پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | افزایش نابرابری در دههٔ ۹۰

«مسعود نیلی»، اقتصاد‌دان، دربارهٔ دلایل «افول طبقهٔ متوسط» در یک دههٔ گذشته سخن گفت

افزایش نابرابری در دههٔ ۹۰

نیلی: اقشار شیب تندی از کاهش درآمد را تجربه کردند و قشر پردرآمد به قشر متوسط و قشر متوسط به قشر فقیر سرریز شد





افزایش نابرابری در دههٔ ۹۰

۸ دی ۱۴۰۲، ۲۲:۲۲

در دومین نشست سیاستگذاری مبتنی‌بر شواهد که در دانشکدهٔ مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد، «مسعود نیلی»، اقتصاددان، در ارائه‌ای با عنوان «افول طبقهٔ متوسط: شواهدی از ویژگی‌ها و تحولات گروه‌های درآمدی» دههٔ ۹۰ را دههٔ سختی برای همهٔ گرو‌ه‌های درآمدی به‌ویژه طبقهٔ متوسط دانست. این اقتصاددان با اشاره به اینکه در این دهه با کاهش قابل‌توجه میزان مطلق درآمد و وضعیت نامطلوب توزیع درآمد، وضعیت رفاهی به‌شدت آسیب دید، گفت: «در سال‌های پایانی این دهه، همهٔ اقشار شیب تندی از کاهش درآمد را تجربه کردند و قشر پردرآمد به قشر متوسط و قشر متوسط به قشر فقیر سرریز شد.»

به گفتهٔ «مسعود نیلی» برای تحقق رشد اقتصادی، هم به قشر کم‌درآمد که به کار سادهٔ خود تکیه دارد و هم به قشر متوسط که پیشران رشد تکنولوژی است و برمبنای تخصص و سرمایهٔ انسانی خود کسب درآمد می‌کند و هم به قشر پردرآمد که با سرمایهٔ خود زندگی می‌کنند و منابع مالی مورد نیاز را از طریق پس‌انداز برای توسعهٔ اقتصادی فراهم می‌کنند، نیاز است. او با این مقدمه به نقش پراهمیت طبقهٔ متوسط در توسعه‌یافتگی اقتصادها اشاره کرد و گفت:‌ «هرچه اقتصادها به‌سمت توسعه‌یافتگی حرکت می‌کنند، نقش طبقهٔ متوسط به‌واسطهٔ رشد تکنولوژی بیشتر می‌شود، چرا‌که بخش قابل‌توجهی از پیش‌برندگی تکنولوژی به تخصص آنها مرتبط است. بنابراین، در طول زمان، وجود قشر متوسط برای یک اقتصاد توسعه‌یافته اهمیت بالایی پیدا می‌کند.» 

 

باوجوداین، اما تغییراتی از دههٔ ۸۰ تا پایان دههٔ ۹۰ در اقتصاد ایران اتفاق افتاده که جمعیت قشر متوسط را به‌شدت کاهش داده است. نیلی با اشاره به تغییرات درآمد سرانه و نابرابری براساس ضریب جینی از اوایل دههٔ ۸۰ تا پایان دههٔ ۹۰، گفت: «وضعیت رفاهی در دههٔ ۹۰، از یک‌طرف به‌شدت از کاهش قابل‌توجه میزان مطلق درآمد و از طرف دیگر هم از شاخص‌های نامطلوب توزیع درآمد متأثر شد.» او پس از این توضیح، دربارهٔ سهم جمعیتی گروه‌های درآمدی در فاصلهٔ سال‌های ۷۶ تا ۹۹ گفت:‌ «در فاصلهٔ سال‌های ۷۶ تا ۸۸ قشر پردرآمد و متوسط در حال بزرگ شدن و قشر کم‌درآمد به‌سوی کوچک شدن حرکت می‌کرد، این رویه که وضعیت رفاهی جامعه در آن سال‌ها نشان می‌داد، درواقع نسبتاً مطلوب بود. در سال‌های ۸۸ تا ۹۰  که یارانه به‌طور مستقیم به مردم پرداخت شده بود، قشر فقیر کاهش پیدا کرد و با قشر متوسط جابه‌جا شد. اما در دههٔ ۹۰ از آغاز تا پایان به‌طور کلی، درصد جمعیت کم‌درآمد افزایش قابل‌توجهی یافت و جمعیت پردرآمد هم کاهش را تجربه کرد. همچنین، جمعیت قشر متوسط در این میان کوچکتر شده است.»

 

 شیب تند کاهش درآمد در سال‌های پایانی دههٔ ۹۰

نیلی با اشاره به بازهٔ زمانی ۹۰ تا ۹۲ و ۹۶ تا ۹۹ دربارهٔ تغییرات و شباهت‌هایی که در سهم جمعیتی گروه‌های درآمدی رخ داده است، گفت: «در فاصلهٔ سال‌های ۹۰ تا ۹۲ از جمعیت قشر پردرآمد کم شده، اما هنوز قشر متوسط حضور و عاملیت خود را از دست نداده و تغییر بزرگی را حس نکرده است. به بیان دیگر اتفاقی که رخ داده این است که این جمعیت از قشر پردرآمد به قشر متوسط و از قشر متوسط گروهی به قشر کم‌درآمد و فقیر تبدیل شده‌اند. در بازهٔ چهارسالهٔ سال‌های ۹۲ تا ۹۶، قشر کم‌درآمد تغییرات جزئی را حس کرده، اما قشر متوسط کوچکتر شده است و شرایط قشر پردرآمد بهبود پیدا کرده است.» به گفتهٔ او، اما در فاصلهٔ سال‌های ۹۶ تا ۹۹، تغییرات گروه‌های درآمدی نامطلوب و بزرگ بوده است، «به‌نحوی‌که در هیچ دوره‌ای چنین تجربه‌ای نداشتیم که در این دوره از قشر پردرآمد و متوسط کاسته و به قشر کم‌درآمد اضافه شود. به این معنا که اقشار شیب تندی از کاهش درآمد را تجربه کردند و قشر پردرآمد به قشر متوسط و قشر متوسط به قشر فقیر سرریز شد.»

 

احتمال افزایش بار مالی صندوق‌های بازنشستگی در ۱۰ سال آینده

این اقتصاددان با ارائهٔ توصیفی از وضعیت اشتغال و ویژگی‌های افراد در گروه‌های درآمدی مختلف در فاصلهٔ سال‌های ۷۶ تا ۹۹ گفت:‌ «تعداد افراد سرپرست خانوار بیکار در قشر کم‌درآمد بیش از ۱۷ درصد افزایش یافته و از ۱۷ درصد در سال ۷۶ به ۳۴.۵ درصد در سال ۹۹ رسیده است. این وضعیت در دو گروه متوسط درآمدی و پردرآمد هم ادامه داشته و در همین بازهٔ زمانی و به‌ترتیب بیکاری سرپرست‌های خانوار در قشر متوسط بیش از ۲۰ درصد و در قشر پردرآمد نزدیک به ۳۰ درصد تغییر یافته است.» او پس از این توصیف، به مقایسهٔ وضعیت مزدبگیران در بخش خصوصی و دولتی پرداخت و توضیح داد: «در بین مزدبگیران بخش خصوصی هم بیشترین تغییر در قشر متوسط، سپس قشر کم‌درآمد و در آخر قشر پردرآمد رخ داده، به‌نحوی‌که در بازهٔ سال‌های ۷۶ تا ۹۹، با تغییرات ۱۱ درصدی نزدیک به ۲۸ درصد جمعیت قشر متوسط در بخش خصوصی فعال بوده و حدود ۳۶ درصد قشر کم‌درآمد با تغییرات پنج درصدی در این بخش کار می‌کردند. این درحالی‌است که در این بازهٔ زمانی ۲۳ساله فقط ۱۶.۵ درصد قشر پردرآمد در بخش خصوصی اشتغال داشتند.» 

به گفتهٔ نیلی این وضعیت درحالی رخ داده که تعداد مزدبگیران بخش عمومی، روندی کاهشی را در همهٔ گروه‌های درآمدی تجربه کرده است: «درحالی‌که چرخ نظام بازنشستگی ما با گرفتن بخشی از درآمد شاغل برای تأمین هزینه‌های بازنشسته می‌چرخد و بخش عمومی یا دولت که باید منابع بازنشستگی را تأمین کند، ورودی ندارد. به این معنا که با کاهش ورودی مزدبگیران به بخش دولتی و افزایش خروجی، هزینه‌ها افزایش می‌یابد. این همان عاملی است که ناترازی صندوق‌های بازنشستگی را شکل‌ می‌دهد و پیش‌بینی این است که تا ۱۰ سال آینده با ادامه یافتن این روند و مسن شدن جمعیت کشور، بار مالی صندوق‌های بازنشستگی از چیزی که الان است، بیشتر هم می‌شود.»

 

دولت با ناترازی شدیدی گلاویز خواهد شد

این اقتصاددان در پایان ارائهٔ خود با اشاره به این نکته که جمعیت قشر متوسط طی دههٔ ۹۰ با شدت زیادی کاهش پیدا کرده و سهم قشر پردرآمد از اقتصاد نیز کاهش یافته و به سرریز آن‌ها به قشر کم‌درآمد افزوده است، گفت: «نتیجهٔ این رویه پیامد‌های مهیب رفاهی، اجتماعی و سیاسی برای جامعه است. همچنین از طرفی تحولات اقتصاد کلان که در قالب کیفیت اشتغال پایین و تورم بالا خود را نشان می‌دهد، جمعیت وابستهٔ رفاهی برای دولت تولید می‌کند. به این معنی که گروهی به‌طور مداوم فقیرتر می‌شوند و برای رفاه خانوار خود به دولت وابسته می‌شوند و بار مالی سیاست‌های حمایتی نیز به این واسطه بیشتر خواهد شد. اگر این مسیر در هر دو بعد ادامه پیدا کند، درنهایت دولت با ناترازی شدیدی گلاویز خواهد شد.»  

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *