مقالهای در نقد رویکرد تبلیغاتی دربارۀ اثربخشی چاههای آب ژرف زابل (قسمت آخر)
مخاطرات محیط زیستی چاه های ژرف
استفاده از چاههای ژرف در شرایطی تبلیغ میشود که از بعد فنی اطلاعات مطمئنی از فیزیک و هندسه آبخوانهای کمعمق (shallow aquifer ) و عمیق (deep aquifer) و حسابرسی دقیق، پویا و به روزی از بیلان دشتها در دست نیست
۲۸ فروردین ۱۴۰۲، ۱۰:۱۵
در شماره دیروز پرسش ها و ابهام های فنی موجود درباره چاه های آب ژرف زابل را مطرح کردیم. با وجود مخالفت بدنه کارشناسی سازمان محیط زیست و وزارت نیرو با حفر چاههای ژرف سیستان، مسئولان استان با این اظهار نظرهای فنی مخالفت میکنند. در این مقاله به برخی از مشکلات محیط زیستی ناشی از استحصال آبهای ژرف پرداخته میپردازیم.
عرضه محوری و غفلت از صرفهجویی در مصرف آب
برنامهریزی برای تقویت انواع ابزارهای تامین آب بدون اصلاح الگوهای مصرف و تقویت ابزارهای نرم و مشارکتهای خردمندانه جمعی و فنآورانه برای صرفهجویی در مصرف آب، اقدامی نابخردانه است. هرگونه ابزاری که بتواند حساسیت و اراده مصرفکنندگان را به موضوع صرفهجویی و ریاضت در مصرف آب کاهش دهد میتواند عاملی مخرب برای تشدید مصرف و فشار بیشتر بر منابع آب موجود تلقی گردد.
هر چند مجموعه عواملی مانند رشد جمعیت، خشکسالی و تغییر اقلیم، افزایش بهرهبرداری از آب و تقویت و توسعه سدسازی در کشور افغانستان و ضعف دیپلماسی آب موجب کاهش شدید آورد سالانه رودخانه هیرمند به کمتر از 2 میلیارد متر مکعب و خشکی تالاب هامون گشده است اما نتوانسته سیاستهای کاهش مصرف آب و تغییر و اصلاح مصارف و تخصیصهای آب در سیستان و بلوچستان را بهبود دهد. از همین رو طرحهای بسیار گرانی چون انتقال آب دریا و حفر چاههای ژرف در شرایطی عملیاتی میگردند که هنوز سیاستهای کلان موثر و برنامه ریزی و اقدام فراگیر و کارآمدی برای کاهش مصارف آب در بخش خانگی و کشاورزی انجام نگرفته و طرح های مختلف کشاورزی مانند طرح ۴۶ هزار هکتاری دشت سیستان با نیاز آبی حدود 400 میلیون متر مکعب در سال هم با مشکلات تامین آب پایدار روبرو هستند.
– تخریب فیزیکی آبخوانهای سطحی: یکی از اشکالات عمده در دادههای مربوط به بیلان دشتهای کشور مربوط به هندسه آبخوانهای سطحی است که متاسفانه مورد غفلت و بیتوجهی بوده است. تعجیل بر توسعه چاههای ژرف در سیستان و بلوچستان و دیگر استانها بدون شناخت ابعاد هندسی و ظرفیت و عمق آبخوانهای کمعمق آبرفتی امکان سوراخ شدن بخش ناتراوای سفرههای تجدیدپذیر سطحی(Shallow aquifer) را فراهم میکند. این موضوع میتواند قابلیت نگهداشت سفرههای ارزشمند سطحی را کاهش، نفوذ آبهای شور آرتزین به سفرههای کم عمقتر و یا خروج و اختلاط باقیمانده ذخیره استاتیک آبهای شیرین تجدیدپذیر به درون آبخوانهای ژرف و مرگ این سفرههای ارزشمند را افزایش دهد.
تشدید فرونشست دشتها
بسیاری از دشتهای کشور بهدلیل برداشت غیر اصولی آبهای زیر سطحی و توسعه نامتوازن نیم قرن اخیر دچار افت شدید سطح آب و نشست تدریجی غیرقابل بازگشت شدهاند که تبعات جبران ناپذیری را بر پایداری محیط زیست ایران تحمیل کرده است. دست درازی به عمق آبخوانهای سنگی احتمال تخریب لایههای ناتراوای بین سفرهای را افزایش و تشدید فرونشست ناشی از تخلیه سریع و خاموش باقیمانده ذخیره استاتیک و بهدنبال آن کاهش قدرت تجدیدپذیری و احیای سفرههای معیوب بالایی را موجب میشود.
بهدنبال تخلیه کامل سفرههای آبرفتی و تشدید برداشت از سنگ بستر درزو شکافدار، موجب کاهش فزاینده سطح آب در این منابع میشود. این موضوع منجر به معکوس شدن تغذیه درهها و رودخانهها توسط کوهستان و خشکی دائمی رودخانههای دائمی، چشمهها، آبشارها، تالابها، چالابها و عرصههای آبی سطحی در مناطق کوهستانی، تولید ترکهای سطحی ویرانگر (فیشرها) در دشتها و مناطق شهری و مرگ زیستمندان وابسته به آبهای سطحی میشود. تلقی بیتاثیری حفر چاههای عمیق بر روی تشدید پدیده فرونشست، اشتباه است. بنابراین نباید هشدار کارشناسان درباره تشدید فرونشست ناشی از استخراج آبهای ژرف و تاثیرات منفی (کوتاه و یا درازمدت) بر پیکرههای منابع سطحی و پیامدهای آن بر سازه های شهری دروغ انگاشته شود.
پسابهای شور
هر چند هزینههای درازمدت شیرینسازی آبهای ژرف سیستان بهدلیل هزینههای اولیه، مصرف انرژی و هزینههای تعمیر و نگهداری چاه و تاسیسات برداشت، تصفیه و انتقال آب به مراکز مصرف همواره غیراقتصادی است اما نباید تبعات محیط زیستی و هزینههای رفع مشکلات مربوط به پسابهای شور این آبها پس از فرایند نمکزدایی، در محاسبات اقتصادی فراموش شود.
با توجه به نیاز استان سیستان و بلوچستان به آب شرب به خصوص در منطقه شمال استان، پیشبینی میشود یکصد چاه ژرف با آبدهی 15 لیتر بر ثانیه حفاری شود. این حجم از برداشت معادل با 50 میلیون متر مکعب در سال خواهد بود که پراکندگی این چاهها و پسابهای آنها میتواند تاثیر بسیار منفی بر سلامت خاک، آب و زندگی مردم داشته باشد.
· آلودگی رادیواکتیو
در دیماه 1400 سازمان محیط زیست استفاده شرب از آبهای ژرف سیستان را بهدلیل آلودگیهای رادیواکتیو نامطلوب اعلام کرد. رد این ادعا از سوی برخی مقامات سیاسی و دولتی بدون ارائه ادله روشن و علمی خطایی نابخشودنی خواهد بود که علاوه بر تقویت حس بیاعتمادی در بین مردم سلامت آنها را نیز با خطر مواجه میکند.
پیشنهادات
1- با وجود مرزهای طولانی مشترک بین ایران و همسایگان شرقی و سابقه تاریخی درخشان تبادلات اقتصادی و فرهنگی بین این کشورها متاسفانه امروزه سهم تجارت بین ایران و این کشورها بهشدت کاهش یافته است. با توجه به مشکلات و تنشهای آبی اقلیم سیستان و بلوچستان و تنگناهای فنی و اقتصادی و مشکلات کشورهای تحت فشار قدرتهای بزرگ، توجه به این استعداد و پتانسیل بالقوه، پیش قدمی ایران برای تجدید روابط و باز کردن بسترهای دیپلماسی آبی، میتواند راهگشا باشد.
2- خردمندانه است پیامدهای تغییر اقلیم جدی گرفته شود و تمرکز دولت به مهار و ذخیره آبهای ناشی از بارندگیهای موسمی مانسون که معمولا شدت آن در منطقه سیستان و بلوچستان، افغانستان و پاکستان و هند بیشتر خواهد بود معطوف باشد و همه پیشبینیهای فنی و اقلیمی برای کاهش خسارت سیلاب های فصلی فراهم گردد.
3- با توجه به بارشهای پایین دشت سیستان (کمتر از 100 میلیمتر) برداشتهای پیوسته و ناپایدار از آبهای زیرزمینی، پایداری هندسی و آبی دشت را متزلزل ساخته است. بنابراین کاهش مصارف آب در بخش کشاورزی ضروری تلقی میشود به همین دلیل توسعه انواع سیاستهای تشویقی، افزایش سواد آبی و بهرهگیری از روشهای فناورانه و بهرهگیری از انواع مشاوره و سیاستهای ترویجی کشاورزی اهمیت مییابد. لازم است واسطهگری بین فرایند تولید تا مصرف محصولات کشاورزی حذف گردد و عواید آن برای کاهش طرح های کشاورزی ناپایدار شامل توسعه افقی سطح زیر کشت و بدنبال آن کاهش مصارف آبی دشتها در نظر گرفته شود.
4- نگهداری فیزیکی و کاهش تبخیر در چاه نیمههای استان مورد توجه و اقدام عملی مسئولان باشد. روشهای فناورانه برای کاهش مصارف آب در بخش کشاورزی در دستور کار قرار گیرد و الگوهای کشت کم آببر با بهرهوری و ارزش افزوده بالاتر توسعه یابد همچنین کشت گلخانهای (طرحهای کاهش تبخیر) مورد حمایت قرار گیرد و تعاونیهای مدافع آب و خاک ترویج شود.
5- سیاسیون و صاحبان قدرت از دادن وعدههای پوپولیستی که در نهایت تاثیری ملموس بر زندگی مردم ندارد و علاوه بر تولید انتظار کاذب و دستاوردهای ناپایدار، کوتاه مدت و یا پر هزینه موجبات ناامیدی مردم را باعث میگردد بپرهیزند.
6- استفاده از ابزار سیاسی آب (hydro politic) برای تداوم پایداری جریان حقابه هامون برای افزایش تعامل و معاملات مرزی و تداوم دوستی پایدار ملت ایران و افغانستان در دستور کار قرار گیرد.
7- دستورالعمل جامع و کاربردی برای کاهش مصرف آب شرب و شهری و توسعه الگوهای رفتاری مطلوب در مناطق گرم و خشک تهیه و پس از ترویج سواد آبی در بین همه اقشار جامعه عمل به آن پیگیری و روشهای مشوقانه و پیشگیرانه و بازدارنده اعمال شود.
8- در شرایطی که بارشهای منطقه بسیار پایین است و تامین حقابه تالاب ناپایدار، غیردائمی و وابسته به تعاملات سیاسی است، برداشتهای بیرویه از آبهای ژرف و برنامهریزی برای توسعه مصارف غیرشرب (صنعت و کشاورزی) دایره تاثیرات مخرب زیستی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از استخراج این آبها را گستردهتر میکند. به همین دلیل تاکید میشود این روش غیرمتعارف متوقف و از توسعه آن در سیستان و یا مناطق دیگر کشور پرهیز شود.
9- داده های علمی این چاهها در دسترس نیست و تناقض بین ادعاهای مکتوب و دادههای عملیاتی موجب تشدید شبهات در فضای مجازی و در بین متخصصان و مردم شده است. بدیهی است در سایه شفافیت علمی و استفاده و بهرهگیری از خرد جمعی و اظهار نظر مخالفان و موافقان، شکلگیری تصمیمات مفید و کاربردی، پیشگیری از مشکلات و یا آسیبهای آتی، کاهش ورود افراد غیرمتخصص و پیشگیری از اعمال نظرات متناقض و عوام فریبانه و شبهههای مختلف فراهم خواهد شد.
10- تصویب ابر طرحهای انتقال آب از دریاهای جنوب به بخشهای مرکزی موجب توقف توجه عمومی به موضوع صرفه جویی در مصرف آب و جانمایی و توسعه نادرست برخی صنایع آببر خواهد شد. بنابراین لازم است در همه فرایندهای آبی موضوع صرفهجویی جدی گرفته شود. مشاهده دوگانگی شتاب در تامین آب شرب با چاههای ژرف و توسعه صنایع و کشاورزی (مانند توسعه صنایع فولاد و کشاورزی) بهدلیل هزینه بالای طرحهای انتقال آب سوال برانگیز است.
11- استفاده از چاههای ژرف در شرایطی تبلیغ میشود که الف) از بعد فنی اطلاعات مطمئنی از فیزیک و هندسه آبخوانهای کمعمق (shallow aquifer ) و عمیق (deep aquifer) و همچنین ب) حسابرسی دقیق، پویا و به روزی از بیلان دشتها در دست نیست و ج) هیچ ارادهای برای کاهش مصرف و هدر رفت آب در زنجیره توزیع و مصرف آب وجود ندارد. بنابراین لازم است بودجهای مکفی و پایدار برای شروع و تکمیل مطالعات ژئوفیزیکی و زمینشناسی همه بخشها و دشتهای کشور در نظر گرفته شود.
12- ناپیوستگی متولیان آب، خاک و محیط زیست در بدنه حکمرانی و ساختارها، نهادها و قوانین معیوب، متناقض، متعارض و مخرب مقولهای نام آشنا است که معایب آن زخمهای زیادی را به پیکره آب، خاک و محیط زیست ایران وارد کرده است بنابراین مطلوب است علیرغم اینکه موضوع انرژی، ردپای کربن بصورت غیرمستقیم به آب، خاک و محیط زیست مربوط میشود، موضوع انرژی از مقوله آب جدا و حکمرانی منابع آب و خاک در موزارتخانه آب، خاک و محیط زیست» مدیریت شود.
13- نسخه یکتا و موثر برای حل مشکلات آبی ایران معطوف به کاهش مصارف آب در همه بخشها است. بنابراین مهار این اسب سرکش مشارکت ملی و همگرایی و وحدت رویه در سطح قوای سه گانه را میطلبد. بر همین اساس تحت یک نظام مطلوب مصرف، برخی طرح های انتقال پرهزینه توجیه نخواهند داشت.
14- همزمان با تغییرات نهادی و ساختاری بالا به پایین، لازم است سیاستهای ریاضت آبی در بخش کشاورزی، صنعت و شرب تدوین و اجرا شود. به منظور سهولت در اجرای این سیاستها لازم است نهادهای مردمی حامی آب و محیط زیست برای توسعه و ترویج سواد آبی در بین همه اقشار و مدیران کشور و بدنبال آن آمادگی مردم برای مواجهه با کم آبی تقویت و مورد حمایت قرار گیرد. به همین منظور ضرورت دارد «مرکز امور اجتماعی وزارت نیرو» به بدنه حکمرانی منابع آب بازگردد و فعالیت آنها برای تقویت و جریان سازی فعالیت نهادهای مردم نهاد برای کاهش آسیبپذیری ناشی از بحرانهای پیش رو شروع شود.
15- روشهای متعددی که در سندهای سازگاری با کم آبی و تعادل بخشی منابع آب زیر زمینی مورد غفلت بوده است مجدد بهروزرسانی و عملیاتی شود.
16- با توجه به افزایش گرمایش زمین و تغییر اقلیم، بارشها بیشتر بهصورت باران و در بازه زمانی کوتاه نازل و پایداری آب و هوایی در بازه های کوتاهتری نسبت به قبل قابل پیشبینی خواهند بود و حجم عمدهای از بارشها بصورت رواناب سطحی تولید و خطرات رخداد سیلاب و خسارتهای بعدی را فراوان میکند. ضرورت مطالعه پیامدهای تغییر اقلیم در سطح کلان و حوضهای برای تدوین نقشههای پهنهبندی و تاثیرات مثبت و یا منفی این پدیده بر مرزهای آبی مشترک داخلی و مرزهای سیاسی توسط همه سازمان و یا نهادهای کارآمد با تخصصهای مستقیم و بین بخشی تاکید میشود.
17- بیش از یک سوم نزولات جوی بهدلیل تبخیر از دسترس خارج میشود بنابراین هر روشی که بتواند مانع تبخیر آب شود بسیار پسندیده خواهد بود. تاکید بر سدسازی در مناطقی که قابلیت اجرای عملیات آبخیزداری وجود ندارد بلامانع است اما سدسازی در مناطقی که امکان ذخیره و نگهداری آب در درون زمین وجود دارد بهشدت مردود است. به همین دلیل بهتر است آبخیزداری، آبخوانداری، احیا و استفاده از قناتهای فعال، تغذیه مصنوعی و سایر روشهای کشاورزی منتهی به کاهش تبخیر مانند توسعه کشت گلخانهای در دستور کار مدیریت و حکمرانی آب و مجموعههای بهره برداران کلان قرار گیرد.
18- در تمام فرایندهای مدیریت و حکمرانی آب و خاک و الگوهای پیشنهادی نقش مشارکت مردمی و تاثیرات اجتماعی آب مورد توجه باشد و از ثمرات پایدار این ابزار نرم غفلت نشود.
برچسب ها:
آب ژرف، افسانه آب های ژرف، ژرف، سیستان، سیستان و بلوچستان، عطش آب های ژرف
مطالب مرتبط
نظر کاربران
حسین- دانشجوی دکتری زمین شناسی
بخش اول که در 27 فروردین منتشر شد ، بیشتر مورد پسند بود https://payamema.ir/payam/articlerelation/83834 ایشان دلایل زمین شناسی خوبی در مورد ابهامات و تضادهای آب ژرف مطرح کردند در ادامه نیز انتظار داشتم همان مسیر را ادامه دهند اما با ورود به مباحث فرعی کمی از اصل منحرف شدند.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید