پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نگاه‌ هفت‌گانه به بمبئی

در نشست سفرنامه‌خوانی مجموعهٔ «بمبئی رقص الوان است» بررسی شد

نگاه‌ هفت‌گانه به بمبئی

وقتی همهٔ سفرنامه‌نویسان از بزرگی و کوچکی شهر حرف می‌زنند، علویه خانم از حس خودش از سفر و مواجه با شهر می‌گوید؛ از سختی سفر با کشتی تا ذوق دیدن باغ‌وحش در باغ ملکهٔ انگلیس و توصیف حیوانات موجود در آن!





نگاه‌ هفت‌گانه به بمبئی

۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۳:۵۴

سفرنامه‌ها فراتر از اوضاع سیاسی و فرهنگی یک کشور یا شهر، اطلاعاتی دربارهٔ اوضاع اجتماعی و محیط‌زیستی آن به ما می‌دهند. نمونه‌اش مجموعهٔ «بمبئی رقص الوان»!‌ خوانش این مجموعه فراتر از اوضاع و احوال سیاسی و فرهنگی این شهر،‌ اطلاعاتی دربارهٔ نحوهٔ زیست مردم به ما می‌دهد،؛ اینکه در آن زمان وضعیت آب آشامیدنی یا بهداشت به چه شکل بود. این سفرنامه‌ها همچنین اطلاعاتی از فضایی دارد که تحت‌عنوان باغ‌وحش مورد استفاده قرار داشت.

سفر در تمام دوران‌ها برای انسان سحرانگیز بوده، هرچند معانی آن از گذشته تا امروز تغییر کرده است. امروزه با شنیدن واژهٔ سفر، اصلی‌ترین مواردی که به ذهن متبادر می‌شود لذت و تفریح است. ازاین‌روست که غالباً انگیزهٔ سفر دیدن و لذت بردن برای دوری از استرس و شرایط یکنواخت زندگی آن‌هم به مقصدی که آمادهٔ پذیرایی از مسافر است، تعریف می‌شود. این درحالی‌است که در گذشته پررنگ‌ترین تداعی سفر در ذهن مسافر، ترس و خطر بود. ناامنی راه، طولانی بودن مسیر، نبود امکانات و ناشناخته بودن مقصد.

 

شرایط سخت سفر در گذشته باعث می‌شود به اهمیت کار مسافران تاریخ بیشتر اهمیت بدهیم. افرادی که برای شناخت دنیا دست به سفر می‌زدند تا دانش خود را گسترش دهند و سوغاتی ارزشمند از دیده‌ها و شنیده‌ها برای اقوام و دوستان خود سوغات آورند و شگفتی را به آنها هدیه دهند. خوشبختانه بسیاری از این مسافران تاریخ دست به قلم شدند و خاطرات سفر خود را به رشتهٔ تحریر درآوردند و آن را به‌عنوان سوغاتی ارزشمند علاوه‌بر به اطرافیان خود، به ما هم هدیه دادند. پنجاه ‌و هفتمین جلسهٔ سفرنامه‌خوانی در نیمهٔ دوم اردیبهشت‌ماه سراغ سفرنامهٔ هفت ایرانی رفت که در دورهٔ قاجار به شهر بمبئی در هندوستان سفر کردند. این سفرنامه‌ها با عنوان «بمبئی رقص الوان است» توسط «علی‌اکبر شیروانی» جمع‌آوری و توسط نشر اطراف به چاپ رسیده است. این مجموعه پنج جلد دارد و در هر جلد به بررسی سفر مسافران قاجاری به یک شهر می‌پردازد. «شیلا تدین»، راهنمای گردشگری و علاقه‌مند به فرهنگ هندوستان کارشناس این نشست بود و «علیرضا سعادت» که تجربهٔ زیستن در هندوستان را برای چندین سال داشت‌، اجرای آن را برعهده گرفت.

سید محمدحسین به زیبایی بمبئی در کنار بوی تعفن شهر اشاره می‌کند و درحالی‌که بقیهٔ سفرنامه‌نویسان دربارهٔ آب لوله‌کشی مطالبی را آورده‌اند، در خاطرات سید محمدحسین که متأخرترین سفرنامه‌نویس این مجموعه است، از نبود لوله‌کشی آب صحبت می‌شود

شیلا تدین، در مورد اهمیت این کتاب می‌گوید: با مطالعهٔ این مجموعه با تحولات ۱۰۰ یا ۲۰۰ساله در یک شهر آشنا می‌شوید. آخرین سفرنامهٔ درج‌شده در کتاب مربوط به سال ۱۳۰۱ شمسی است که در سال‌های آخر دورهٔ قاجار و زمانی نزدیک به تشکیل حکومت پهلوی است. در‌حالی‌که قدیمی‌ترین سفرنامهٔ درج‌شده در این کتاب به سال ۱۱۸۲ شمسی یعنی همزمان با اواسط دورهٔ فتحعلی‌شاه برمی‌گردد.

 

 پارسیان هند،‌ ناآشنا در میان ایرانی‌ها

سفرنامه دیدگاه هر شخص در مورد مقصد است که براساس جهان‌بینی و شرایط سفر و پارامترهای متعددی شکل می‌گیرد. حال اگر نکاتی در سفرنامه‌های مختلف یکسان باشد، می‌توان به قطعیت آن را مصداق قضاوت قرار داد. شیلا تدین در مورد نکات مشترک این سفرنامه‌ها در مورد بمبئی می‌گوید: اولین نکتهٔ مشترک در تمام این سفرنامه‌ها توصیف آب‌وهوای این شهر بندری در جنوب‌غربی هند است. شهری که دروازهٔ هند به‌سوی دنیای غرب بود. سفرنامه‌نویسان به حضور پررنگ انگلستان در بمبئی و همچنین توسعهٔ شهرسازی در این شهر اشاره کردند و جالب اینکه اکثر سفرنامه‌نویسان به نقاط مثبت حضور انگلیس اشاره می‌کنند، گویی با پدیدهٔ استعمار آشنایی ندارند. نکتهٔ مشترک دیگر تعجب‌ این مسافران در برخورد با پارسیان هند است. گروهی از زرتشتیانی که در ایران به آنها گبر گفته می‌شد، در قرون دو و سه هجری از ایران به هند مهاجرت و جایگاهی شایسته در این کشور پیدا کردند. شیلا تدین واژهٔ تعجب را توصیف مناسبی در مورد نگاه این سفرنامه‌نویسان می‌داند و دلیل خود را عدم برخورد آنها در ایران با زرتشتیان مطرح می‌کند که ممکن است به‌خاطر جغرافیای زندگی آنها بوده باشد.

 

چرا بمبئی؟

چرا مسافران در دوران قاجار رنج سفر به بمبئی را بر خود هموار می‌کردند؟ تدین در این مورد توضیح می‌دهد: روزگاری یکی از مسیرهای رفتن به حج از بمبئی می‌گذشت، حجاج ایرانی بعد از رسیدن به بندرعباس یا بوشهر با کشتی خود را به مسقط و بمبئی و سپس مکه می‌رساندند. علت انتخاب این مسیر طولانی، خطرناک بودن مسیر زمینی بود،‌ ضمن آنکه مسیر مستقیمی از خلیج‌فارس به جده وجود نداشت. پس گروهی به قصد زیارت مکه مدتی هم در بمبئی می‌ماندند. گروهی هم به قصد تجارت به نقاط دیگر همانند بمبئی سفر می‌کردند. البته دستهٔ دیگری هم بودند که از راه دیگری به حج می‌رفتند و در مسیر برگشت از بمبئی عزم بازگشت می‌کردند که مسیر رفت آنها از ایران به‌سمت باکو، استانبول، شام و سپس عربستان بود. گروهی هم با انگیزهٔ یادگیری به این شهر سفر می‌کردند. از این روست که دانستن هدف سفر هرکدام از سفرنامه‌نویسان برای بررسی نوشته‌ها به ما او کمک خواهد کرد.

 

خانهٔ ملکه جایگزین قلعه‌ها شد

در گذر زمان مراکز مهم یک شهر ممکن است ثابت بماند یا تغییر کنند. شیلا تدین براساس این سفرنامه‌ها در مورد بمبئی می‌گوید: در سفرنامه‌های قدیمی‌تر دربارهٔ این مجموعه از دو قلعه‌ٔ بزرگ در شهر که در اطراف آن خندق است، صحبت می‌شود. قلعه‌هایی که محل زندگی بزرگان و ثروتمندان شهر بودند. با گذر زمان و مطالعهٔ سفرنامه‌های جدیدتر دیگر اشاره‌ای به این دو قلعه نمی‌شود. بلکه در مورد تفرجگاه بزرگی به‌نام باغ ملکهٔ انگلیس مطالبی آمده است. به‌نظر می‌رسد این قلعه‌ها تخریب یا به فراموشی سپرده شده است. در گذر از این سفرنامه‌ها زمان پدید آمدن ساختمان‌های چندطبقه و تغییرات سیستم حمل‌و‌نقل شهری را هم می‌توان دریافت.

 

 تنوع ادیان در کشور ۷۲ ملت

کشور هفتاد و دو ملت شاید واژه‌ای مترادف با هند در ذهن مخاطب ایرانی باشد. شیلا تدین در مورد تنوع ادیان در هند از دورهٔ قاجار، براساس این کتاب و سفر اخیر خود می‌گوید: هندی‌ها معتقدند در هر ۱۵ کیلومتر جابه‌جایی، شما با یک فرهنگ و آیین جدید مواجه می‌شوید و من خودم این موضوع را در سفرم تجربه کردم. این موضوع از دید سفرنامه‌نویسان قاجاری هم دور نمانده است و آنها نیز در خاطرات خود به این مورد اشاره کرده‌اند.

 

میزبانان سفرنامه‌نویسان قاجاری

اینکه میزبان مسافر چه کسی باشد می‌تواند بر روی نگاه سفرنامه‌نویس اثرگذار باشد. شیلا تدین می‌گوید: براساس میزبانی که مسافر را میزبانی می‌کند، می‌توان برخی روحیات او را حدس زد. به‌طور مثال «میرزا ابوطالب‌خان» در بمبئی مهمان یک ژنرال انگلیسی می‌شود. جالبه اینکه علاقهٔ او به غرب را براساس روابطش در لابه‌لای متن می‌توان دید. از سوی دیگر «سید محمد‌حسین» در یک مسافرخانه با کیفیت نامناسب اقامت می‌کند. او تنها مسافری از این گروه است که به بوی بد شهر اشاره می‌کند. 

 

سید محمدحسین به زیبایی بمبئی در کنار بوی تعفن شهر اشاره می‌کند و درحالی‌که بقیهٔ سفرنامه‌نویسان دربارهٔ آب لوله‌کشی مطالبی را آورده‌اند، در خاطرات سید محمدحسین که متاخرترین سفرنامه‌نویس این مجموعه است، از نبود لوله‌کشی آب صحبت می‌شود. از سوی دیگر شیلا تدین به این نکته اشاره می‌کند که باید جایگاه این مسافرین را هم در نظر بگیریم. این موضوع در زاویه نگاه آنها به جامعهٔ هند اثرگذار است. مسافران این کتاب اکثراً از افراد ثروتمند یا بانفوذ بودند که شرایط مناسبی برای اقامت در شهر برای خود در نظر می‌گرفتند و این موضوع در نوع درک آنها از لایه‌های مختلف شهر و فرهنگ اثرگذار است.

  

 آیین‌هایی از گذشته تا امروز

شیلا تدین با تأکید بر اینکه مطالب متناقض دربارهٔ هند قابل‌قبول است، می‌گوید: تنوع آیین در هند بسیار زیاد است. یکی از جذاب‌ترین آیین‌های در هند، مراسم ازدواج است. وقتی به توصیفات سفرنامه‌نویسان قاجاری دقت می‌کنید و سپس ردپای آن در زمان حال بگیرید، بسیاری از آنها را بدون تغییر در زمان حال خواهید یافت.

 

حاجیه خانم علویه کرمانی،‌ تنها سفرنامه‌نویس زن

در این مجموعه از میان هفت سفرنامه‌نویس تنها یکی از آنها خانم است. «حاجیه خانم علویه کرمانی»، زنی که به قصد زیارت حج پا به بمبئی می‌گذارد و روایتی متفاوت از سایرین ارائه می‌دهد. شیلا تدین می‌گوید: وقتی همهٔ سفرنامه‌نویسان از بزرگی و کوچکی شهر حرف می‌زنند، علویه خانم از حس خودش از سفر و مواجه با شهر می‌گوید؛ از سختی سفر با کشتی تا ذوق دیدن باغ‌وحش در باغ ملکهٔ انگلیس و توصیف حیوانات موجود در آن! درواقع، علویه کرمانی نگاهی زنانه و خاص خود از بمبئی دوران قاجار ارائه می‌دهد. وقتی او با ذوق و اشتیاق از بازدیدش از فضایی که اشیای قدیمی در آن نگهداری می‌شده می‌گوید، درواقع به وجود موزه در بمبئی اشاره دارد. سفرنامهٔ او که  برای رهایی از دلتنگی و تنهایی سفر دست به قلم شده بود، یادگاری ارزشمند از بمبئی برای ماست.

 

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر