پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | جوانان ما توان زندگی مشترک را ندارند

جوانان ما توان زندگی مشترک را ندارند





۶ بهمن ۱۳۹۴، ۹:۴۰

عبدالله پور کارشناس معاونت اجتماعی پیشگیری از وقوع جرم دادگستری در گفتگو با پیام ما:
جوانان ما توان زندگی مشترک را ندارند
عرفان زارعی

در چند روز گذشته آمار قتل و خشونت به طرز نگران کننده ای در کرمان افزایش داشته ، در تاریخ 26 شهریور سرهنگ رضا بنی اسدی فرمانده نیوری انتظامی کرمان به خبرنگار ایسنا گفت: در طرح چهار روزه (جوادالائمه) در راستای پاکسازی شهر کرمان 330 کیلو تریاک 72 نفر سارق 148 مورد سرقت و 116 نفر تحت تعقیب دستگیر شدند و با همکاری تیمهای مجرب 20 نفر هم از اراذل و اوباش کرمان به دست عدالت سپرده شده اند. وی افزود نیمی از جرایم استان در شهر کرمان اتفاق می افتد.
تا کی باید مسئولیت تمام جرایم و خشونت های مختلف از کلامی گرفته تا خشونت هایی که در خانواده‌ها رواج پیدا کرده و سهم زیادی از ازدواج ها را ختم به طلاق نموده را به گردن نیروی انتظامی بیاندازیم و متوقع باشیم نیروی انتظامی تمام مشکلات جامعه را حل کند؟ به نظر نگارنده نیروی انتظامی نهادی بازدارنده است و رویکرد این ارگان به جرایم عکس العملی است، باید ریشه را هدف گرفت و سعی کرد مشکلات را با نگاهی عمیق تر حل کرد. طی چند روز گذشته با وجود اجرای طرح جوادالائمه و دستگیری این تعداد از اراذل و اوباش کماکان شاهد حوادث دلخراشی از قتل در حین نزاع خیابانی گرفته تا حمله به فروشگاه آلات موسیقی و کشتن فروشنده بخاطر یک ارگ آیا به گفته آقای عبداللهی باید دنبال عامل این حوادث در خانواده ها باشیم ؟آیا قاتلینی که بخاطر سازی چند ملیونی با فروشنده گلاویز شده بودند این کارشان ریشه در عدم مهرورزی پدرشان با ایشان دارد یا مشکلات اقتصادی کار را به جایی رسانده که هم فروشنده تا پای حان بخاطر سازی که در مغازه دارد می جنگد و هم سارقین حاضر به اقدام چنین جنایتی می شوند بخاطر چند میلیون پول؟
خبرنگار سرویس اجتماعی پیام ما در این ارتباط وعلی الخصوص موضوع طلاق گفت وگویی با عبدالله پور کارشناس ارشد روانشناسی مشغول خدمت در معاونت اجتماعی پیشگیری از وقوع جرم دادگستری داشت که متن این گفت و شنود پیش کش حضورتان می شود. معاونت اجتماعی پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان کرمان ساختمانی‌است خلوت واقع در کوچه شماره دو خیابان شریعتی که احساس کردیم بهتر است گفت‌گویی با یکی از کارشناسان این معاونت انجام دهیم.هر چند به اعتقاد این کارشناس منشا اصلی وقوع جرم و همچنین افزایش طلاق به خود خانواده‌ها بر می‌گردد و گویا از ماست که بر ماست

دقیقا کار معاونت اجتماعی پیشگیری از وقوع جرم چیست؟
این معاونت از سال ۸۸ شکل گرفته و در راستای پیشگیری از وقوع جرم و کاهش آسیب‌های اجتماعی در سه حوزه فعالیت می‌کند اداره پیشگیریهای انتظامی وضعی‌ اداره پیشگیری های قضایی حقوقی، اداره برنامه ریزی و دبیرخانه شورای پیشگیری از وقوع جرم استان، اداره پیشگیری های اجتماعی فرهنگی تلاش ما بیشتر در این راستاست که موازی کاری‌ها کم بشود و فعالیت‌های دیگر حوزه‌ها را جهت‌دارتر کنیم به نفع پیشگیری از وقوع جرم. برای مثال در بحث مشاوره‌های طلاق بهزیستی سازمانی‌ست که با این امور ارتباط تنگاتنگی دارد ما نیز تلاش می‌کنیم برای مشاورین ایشان دوره‌های آموزش بهتر و بیشتری برگزارکنیم تا کیفیت مشاوره‌ها بالاتر برود و هدفمند‌تر هم بشوند و در سایر زمینه‌ها همینطور مثلا در زمینه حقوق قضایی با دادگستری و دادگاه نظام،دادسرا و کلیه قضاتی که در این حوزه‌می‌توانند کمک کنند با آنها در ارتباطیم و همکاری داریم.
در چند روز گذشته جرم قتل‌های زیادی در کرمان اتفاق افتاده فکر می‌کنید علت این آمار بالای قتل نفس در استان چیست؟
من عذر می‌خواهم اما قتل یک بحث تخصصی‌ست و من در این حوزه نظری ندارم مقوله قتل در تخصص قضات هست و خود قضات محترم در این باره نظر‌خواهند داد.
اما به هر حال شما کارشناس معاونت پیشگیری از وقوع جرم هستید و قتل هم یکی از جرائمی هست که اتفاق می‌افتد.
ببینید حالا اینکه قتل اتفاق می‌افته خیلی دلایل می‌تونه دخیل باشه از مشکلات شخصیتی فرد گرفته تا وضعیت خانواده مثلا فرد می‌تونه یک خانواده آشفته و درگیر داشته باشد و از بعد اقتصادی اگر نگاه کنیم خیلی از مشکلات اقتصادی می‌تونه دخیل باشه در رخداد این جرم، حالا بخشی از این سوال که ما چکار می‌توانیم بکنیم در این باره؟ خوب بخشی مربوط می‌شود به بخش حقوقی و قضایی که در تخصص من نیست اما در بحث مسائل اجتماعی و پیشگیری‌هایی از این دست بهترین کار شاید همین بحث‌آموز‌ش‌هاست و مشاوره‌ها که ما در این زمینه مشغول به کاریم تا افراد را کمک و تشویق کنیم که به سمت مشاوره بروند و آموزش مهارت‌های زندگی که الآن خیلی مطرحه و در سنین دبستان بهزیستی که نهاد مجری این امور است در حال کار در این زمینه هست و از این مورد گذشته الآن بحث اجرای لایحه شخصیت هست که در سیستم در حال پیگیری هست که برای هر فرد که وارد سیستم قضایی می‌شود و پرونده‌ای برای او شکل می‌گیرد یک پرونده‌هم به نام پرونده‌شخصیت برای او ساخته می‌شود که از لحاظ روانی فرد چک می‌شود و بررسی‌های روانشناسی روی فرد انجام می‌شود و کمک‌های روانشناختی به او داده می‌شود و آموزش‌هایی از این دست
آمار غیررسمی در حال حاضر حاکی‌از این هست که ۷۰درصد ازدواج‌ها در استان‌ختم به طلاق می‌شود،آیا این آمار صحیح هست؟و اصولا وضعیت طلاق در استان چطور هست؟
شاید یک بخشی از این آمار صحیح باشد اما بخش‌دیگر رو برای اولین بار از زبان شما می‌شنوم نمی‌دونم چقدر صحت داشته باشه اما چند سالی هست که ما پیگیر این روند هستیم و شاهد یک روند افزایشی هستیم هرچند در سال ۹۳ ورودی پرونده‌های طلاق دادگستری کاهش داشته و امسال هم کاهش بیشتری داشتیم اما خوب بحث طلاق بحث گسترده‌ای‌ست وعوامل زیادی روی آن تاثیر دارد از عوامل سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسائل فردی و روانشناختی و جامعه شناختی ولی این اتفاق به گونه‌ای سال به سال بیشتر و بزرگتر می‌شود.
علت این روند صعودی چه هست؟
به نظر من این موضوع بین جوانان ما رایج شده چون جوانان ما تحمل و توان و تجربه زندگی مشترک را ندارند این جوانان متاسفانه مهارت‌های زندگی مشترک را در کودکی و نوجوانی یاد نمی‌گیرند و خانواده‌ها هم درگیر مسائل اقتصادی و روزمره‌ی خود هستند و از آموزش دادن به بچه‌ها و یاد دادن نوع زندگی کردن و نوع محبت‌کردن و نوع ارتباط و ارتباطات سالم و درست متاسفانه غافل می‌مانند و وقتی با زوجین صحبت می‌کنیم در رابطه با علل طلاق‌شان معمولا می‌گویند ما تفاهم نداریم یا حرف یکدیگر را نمی‌فهمیم یا بلد نیستیم به هم محبت کنیم و درد دل یکدیگر را گوش کنیم خوب همه این‌ها با آموزش مهارت‌های کنار آمدن با یکدیگر حل می‌شد و یا مهارت‌های زندگی اینکه ما بتوانیم اعتماد به نفس داشته باشیم و برای دیگران ارزش و احترام قائل باشیم که همه این‌ها به شکلی بحث مهارت‌های زندگی‌است که در خانواده‌ها کم می‌بینیم و نتیجه نبود این آموزش‌ها این است که فرد انسان بیکار بی مسئولیت عصبانی پرخاشگر و یا معتادی می‌شود که نتیجه همه این‌ها می‌شود طلاق یعنی فردی که این مشکلات را داراست خود به‌خود توان مدیریت زندگی را ندارد و شاهد فروپاشی زندگی مشترک خواهیم بود.
به نظر شما عادلانه است که همه کاسه و کوزه‌ها را سر خانواده بشکنیم به قول مارکس وبر ما بیشتر از اینکه محصول خانواده‌مان باشیم محصول اجتماع‌مان هستیم و سیستم آموزشی‌مان و اقتصاد حاکم بر جامعه سهم مثلا نظام آموزشی در وضعیت امروز طلاق چیست؟
طبیعتا همین‌جوری‌ست که شما می‌فرمایید و ما نمی‌توانیم خانواده را مقصر تمام این مسائل بدانیم ولی خانواده رکن اصلی اجتماع هست و جایی‌ست که همه آموزش‌های ما و الگو‌های ما آنجا شکل می‌گیرد پایه خانواده است اما خوب نظام‌آموزشی هم می‌تواند جهت بدهد به این موضوع و صحبت من این هست که ما باید از همون قدم اول به بچه‌ها راه‌های درست زندگی‌کردن و زندگی‌سالم داشتن را آموزش بدهیم و طبیعتا این کمک‌های آموزشی‌ را آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها باید به جوانان بکنند اما اتفاق زمانی می‌افتد که خانواده و پس از آن سیستم آموزشی این مهارت‌های زندگی را آموزش ندهد و همه بحث آموزش و پرورش درس‌هایی مثل ریاضی و علوم و… نباشد بلکه بخشی را هم قرار بدهند تحت عنوان شیوه‌های درست زندگی‌کردن و یا شیوه تصمیم گیری‌صحیح و انتخاب دوست و حل مسئله و دیگر مسائل که البته به بحث تخصصی دارد که چرا در این حوزه دانشگاهیان و یا آموزش و پرورش وارد نمی‌شوند و یا کم‌تر وارد می‌شوند این مطمئنا نیاز به کمک همه ارکان جامعه دارد که یک فرد انسان مفید و سالمی‌برای همه بخش‌عای جامعه باشد
فکر میکنید سهم بیشتر در سوق دادن خانواده‌ها به سمت طلاق به گردن مسائل فرهنگی‌است و یا اقتصادی؟
به نظر من سهم بیشتر مشکل بخاطر مسائل فرهنگی است به نظر من آموزش کلا در جامعه ما رها شده است و بچه‌ها از کلاس‌اهی چهارم و یا پنجم رفته رفته مستقل می‌شوند در حالی‌که اصلا نوجوان نباید اینقدر مستقل باشد و باید حتما ارتباط تنگاتنگی با خانواده داشته باشد الآن اگر از نوجوانی سوال کنید که پدرت چند بار تو را می‌بوسد می‌گوید شاید سالی دوسالی آن هم چه اتفاقی حادث شود که پدرم مرا ببوسد کما اینکه باید خانواده ها ارتباط عاطفی بسیار نزدیک‌تری با نوجوانان و جوانان خود داشته باشند اگر ما فردی را تربیت کنیم که اعتماد به نفس کافی داشته باشد و برای خود هدف داشته باشد و آینده‌ای برای خود پیش نظر داشته باشد خوب این فرد خود به خود بیمه هست و حالا ممکن هست یک سری مشکلات داشته باشد اما مشکلاتی که عمیقا تاثیر منفی در زندگی اوبگذارند و باعث از هم گسیختگی زندگی او بشوند رخ نخواهند داد.
در حال حاضر چند مرکز مشاوره برای مشاور پیش از طلاق داریم؟
از سال ۹۰ و ۹۱ این مبحث آغاز شد و تا امروز نزدیک به ۲۱ مرکز مشغول به ارائه مشاوره پیش‌از طلاق هستند که ۳ مرکز دولتی هستند و بقیه متعلق به بخش خصوصی هستند و ناگفته نماند که در سال ۹۱ میزان سازش بین زوجین خیلی پایین بود و با ارزیابی و سازماندهی و دوره‌های آموزشی ویژه طلاق که برای مشاورین گذاشته شد که منجر به دو برابر سازش بین زوجین شد و ما خودمان هم چند دوره‌آموزشی برای کارشناسان ویژه مشاوره طلاق داریم که امیدواریم بتوانیم آمار سازش را بازهم بالاتر ببریم
پیعنی همه مواردی که تقاضای طلاق دارند ارجاع داده می‌شوند به مراکز مشاوره؟
خیر محدودیت‌های قانونی در این بین هست که ما فقط پرونده‌های طلاق توافقی را می‌توانیم ارجاع به مرکز مشاوره بدهیم اما در بحث پرونده‌هایی مثل عدم تمکین و مهریه و نفقه و درخواست زوجه یا زوح با جلساتی که با رئیس محترم دادگاه‌های شهرستان و در شورای پیشگیری از جرم انجام شده و با توجه به نوع پرونده و صلاح‌دید قاضی باز هم در خیلی از پرونده‌های دیگر هم ارجاع به مرکز مشاوره داریم
فکر می‌کنید چقدر نقش بازدارندگی دارد مرکز مشاوره، و چقدر موفق هستند در پیش‌گیری از رخداد طلاق؟
قبلا چیزی حدود ده یا پانزده درصد بوده که امسال تا ۳۰ درصد هم رسیدیم مطمئنا تاثیر گذارهست و ما هم می‌خواهیم که به پرونده کمک شود و به فرد مثلا مشکلات شخصیتی‌اش گوشزد شود و تلاش شود تا این معایب را فرد بر طرف کند و خوب این افراد معمولا جوان هستند و خیلی از ایشان قصد ازدواج دوباره دارند که سعی می‌شود با توجه مشکلاتی که این ازدواج را ختم به طلاق کرد مشاوره‌هایی به افراد داده شود تا اشتباهی را تکرار نکنند و حداقل ازدواج دوم موفقی داشته باشند در مجموع از دو حیث نگاه می‌شود به این موارد از یک سو در راستای صلح و سازش و از سویی در راستای کاهش آسیب است.
هزینه‌های این مراکز چگونه هست؟
در مراکز دولتی که رایگان هست اما در مراکز خصوصی طبق تعرفه‌ای که بهزیستی و یا نظام روانشناسی مقرر کرده عمل می‌کنند و اگر اشتباه نکنم برای یک جلسه‌ی ۴۵ دقیقه تا ۱ ساعته کارشناس ارشد ۳۱ هزارتومان و برای دکتر فکر میکنم ۳۵ هزار تومان باشد و حالا بستگی به نوع مشکل زوجین دارد و این‌که چند جلسه تشریف ببرن آنجا و گاهی اوقات روانشناسان ترجیح می‌دهند مثلا مداخله‌ای در محیط زندگی آن فرد داشته باشند و یا مثلا تشخیص داده می‌شود که فردی یک مشکل اختلال شخصیت هم دارد پس باید یک آزمون معتبر روانشناختی هم اجرا کند و ممکن هست هزینه‌هایی اضافه شود اما از یک جلسه تا سه جلسه باید زوجین تشریف ببرن
چرا مسئله طلاق در این معاونت مورد رسیدگی قرار می‌گیرد؟ آیا به طلاق به عنوان یک جرم نگاه می‌شود؟
چون صیغه طلاق که جاری می‌شود باید از مجاری حقوقی و قانونی عبور کند و این موضوع محول شده به قوه قضاییه در نتیجه رسیدگی به این مساله و کاهش آسیب آن به دوش این معاونت افتاده تا جرم‌ هایی که ارتباط مستقیم با طلاق دارند هم کاهش پیدا کند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *