پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «آوان» در حصار آهن و مس

مناقشهٔ اجتماعی برسر معدن آهن روستای آوان حل نشده اما اخباری از اکتشاف مس هم به گوش می‌رسد

«آوان» در حصار آهن و مس

یک کارشناس محیط زیست: فعالیت معدن در این روستا با نیت توسعه باعث کاهش تولید محصولات باغی، دامی و عسل طبیعی در منطقه شده است





«آوان» در حصار آهن و مس

۸ آبان ۱۴۰۲، ۲۱:۳۰

سال‌ها قبل وقتی معدن آهن در روستای «آوان» از توابع ورزقان کشف شد، هیچ‌کدام از ۵۰ خانوار روستا نمی‌دانستند اکتشاف در ۳۰۰ متری محل زندگی آنها چه تبعاتی خواهد داشت. آنها سال‌ها بعد که درختانشان خشکید و هوای منطقه خاک‌آلود شد، به مشکلات معدن و بی‌توجهی صاحبانش به این موارد پی بردند و بعد از آن به فکر چندین اثر باستانی افتادند که از قرن‌ها قبل، تاریخ این منطقه را نشان می‌داد و اکتشاف آهن تهدیدی جدی برای آنها بود. هیچ‌کدام اما دلیلی نشد تا فعالیت معدن کم شود و آسیب‌هایش مورد توجه قرار گیرد. آوانی‌ها از مدتی قبل شاهد بررسی و کاوش برای اکتشاف معدن مس در دل روستایشان هستند و حالا می‌پرسند: «با راه‌اندازی یک معدن در دل روستا آیا آوان باید خالی از سکنه شود؟»

معدن طلای روستای آوان در نزدیکی دو معدن پرمناقشهٔ استان یعنی «معدن طلای اندریان» و «معدن طلای مزرعه شادی» قرار دارد. معدن طلای اندریان در ۷۰ کیلومتری شمال شرق تبریز و در محدودهٔ جنگل‌های ارسباران، در سال‌های گذشته همیشه پرمشکل بوده است. سال ۹۷ «حمید قاسمی»، مدیرکل وقت حفاظت محیط زیست آذربایجان‌شرقی، دربارهٔ معدن طلای اندریان گفته بود: «اداره‌کل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌شرقی به معدن طلای اندریان اجازه فعالیت داده است، اما این اجازه تا زمانی معتبر است که هیچ‌گونه آلودگی‌ای نداشته باشند. این معدن در طول چند سال نتوانسته بود ارزیابی محیط زیستی را کسب کند که به همین دلیل از سوی محیط زیست مجوزی برای بهره‌برداری صادر نمی‌شد و بعد از جلسات مختلف و فشرده در سازمان محیط زیست تصمیم بر این گرفته شد که در این معدن نظارت و پایش به‌صورت مستمر انجام شود. در زمان‌های مختلف پسماندها و چاه‌های زیرزمینی در این معدن به‌شدت کنترل می‌شوند و اگر آلودگی گزارش شود، قطعاً معدن تعطیل خواهد شد.» سال ۹۹ مرگ چندین گوسفند و آسیب به منطقه باعث دستور توقف کار معدن شد، اما بعد از آن، باز هم کار معدن ادامه یافت.

همان سال «اله‌وردی دهقانی»، نمایندهٔ ورزقان و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، به ایسنا گفت: «آلایندگی محیط زیستی معدن اندریان اظهرمن‌الشمس بوده و همهٔ هیپ‌های اجراشده در آن و دانه‌بندی‌های آن غیراستاندارد است. براساس اعلام سازمان صمت (صنعت، معدن و تجارت)، شرکت بهره‌بردار این واحد معدنی (زرین داغ آستارکان) فعالیت خود را در سال ۹۶ آغاز کرده و در سال ۹۷ برای آن موافقت محیط زیست صادر شده است.» به گفتهٔ او، همین روند نشان می‌دهد که این شرکت قبل از دریافت موافقت محیط زیست کارش را آغاز کرده و از سوی دیگر درحالی‌که محیط زیست که باید بر فعالیت‌های صفر تا صد این شرکت نظارت می‌کرد، این کار را نکرده است.

فاصلهٔ معدن آهن آوان تا معدن طلای اندریان چیزی در حدود ۵۰ کیلومتر است و در منطقه‌ای با این میزان از مناقشات و بی‌توجهی به اصول محیط زیستی چندین و چند معدن مشغول به کارند. در این میان سازمان حفاظت محیط زیست در منطقهٔ حفاظت‌شده که معدن طلا در آن قرار داشت، رسیدگی‌های لازم را اعمال نکرد و حالا در آوان هم حاضر نیست. چرا که روستای آوان آن‌طور که محلی‌ها می‌گویند در مرز منطقهٔ حفاظت‌شده «دیرماز» قرار گرفته و شکایت‌ها و پیگیری‌های مختلف از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی هم تاکنون نتیجه‌ای نداشته است. این درحالی‌است که اسفندماه ۹۵ «حسن یحیوی»، فرماندار وقت ورزقان، خواستار همراهی اداره‌کل منابع‌طبیعی استان با شرکت سرمایه‌گذار معادن سنگ آهن آوان و آستمال شده و گفته بود: «راه‌اندازی معدن و کارخانجات سنگ آهن می‌تواند گامی مؤثر در راستای تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و ایجاد اشتغال در شهرستان باشد.» از همان هفت سال قبل هم کار معدن با جدیت شروع شد و با وجود نزدیکی بیش‌ازاندازهٔ معدن به منطقهٔ روستایی به کار خود ادامه داد.

 

تهدید خاک و آب

«رضا حسینی»، نویسندهٔ کتاب «آوان آذربایجان»، به «پیام ما» می‌گوید در طول سال‌های فعالیت معدن، اعتراضات بسیاری از سوی اهالی در جریان بوده، اما مورد بی‌توجهی قرار گرفته است: «فاصلهٔ معدن تا روستا بسیار کم است. این معدن در بالادست روستاست و فعالیت معدنی در سال‌های اخیر باعث نابودی باغ‌ها و آب‌وهوای منطقه شده. در این سال‌ها هیچ‌کس پاسخگو نبوده و تماس‌های ما با سازمان‌های مرتبط بی‌نتیجه بوده است.» او می‌گوید نخاله‌ها در روستا تخلیه می‌شود و آلودگی آب و خاک و هوا رمقی برای منطقه نگذاشته است. «آثار باستانی فراوانی داریم، اما از سوی میراث‌فرهنگی کسی برای رسیدگی به منطقه نیامده و درخواست‌های ما هم تاکنون بی‌جواب مانده است.»

شکایت‌‌های فراوانی هم انجام گرفته، اما بی‌نتیجه بوده و آنطور که «حسن اسماعیل‌زاده»، عضو شورای روستای آوان، به «پیام ما» می‌گوید آنها تاکنون نتوانستند معدن را محکوم کنند: «۵۰ خانوار در منطقه زندگی می‌کنند. از این میان، تنها چند نفر در معدن مشغول به کارند و سرمایه‌گذار نیروهایش را با خود آورده. از سوی دیگر در ماه‌های اخیر در دل روستا یک معدن مس کشف شده و در حال بررسی برای اکتشاف آن هستند. اما هیچ‌کس به ما نمی‌گوید وضعیت ما بعد از این اکتشاف چه می‌شود؟ باید روستا را خالی کنیم؟»

اردیبهشت امسال نظر کارشناسی بر روی شکایت یکی از اهالی روستا صادر شد و براساس آن خسارت وارده توسط معدن مورد تأیید قرار گرفت. در بخشی از این گزارش آمده است: «برابر اظهارات خواهان، طی سه سال گذشته در اثر فعالیت‌های شرکت معدنی شرکت توانگران سهند که در مجاورت باغ متعلق به خواهان در حال انجام است، خسارت زیادی به باغ یادشده از بابت خشک شدن درختان، افت محصول، کاهش کیفیت محصول وارد شده است.»

 

تهدید آثار باستانی

روستای آوان از توابع شهرستان ورزقان بر روی کمربند متالورژی قره‌داغ قفقاز قرار گرفته و این اتفاق هرچند برای منطقه اهمیت بسیاری داشته، اما اکتشاف بدون توجه به حفظ محیط زیست و زندگی ساکنان منطقه آسیب‌های فراوانی را به‌دنبال آورده است. «سعید ابراهیم‌زاده»، کارشناس محیط زیست از روزهای کشف آهن در منطقه‌ای می‌گوید که آثار باستانی‌اش شهرت بسیاری دارند و کشف آهن بدون توجه به این آثار در حال انجام است. «آثار باستانی منطقه متنوع‌اند و شامل قبور تاریخی، سرستون‌های منبت‌شده متعلق به دوره‌های اسلامی و قلعه‌های پیش از تاریخ؛ قلعهٔ بغدیز، سیل اسر، قیل بادور(داخل محوطهٔ معدن‌کاوی) و کورقان‌های ساکایی و اورارتویی (قبور و تپه‌های باستانی) اکتشاف معدن آهن و بهره‌برداری از این سرمایهٔ طبیعی و ملی در فاصله‌ای کمتر از ۴۰۰ متر از روستای آوان در کنار آثار تاریخی، اهالی این روستا را با چالشی جدید روبه‌رو کرده است.»

به گفتهٔ او، فاصلهٔ معدن آهن تا قبرستان تاریخی و تپه‌های باستانی روستا کمتر از ۳۰۰ متر است و این فاصلهٔ اندک نگرانی فعالان حوزهٔ میراث فرهنگی را به‌دنبال داشته است. «فارغ از مسئلهٔ میراث، تخریب محیط زیست، باغ‌ها و محصولات کشاورزی هم مشکل اصلی مردم منطقه است که حتی در پی شکایات مردمی، کارشناس قوه قضائیه این مسئله را تأیید کرده است، بنابراین ادامهٔ این روند احتمال آسیب و خشک شدن درخت کهنسال «داغ دوغان» در روستا را که به‌عنوان یک اثر طبیعی شناخته می‌شود، بالا می‌برد و ادامهٔ فعالیت معدنی در روستا احتمال بروز بیماری‌های تنفسی را به‌واسطهٔ حمل‌ونقل کامیون‌ها و بولدوزرهای معدن افزایش می‌دهد.»

 

ابراهیم‌زاده معتقد است فعالیت معدن در این روستا با نیت توسعه باعث کاهش تولید محصولات باغی، دامی و عسل طبیعی در منطقه شده و مدیران این شرکت معدنی زیان‌های واردشده را با ایجاد اشتغال برای ساکنان یا درصورت شکایت با پرداخت هزینهٔ خسارات توجیه می‌کنند. «علاوه‌بر بی‌توجهی مسئولان رده‌بالا به معیشت روستاییانی که توسط معدن تهدید می‌شود، هیچ توجهی هم به تاراج آثار تاریخی توسط سودجویان در منطقه نمی‌شود. این، درحالی‌است که هیچ کارشناس و فعال محیط زیستی مخالف توسعه نبوده و توسعه را نیاز هر جامعه می‌داند، اما توسعه‌ای را که برپایهٔ تخریب و از بین بردن منابع طبیعی، فرهنگی، آداب و رسوم یک منطقه باشد، نیازمند توجه و ارزیابی‌های مختلف می‌دانند؛ چراکه از بین بردن آثار تاریخی و فرهنگی یک ملت باعث بی‌هویتی و بی‌اطلاعی آیندگان از گذشتهٔ خود خواهند شد.»

او و دیگر اهالی منطقه می‌گویند اکتفا به استخراج از منابع معدنی و اولویت‌بخشی به بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود یک منطقه به‌جای معادن کم‌بهره می‌تواند تاریخ و فرهنگ و در کل هویت یک محل یا منطقه را حفظ کند و درصورت بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها در مسیر گردشگری رونقی به جان روستاها و مناطق پتانسیل‌دار بدمد.

 

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *