پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یادبود

یادبود





۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰:۰۷

شهید فرامرز دادبین
در سال 1330 در کرمان به دنیا آمد. چهارمین فرزند و سومین پسر خانواده بود. هوش و درایت و مهربانی، او را در کودکی زبانزد فامیل کرد. از دوران نوجوانی به مکانیکی علاقه مند بود و از این طریق مخارج تحصیل خود را تامین می کرد. پس از گرفتن دیپلم در زادگاه خود، وارد دانشکده علم و صنعت تهران شد و در رشته مکانیک به تحصیل پرداخت. فعالیت های سیاسی خود را علیه رﮊیم از همین زمان آغاز کرد. در دانشگاه به پخش اعلامیه ها و متن سخنرانی های امام پرداخت و در آگاه سازی قشر دانشجو علیه رﮊیم نقش قابل توجهی ایفا کرد. از طرف دیگر با رساندن این اعلامیه ها و سخنرانی ها و اطلاعات مربوط به تظاهرات های مردمی تهران، در روشن سازی افکار مردم کرمان و همچنین هدایت حرکت های مردمی در این استان نقش غیر قابل انکاری داشت. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، به فعالیت های سیاسی خود در کرمان ادامه داد و در تظاهرات ها شرکت فعالانه داشت.
در سال 1357و در اوج درگیری های مردمی با رﮊیم پهلوی، جلسه سخنرانی در مسجد جامع کرمان ترتیب داده شد. رﮊیم که از عواقب چنین سخنرانی هایی به خوبی مطلع بود، با نیروهایی که از قبل بر پشت بام و اطراف مسجد مستقر کرده بود، به مردم حمله کرد. درگیری بین مردم و نیروهای رﮊیم به وجود آمد. با شدت گرفتن درگیری مردم وارد شبستان های مسجد شدند. رﮊیم که از قبل برنامه ریزی کرده بود، با گاز اشک آور مردم را وادار به خروج از مسجد کرد.
مردم از در ﭘشتی مسجد که در واقع تنها راه فرار بود،خارج شدند؛ اما در آن جا نیز با کتک های نیروها مواجه شدند.
یک ماه بعد از این ماجرا در روز 24آذر مردم به بهانه مراسم هفتمین روز شهادت یکی از شهدا در مسجد امام جمع شدند. همه می دانستند که این گونه مراسم ها زمینه ای برای تظاهرات ها و حرکت های بزرگتر است. رﮊیم که مثل همیشه خطر را احساس کرده بود با گاز اشک آور به استقبال مردم رفت. درگیری بین مردم و نیروهای رﮊیم شروع شد. اصرار برای داخل کردن مردم به شبستان های مسجد بی فایده بود. مردم دیگر فریب نمی خوردند. آن ها یک بار این کار را انجام داده بودند و نتیجه اش را دیده بودند. هر کس با هر چه می توانست به نیروهای ساواک حمله می کرد. در این درگیری یکی از نیروهای ساواک با کلت به یکی از مردم که مشغول سنگ ﭘرتاب کردن بود حمله برد و او را زخمی کرد. مردم برای کمک به سمت او رفتند. ناصر دادبین که پای ثابت تظاهرات ها بود، فرد زخمی را سوار ماشین کرد تا به بیمارستان برساند. در همین حین تیری به او شلیک شد و قلب او را مورد هدف قرار داد. یکی از دوستان او که دیگر تحملش را از دست داده بود، فریاد اعتراض آمیزی سر داد؛ اما ﭘاسخ او گلوله ای بود که به سمتش شلیک شد. در آن حادثه علاوه بر ناصر دادبین سه نفر دیگر نیز شهید شدند. مراسم تشییع ﭘیکر این شهیدان خود تظاهرات دیگری را رقم زد و شور دیگری در مردم آفرید.
دادبین وارد صحنه سیاست شد. وی با به راه انداختن مباحث مختلف سیاسی و مذهبی در مساجد سهم قابل توجهی در روشن کردن افکار مردم نسبت به اوضاع جامعه ایفا کرد. او چه در منزل و چه در خارج از آن نقش معلم اخلاق را داشت. وی در 24 آذر سال 1357 در حالی دعوت حق را لبیک گفت که تنها چند ماه از به ثمر رسیدن درخت انقلاب باقی مانده بود.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *