پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | زندگی در زمین‌های لرزان بلعیده شده «فراغی»

اهالی بیش از 100 واحد مسکونی در شرق استان گلستان ساکن خانه‌های نیمه مخروبه‌اند

زندگی در زمین‌های لرزان بلعیده شده «فراغی»

این شهر کوچک در سال 91 ساخته شد و در سال 95 با نشست گسترده زمین روبه‌رو شد





زندگی در زمین‌های لرزان بلعیده شده «فراغی»

۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱:۰۷

زخم ناسور شنیده‌اید؟ یا درد مزمن که آرام آرام امان می‌برد؟ این روایت فراغی است؛ شهری کوچک در شرق استان گلستان که از زمان احداث با پدیده فرونشست مواجه شد و حدود 100 خانه مسکونی آن در زمین فرو رفت و با وجود گذشت یک دهه از شروع و تداوم این مشکل هنوز راه‌حلی عملی برای آن در نظر گرفته نشده است. دو دهه وقت صرف مطالعه بر علاج جویی چالشی شده است که در نبود مطالعات خاکشناسی و زمین‌شناسی برای بنای «یک شهر» ایجاد شد.

 

سال ۱۳۸۴ وقوع یک سیل بزرگ ۱۲ روستا در بخش پیش‌کمر شهرستان کلاله را در فهرست روستاهای بحرانی قرار داد. سال ۱۳۹۱ در مجاورت این روستاها، منطقه ویژه‌ای با عنوان شهر فراغی ساخته شد و همه اهالی به این منطقه کوچ کردند. اگر چه پس از سیل سال ۱۳۸۴ نه این منطقه و نه روستاهایی که پیشتر ساکنان فراغی در آن ساکن بودند، دچار سیل نشدند، اما ماجرای این کوچ به همین‌جا ختم نشد. با نخستین بارش در این شهر، 100 واحد مسکونی دچار نشست زمین شدند و فرورفتن خانه‌ها در زمین با ترک‌های عمیق و فعال در گوشه و کنار خانه‌ها و فرورفتن پله‌ها و بخش‌هایی از حیاط در زمین خودش را نشان داد. اهالی اما که مدتی قبل از سیل رهیده بودند و با کوچی اجباری به شهر جدید آمدند به زندگی در همین خانه‌ها ادامه دادند. محرومیت فراغی طی این سال‌ها فقط همین نبود. از زمان ساخت این شهر و اسکان اهالی در آن، حتی یک واحد اداری یا خدماتی و بانکی در این شهر فعال نشده است و اهالی برای رسیدگی به امور جاری خود باید تا شهر مجاور یعنی کلاله در رفت و آمد باشند.
اسفند سال ۱۳۹۵ معاون وقت وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در سفری به گلستان از شهر فراغی بازدید کرد و در نشست مشترکی با فرماندار وقت شهرستان کلاله ۱۰ میلیارد ریال برای مطالعه و چاره‌جویی اساسی و جلوگیری از تخریب واحدهای مسکونی شهر فراغی اختصاص داد. مطالعاتی که اگر چه در سال 98 و به گفته محمد حمیدی فرماندار آن زمان انجام شده، اما اعتباری برای اقدام عملی در مورد نتایج آن اختصاص نیافته است.
احتمال جابه‌جایی شهر مطرح بود
با وجود اینکه فراغی شهری تازه تاسیس است و هنوز ساختار شهری به‌طور کامل در آن استقرار نیافته است اما سال 98، دولت از احتمال جابه‌جایی این شهر به دلیل لاینجل بودن مشکل نشست زمین در منطقه، خبر داد. هادی حق‌شناس، استاندار گلستان در سال 98 گفته بود: برای شهر فراغی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به عنوان مشاور انتخاب شده است. قرار شد این موسسه یک گزارش کارشناسی تهیه کند. بعد ارائه این گزارش در خصوص جابه‌جایی شهر تصمیم‌گیری خواهد شد.
مطالعه‌ای که حالا مدیرکل دفتر فنی استانداری گلستان می‌گوید به پایان رسیده است.
صادق‌علی مقدم می‌گوید: تمام مشکل فراغی مربوط به مصوبه‌ای است که بدون انجام مطالعات لازم به تصویب رسید و بخشی از شهر بر منطقه‌ای ساخته شد که امکان ساخت حتی یک خانه در آن وجود نداشت.
او ادامه می‌دهد: براساس مطالعه‌ای که پژوهشکده بین‌المللی زلزله در این منطقه انجام داد احداث چاه‌های جذبی دلیل اصلی نشست زمین است. همچنین این منطقه فاقد زهکش است. براساس مطالعه انجام شده در استان مصوب شد که هم اعتباری برای اجرای طرح زهکش در منطقه تخصیص پیدا کند و هم در احداث خانه‌های جدید از چاه‌های سپتیک به جای جذبی استفاده شود.
مقدم در مورد خانه‌هایی که هنوز با وجود نیمه مخروبه بودن دارای سکنه هستند نیز توضیح می‌دهد: این موضوع در اختیار بنیاد مسکن است و این دستگاه باید برای حل این مسئله چاره‌اندیشی کند. جابه‌جایی شهر فراغی یک موضوع حوادثی بود که اکنون دیگر موضوعیت ندارد.
تکلیف خانه‌های نیمه مخروبه مشخص نیست
با وجود پیگیری‌های پیام ما، تا زمان تنظیم این گزارش هیچ پاسخ روشنی از بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در گلستان دریافت نکردیم. اما رئیس شورای شهر فراغی می‌گوید که پیگیری‌ها در مورد خانه‌هایی که در وضعیت نیمه مخروبه هستند تا این لحظه بی‌نتیجه است.
به گفته کمال رحمان‌زاده مشکل شهر فراغی، مشکل یک سال و دوسال نیست و سه دوره شورا پیگیر وضعیتی هستند که برای مردم پیش آمده است اما هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیریم.
او به برگزاری جلسات متعدد اما بی‌نتیجه هم اشاره می‌کند: در استان گاهی جلسه‌ای تشکیل می‌شود اما هیچ کدام از این جلسه‌ها تا به امروز، به نتیجه‌ای عملی نرسیده است. واقعیت این است که شهرداری ما هم نمی‌تواند کمکی از نظر اعتباری به این بخش کند و من می‌دانم که رفتار مسئولان بالادست با ما به گونه‌ای است که امیدمان برای پیگیری بیشتر هم از بین می‌رود. ما در سال جدید فقط یک پروانه صادر کردیم و سال گذشته تمام درآمد شهرداری از محل کمیسیون ماده 100 که بخشی درآمدزا برای همه شهرداری‌هاست فقط یک میلیون و 700 هزار تومان بوده است. با این درآمد نمی‌توان از شهرداری انتظار زیادی داشت. متاسفانه مشکل فراغی تمام این سال‌ها ادامه پیدا کرده است.
رحمان‌زاده این امکان که اهالی خودشان، خانه‌هایشان را به محل دیگری ترک کنند رد می‌کند: میانگین درآمد مردم در فراغی به 3 میلیون تومان در ماه می‌رسد. بسیاری از مردم برای امرار معاش خودشان درمانده شده‌اند. این را هم در نظر بگیرید که این مردم یک بار ضربه بزرگی از سیل خوردند و بعد از اینکه همه توانشان را برای کوچ گذاشتند حالا از زندگی جدیدشان هم هیچ خیری ندیدند.
او در مورد حمایت‌هایی که از این شهر دریغ می‌شود توضیح می‌دهد: ما حتی یک واحد اداری نداریم. به هر اداره و نهاد و بانکی که مراجعه می‌کنیم تا مثلا یک شعبه بانکی در شهر ما راه‌اندازی کنند می‌گویند ساختمان‌مان را تامین کنید. یا ساختمان بخرید یا بسازید. آیا چنین کاری برای ما مقدور است؟ مردم ما برای یک کار ساده بانکی یا اداری باید تا کلاله بروند و بیایند. قصه درد فراغی یکی و دوتا نیست و امیدی هم به حل آن نداریم.
اهالی چه می‌گویند؟
مالک. خ یکی از اهالی کلاله است که خانه‌اش در هر بارش چند سانتی‌متری در زمین فرو می‌رود. دیدن زندگی‌ای که امروز دارد تلخ و آزاردهنده است. خانه‌ای که روزی با 5 پله به حیاط راه داشت امروز کاملا همکف زمین است و بر اثر نزدیک شدن کنج دیوارها به هم راهروی ورود حمام و سرویس بهداشتی کاملا مسدود شده است. کف خانه ترک خورده و انگار چیزی از هندسه‌اش باقی نمانده است. با این وجود او، همسر و سه فرزندش هنوز ساکن این خانه هستند.
مالک می‌گوید: شغلم کشاورزی است و درآمدم به‌حدی نیست که بتوانم خانه‌ام را عوض کنم. هر استاندار جدیدی که به منصب می‌رسد می‌آید و بازدیدی از فراغی می‌کند. بعضی وقت‌ها هم معاون‌های عمرانی می‌آیند. چند بار هم مقام‌های کشوری آمدند. اما این آمدن و رفتن‌ها دردی از ما دوا نمی‌کند.
او ادامه می‌دهد: ما هر شب را با ترس سر روی بالش می‌گذاریم. نه برای جان خودمان بلکه برای جان فرزندانمان. هر باران ما را در زمین فرو می‌برد. هیچ کس هم عین خیالش نیست.
همسایه مالک، زن و شوهری هستند با یک فرزند. از میان حیاط خانه می‌توان ترکی که امتدادش تا دیوارهای خانه کشیده شده را تماشا کرد. اینجا هم شرایط خانه بهتر از خانه مالک نیست. خانه از پای بست تا سقف شبیه یک ذوزنقه شده است. اوضاع اتاق خواب و آشپزخانه بدتر از هر جای دیگری است. آنقدر بغرنج که پدر خانواده می‌گوید دیگر در اتاق خواب نمی‌خوابیم و بیشتر کاربرد انبار را پیدا کرده است.
می‌توانی تک تک این 100 خانه را بگردی و با هر یک از اهالی حرف بزنی. نگرانی اصلی از این است که چون نشست زمین ادامه دارد همه ترک‌ها فعال هستند و زندگی‌شان باید زیر سقفی لرزان ادامه پیدا کند. گرچه سرانجام دولت بعد از دو دهه مطالعه‌ای ساختاری بر این شهر را انجام داد اما گویی علاجی برای زندگی مردم ندارد. هر نهادی مسئولیت را به گردن دیگری می‌اندازد و به قول مدیرکل دفتر فنی استانداری گلستان: «باید از کسی که اینجا را ساخت بخواهیم مسئولیت را قبول کند.» گویی صورت مسئله فقط این است که چه کسی شهر را به درد بی‌درمانش مبتلا کرده است نه اینکه علاج کار در کجاست؟ این مشکل کمی آن سوتر از فراغی و در مورد طرح مسکن مهر شهر کلاله نیز وجود دارد. این مجتمع مسکونی هم بدون مطالعه بر تپه‌های رانشی ساخته شده است اما برای آن هم چاره‌ای اندیشیده نشده است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *