پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دانش بصری و مدیریتی مدیران شهری باید ارتقا یابد

گفت‌وگو با مجتبی موسوی، مجسمه‌ساز و معاون اسبق سازمان زیباسازی شهر تهران

دانش بصری و مدیریتی مدیران شهری باید ارتقا یابد

در بسیاری از میادین شهرها و به ویژه در تهران فضاهایی که مناسب نصب آثار هنری است را از دست داده‌ایم و به ازای آنها فضای جدیدی را فراهم نکرده‌ایم





دانش بصری و مدیریتی مدیران شهری باید ارتقا یابد

۲۲ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

|پیام ما| مجسمه فردوسی دو رنگ شد! این خبری بود که هفته گذشته به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و واکنش مدیران شهری و اعضای شورای شهر تهران را هم در پی داشت. البته بعدا اعلام شد که شست‌وشوی غیراصولی مجسمه فردوسی آن هم حدود دو سال قبل منجر به این اتفاق شده است. چندی پیش هم از کرمان خبر آمد که شهرداری این شهر تعدادی از آثار نصب شده در چهار‌راه طهماسب‌آباد این شهر را جمع‌آوری کرده است. این اتفاقات موجب شد تا با مجتبی موسوی، مجسمه‌ساز و مدیر رویدادهای هنری گفت‌وگو کنیم. موسوی که تجربه معاونت فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران را هم در کارنامه کاری‌اش دارد؛ درباره دلایل کم‌توجهی به هنرهای شهری و راه های عبور از وضعیت آشفته کنونی سخن گفته است.

 

چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مجسمه فردوسی بر اثر شست و شوی ناتمام با مواد نامناسب دورنگ شده است. البته بعد از آن مسئولان اعلام کردند که این اتفاق تازه رخ نداده و مربوط به حدود دو سال پیش است. به نظر شما چه شده که بعد از دو سال تازه مدیریت شهری متوجه دو رنگ شدن مجسمه فردوسی شده است؟
همانطور که اشاره کردید و بنده هم قبلا در نوشته‌ای عرض کردم این اتفاق دست کم در دو سال اخیر رخ نداده است. مجسمه‌های شهری و به‌خصوص مجسمه‌هایی که در منطقه آلوده تهران قرار دارند بر اثر دود و انواع آلودگی‌ها نیازمند مرمت و شست‌و‌شو هستند. من خاطرم هست که در سال‌ها و دوره‌های مختلف این درخواست و تقاضا وجود داشت که این مجسمه‌ها شست‌و‌شو شوند. اما نکته‌اش این است که معمولا مجسمه‌های سنگی که عمر طولانی هم دارند خیلی نباید در معرض مواد شوینده باشند چون باعث فرسایش این آثار می‌شود. به‌نظر می‌رسد در دوره‌ای تصمیم گرفته بودند مجسمه فردوسی را تمیز کنند اما احتمالا با روش‌های خیلی ابتدایی این کار را کرده‌اند و از عهده مابقی کار برنیامدند.

مسئولان شهری اصلا توجه نمی‌کنند که اثر هنری محدود به زمان و مکان نیست. اثری که هنرمند خلق کرده مربوط به همه است. اگر مجسمه‌ای در دوره یک مدیر غیرهمسو با مدیران جدید ساخته شده، دلیلی ندارد که آن اثر بدی باشد

در واقع می توانیم بگوییم کسی دو سال دو رنگ شدن مجسمه را ندیده است.
بله اخیرا در شبکه‌های اجتماعی برخی افراد به این موضوع توجه کرده بودند و خبر پس از آن به طور گسترده منعکس شد. انتشار این خبر بهانه خوبی است برای اینکه ببینیم ساخت و نگهداری از آثار هنر شهری مانند المان‌ها در چه وضعیتی قرار دارد. آیا می‌توان بروز اتفاقاتی مانند ساخت و نصب المان‌های بی‌کیفیت در برخی شهرها، ماجرای جمع‌آوری مجسمه‌های شهری در کرمان و همین ماجرای آخر درباره دو رنگ شدن مجسمه فردوسی را نشان‌دهنده ضعف و فهم ناقص مدیریت شهری از مفهوم المان‌های شهری دانست؟
در مورد بعضی اتفاقات مانند آنچه در کرمان اتفاق افتاد یا بعضی شهرهای دیگر به‌خصوص شهرهایی که فضای سنتی دارند؛ نگاه سلیقه‌ای مسئولان شهری در بروز چنین اتفاقاتی بسیار موثر است. مثلا ممکن سیستم مدیریتی‌ای که بر سرکار آمده از اقدامات مدیریت قبلی خوشش نیامده و سعی می‌کند مجسمه که ساخته شده است را جمع کند. مسئولان شهری اصلا توجه نمی‌کنند که اثر هنری محدود به زمان و مکان نیست. اثری که هنرمند خلق کرده مربوط به همه است. اگر مجسمه‌ای در دوره یک مدیر غیرهمسو با مدیران جدید ساخته شده، دلیلی ندارد که آن اثر بدی باشد! این نگاه‌ها مقداری مغرضانه است و ربطی به اثر هنری و خود هنرمند ندارد. در شهرهای بزرگتر مثل تهران وضعیت مقداری متفاوت است. در شهرهای بزرگ نبود مدیریت صحیح و یکپارچه و غفلت از لحاظ کردن دیدگاه‌های تخصصی آسیب‌زننده است. من در جاهای مختلف عرض کرده‌ام که در مورد آثار هنری با شگفتی می‌بینیم برخی افراد مسئولان خودشان را صاحب نگاه تخصصی می‌دانند. این شکل مدیریت متاسفانه موجب پراکندگی هنرمندان می‌شود و رفتارهایی قطعا نتایج مطلوبی به دنبال ندارد.
یکی از مسایلی که باعث شده هنرمندان برای خلق آثار هنر شهری دست و دلشان بلرزد؛ اظهار نظرهای نهادهای غیرمرتبط با این حوزه است. مثلا درباره همین مثال کرمان گویی نهاد مدیریت شهری موفق نشده تعامل دوسویه و موثری با نهادهای نظارتی ایجاد کند. مثلا گاهی می‌بینیم در برخی شهرها برگزاری سمپوزیوم‌های مجسمه‌سازی با چالش روبه‌رو می‌شود. مثلا می‌گوند فلان اثر معنایی در تضاد با فرهنگ ایرانی اسلامی دارد و به یک باره با این تفسیر اثر را کنار می‌گذارند.
این هم متاسفانه یک مشکل ریشه‌دار است. مدیریت شهری یک ساختار اجرایی است و باید در همه عرصه‌ها اقدامات اجرایی انجام دهد. نهادهای نظارتی متاسفانه خیلی وقت‌ها بدون درک موقعیت شهرداری و مسئولیت‌های اجتماعی این نهاد، دیدگاه‌هایی را مطرح می‌کنند که با تصمیم مدیریت شهری همسو نیست. در این میان البته سلایق افراد و گزارش‌های خلاف واقع درباره مفهوم آثار و… هم موثر است. در این موارد هم معمولا نهاد اجرایی باید از تصمیمش عقب‌نشینی کند.
با این توصیف، از نظر شما مدیریت شهری چه در کلانشهرها و چه در شهرهای کوچک باید چه رویکردی را در پیش بگیرد. هم برای اینکه خودش از آثار ارزشمندی مانند مجسمه فردوسی پاسبانی کند و هم اینکه آثار جدیدی خلق و در شهرهای کشور نصب شود؟
در ایران و جهان دست‌کم دو دسته آثار هنری شهری اجرا و نصب می‌شوند. آثاری مثل همین فردوسی و مجسمه‌های مشابه که به قصد دائمی بودن و تبدیل شدن به نمادها و خلق می‌شوند. گروه دوم مجسمه‌هایی هستند که به قصد ترویج فرهنگی و مناسبتی ساخته می‌شوند و جنبه موقتی دارند. که این موقتی بودن می‌تواند از یک تا چند سال باشد. آنچه که برای مدیریت شهری باید بیشتر مهم باشد توجه به آثاری است که به قصد دائمی بودن و تبدیل شدن به نماد ساخته شده‌اند. برای مجسمه فردوسی که یک مجسمه دائمی است نباید این اتفاق بیفتد این اتفاقات نمونه‌های دیگری هم دارد که بعضا رسانه‌ای هم نمی‌شود. مثلا در بخش گالری‌های خصوصی و… که اخبارش منتشر نمی‌شود.
به طور روشن ما با کمبود مدیریت تخصصی مواجه هستیم با نبود بسیاری از قوانین مواجهه هستیم که مختص کار هنری و همکاری با هنرمند و همینطور تیم های کارشناسی و تخصصی است. بنابراین در چنین فضایی که خلا قانونی و نبود زیرساخت اجرایی وجود دارد بروز و تکرار خطا عجیب نیست. نمونه‌هایی را سراغ دارم که برای مجسمه‌هایی با همین ارزش مجسمه فردوسی رفتارهای مشابه‌ای صورت گرفته و کسی هم پاسخگو نبوده.
یکی از کارهایی که در سالهای اخیر مد شده رنگ کردن مجسمه‌ها در شهرها است. ظاهرا هر چه هم هنرمندان تجسمی تذکر دادند که این کار اشتباه است باز هم کسی نشنید.
رنگ کردن اثر متفاوت از رنگی کردن آن است! اینکه می‌بینیم از رنگ‌های متفاوتی روی یک اثر استفاده می‌کنند شبیه کاری است که بچه‌ها در مهد کودک می‌کنند. من مقوله رنگ را مقوله‌ای جدی می‌دانم که در فضای شهری کاربرد خاص خودش را دارد. اما به این معنی نیست که ما هر رنگی که به‌دستمان می‌رسد به مجسمه‌ها بزنیم.
به‌نظر می‌رسد لازم است دانش بصری مدیران شهری ما اعم از پایتخت یا شهرهای دیگر ارتقا پیدا کند.
کاش دانش بصری مدیران شهری در هر حوزه ای ارتقا پیدا کند اما قبل از آن ای کاش دانش مدیریت ارتقا داده شود یعنی زمانی که یک نفر مدیر یا مسئول جایی می‌شود بداند که دانش همه کارها را با هم ندارد. مدیران ما باید فرا بگیرند که می‌توانند در موارد مختلف از توان واقعی مشاوران آگاه بهره بگیرند.
خیلی وقت‌ها همکاران شما به عنوان مشاور هنری معرفی می‌شوند اما بازهم خروجی قابل قبول نیست. انگار که در رویدادهای هنر شهری و موارد مشابه اصلا مشاوری در کار نبوده است. مثل ماجرایی که برای رویداد ساخت سردیس‌های مفاخر در پارک هنرمندان روی داد.
بله این اتفاق می‌افتد. باید بررسی کنیم که دلایلش چه بوده است. وقتی می‌گویم کار تخصصی یعنی صفر تا صدش باید تخصصی باشد. یعنی در هر مرحله یک آدم آماتور و ناآگاه می‌تواند تمام زحمات را بر باد دهد. مثلا در مورد یک مجسمه مرحله انتخاب مکان نصب اثر همانقدر مهم است که انتخاب هنرمند و جنس اثر و… بنابراین مثل اینکه شما یک کتاب خوب بنویسید و یک طراح گرافیک آماتور اثر شما را طوری طراحی کند که ارزش آن شناخته نشود.
آقای موسوی به عنوان کسی که هم در هم سیاست‌گذاری حضور داشته و هم به عنوان هنرمند فعالیت کرده صریح بفرمایید که چه سیاست‌هایی باید در حوزه مدیریت شهری اصلاح شود؟
ساختار اداری در رابطه با فعالیت‌های هنری در فضای شهری باید اصلاح شود. باید نیروهای متخصص جذب کنیم. جلوی موازی کاری را بگیریم. یعنی ارگان‌های متخصص شهرداری‌های کشور و سایر ارگان‌های دولتی باید همسو شوند و همدیگر را خنثی نکنند. اما این کارها هم کافی نیست. بسیاری از فضاهای عمومی در شهرهای ما به دلیل بلندمرتبه‌سازی‌هایی که در آنها رواج پیدا کرده از بین رفته است. ما الان در خیلی از شهرها به‌خصوص در تهران نه تنها فضاهای عمومی ایجاد نکردیم بلکه بسیاری از فضاهای عمومی را از بین برده‌ایم. در بسیاری از میادین شهرها و به ویژه در تهران فضاهایی که مناسب نصب آثار هنری است را از دست داده‌ایم و به ازای آنها فضای جدیدی را فراهم نکرده‌ایم. در واقع مکان مناسب برای ارائه و عرضه آثار را هم نداریم. پس باید در سطح کلان نگاه مدیریت شهری به حفظ فضاهای عمومی هم معطوف شود. بدون اصلاح این بخش نمی‌توان صرفا بر بخش خلق آثار تمرکز کرد.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *