نتایج یک پژوهش جدید نشان داد:
افزایش ریسکپذیری کسبوکارها در زمانهٔ ابهام
پژوهش مؤسسهٔ مککینزی: تنگنای اقتصادی دیگر ترمزی برای فعالیت کسبوکارها نیست و نزدیک به ۶۰ درصد مدیران عامل کسبوکارها این تهدید را یک فرصت برای ایجاد کسبوکارهای جدید میدانند
۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۲۳:۰۵
درحالیکه در گذشته بیشتر کسبوکارها در دورهای که وضعیت کلان اقتصادی آشفته میشد، بهدنبال واکنشهای کوتاهمدت برای مدیریت اوضاع بودند، نتایج آخرین پژوهشهای مؤسسهٔ جهانی مککینزی که با همراهی ۱۵۰ سرمایهگذار انجام شده است، نشان میدهد مدیران کسبوکارها در همهجای دنیا استراتژیهای پایدار، میانمدت و بلندمدت را اولویت قرار میدهند. این پژوهش تأکید میکند که اولویت تجاری بیش از نیمی از کسبوکارها در سراسر جهان در زمان تنگنای اقتصادی، ایجاد و توسعهٔ کسبوکارهای جدید است و ازآنجاکه عمدهٔ این کسبوکارها پیش از ایجاد یک کسبوکار جدید در بازار فعال بودهاند، مشکلی را که استارتآپهای تازهکار در جذب سرمایه دارند نیز ندارند.
آنطور که پژوهش مؤسسهٔ مککینزی میگوید تنگنای اقتصادی دیگر ترمزی برای فعالیت کسبوکارها نیست و نزدیک به ۶۰ درصد مدیران عامل کسبوکارها این تهدید را یک فرصت برای ایجاد کسبوکارهای جدید میدانند. این درحالیاست که وضعیت اقتصاد بهطور جهانی در ابهامی گسترده فرورفته است. بااینحال نزدیک به دوسوم صاحبان کسبوکار پیشبینی کردهاند که در سال آینده سرمایهگذاری بیشتری برای ایجاد کسبوکارهای جدید داشته باشند. به گزارش اتاق بازرگانی صنایع، معادن و تجارت تهران بهنقل از مؤسسهٔ مککینزی، ایجاد جریانهای درآمدی جدید، اولویت استراتژیک صاحبان کسبوکارها برای رشد انعطافپذیری است که مزیتهای رقابتی آنها را نسبت به رقیبانشان برای فرصتهای پیش روی کسبوکار آنها نشان دهد. اما چرا؟ چطور ممکن است که ابهام و عدم قطعیت نسبت به وضعیت اقتصادی صاحبان کسبوکار را بهسمت ریسک ایجاد کسبوکارهای جدید سوق دهد؟
استراتژیهای بلندمدت بهجای واکنشهای کوتاهمدت
گزارش سالانهٔ مؤسسهٔ مککینزی میگوید ۵۸ درصد صاحبان کسبوکار و ۶۵ درصد سرمایهگذاران معتقدند در شرایط ابهام اقتصادی، بهترین کار ایجاد کسبوکار جدید و سرمایهگذاری روی آن است. این آمار که از سوی این مؤسسهٔ پژوهشی ارائهشده نشان میدهد که بیش از نیمی از سرمایهگذراران معتقدند مهمترین اقدام استراتژیک یک شرکت در شرایط آشفتگی اقتصادی، اولویت دادن به کسبوکارهای جدید است؛ چراکه آنهایی که در پنج سال گذشته چنین ریسکی را پذیرفتهاند، حالا ۲۰ درصد درآمدهای سازمانشان از همین مسیر تأمین شده است. بهاینترتیب، درواقع هرچه تعداد کسبوکارهای ایجادشدهٔ یک سازمان بیشتر باشد، درآمد آن سازمان از این مسیر بیشتر خواهد بود. بهاینترتیب، شرکتها دیگر مثل گذشته بهدنبال راهکارهای کوتاهمدت برای کنترل اوضاع نیستند و بهجای آن با وجود ابهام کلان اقتصادی بر استراتژیهای میانمدت و بلندمدت تمرکز دارند.
ریسکپذیری مدیون هوشمصنوعی
نکتهٔ دیگری که پژوهش مککینزی روشن میکند این است که صاحبان کسبوکار متوجه اهمیت ریسکپذیری و توسعهٔ کسبوکارهایشان برای افزایش احتمال موفقیت شدهاند. آنطور که این پژوهش میگوید صاحبان کسبوکار بخشی از این ریسکپذیری را مدیون وجود هوشمصنوعی مولد هستند که فرصتهای دوجانبهای را پیش روی آنها قرار داده است؛ چیزی که پیشازاین وجود نداشت. در واقع آنها متوجه شدهاند که هوشمصنوعی چگونه میتواند برای آنها فرصتی باشد که کسبوکارهای متعددی را راهاندازی کنند و از طرفی میدانند که این تکنولوژی در سطوحی میتواند برایشان مخرب باشد. باوجوداین، اولویت همهٔ شرکتکنندگان در این نظرسنجی جهانی در طول پنج سال آینده این است که بهواسطهٔ تجزیه و تحلیل دادهها، کسبوکارهایی مبتنیبر هوشمصنوعی ایجاد کنند.
پایداری صنایع حرف اول را میزند
این پژوهش نشان میدهد که تمرکز صاحبان کسبوکار نسب به گذشته بهطور فزایندهای بر پایداری صنایع است. همچنین عمدهٔ شرکتهای بزرگ تمایل دارند که کسبوکارهایی را با اهداف محیط زیستی، اجتماعی و حاکمیتی اولویت قرار دهند. در کنار این، کسبوکارهای مبتنیبر خدمات، کسبوکارهای اشتراکی و بهداشت ازراهدور هم هنوز بهاندازهٔ کسبوکارهای مبتنی بر تجزیه و تحلیل دادههای هوشمصنوعی طرفدار دارد. کسبوکارهای خردهفروشی آنلاین اما که پس از همهگیری کرونا افزایش چشمگیری داشتند، امروز کمی از اولویت خارج شدهاند؛ چراکه بهترینهایشان دیگر تا امروز ساخته و راهاندازی شدهاند. پاسخدهندگان این نظرسنجی در صنایعی مثل خودروسازی و هوافضا هم گفتهاند که انتظار دارند که در کنار استفاده از دادههای هوشمصنوعی، کسبوکارهای مبتنیبر محصولات فیزیکی ایجاد کنند. شرکتهای فعال در بخش انرژی و مواد هم مثل شرکتهای خودروسازی بهدنبال ایجاد محصولات فیزیکی هستند، با این تفاوت که آنها اولویتشان را کسبوکارهای پایدار مبتنیبر انرژیهای تجدیدپذیر و ذخیرهسازی انرژی اعلام کردهاند. در بخش مراقبتهای بهداشتی هم صاحبان کسبوکار بیشتر بهدنبال ایجاد مشاغل مبتنیبر خدمات، پلتفرمهای سلامت مجازی و رباتیک پزشکی هستند. درحالیکه بیشتر صاحبان کسبوکار معتقدند هوشمصنوعی میتواند بهرهوری آنها را بالا ببرد و بهعنوان یک مزیت رقابتی برای آنها شناخته شود، اما غالباً از اثر زیرساختی آن غافلند. پژوهش مککینزی میگوید بهجز بهرهوری، هوشمصنوعی میتواند در بعد نوآوری با شخصیسازی انبوهی از ارتباطات و ترکیب و جمعبندی آنها با سرعت شگفتآوری، قابلیتهای جدیدی را برای کسبوکارها به ارمغان بیاورد. همچنین کسبوکارهای مبتنیبر دانش با قابلیتهایی که هوشمصنوعی برای آنها فراهم میکند، میتوانند انواع خاصی از خدمات را با هزینهٔ کم دردسترس افراد زیادی قرار دهند که این، تحولی واقعی است که کسبوکارها را مدیون هوشمصنوعی میکند.
هیچ شرکتی بیگدار به آب نزده است
پژوهش مککینزی تأکید میکند که شرکتکنندگان این نظرسنجی اعلام کردهاند که میدانند موفقیت تضمیننشده است، بااینحال اما برای آنها ریسک کردن ارزشش را دارد. آنها بهطور میانگین گفتهاند که نرخ موفقیت قابلقبول برای هر سازمانی که کسبوکاری را راه میاندازد، نزدیک به ۳۰ درصد است و بیش از دو مورد از هر سه کسبوکار جدید ممکن است که هرگز دوام نیاورد. بااینحال یافتهها نشان میدهد که سرمایهگذاران راهاندازی کسبوکار جدید را کمریسک و راه مؤثری برای افزایش ارزشگذاری یک سازمان میدانند. همچنین سرمایهگذاران میگویند که انتظار دارند که این کسبوکارهای جدید پس از چهار سال با در نظر گرفتن معیارهای مختلفی چون اندازهٔ بازار، فرایند ایجاد کسبوکار، میزان عملی بودن ایده و… به سودآوری برسند. در بخش دیگری از یافتههای این پژوهش آمده است که همهٔ شرکتهایی که در راهاندازی کسبوکارهای جدید موفق بودهاند، چارچوب و فرآیند مشخصی را طی کردهاند. به بیان دیگر هیچکدام از آنها بیگدار به آب نزدهاند و با استفاده از روشی سیستماتیک از مشارکتها و فرآیندهایی برای ایجاد کسبوکار جدید تا نظارت و ارزیابی نتایج بهره بردهاند.
درنهایت صاحبان ریسکپذیر این کسبوکارهای موفق همگی بر اهمیت استفاده از تجربه صحه گذاشتهاند. آنها تأکید کردهاند که شرکتهای باسابقه احتمال بیشتری دارد که پس از ایجاد کسبوکارهای جدید، بازگشت سرمایهٔ بیشتری نسبت به رقیبان خود داشته باشند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سازمانهای باتجربهای که سه یا چند کسبوکار جدید در سال ایجاد کردهاند، نرخ موفقیت بالاتری داشته و بهازای هر کسبوکار ناکارآمد، حدود سه درصد کسبوکار موفق دارند. در مقابل اما بنگاههایی که تخصص کمتری دارند، ۱.۶ احتمال موفقیت دارند و بهجای بهرهگیری از تجربه سایر عوامل موفقیت مانند تعامل با شرکای خارجی را جایگزین میکنند.
موفقیت گاهی یعنی تعطیل کردن کسبوکار زیانده
پژوهش مؤسسهٔ مککینزی در آخر تأکید کرده که موفقیت گاهی یعنی تعطیل کردن کسبوکاری که زیانده است. این پژوهش با اشاره به نرخ موفقیت سازمانها نشان میدهد که شرکتهای باتجربه اگر متوجه شوند که کسبوکاری که ایجاد کردهاند موفق نیست، بهسرعت آن را تعطیل میکنند و در نتیجه، نرخ موفقیت کسبوکارهایی را که هنوز درحال فعالیت هستند، افزایش میدهند. درواقع آنطور که این پژوهش میگوید باتجربهها بیشتر از سایرین احتمال دارد یک کسبوکار با عملکرد ضعیف را تعطیل کنند تا اینکه بخواهند فعالیت آن را ادامه دهند؛ چراکه داشتن یک سازوکار رسمی برای نظارت بر عملکرد کسبوکار تعیین میکند که چه زمانی یک کسبوکار باید تعطیل شود یا به کار خود ادامه دهد.
درنهایت این پژوهش توصیه میکند که صاحبان کسبوکار رویکردهای بلندمدت را همپای یادگیری و تنظیمگری همواره در دستورکار خود قرار دهند تا بتوانند کسبوکارهایی کارآمد و سازگار ایجاد کنند.
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید