سایت خبری پیام ما آنلاین | دپوی کتیبه‌های تنگ‌تکاب در انبار سد مارون

هیچ موزه‌ای میزبان سنگ‌نوشته‌های قاجاری بهبهان نیست

دپوی کتیبه‌های تنگ‌تکاب در انبار سد مارون

مهذب، فعال میراث‌فرهنگی بهبهان: چندین سال است می‌خواهند برای بهبهان موزه‌ای بسازند و کتیبه‌ها را به آنجا ببرند، اما این اتفاق هنوز نیفتاده است.





۱۷ خرداد ۱۴۰۰، ۲۲:۳۰

فیلم؛ کتیبه‌های تنگ تکاب را نشان می‌دهد که در انبار متروکه شرکت بهره‌برداری از سد، نیروگاه و شبکه آبیاری مارون در بهبهان قرار دارند. کتیبه‌ها از زمان ساخت سد یعنی در دهه هفتاد کنده شده و به انبار شرکت برده شدند تا در آینده فکری به حالشان شود اما بعد از گذشت دو دهه همچنان در انبار متروکه خاک می‌خورند و وضع مناسبی ندارند.

در اواسط دهه هفتاد و زمانی که سد مخزنی مارون در حال ساخت بود؛ برای آنکه کتیبه‌ها آسیب نبینند آن‌ها را از دل کوه خارج کردند. عمر این کتیبه‌ها به زمان قاجار برمی‌گردد. در زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار (1285 هجری قمری) که حکومت بهبهان و کهگیلویه به اویس میرزا احتشام‌الدوله واگذار شده بود، او دائم از راه تنگ تکاب به محل حکومتی خود در رفت و آمد بود. ناصرالدین شاه دستور داد در این تنگ در کنار تخت سنگ عظیمی که مشرف به رودخانه مارون است و از سقف یکی از غارهای آن آب چکه می‌کرد و محل استراحتگاه قافله‌ها و کاروان‌های بسیار بود، دو کتیبه به خط نستعلیق از وضعیت آن دوران و سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ در سینه کوه حک کنند. کتیبه سالیان سال در دل کوه و در همان نقطه نشان از سفرهای دوران قاجار بود تا آنکه خبر ساخت سد در این منطقه به گوش رسید.
در زمان ساخت سد مارون که در کنار این کتیبه‌ها بود، کتیبه‌ها برای حفظ و نگهداری از سینه کوه جدا و گویا به کهگیلویه برده شدند. پس از مدت‌ها، تلاش و پی‌گیری از سوی گروهی از انجمن‌های مردمی، دو کتیبه یادشده به بهبهان مسترد و در سازمان شبکه آبیاری مارون نگهداری شدند.
قرار بود این کتیبه‌ها را بر سر در ورودی شبکه آبیاری به‌ عنوان نماد احداث سد نصب کنند ولی پس از مشاوره با مسئول وقت سازمان آب و برق خوزستان مقرر شد، دو کتیبه یادشده در گلوگاه تنگ تکاب که یک تنگ و گذرگاه تاریخی و استراتژیک است و از نظر میراث‌فرهنگی، تاریخی، نظامی و اقتصادی اهمیت فراوانی دارد، نصب شوند که این اتفاق هم نیفتاد.
اما دلیل اصلی شهرت تنگ‌تکاب این روایت است که در این تنگه سردار شجاع ایرانی آریوبرزن در مقابل لشکر بزرگ اسکندر مقدونی قرار گرفت. تنگه تکاب یا تنگ تکاب یا به عبارتی، دربند پارس یک مسیر یا جاده تاریخی و طبیعی است که اتفاقات تاریخی زیادی در آن رخ داده است. شاید کمتر مسیر ترددی در ایران بتوان پیدا کرد که به اندازه این تنگه مورد اشاره تاریخ‌نگاران و باستان‌شناس‌ها قرار گرفته باشد.
این تنگه راهی کوهستانی در جاده قدیمی بین‌النهرین به شهر باستانی استخر و جاده باستانی خوزستان به فارس به حساب می‌آید. طول تنگه در حدود ۵ کیلومتر است و رودخانه مارون از میان آن می‌گذرد. تنگ تکاب دو ورودی دارد؛ ورودی شرقی آن را سد مارون تشکیل داده است که وجود سد عملا این ورودی را مسدود کرده است و تنها می‌توان از ورودی غربی وارد تنگه شد. در سمت شمال تنگه هم ارتفاعات کوه «بدیل» و در سمت جنوب آن ارتفاعات کوه خاییز قرار دارد.
جانمایی جدید برای کتیبه‌ها را به میراث داده‌ایم
نگرانی برای این کتیبه‌ها در کنار نگرانی برای سایر آثار باستانی بهبهان دلیلی است تا دولتی مختاران، مسئول انجمن دوست‌داران میراث‌فرهنگی بهبهان به «پیام‌ما» بگوید که عملکرد میراث‌فرهنگی در بهبهان بسیار ضعیف است و همین ضعف هم سبب شده شهری با این قدمت نتواند آثار خود را به درستی حفظ و عرضه کند.
او می‌گوید بارها درباره وضعیت این کتیبه‌ها و نگرانی درباره آسیب رسیدن به آنها صحبت شده اما در عمل اتفاقی نیفتاده. نه مسئولان شرکت مارون و نه میراث‌فرهنگی هیچ عزمی برای تغییر در وضعیت این کتیبه‌ها نداشته‌اند. «چند سال قبل پیشنهاد دادیم کتیبه‌ها را در نزدیکی محلی که از آن بیرون آورده شده و بین سد و نیروگاه قرار دهند. یعنی منطقه‌ای تعیین کنند و کتیبه‌ها را در آن برای نمایش عموم بگذارند تا همه بدانند این منطقه محل گذر مهمی در دوران گذشته بوده است.» مختاران می‌گوید دخترش که معمار است طرحی برای این جانمایی کشید و این طرح به اداره میراث‌فرهنگی داده شده اما کسی به آن توجهی نکرده است. «بخشی از این کتیبه‌ها در هنگام جابه‌جایی با جرثقیل از دل کوه به انبار شکست و از بین رفت و باید بگویم این اتفاقات اصلا خوب نیستند و هر روز شاهد از بین رفتن بخشی از تاریخ و هویت و میراث کشور هستیم.»
هرچند در بسیاری از نوشته‌ها صحبت از این است که این کتیبه‌ها متعلق به دوران قاجار است اما احسان یغمایی در مطلبی با عنوان «تنگ‌تکاب ارجان و سنگ‌نبشته‌های قاجاری آن» می‌نویسد: «بخش‌های زیرین از یک کتیبه کوفی از سده‌های نخستین ایران اسلامی (احتمالاً سده سوم) در زیر کتیبه منثور و فرورفتگی بیش از اندازه کتیبه منظوم در کوه از یک سو و نرم و تخت بودن زمینه‌های دور و بر سنگ نبشته‌ها از دیگر سو، این اندیشه را که پیش‌تر اثری، سنگ نگاره‌ای یا کتیبه‌ای بوده است، بیش‌تر می کند. این رسم زشت قاجاریان که بر سنگ‌نگاره‌های پارتی یا ساسانی صورت خود و درباریان و خواجه‌ها را بکشند یا یکسره آنها را پاک کنند و اشعار نااستوار بنویسند، بسیار جاری بوده است. نقش نفیس بهرام چوبینه در کوه تبرک ری یا سنگ‌نبشته‌های قجری طاق‌بستان که سبب از بین رفتن نگاره‌های بسیار نفیس ساسانی شده است، نمونه‌هایی چند است.» بر این اساس باید این کتیبه‌ها را نه تنها کتیبه‌هایی متعلق به دوران قاجار بلکه مربوط به سده‌های بسیار قدیمی‌تر دانست.
بهبهان موزه ندارد
هرچند این کتیبه‌ها برای آنکه حفظ شوند و گزندی به آنها وارد نیاید از دیواره‌های سنگی نزدیک سد جدا شدند؛ اما آنچه باعث ناراحتی فعالان میراث‌فرهنگی بهبهان در سال‌های گذشته بوده این است که چرا بعد از گذشت این همه سال فکری به حال این کتیبه‌ها نشده است. رضا مهذب، از جمله فعالان میراثی این شهر به «پیام ما» می‌گوید: «وضعیت حفاظت و مرمت در بهبهان زیر صفر است و این در حالی است که در بهبهان سه منطقه باستانی مهم و تپه‌های باستانی دارای اهمیت وجود دارد اما برنامه‌ریزی و نظارتی برای حفظ و احیای آن‌ها ضعیف است. درباره این کتیبه‌ها هم شاید بهترین کار این باشد که با همکاری میراث‌فرهنگی مثل آنچه در ورودی تخت جمشید اجرا شده، مقابل این کتیبه‌ها هم شیشه گذاشته شود و جانمایی دقیقی برای نصبشان انتخاب شود.»
از نگاه او مشکل این شهر باستانی علاوه بر کمبود امکانات و بودجه، کمبود دانش و آگاهی است و به همین دلیل شهری با چنین قدمتی هنوز یک موزه ندارد. مهذب می‌گوید:‌ «چندین سال است می‌خواهند برای بهبهان موزه‌ای بسازند اما این اتفاق عملی نشده. قرار بود این کتیبه‌ها هم به موزه منتقل شوند که با ساخته نشدن موزه این امر هم منتفی شد.» این فعال میراث‌فرهنگی تاکید می‌کند که شهرهایی با تاریخچه تاریخی بهبهان کم هستند و آنهایی که چنین تاریخچه‌ای دارند هم وضعیتشان بسیار با بهبهان متفاوت است. او شوشتر و دزفول را مثال می‌زند و می‌گوید که این دو، از نظر حفظ بافت تاریخی و آثار باستانی بسیار جلوتر از بهبهان هستند.
به گفته او در سال‌های گذشته بهبهان یک موزه مردم‌شناسی داشت که در سال‌های ۹۵-۹۴ جمع شد. «ساختمان این موزه را هم یک خیر به میراث داده بود. اما جمع شد و اشیای حاضر در آن هم پخش شدند و حتی از سرنوشت آنها اطلاع درستی در دست نیست. با چنین وضعیتی نمی‌توان به آینده حفظ میراث ارزشمند در شهری تاریخی چون بهبهان چندان امیدوار بود.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *