس شاخص‌های توسعه تعریف شد، محیط‌زیست بود و توسعه پایدار بر پایه اولویت‌دهی به محیط زیستِ انسان مورد توجه قرار گرفت و در ادامه دیپلماسی محیط‌زیستی نیز با جدیت و تمرکز بیشتر مطرح شد.

از حدود ۴ دهه پیش شعاری راهبردی مطرح شد که «جنگ آینده، جنگ آب» است. درنتیجه کشورهای منطقه خاورمیانه بی‌رحمانه اقدام به دستکاری وضعیت آب‌های منطقه کردند و این در حالی بود که ترکیه با طراحی و اجرای پروژه‌های عظیم عمرانی در حوزه آب، به‌نحوی اقدام کرد که در حال حاضر ۵ تا ۶ برابر آورد آبی رودخانه‌ها سد سازی صورت گرفته است.

وضعیت منطقه خاورمیانه به‌لحاظ محیط‌زیستی اگر وخیم‌تر از سایر نقاط جهان نباشد، به هیچ عنوان بهتر نیست؛ روابط کشورهای منطقه خاورمیانه را از این حیث چطور ارزیابی می‌کنید؟
کشورهای جهان در معاهده پاریس مکلف شدند که در تمامی سازوکارهای توسعه‌ای و عمرانی خود، پیوست‌های محیط زیستی را مدنظر قرار دهند؛ غافل از این‌که در برخی نقاط جهان از جمله در منطقه ما در خاورمیانه همواره شاهد جنگ و نزاع بازیگران مختلف بودیم. از حدود ۴ دهه پیش شعاری راهبردی مطرح شد که «جنگ آینده، جنگ آب» است. درنتیجه کشورهای منطقه خاورمیانه بی‌رحمانه اقدام به دستکاری وضعیت آب‌های منطقه کردند و این در حالی بود که شاید اوج این رفتار بی‌رحمانه با طبیعت از جانب ترک‌ها رقم خورد و ترکیه با طراحی و اجرای پروژه‌های عظیم عمرانی در حوزه آب، به‌نحوی اقدام کرد که در حال حاضر ۵ تا ۶ برابر آورد آبی رودخانه‌ها، سدسازی صورت گرفته است. در واقع از آن‌جا که ترکیه بالادست‌ترین کشور در میان این کشورهای منطقه است، بخش اعظم مشکلات آبی منطقه ناشی از عملکرد آن‌ها در مدیریت آب است. البته این تنها ترکیه نبود که با چنین نگاهی اقدام به سدسازی کرده و دیگر کشورها نیز هر کدام به‌نسبتی در وضعیتی که امروز کل منطقه به آن دچار شده، مقصرند. کما اینکه ایران، عراق، افغانستان و حتی سوریه صرف‌نظر از این‌که با کدامیک از کشورها روابط دوستانه‌تر و با کدامیک روابط دیپلماتیک محدودتری دارند و به‌رغم این‌که این کشورها در ارتباطات سیاسی‌شان با همسایگان، روابطی متفاوت از دشمنی تا دوستی در نوسان بود، در موضوع آب همگی برخوردی دشمنانه را پیش گرفته و هر کدام تا حدودی در برافروختن آتش این جنگ دخیل بودند.
به بحث سدسازی‌های ترکیه اشاره کردید. به نظر شما چگونه می‌تواند با ترکیه بر سر لزوم همکاری مشترک و حفظ حقوق کشورهای پایین دست به تفاهم رسید؟
گرد و غبار یا همان ریزگردهای شور بدترین خبر محیط‌زیستی برای کشورهای منطقه است و به‌ویژه ترکیه به‌نحوی بیش از بسیاری از کشورهای منطقه در معرض این معضل پیچیده محیط زیست است. هیچ کشوری از جمله ترکیه از گزند این معضلات مصون نخواهد ماند. آن هم در حالی که ترکیه با وجود آن‌که به هر حال از چند دهه پیش در راستای منافع آبی خود و البته بعضاً علیه منافع آبی ایران و دیگر کشورهای منطقه گام برداشته اما در نهایت بحران‌های محیط‌‌زیستی محدود به مرزهای جغرافیایی کشورها نیست و اگر بحرانی در منطقه به‌وجود بیاید، دامن همه کشورها را خواهد گرفت. به همین دلیل هم حل این بحران‌ها نیازمند راهکار مشترک میان همه کشورهای منطقه است. اصل نخست توسعه در هزاره سوم یا همان توسعه محیط زیستی و پایدار به ما می‌گوید که این سیاره حق دارد که شاد باشد و لبخند بزند. حال آن‌که متاسفانه سیاره ما به‌خصوص در منطقه خاورمیانه به‌شدت مغموم است و بیراه نیست اگر بگوییم که یکی از مهمترین علل شکل‌گیری این وضعیت که به تشدید غم و اندوهِ عظیم در منطقه انجامیده، سوء مدیریت آب در کشورهای منطقه و سیاست‌های خصمانه و دشمنانه‌ای است که کشورهای منطقه در مواجهه با این محیط زیست مشترک، علیه یکدیگر پیش گرفته‌اند.
یکی از مشکلات جدی محیط‌زیستی در منطقه خاورمیانه بحث گرد و غبار ناشی از خشکی و کم‌آبی است. ارزیابی شما از وضعیت تعاملات دیپلماتیک کشورهای منطقه برای حل این بحران از چه قرار است؟
ببینید تاکنون توافق‌ها و معاهده‌های نیم‌بند دوجانبه و در مواردی معدود و انگشت‌شمار توافق‌هایی سه‌جانبه میان برخی کشورهای منطقه شکل گرفته است. اما این توافق‌ها صرفاً بر سر حق‌آبه ملی کشورها بوده، نه حق‌آبه طبیعت. حال آن‌که معتقدم اگر به‌دنبال حل مشکلات اساسی محیط زیستی هستیم، باید به‌سمتی گام برداریم که کشورها بر سر حق‌آبه طبیعت با یکدیگر به تفاهم و توافق برسند و در انجام وظایف اقلیمی‌شان در مورد آب‌های منطقه کوتاهی نکنند. فراموش نکنیم که مسائل و بحران‌های محیط‌زیستی همچون خشکسالی، کمبود آب، فرسایش خاک و فرونشست اراضی و گرد و غبار که همگی از تبعات مدیریت ناصحیح و ناپایدار آب‌های منطقه است، به تدریج همه کشورها را دربر خواهد گرفت و منحصر و مختص یک کشور نخواهد بود. چنان‌که امروز در شرایطی شاهدیم دامنه مشکلاتی همچون گرد و غبار به ایران رسیده که تا یکی، دو دهه پیش، این بحران مختص چند کشور دیگر منطقه خاورمیانه بود و همان‌طور که امروز دامنه مشکل به ایران رسیده، شاهد خواهیم بود که در مدت‌زمانی کوتاه ترکیه نیز دچار بحران و مشکلات مشابه می‌شود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *