«پیام ما» از نشست «نجات دریاچه ارومیه ناگفتهها و درسآموختهها» گزارش میدهد
راه ناهموار احیا
کارشناس برنامهریزی مدیریت آب: برای احیای دریاچه ارومیه هنوز در ابتدای راه هستیم. نباید اینطور تلقی شود که کار تمام شده یا همه چیز برای احیا فراهم شده است
۲۰ شهریور ۱۴۰۰، ۲۲:۵۸
| پیام ما | تصویری که در روزهای اخیر از سوی ایستگاه فضایی چین منتشر شده است، دوباره داغ دل بسیاری از فعالان محیط زیست را تازه کرده است. سرخی رنگ این دریاچه که از فضا هم قابل مشاهده است، نشان از وخامت وضعیت آن در گستردهای وسیع دارد. براساس آخرین پایشهای صورت گرفته، سطح تراز دریاچه ارومیه ۶۰ سانتیمتر نسبت به سال گذشته کاهش داشته است. علاوه بر این به گفته مدیرعامل شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی وسعت دریاچه ارومیه نیز با کاهشی ۳۳۴ کیلومتر مربعی در سال جاری روبهرو بوده است. این دریاچه قرار بود با اجرایی شدن طرحهای ستاد احیا پس از ۱۰ سال به تراز اکولوژیک برسد، اما حالا 6 سال از آغاز اجرای طرحهای ستاد میگذرد و با هزینهای بالغ بر 11 هزار میلیارد تومان، گویی خبری از روند بهبود وضعیت دریاچه ارومیه نیست. کارشناسان حوزه آب و مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه پنجشنبه شب گذشته در شبکه اجتماعی کلاب هاوس به میزبانی کلاب «آب سرزمین انرژی» در جلسهای 5 ساعته به تحلیل وضعیت دریاچه ارومیه و آسیبشناسی اقدامات صورت گرفته از سوی ستاد احیای این دریاچه پرداختند. آنها معتقدند روند احیای دریاچه ارومیه هنوز در ابتدای راه است و تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله بسیار است.
| عباسقلی جهانی |
| کارشناس برنامهریزی مدیریت آب |
در ابتدای راه احیای دریاچه ارومیه هستیم
اگر بخواهیم از منظر عملکردی اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه را بررسی کنیم، باید بگوییم تا خرداد 1400 سطح آب دریاچه ارومیه از 1270.7 به 1271.25 رسیده است، یعنی سطح آب 45 سانتیمتر بالا آمده است. حال پاسخ به این سوال که اگر ستاد احیای دریاچه ارومیه نبود آیا شرایط بهتر از این بود یا بدتر؟ آیا ستاد میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد؟ درست است که این 45 سانتیمتر با اینکه سطح بیشتری را پوشانده و به صورت اضطراری مانع بروز مشکلات مربوط به هجوم تودههای گرد و غبار شده و تا اندازهای اثر روانی در جامعه به جا گذاشته است، اما چنانچه تصور دولتمردان و ستاد دریاچه ارومیه این باشد ما به جایی رسیدیم که روند احیا رو به بهبود است و برگشت ناپذیر نیست، میتوان گفت این یک غفلت و اشتباه استراتژیک و سادهاندیشی است.
واقعیت این است که ما از شرایط فوق اضطرار عبور کردیم و با تمهیداتی که اتخاذ شد، شرایط مناسبتری ایجاد شده اما به اعتقاد من برای احیای دریاچه ارومیه ما هنوز در ابتدای راه هستیم. نباید اینطور تلقی شود که کار تمام شده یا همه چیز برای احیا فراهم شده است. ما نیازمند اصلاح ساختاری هستیم. نیاز به اصلاح الگوهای حکمرانی داریم. به این معنا که باید از سرمایههای اجتماعی استفاده شود.
بر اساس مطالعاتی که انجام شده در حال حاضر ورودی دریاچه کمتر از دو میلیارد مترمکعب است. اگر این رقم به چهار برسد – یعنی به دو برابر شود- و بخواهیم به یک تراز اکولوژیکی برسیم، نزدیک به 30 سال باید زمان صرف کنیم. اگر این رقم به 5 میلیارد مترمکعب برسد ممکن است زمان مورد نیاز به ده سال و 15 سال تقلیل پیدا کند.
پیشنهادم این است، حالا که دولت ادعا دارد میخواهد از نخبگان و کسانی که خارج از دولت هستند و نظراتی دارند استفاده کند، با بهرهگیری از مجموعه درس آموختهها گروه مستقلی را مامور کند که بتواند با توجه به مجموعه فعالیتهای انجام شده، اصلاحاتی که در مسیر حرکت برای تداوم کار لازم است به صورت یک بسته سیاستی، ظرف 3-4 ماه آینده به دولت ارائه دهد.
پیشنهاد دیگر اینکه ما نیازمند یک سیستم مدیریت اطلاعات هستیم. در حوضه آبریز این اطلاعات جسته و گریخته وجود دارد، اما ساختار سیستمی ندارد. این سیستم باید طوری طراحی شود که بشود سطوح دسترسی برای آن تعریف کرد. مجموعه این فعالیتها در اختیار افکار عمومی، دانش پژوهان، دانشجویان و نخبگان قرار گیرد تا بتوانند در این پلتفرم فعالیت کنند و اظهار نظر و انتقاد کنند، تا از مجموع این فضا بتوان برای ارتقای فعالیتها استفاده کرد.
پیشنهاد بعدی اینکه در سطح دنیا تنها دریاچه ارومیه نیست که خشک شده یا در معرض خشک شدن است. تعداد زیادی از اکوسیستمهای مشابه وجود دارند که وضعیتی شبیه به دریاچه ارومیه دارند. با توجه به مجموعه تجربیات ستاد احیای دریاچه ارومیه، اگر بتوانیم یک شبکه ایجاد کنیم که تمام یا بخش مهمی از این نهادها یا اکوسیستمهایی که مسائل مشابه ما را در سطح جهانی دارند، در این شبکه حضور پیدا کنند و تجربیات خود را در این شبکه به اشتراک بگذارند، گردآوری این تجربیات میتواند برای ادامه کار و استمرار و نتیجهگیری مطلوب و در نهایت بهبود شرایط بسیار موثر باشد.
| رضا مکنون |
| رئیس کمیته عالی نظارت ستاد احیای دریاچه ارومیه |
حکمرانی مهمترین مسئله در اداره کشور است
احیای دریاچه ارومیه از دیدگاه من یک تجربه مهندسی و سیستماتیک بود. معتقدم نگاه به مسئله آب در ایران باید جهتگیری حوضهای داشتهباشد. تجاربی که در پروژه احیای دریاچه ارومیه داریم، یک تحلیل عملکرد از این الگو بود. نگاه ما باید تغییر کند. در حال حاضر با شیوه مدیریت فعلی، سه برابر توان این سرزمین به آن فشار وارد میکنیم. به عبارتی ما به دو ایران دیگر نیاز داریم تا بتوانیم این سبک مدیریت را ادامه دهیم. در مورد دریاچه ارومیه از سال 79 هشدارهایی داده شد. در سال 87 نظام یک توجهاتی را به این مسئله آغاز کرد. یعنی 8 سال طول کشید، تا این هشدار به گوش مقامات رسیده و فعالیتهایی شکل گرفت. در شرایط فعلی حکمرانی مهمترین مسئله در اداره کشور است. سطح این موضوع را نباید پایین آوریم و بگوییم فقط مدیریت نیاز است.
در مورد احیای دریاچه ارومیه تا به امروز اقداماتی که با عنوان «فوری» مطرح میشوند، انجام شده است. اما باید اصلاحاتی در آنها انجام شود. برای جلوگیری از بحران بیشتر در دریاچه ارومیه، این اقدامات باید با برنامه هفتم یعنی 1401 تا 1405 منطبق شوند. در گام بعدی باید در برنامه هشتم و نهم توسعه -یعنی بعد از 1405 تا ده سال- اهدافی که برای احیای دریاچه ارومیه مد نظر هستند، لحاظ شود.
در اسناد ملی نیز باید این اهداف مدنظر قرار گیرند. در سیاستهای اقتصاد مقاومتی که وزرای دولت آقای رئیسی در شعارهایشان به آن تاکید دارند، موضوع احیای دریاچه ارومیه مدنظر قرار گیرد. سند دیگری که میتوان در آن به این امر پرداخت آمایش سرزمین است که اهدافی را برای 1420 تعریف کرده است. رئیسجمهور چند روز پیش اعلام کرد قرار بر این است که برنامه هفتم با توجه به سند آمایش سرزمین تدوین شود. حالا که بالاخره بعد از سالها برنامهای برای آمایش سرزمین ارائه شده –البته کم و کسری هم دارد- باید دید سیاست کلان آمایش سرزمین در دریاچه ارومیه چیست؟ برنامه هشتم و نهم توسعه نباید خارج از سند آمایش باشد. نباید بگوییم ما فقط باید آب را حفظ میکنیم، وزارت صمت صنعت را توسعه دهد.
سومین سندی که مسئولان و وزرا بر آن تاکید بسیار دارند گام دوم انقلاب است که رهبری اعلام کردند. این سند برای سال 1437 تعریف شده و مسایل پرکتیکال دارد. مثلا ارتباط تجاری 600 میلیونی با همسایهها، باید به این نکته توجه شود که دریاچه ارومیه بخشی از این ارتباطات است. بنابراین این سه سند باید با اهداف احیای دریاچه ارومیه تطبیق داده شود و نظام آن را بپذیرد. تا نگویند ستاد به تنهایی در یک دریای شلوغ اقداماتی انجام دهد که با اهداف بزرگ کشور همخوانی ندارد. به عبارت دیگر این سه سند باید به شکلی با هم و با اسناد بالادستی دریاچه ارومیه منطبق شوند.
همانطور که مهندس جهانی گفتند ما در آغاز راه هستیم. این یک تجربه است که پیش چشم ما قرار دارد. اگر شکست بخوریم حکومتداری شکست میخورد. اگر توان احیای یک اکوسیستم که 380 تا 340 میلیمتر از آن کم شده، را نداشته باشیم، وای به حال بقیه ایران که 200 میلیمتر بیشتر آب ندارد و قسمتهایی که 50 میلیمتر هم آب ندارد. برای این هدف نیاز به یک برنامه 25 ساله داریم که در سه بخش تعریف شود: فوریت، میان مدت با اسناد و بلند مدت. شاید از این طریق نسل بعد بتوانند شاهد احیای دریاچه ارومیه باشند. شاید این پروژه الگویی باشد که بتواند باعث تغییر پارادایم در کشور شود.
| علی حاجیمرادی |
| کارشناس ستاد دریاچه ارومیه|
ستاد احیای دریاچه ارومیه تسهیلگر یا سازمان اجرایی؟
8 سال از فعالیت مطالعاتی و اجرایی مرتبط با احیای دریاچه ارومیه میگذرد. و به گفته مهندس جهانی ما در ابتدای راه احیای دریاچه ارومیه هستیم. این واقعیتی است. در سال 2021 مدیریت آب استرالیا در چهل و یکمین سال اصلاحات آب به سر میبرد. 41 سال گذشته و آنها همچنان این ادعا را ندارند که در حوزه آب استرالیا توانستهاند به صد درصد اهداف دست پیدا کنند. 41 سال تامل و صبر و تجهیز عزم سیاسی چیزی است که ما اگر بنا باشد برای احیای دریاچه ارومیه از آن یاد بگیریم نتیجه همین است که بگوییم در ابتدای راه هستیم.
این در ابتدای راه بودن، چند ویژگی دارد. مورد اول پاسخگو بودن سازمان انجام کار است. به این معنا که میبینیم در 8 سال اخیر در حوزه مدیریت آب، کشاورزی و محیط زیست کشور عددهای قابل توجهی با اهداف مختلف هزینه شده است. هشت میلیارد دلار برای مهار رودخانهها، دو میلیارد دلار برای طرح 254 هزار هکتار خوزستان، 850 میلیون یورو برای طرح 46 هزار هکتار خوزستان، یک میلیارد دلار اعتبارات آبیاری تحت فشار، سیصد میلیون یورو برای مهار کانونهای گرد و غبار و سیصد میلیون یورو برای آبخیزداری. اما پاسخگو بودن سازمان انجام کار، این است که در مورد دریاچه ارومیه به دلیل ماهیتی که دارد، با تفکرات و ایدئولوژیهای -به معنای مثبت آن- ساکنان اطراف دریاچه ارومیه و حتی کل مردم ایران پیوند خورده است.
مورد بعدی این است که احیای دریاچه ارومیه و هر اقدامی برای حفظ آن نیازمند منابع مالی است. باید مراقب باشیم که این تلقی ایجاد نشود که ما صرفا میتوانیم با اصلاح مدیریت آب دریاچه ارومیه را احیا کنیم. بدون شک احیای دریاچه ارومیه به منابع مالی احتیاج دارد که باید تامین شود. این امر با تمام سنگ اندازیها که به آن نسبت داده میشود مسئلهای نیست که بشود از آن گذشت.
مسئلهای که در مورد ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح میشود این است که تکلیف این ستاد باید از بعد اجرایی مشخص شود. آیا همچنان قرار است یک تسهیلگر باقی بماند یا به عنوان یک سازمان تخصصی وارد فاز عملیاتی و اجرایی شود؟ شخصا اعتقاد دارم که ستاد احیا به عنوان یک تسهیلگر نشان داد که نمیتواند به طور کامل اهدافی را که دنبال میکند پوشش دهد.
اینها مواردی است که دولت در ابتدای کار خود برای احیای دریاچه ارومیه و ادامه این مسیر بهتر است مد نظر قرار دهد. باید به این سوالات پاسخ داده شود و بعد دولت به احیای دریاچه ارومیه ورود کند و آن را ادامه دهد. چرا که به نظر میرسد در کشور ما 41 سال زمان داده نخواهد شد تا مسیرهایی که باید، پیموده شود. و تلاشی برای رسیدن به یک هدف متعالی در حوزه محیط زیست شکل گیرد.
| جلیل سلیمی |
| دکترای آینده پژوهی آب |
ضعفهای اجتماعی در روند احیای دریاچه ارومیه
مسئله آب با پیچیدگیهایی همراه است و طیف گستردهای را در بر میگیرد، از حقآبه محیط زیست تا اثر سازههای آبی روی محیط زیست. در عین حال آب با تمام بخشهای صنعتی، کشاورزی، خدمات و … در ارتباط است و چگونگی بهرهوری اقتصادی از آب به اجتماع شکل میدهد. قیمتگذاری آب، موضوع آب مجازی و… همه پیچیدگیهایی هستند که در حوزه اقتصادی و در مورد مسئله آب مطرح است. آب پیچیدگی اجتماعی هم دارد. روی کیفیت زندگی افراد، سلامت، عدالت اجتماعی، مسائل هویتی، احساس تبعیض و بسیاری مسائل دیگر که میشود نام برد، اثر می گذارد. آب پیچیدگی فناورانه و علمی هم دارد. در این بخش بحثهایی مثل اکوسیستم یا سدسازی و خطوط انتقال آب و … مطرح است. آب البته پیچیدگیهای سیاسی و امنیتی هم دارد. تعارض منافع و مناقشات بین استانها، نظام تصمیمگیری که حوزه آب را مدیریت میکند، همه مسائلی هستند که مقوله آب را پیچیده میکنند.
مسئله آب دریاچه ارومیه هم در زمره مسائل بدخیم و پیچیده قرار میگیرد. مدیریت این پیچیدگیها و حرکت به سمت پایداری به طور مستقیم با تصمیماتی که در نهادهای سیاسی و اجتماعی گرفته میشود ارتباط دارد. مجموعه این نهادهای سیاسی و اجتماعی حکمرانی آب را تشکیل میدهند. برای تغییر در حکمرانی آب سه رویکرد وجود دارد. تغییر از بالا به پایین باشد. به این معنا که حکام و نخبگان به اجماع برسند که بهتر است از قدرت خود بکاهند و این قدرت را به بخشهای دیگر از جوامع مدنی و بخش خصوصی تفویض کنند. این امر میتواند پایداری بلند مدتی را به وجود آورد. رویکرد دیگر پایین به بالاست. به این معنا که از فشار اجتماعی و مطالبهگری بدنه پایینی اجتماع آغاز میشود. این فشار ممکن است باعث شود رویکرد حکمران در بالا دست تغییر کند. البته اگر زمینه گفتمان مناسب بین طبقه پایین و بالا شکل نگیرد ممکن است مسئله به خشونت کشیده شود و سیستم دچار مشکل شود. رویکرد سوم این است که ترکیبی از این دو را داشته باشیم. در این رویکرد حکمرانی شبکهای مطرح میشود. آنچه اهمیت دارد این است که ما باید پارادایم حکمرانی را تغییر دهیم. اینکه دولتی داشتیم که فرمانده بود و فرمان میداد و عدهای به این فرامین عمل میکردند، باید تغییر کند. نقش فرمانده باید اقناع کننده باشد. فرمانده باید جمعی باشد که در آن ذینفعان مختلف اقناع میشوند. چیزی هم که باعث اقناع میشود، دانش است. ما باید به مواردی رجوع کنیم و آنها را فصلالخطاب خود قرار دهیم، علوم اجتماعی در صدر این موارد است. البته مهندسی و بقیه دانشها هم در این زمینه کمک میکنند. در فرایند احیای دریاچه ارومیه اصل مشارکت مطرح شد. در این فرایند، نقاطی بهبود پیدا کرده است. مشارکت بازیگران دولتی را در سطح کارگروه داشتیم و برای اولین بار همه بازیگران دولتی جمع شدند. همکاری دانشگاهی و بینالمللی شکل گرفت. شبکهای از افراد برای نظارت و پایش ایجاد شد که قبلا وجود نداشت. البته نقاط ضعفی هم در بحث مشارکت داشتیم. بحثهای اجتماعی ضعیف بود. سمنها در تصمیمگیریها حضور نداشتند.
برچسب ها:
احیا دریاچه ارومیه، احیای دریاچه ارومیه، ارومیه، دریاچه ارومیه
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد
فصل انارچینی
بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاسکاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکلهای توزیع دارو هستند
توزیع قطرهچکانی داروهای بیماران SMA
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید