پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | گربه‌های کوچک زیر سایهٔ پلنگ و یوز

در همایش دوروزهٔ «حفاظت از کوهستان شیرکوه با محوریت حفاظت از گربه پالاس و طبیعت‌گردی» مطرح شد

گربه‌های کوچک زیر سایهٔ پلنگ و یوز

پوریا سپهوند، کارشناس حیات‌وحش: خرد جمعی کارشناسانی که در اکوسیستم‌های مختلف به‌ کار حفاظت مشغولند به برنامهٔ استراتژیک بهتری برای حفاظت منجر می‌شود





گربه‌های کوچک زیر سایهٔ پلنگ و یوز

۱۱ خرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۵۹

ایران ۱۰ گربه‌سان داشت که با انقراض شیر و ببر تعدادشان به هشت گونه رسید. یوز و پلنگ از میان گونه‌های باقیمانده شناخته‌شده‌اند و سایهٔ سنگین‌شان به‌لحاظ بودجه و اطلاع‌رسانی بقیه را به محاق برده است. جمعی از کارشناسان حیات‌وحش چهارشنبه و پنجشنبه، نهم و دهم خرداد، در یزد دور هم جمع شدند تا دربارهٔ یکی از این گونه‌های کمترشناخته‌شده و راه‌های حفاظت از آن همفکری کنند؛ گربه پالاس!

اولین همایش ملی حفاظت از گربه پالاس با عنوان «حفاظت از کوهستان شیرکوه با محوریت حفاظت از گربه پالاس و طبیعت‌گردی» در یزد  فضایی برای جمع شدن و به اشتراک گذاشتن تجربیاتی بود که کارشناسان حیات‌وحش و حفاظت‌گران دربارهٔ این گونه در استان‌های مختلف دارند. چرا شیرکوه؟ «سیدرضا نورانیان»، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان یزد، دلیل انتخاب این منطقه را مستعد بودن آن به‌لحاظ حضور گربه پالاس می‌داند. «مستنداتی که در این سال‌ها برای همکاران بنده رقم خوره، حاکی از آن است که جمعیت خوب و امیدوارکننده‌ای از این گونهٔ ارزشمند و در معرض خطر انقراض در این منطقه یعنی کوهستان شیرکوه وجود دارد.»

نیلوفر رئیسی، کارشناس حیات‌وحش: درحالی‌که منابع داخلی محدود است، گرفتن حمایت از نهادهای بین‌المللی به‌واسطهٔ شرایط کشور سخت شده؛ برخی نهادها به‌واسطهٔ تحریم به ما کمک نمی‌کنند و برخی دیگر هم مشمول خودتحریمی ما می‌شوند که نمی‌خواهیم جلب منابع از آنها داشته باشیم

به‌گفتهٔ او، گربه‌سانان در اغلب زیستگاه‌ها اهمیت زیادی در زنجیرهٔ غذایی دارند. «باید به گونه‌های شاخص و پرچم توجه ویژه داشته باشیم؛ زیرا آنها عنوان نمایشگر وضعیت زیستگاه‌ها هستند و براساس آنها می‌توانیم زیستگا‌ها را رصد کنیم. به‌علاوه با حفاظت و ایجاد شرایط مناسب‌تر برای این گونه‌ها کل هرم مدیریت می‌‌شود. جمعیت گربه پالاس محدود است که همین موضوع حساسیت حفاظت آن را بالا می‌برد. از‌این‌روست که همکارمان مهدی زارع خورمیزی این همایش را پایه‌گذاری کرد.»

 

 دانش اندک دربارهٔ گربه‌های پالاس

«محمدحسین ایران‌نژاد پاریزی»، عضو هیئت‌علمی گروه محیط‌زیست دانشگاه یزد، نام این استان را در ذهن بسیاری از ایرانی‌ها مترادف با کویر و رمل و ماسه‌زارها می‌داند. «هر آبادی مهمی‌ که شکل گرفته است پشتش به کوهی وصل بوده، یزد هم شیرکوه را دارد. این کوهستان جدا از تأمین منابع آبی،‌ زیستگاه گونه‌های گیاهی و جانوری است. شهرهای مهم استان یعنی یزد و اشکذر‌، اردکان و… اطراف این کوهستان باارزش قرار دارند. اینقدر این کوهستان برای یزد عزیز بوده که جا به جای آن اسم مشخص مانند پیش‌کوه‌، پشت‌کوه، نیش‌کوه و… دارد. نگاهی به نقشهٔ مجموعهٔ آبادی‌های شیرکوه هم بیندازید، می‌بینید دره‌هایش پر از حیات است. 

  

همین موضوع باعث شده است بیش از ۷۰ درصد گونه‌هایی که در یزد یعنی در یک محدودهٔ هفت میلیون هکتاری شناسایی شده، در شیرکوه ۲۰۰ هزار هکتاری حضور داشته باشند.»

به‌گفتهٔ این استاد دانشگاه، براساس مطالعات انجام‌شده یکی از نقاط قوت شیرکوه حضور گونه‌های مختلف جونده در منطقهٔ شیرکوه به‌عنوان طعمهٔ گربه پالاس است. «اگر فلات مرکزی را اقیانوس پرتلاطمی‌ بدانید،‌ جوندگان در جزیرهٔ باثبات شیرکوه جمع شده‌اند.»

او شیرکوه را حافظ تاریخ و فرهنگ مردم کویر می‌داند. «زادگاه شهروندان یزدی اصیل کوهستان شیرکوه است. اگر این منطقه نبود،‌ دوام آوردن در گرمای کشندهٔ یزد غیرممکن می‌شد. ما در این منطقه انواع جاذبه‌های توریستی را به‌لحاظ حضور ادیان مختلف داریم‌. به‌علاوه، اگر شیرکوه نبود، منابع آبی هم در یزد دچار مشکل می‌شد.»

«سیدرضا نورانیان»، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان یزد: مستنداتی که در این سال‌ها برای همکاران بنده رقم خوره، حاکی از آن است که جمعیت خوب و امیدوارکننده‌ای از این گونهٔ ارزشمند و در معرض خطر انقراض در این منطقه یعنی کوهستان شیرکوه وجود دارد

«مهدی زارع خورمیزی»، دبیر همایش و کارشناس حیات‌وحش، به این موضوع اشاره کرد که بعد از کارگاه پلنگ که سال گذشته در کرج برگزار شد و کارشناسان مختلف در آن تجربیاتشان را برای حفاظت از این گونه به اشتراک گذاشتند،‌ ایدهٔ این همایش مطرح شد. «قصد داریم در این همایش به برنامهٔ حفاظتی برای این گونهٔ ارزشمند برسیم.»

«مرضیه موسوی»، فعال محیط‌زیست و کارشناس دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران، نیز به نقشه‌راهی که در سال ۱۳۹۱ برای گربه‌سانان کوچک تهیه شد، ارجاع می‌‌دهد. «در آن سال اولویت ما این بود که نقشه‌راه را به‌روزرسانی و برنامهٔ حفاظتی برای گربه‌سانان کوچک تدوین کنیم. دانش ما دربارهٔ گربه‌سانان کوچک کم است؛ با وجود آنکه از گونه‌‌های کاریزماتیک هستند و در رأس هرم غذایی قرار دارند.»

  

راه ۱۲ساله برای حفاظت از گربه‌های کوچک

«نیلوفر رئیسی»، کارشناس حیات‌وحش، به کارگاه کرج در سال ۱۳۹۱ اشاره می‌کند که توسط اتحادیهٔ جهانی حفاظت(IUCN) برگزار شد. در‌ آن کارگاه کارشناسان حیات‌وحش از استان‌های مختلف در کنار هم جمع شدند. «در کارگاه ۱۲ سال پیش کارشناسان یوز و پلنگ را دارای بیشترین اهمیت حفاظتی و برنامه‌ریزی دانستند‌، بعد از این دو گونه سیاه‌گوش قرار می‌گرفت. همین فهرست نشان می‌دهد بزرگ‌جثه بودن یکی از معیارها در این انتخاب بوده است.»

  

چندسال پس از آن کارگاه، اتحادیهٔ جهانی حفاظت ویژه‌نامه‌ای با موضوع گربه‌سانان ایران منتشر کرد. «به‌ندرت پیش می‌آید که اتحادیهٔ جهانی حفاظت یک کشور را مبنا قرار دهد و همین موضوع اهمیت گونه‌ها در ایران را نشان می‌داد. به‌علاوه، براساس کارگاه ۱۳۹۱ افراد به کارگروه‌های مختلف تقسیم شدند و دربارهٔ انواع گونه‌های گربه‌سان مطالعاتی انجام دادند.»

  

با وجود انتشار ویژه‌نامه، از نظر رئیسی جز اقدامات حفاظتی انجام‌شده به‌شکل متمرکز دربارهٔ یوز و به‌شکل پراکنده دربارهٔ پلنگ،‌ سایر گربه‌سانان کوچک در ایران شانسی نداشتند که پروژه‌هایی به‌شکل تخصصی و متمرکز دربارهٔ آنها انجام شود. «سال ۱۳۹۳ تلاش کردیم مطالعه‌ای روی گربه پالاس که در فهرست سرخ اتحادیهٔ جهانی حفاظت قرار دارد،‌ داشته باشیم. این مطالعه براساس سند راهبردی کارگاه ۹۱ بود تا ببینیم ضرورت‌های حفاظتی چیست. در این راستا به مطالعات انجام‌شده رجوع کردیم. یکی از مقاله‌هایی که در ویژه‌نامه منتشر شده بود، به نقشهٔ مشاهدات گربه پالاس در ایران برمی‌گشت که نشان می‌داد این گونه بیشتر در زیستگاه‌های کوهستانی مشاهده شده است.»

  

منطقه‌ای که نیلوفر رئیسی و همکارانش برای مطالعهٔ گربه پالاس انتخاب کردند،‌ البرز مرکزی بود. منطقه‌‌ای که مشاهدهٔ گربه پالاس و ثبت رکورد اتفاق افتاده و از طرفی به محل سکونت این کارشناسان یعنی تهران هم نزدیک بود. «ما مناطق جاجرود، خجیر، سرخه‌حصار،‌ کوه‌سفید و کاوه‌ده را مبنا قرار دادیم. آن زمان از رفتار گونه شناختی نداشتیم. از‌این‌رو، بخشی از کار ما مصاحبه با محلی‌ها،‌ شکارچیان،  گردشگران و محیطبانان بود.» این گروه از کارشناسان از این گروه‌ها می‌پرسیدند که آیا گربه‌ پالاس را دیده‌اند؟ این گونه را می‌شناسند؟ دربارهٔ حضور طعمه‌هایش در منطقه آگاهی دارند؟ «مصاحبه‌های ما نیمه‌ساختارمند بود و در کنار آن اطلاعات جانبی دربارهٔ وضعیت شکار و طبیعت در یک‌دهه را هم به‌دست می‌آوردیم.»

  

رئیسی و همکارانش با استخراج داده‌های مصاحبه‌ها‌، پایش‌های میدانی نمایه‌ها (ردپا و…) شروع به دوربین‌گذاری کردند؛ البته آنها در دوربین‌گذاری فاصله از سکونت‌های انسانی را به‌واسطهٔ کمبود تجهیزات و احتمال مفقودشدگی در نظر گرفتند. «اغلب مشاهدات از سمت مردم در کاوه‌ده بود،‌ ضمن اینکه گونه‌های طعمه هم در این منطقه بیشتر بودند. در خجیر و کوه‌سفید ما نتوانستیم عکسی بگیریم. اما در کاوه‌ده در شش ایستگاه با کمک محیطبانان و مردم محلی دوربین‌گذاری کردیم. یکی از مناطق تنگه‌ای بود که رکورد مشاهده پایکا داشتیم و اولین عکس را در همین منطقه گرفتیم. با کنار هم گذاشتن مجموعه‌ای از دلایل متوجه شدیم در کاوه‌ده زیستگاه‌هایی نظیر تنگهٔ شیخ‌علی‌خان که ارتفاع ۲۵۰۰ متری دارد، زیستگاه مطلوب برای گربه پالاس است.» به‌گفتهٔ این کارشناس حیات‌وحش، مشاهدهٔ اولین گربه پالاس از دریچهٔ دوربین‌های تله‌ای انگیزهٔ تیم را برای مطالعهٔ بیشتر بالا برد. «در نقاط دیگر توانستیم ثبت پلنگ را هم داشته باشیم. ما منطقه را شبکه‌بندی و در آنها دوربین‌گذاری کردیم. البته همچنان تلاش ما این بود که از سکونتگاه‌های انسانی فاصله بگیریم.»

 

رئیسی و همکارانش در ادامه شروع به جمع‌آوری داده‌های گربه‌های کوچک از منابع مختلف کردند تا بتوانند پایگاه اطلاعاتی‌ای در این زمینه داشته باشند. «مرجع ما در این زمینه دیده‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش بود. ضمن آنکه اگر هرجا تصویری از این گربه‌سان می‌دیدیم، تلاش می‌کردیم در تماس با عکاس، داده‌های دقیقی دربارهٔ محل مشاهده داشته باشیم. به‌علاوه، تصمیم گرفتیم شبکه‌ای در سطح ملی برای این گونه داشته باشیم و نقاط داغ حضور گربه پالاس را شناسایی کنیم. در همین راستاست که صفحه‌ای در شبکه‌های اجتماعی برای این گونه تشکیل شد.»

 

به‌گفتهٔ این کارشناس حیات‌وحش، اغلب مشاهدات ثبت‌شدهٔ گربه‌سانان به دو گونهٔ یوز و پلنگ برمی‌گردد. «نزدیک به ۸۰ درصد مشاهدات مربوط به این دو گونه است. دلیل این موضوع هم روشن است. از ۳۸ پروژهٔ بین‌المللی تعریف‌شده در موضوع حیات‌وحش ۱۴ مورد مربوط به گربه‌سانان است و از آنها تنها سه پروژه، آن‌هم با ارفاق، مربوط به سه گربه‌سان کوچک می‌شود.»

از نظر رئیسی تأمین بودجه برای حفاظت از گربه‌سانان کوچک با دو مشکل مواجه است‌. «درحالی‌که منابع داخلی محدود است، گرفتن حمایت از نهادهای بین‌المللی به‌واسطهٔ شرایط کشور سخت شده؛ برخی نهادها به‌واسطهٔ تحریم به ما کمک نمی‌کنند و برخی دیگر هم مشمول خودتحریمی ما می‌شوند که نمی‌خواهیم جلب منابع از آنها داشته باشیم.»

 

 کلونی‌های پایکا، مطلوب گربه‌های پالاس

«پوریا سپهوند»، کارشناس حیات‌وحش که در پروژه‌‌ٔ البرز مرکزی حضور داشته‌ است، به دستاوردهای این پروژه اشاره می‌کند. «هر جایی توانستیم تصویری از گربه پالاس ثبت کنیم، فاصلهٔ کمتر از ۲۰۰ متر با کلونی‌های پایکا داشت. گزینهٔ دیگر مطلوبیت زیستگاه بود،‌ عمق برف اندک در زمستان برای این گربه‌سان، به‌واسطهٔ کوتاه بودن پاهایش مهم است. »

 

به‌گفتهٔ سپهوند، در فاز جدید نیز آنها به اطلاعات افراد محلی اتکا کرده‌اند. «این‌بار خیلی هدفمندتر می‌خواهیم کار کنیم. در دورهٔ قبل نمی‌دانستیم دنبال چه چیزی می‌خواهیم بگردیم، اما امروز سرگین‌ها و زیستگاه را می‌شناسیم و این مورد به ما کمک می‌کند تا در نقاط مختلف حضور گونه را شناسایی کنیم.» او در ادامه به کارگاه شهریور سال گذشته برای تدوین برنامهٔ استراتژیک جهت حفاظت از پلنگ اشاره کرد. «این‌بار در یزد برای رسیدن به برنامهٔ استراتژیک برای حفاظت از گربه‌سانان کوچک همکاری کنیم؛ چراکه معتقدیم خرد جمعی کارشناسانی که در اکوسیستم‌های مختلف به کار حفاظت مشغولند، به برنامهٔ استراتژیک بهتری منجر می‌شود.»

 

 مرکز بازپروری در استان‌ها ضروری است

«مریم امیدی»، رئیس ادارهٔ حفاظت و مدیریت حیات‌وحش، موزهٔ تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی حفاظت محیط‌زیست استان اصفهان تمرکز خود را در این همایش روی شکل‌گیری مراکز بازپروری قرار داد. «لازم است همهٔ استان‌ها مرکز بازپروری داشته باشند. در حال حاضر شکل‌گیری این مراکز به‌شکل منطقه‌ای به‌ویژه برای استان‌هایی مانند کرمان که گونه‌های خاص نظیر خرس سیاه را دارند، ضروری است.» از نظر رئیس ادارهٔ حفاظت و مدیریت حیات‌وحش، موزهٔ تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی حفاظت محیط‌زیست استان اصفهان هزینهٔ تأسیس چنین مراکزی را می‌توان از طریق مسئولیت اجتماعی مراکز صنعتی در هر استان تأمین کرد. در همین راستا اصفهان، بعد از تهران،‌ دومین مرکز بازپروری را که در آن گونه‌های ارزشمندی نگهداری می‌شوند، تأسیس کرد. «تلاش ما این است که توله‌ها دست‌آموز نشوند و امکان رهاسازی داشته باشند. در حال حاضر در مرکز یک پلنگ داریم که زمان کشف از متخلفان دوماهه بود و از خراسان‌رضوی منتقل شد. دو سیاه‌گوش هم از ۲۰روزگی در این مرکز هستند‌؛ ضمن آنکه دو تولهٔ جنگلی از استان فارس به آنها اضافه شده‌اند.»

 

به‌گفتهٔ امیدی، با مهیا شدن یک جفت گردنبند ردیاب برای سیاه‌گوش‌ها،‌ آنها رهاسازی خواهند شد. «برنامهٔ ما برای رهاسازی پلنگ در دوسالگی است، هرچند هنوز برای زیستگاه این اقدام تصمیمی نگرفته‌ایم.»

او چنین مراکزی را برای جلوگیری از تلف شدن و حذف گونه‌ها از طبیعت ضروری می‌داند. «چنین مراکزی کمک می‌کند که گونه برای همیشه در اسارت نماند. ما چندسال قبل گربه پالاسی داشتیم که در فقدان این مرکز به باغ‌وحش تحویل دادیم و درنهایت در آنجا تلف شد.»

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر