دیپلماسی محیط زیستی و اقلیمی

بنا بر عقیده بسیاری پژوهشگران و صاحبنظران، تغییر اقلیم بزرگترین چالش پیش روی جهان است. مبتنی بر این عقیده در عرصه بینالملل، بازیگران پیشتاز و همچنین بازیگران پشتیبان در راستای آگاهی جمعی و بهبود شرایط فعال هستند. با این وجود بازیگران وتوکننده مانند برخی دولتها و لابیهای صنعتی و کشاورزی و… نیز در جهت کاهش اهمیت این معضل تلاش میکنند. برخی نیز معتقدند وظیفه رفع معضلات اینچنینی را باید به علم و فناوری نسل آینده سپرد. ورای پذیرش و عدم پذیرش تغییر اقلیم بهعنوان چالش، دولتها موظفند بنا به حق آگاهیهای محیط زیستی بهعنوان وکلای مردمشان در مورد آثار تغییر اقلیم و تابآوری در مقابل آن تفحص و تلاش کنند. زیرا تغییر اقلیم بهعنوان معضلی محیط زیستی تهدیدی برای امنیت و سلامت مردم است و حق داشتن محیط زیست سالم بخشی از حقوق ملتها تعریف میشود.
عمدتاً حقوق محیط زیست بهعنوان زیرشاخهای از حقوق داخلی تعریف میشود. اما هر بحران محلی میتواند تحت شرایطی ابعاد جهانی بیابد. در برهه کنونی و در مورد چالشهای منطقهای، فراملی و بینالمللی مانند تغییر اقلیم نیازمند حقوق بینالملل محیط زیست هستیم. حقوقی که باید وابسته به شرایط روز و با استناد به تغییرات دامنه وسیعتری یابد و برای آن در بسیاری زمینهها، سازگاریهایی پیشبینی شود. میتوان گفت آنچه حقوق بینالملل را به حقوق بینالملل محیط زیست پیوند میزند و به عبارتی بنیان اعتبار و تحقق حقوق بینالملل محیط زیست و تابآوری بینالمللی در مقابل بحرانهای محیط زیستی است، دیپلماسی محیط زیست است. به هر حال دیپلماسی و عمل هدایت نمایندگان کشورها در عرصه بینالملل در مسیر نیل به صلح حائز اهمیت است. متکی بر این اهمیت نمیتوان منکر تأثیر دیپلماسی محیط زیست بر تعاملات بینالمللی و تنشزداییهای منطقهای شد. دیپلماسی محیط زیست به اهداف، قوانین، نهادها و روشهای همکاریهای فراملی و بینالمللی جهت میدهد و چهارچوبی پیرامون بایدها و نبایدها و هنجارها و ناهنجاریهای ارائه میکند. هدف این چهارچوبها صیانت از محیط زیست و پایبندی به تعهدات مشترک و قوانین الزامآور بینالمللی برای صلح و بقای بشر و حفظ تمدن و ارتقای کیفیت وضعیت زیستی اکنون است. به عبارتی دیپلماسی محیط زیست با امنیت محیط زیستی و عدالت محیط زیستی و پایداری صلح محیط زیستی و مدیریت محیط زیست جهانی درهمتنیده است. باتوجهبه موارد مذکور میتوان دیپلماسی محیط زیست را فرایندی دربرگیرنده همه سطوح برپایی کنفرانسها و اجلاسهای بینالمللی و تهیه اسناد و موافقتنامههای بینالمللی و اجرایی کردن خروجیها و بعضاً توسعه بعدی بهقصد مطالبه همکاریهای بینالمللی و هدایت مذاکرات میان کشورها و رایزنیهای دیپلماتیک در راستای حفظ محیط زیست و تحقق توسعه پایدار تعریف کرد. دیپلماسی محیط زیست بهعنوان بخشی از حقوق بینالملل و روابط بینالملل برای تعامل دولتها در جهت رفع مشکلات نیازمند تلاقی منطقی علم و سیاست است. تغییر اقلیم بهعنوان پدیدهای بحرانساز و تشدیدکننده بحرانهای پیشین، مسئلهای است که پیش روی کل جهان است. اما برخی مناطق آسیبپذیرتر هستند. مناطقی که شاید نقش قابلتوجهی در شکلگیری آن نداشتهاند یا حتی آنطور که باید اطلاعاتی پیرامون آثار سوء تغییر اقلیم ندارند. در اینجا میتوان دیپلماسی اقلیمی را مجموعه اقدامات در راستای تهیه ارزیابیهای دقیق از شرایط و بحرانهای پیش رو و اولویتبخشی به اقدامات اقلیمی در گفتوگوهای عمومی و دیپلماتیک تعریف کرد. به این صورت که کشورهای منطقهای دستخوش مشکلات ناشی از تغییر اقلیم از ابزارهای دیپلماتیک برای مهار آن و آمادگی و مقابله و تابآوری در مقابل تغییرات نوین و تنشزدایی بهره ببرند. همچنین با درک ژئوپلیتیکی از مذاکرات توافقنامههای بینالمللی بستر را برای بهبود وضعیت فعلی فراهم کنند. اقدامات در حوزه تغییر اقلیم نیازمند پایبندی کشورها به قواعد و هنجارها است. مواردی نظیر نبود آگاهی و انگیزه برای همراهی و حضور در مذاکرات و نقصان اخلاقی برای همکاری در تلاشهای جهانی و سودجوییهای حاکمیتی دیپلماسی محیط زیست را دچار اختلال میکند. تلاش برخی کشورهای رهبر در راستای همسوسازی منافع محیط زیستی جهان با منافع ملی خود نیز مشکلساز و شبههبرانگیز است. برای پیشبرد دیپلماسی محیط زیستی و اقلیمی امکان دسترسی همه کشورها به اطلاعات و مخاطرات محیط زیستی مؤثر است. حضور مستمر دولتها در نشستهای مرتبط و همکاری در اتخاذ تصمیمات و ارائه نقش قانونی برای سازمانهای غیردولتی و بهرهگیری از رسانهها و پوشش برنامههای جهانی برای آگاهی مردم و حضور اصحاب رسانه و روزنامهنگاران دارای صلاحیت در این حوزه نیز مسیر پیشبرد دیپلماسی را هموار میکند.توجه به اصل مسئولیت و تشویق و یاری کشورهای کمبرخوردار و انتقال اطلاعات فنی و تحلیلی به آنها از جانب کشورهای توسعهیافته و ارائه مجالی برای بیان همه دیدگاهها و مواضع در عرصه بینالملل در سایه دیپلماسی میتواند منجر به برداشتن گامهای بلندی برای کاهش وخامت آنچه در آینده در انتظار پیشرفت و تمدن است، شود.
ارسال پاسخ