پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روایت غارت «هستیجان»

نشست «میراثِ در خطرِ ایران: در پرتو اسناد نوشتاری و مدارک نویافته از غار هستیجان» برگزار شد

روایت غارت «هستیجان»

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی: بسیاری از چرم‌نوشته‌ها و اسناد نوشتاری از این غار غارت شده و به خارج از ایران منتقل شده است





روایت غارت «هستیجان»

۲۱ آذر ۱۴۰۲، ۲۱:۵۹

«هستیجان» غاری در دلیجان از توابع استان مرکزی است که کاوش‌های باستان‌شناسان تاریخ این غار را به اواخر دورهٔ ساسانی نسبت داده است. باستان‌شناسان تا چندماه پیش از وجود چنین غاری اطلاعی نداشتند. رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی در نشست خبری پژوهشگاه به‌بهانهٔ هفتهٔ پژوهش و فناوری به این موضوع اشاره کرده و گفته بود که «بخشی بزرگی از آثار این غار از گل‌مهره‌ها و چرم‌نوشته‌ها و آثار دیگر به خارج از کشور رفته است.» «مصطفی ده‌پهلوان» تأکید کرده بود که «پیش‌ازاین دربارهٔ این غار هیچ اطلاعاتی نداشتیم و حتی در نقشه‌های استانی نامی از آن نبود تا اینکه نیما آصفی، زبان‌شناس، متوجه یکسری چرم‌نوشته با خط پهلوی ساسانی شد و دید اطلاعات زیادی در آنها وجود دارد. کم‌کم با پیگیری‌ها متوجه شدند که این آثار از اراک به‌دست آمده است و بعد از کشور خارج شده. از این اطلاعات به غاری در استان مرکزی رسیدیم، یک تیم کاوش اضطراری به منطقه اعزام شدند و درنهایت هستیجان کشف شد.» او از استان مرکزی خواست که موضوع حفاظت از غار را به‌صورت جدی در دستورکار قرار دهند، زیرا این غار می‌تواند در آینده اطلاعات بسیاری خوبی در اختیار ما بگذارد.

پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری به‌بهانهٔ هفتهٔ پژوهش در نشستی با عنوان «میراثِ در خطرِ ایران: در پرتو اسناد نوشتاری و مدارک نویافته از غار هستیجان» به بررسی آنچه بر این غار گذشته است، پرداخت. رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در این نشست گفت: «نه در نقشهٔ باستان‌شناسی و نه در گزارش‌های باستان‌شناسی به‌نام این غار اشاره‌ای نشده بود، تا اینکه یکی از کارشناسان زبان پهلوی در خارج از کشور متوجه چرم‌نوشته‌هایی شد که اطلاعات ذی‌قیمتی را در اختیار می‌گذاشت. او در ادامه با پیگیری متوجه شد بسیاری از این آثار از کشور خارج شده است و با پرس‌وجو متوجه شد خاستگاه این چرم‌نوشته‌ها غاری در استان مرکزی است. بنابراین، کاوش اضطراری در غار هستیجان آغاز شد.»

 

«مصطفی ده‌پهلوان» افزود: «بررسی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از چرم‌نوشته‌ها و اسناد نوشتاری از این غار غارت شده و به خارج از ایران منتقل شده است. مردم روستای هستیجان مهمترین نقش را در حفاظت از آثار این محوطه دارند.»

او با بیان اینکه در این روزها میزان تخریب در حوزهٔ میراث‌فرهنگی بیشتر و وحشتناک‌تر است، ادامه داد: «در گذشته غربی‌ها آثار را خارج می‌کردند و امروز فرزندان همین کشور آثار را از کشور خارج می‌کنند. آیا وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از عهدهٔ حفظ این آثار بر می‌آید یا نه؟ من در بطن جلسات هستم، همه در تلاش‌اند. تنگناهای مالی ما را به این سمت می‌برد که از خیران استفاده کنیم. حلقهٔ گمشدهٔ بحث پشتوانهٔ مردمی است. زمانی که مردم محلی روستای هستیجان حافظ آن غار نباشند، اقدامی انجام نمی‌شود.»

ده‌پهلوان با طرح این سؤال که آیا آیندگان نمی‌گویند که شما در صد سال پیش برای حفاظت از میراث‌ فرهنگی چه‌کار کردید؟ صحبت‌های خود را به پایان رساند.

 

اهمیت اسناد هستیجان

رئیس موزهٔ ملی ایران با بیان اینکه طبق اصل ۴۰ قانون اساسی کسی حق ندارد به‌خاطر نفع خودش آسیبی به میراث فرهنگی بزند و میراث فرهنگی متعلق به بشریت و حقوق همهٔ انسان‌هاست، گفت: «غار هستیجان و تیلینه دو محوطه‌ای هستند که توسعهٔ زمین‌های کشاورزی می‌تواند خسارت جدی به آنها بزند.»

«جبرئیل نوکنده» افزود: «با بیان اینکه فقط کتیبهٔ محوطهٔ هستیجان به ما از روابط عاطفی و خانوادگی در ۱۸۰۰ سال پیش می‌گوید، چه برسد به بقیهٔ اسناد که هرکدام مهم هستند. خسارت محوطه‌هایی مانند این تپه به‌خاطر توسعهٔ خیلی زیاد است. در جهان هزارهٔ چهارم مگر چند تپه مثل تیلینه وجود داشته است؟ تپهٔ تیلینه به‌اندازهٔ بین‌النهرین نیست، بلکه از آن هم بزرگ‌تر و مهمتر است.»

 

پیگیری اسناد به کجا رسید؟

«نیما آصفی»، زبان‌شناس، یکی از سخنرانان این نشست بود که به‌صورت مجازی در آن حضور یافت. او توضیح داد که از ۳۹۹ قطعه سند، ۳۴۱ مورد در موزهٔ هنر «برکلی»، ۳۹ قطعه در «برلین»، ۶ سند در «لس‌آنجلس»، ۶ مورد در مجموعه‌های شخصی و بقیه دست اشخاص است.

او با بیان اینکه احتمالاً ۹ سند داخل ایران است، تأکید کرد که این آمار به‌خوبی نشان می‌دهد چه گنجینه‌ای را از دست داده‌ایم.

آصفی با اشاره به شروع مطالعات دربارهٔ اسناد هستیجان از ۳۵ سال پیش تا کنون، افزود: «سؤال اینجاست که چرا در این ۳۵ سال که از شروع مطالعات می‌گذرد، جامعهٔ متخصص از آن بی‌خبر است؟ چرا وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از آن بی‌خبر بوده یا اطلاع‌رسانی نکرده است؟ این همان حلقه‌ٔ مفقوده‌ای است که بین من پژوهشگر و وزارتخانه وجود دارد.»

این زبان‌شناس و پژوهشگر زمان حدودی اسنادی را که تاریخ‌دار هستند، از ۶۵۴ میلادی تا ۷۰۱ میلادی اعلام کرد و افزود: «این بازه، بازهٔ مهمی است؛ زیرا ما چیز زیادی از آن نمی‌دانیم و به اطلاعات بیشتری از آن نیاز داریم.»

 

او البته به مشکلاتی که در مسیر پیدا کردن اسناد دست اشخاص داشته، اشاره کرد و گفت: «برای مثال یکی از افرادی که سه سند را در اختیار دارد، تصویرش را در اختیار ما نمی‌گذارد و مدت‌هاست منتظر همکاری او هستیم. فرد دیگری تصویری فرستاده که نصفه است. یک شخص دیگری هم گفته است که سه سند دارد و نهایتاً به ما گفت که هر سند را پنج میلیارد تومان می‌فروشد. همه‌شان تصور می‌کنند این سندها گنج یا گنج‌نامه است. البته با رقم پایین هم حاضر نیستیم بخریم، چون باب بدی باز می‌شود که افراد یاد می‌گیرند بروند سند پیدا کنند و بفروشند. این در بخش یابندگان بود. در بخش خریداران یک شخص کهنسال از اهالی هستیجان اطلاعاتی دربارهٔ خریدارانی دارد و اسم خریداران را به ما داده است، یکی از آنها در کاشان و یکی در نیم‌ور است. فعلاً با فرد اهل کاشان تماس گرفته‌ایم که در گذشته و با پسر او در تماس هستیم. اما به‌هرحال چون ابزار قانونی و مالی نداریم، کارها حتی در حد دریافت تصاویر این اسناد کند پیش می‌رود و هنوز به نتیجه نرسیده است.»

او در ادامه دربارهٔ محتوای اسناد بررسی‌شده و تاریخشان هم صحبت کرد.

 

نتیجهٔ کاوش‌ها

«اسماعیل شراهی»، کارشناس باستان‌شناسی و کارشناس میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مرکزی نیز در این نشست صحبت کرد و گفت: «ماجرای کاوش در هستیجان از آنجا شروع شد که در یک مراسم در دلیجان یکی از فعالان میراث فرهنگی اعلام کردند آقای آصفی با ایشان تماس گرفتند و گفتند که در غار ذیل روستای هستیجان اسنادی پیدا شده است. ما به این موضوع ورود کردیم و فکر می‌کردیم به‌محض ورود به غار، با توجه به گفته‌ها راحت اسناد را برمی‌داریم و به آنها دسترسی داریم،‌ اما این واقعیت نبود. فاجعهٔ عظیمی اتفاق افتاده و طی ۷۰ سال تمام خاک غار زیرورو و غارت شده بود.»

او با بیان اینکه غار یک سازند آهکی وسیع و مشابه سازند آهکی قم است، افزود: «در غار به‌فراوانی یک‌سری پارچهٔ رنگارنگ، کنف و… پیدا کردیم. همچنین، تعداد زیادی سفال دورهٔ اشکانی، بخش‌هایی از محفظه‌های گلی که معلوم نبود چه کاربری دارند و یک اثر مهر، کتیبهٔ پهلوی و یک سفال‌نوشته که تنها سفال‌نوشتهٔ کشف‌شده از غار است، پیدا شد.»

 

او توضیح داد: «این غار در فاصلهٔ دو هزار و ۲۰۰ متری روستا قرار دارد. سال‌های سال از کنار آن می‌گذشتیم و چون دسترسی سخت بود به آن توجهی نشده بود. یک‌بار در سال ۱۳۸۰ یک بررسی دربارهٔ آن صورت گرفت، اما چون دسترسی سخت بوده، ورود پیدا نکردند. در سال ۱۳۸۸ یک گروه از باستان‌شناسان ورود کردند و آن زمان غار را به دورهٔ ساسانی منتسب کردند.»

 «محمدرضا نعمتی»، سرپرست گروه کاوش غار هستیجان، هم در این نشست با بیان اینکه اسناد موجود در خارج از کشور بخش کوچکی از اسنادی است که حدس زده می‌شود به خارج از کشور رفته، گفت: «کاوش‌های غیرمجاز از اوایل انقلاب اسلامی تا اوایل دههٔ ۷۰ انجام شده است و حتی گفته می‌شود حین کاوش ۲۰ تا ۳۰ تیم در حال کاوش بودند.»

او با اشاره به تاریخ نوشته‌شده روی دیوار غار یعنی ۱۳۳۶ معتقد است که اولین اسناد در این سال‌ها از غار خارج شده است، اما در همهٔ این سال‌ها حتی غار به ثبت ملی نرسیده است.

نعمتی ادامه داد: «سن غار معادل سازند آهکی قم است و کاوش در آن که در مهر و آبان سال جاری انجام شد، کاوش بسیار سختی بود.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *