پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فراموشی حق به شهر در طرح‌های توسعه

فراموشی حق به شهر در طرح‌های توسعه





فراموشی حق به شهر در طرح‌های توسعه

۲ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

بی‌­شک هر تصمیم درباره اشکال توسعه شهر آثار ماندگاری آینده شهر و شهروندان بر جای می­‌گذارد. در صورت‌بندی توسعه پایدار شهری؛ سیاستگذاری درباره نحوه توزیع کاربری اراضی برای تامین نیازهای اساسی شهروندان -در زمینه حمل و نقل، مسکن و سایر خدمات- با پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی همراه خواهد بود. در این رویکرد «محیط زیست»، «آینده»، «عدالت» و «مشارکت»، به عنوان اصول بنیادی توسعه شهر مورد توجه است. به عبارتی، فرمی از توسعه که به بهبود کیفیت زندگی شهروندان با کمترین بهره‌­کشی از منابع محیط زیست شهر می‌انجامد.
در بین ابعاد توسعه شهری، «توسعه حمل و نقلی»، یکی از مهم­ترین پاشنه آشیل‌های توسعه‌­ای به شمار می‌رود که می‌­تواند در دو وجه « سازنده» یا «نابود کننده» حیات شهرها باشد. توسعه حمل و نقل شهری به اشکالی چون ساختن اتوبان در یک منطقه، عریض کردن خیابان‌ها، احداث پل‌­ها و بزرگراه‌­ها نه تنها زندگی روزمره شهروندان بلکه، محیط زیست را با شدت بالا تحت تاثیر قرار می‌­دهد. این که مثلا یک بزرگراه در کدام قسمت از ­شهر با چه بافت محیطی و اجتماعی قرار است اجرا شود عواقب متفاوتی را رقم می‌زند. پیامدهای این دست پروژه­‌های توسعه‌­ای با نیازهای روزمره شهروندان و شهر در ارتباط مستقیم است و از این حیث، تصمیمات توسعه­ حمل و نقل در شهر نیازمند نگاه آینده‌نگرانه و برآورد پیامدها است.
مطلوبیت دسترسی راحت و مقرون به صرفه به فضاهای شهر و برخورداری از هوای پاک و سالم از حقوق اولیه شهروندان برای زیست در شهر است. نیازهایی که برآورده شدن آن­ها، نتیجه نحوه برنامه­‌ریزی و اجرای پروژه‌­های توسعه حمل و نقل در شهر است. با این مقدمه، قصد داریم نسبت توسعه حمل و نقل در شهر تهران را با چیستی، چرایی و چگونگی توسعه پایدار با محوریت تحقق حقوق شهروندان تهرانی مورد واکاوی قراردهیم.
در سند جامع توسعه شهر تهران آمده، «تهران شهری با توسعه پایدار در تامین حداکثری کیفیت زندگی شهروندان و نیل به عدالت اجتماعی و برخورداری برابر شهروندان به منابع موجود در شهر است. شهری دارای سیستم حمل و نقل عمومی با کیفیت مناسب که شرایط زندگی و فعالیت ساکنان آن با استانداردهای بین‌­المللی هم راستا است». اما واقعیت موجود زیست در تهران در تناقض آشکار با این اسناد بالادستی موجود است. در حداقل یک دهه اخیر، آلودگی هوای شهر بدخیم‌­ترین مساله تهران به شمار می‌­آید. این در حالی است که برخورداری از هوای پاک جزو اولین و ضروری‌­ترین حق هر ساکنان برای زیست در شهر است.
مروری بر آمارهای موجود روند توسعه حمل و نقل شهر تهران در یک دهه اخیر حاکی از آن است که، توسعه «حمل و نقل خصوصی خودرو محور» بیش از توسعه «حمل و نقل همگانی و پاک» مورد توجه بوده است. مطابق با اسناد حمل و نقلی؛ تهران در بخش ساخت بزرگراه‌­ها، تونل‌­ها و پل­‌ها توانسته جلوتر از حمل و نقل عمومی شامل توسعه مترو، ناوگان اتوبوس شهری گام بردارد. و این پیشی گرفتن حمل و نقل خصوصی خودرو محور بر حمل و نقل عمومی در تناقض آشکار با حقوق شهروندی است چرا که، در حمل و نقل خصوصی میزان تردد خودرو در شهر افزایش یافته و حجم ترافیک و آلاینده‌­ها ناشی از خودروها بار اضافی بر شهر و شهروندان تحمیل می کند. صاحبان خودرو بهره‌­مندان اصلی شهر به قیمت هزینه دادن همه شهروندان و شهر هستند. در مقابل، در حمل و نقل همگانی تاکید بر مدیریت منابع انرژی در شهر، عدالت و برابری دسترسی همه گروه­های اجتماعی و به ویژه اقشار کم درآمد به امکانات در شهر و دسترسی آسان و مقرون به صرفه با کمترین هدر رفت منابع است.
اما در باب درک چرایی ایجاد تناقض و تخطی توسعه حمل و نقل تهران با سیاستگذاری‌­های کلان شهر، توسعه پایدار شهری و حقوق شهروندی؛ می‌­توان به سطح کلان تحلیل ورود پیدا کرد. تا ذیل آن چگونگی تغییر به سمت اصلاح روندهای موجود نیز شناسایی شود. در این باره، چند مساله در نظام تصمیم­‌گیری کلان توسعه شهر تهران و البته اغلب شهرهای ایران وجود دارد که در تعارض با اصل حقوق شهروندی و توسعه پایدار است. مواردی چون عدم شفافیت در تصمیم­‌سازی­‌ها، فقدان ساز‌و‌کارهای مشارکت شهروندان در امور توسعه‌­ای، عدم پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در برابر پیامدهای تصمیمات و اقدامات توسعه‌­ای، اولویت نداشتن محیط زیست در اقدامات توسعه‌­ای و فقدان ارزیابی اثربخشی تصمیمات.
کمتر پروژه حمل و نقلی در تهران پیش از اجرا به اطلاع عموم می‌رسید و شهروندان درباره آن­ها مطلع نبودند. برای نمونه بررسی موردی نگارنده از شهروندان تهرانی درباره پل صدر و بزرگراه نواب نشان داد که در حین اجرا و پس از اجرا این پروژه‌­های توسعه حمل و نقلی، کمترین شفافیت و پاسخگویی در قبال انجام تصمیمات دیده شده است. در شاخص اولویت انتخاب پروژه های حمل و نقلی؛ پایداری محیط زیست مبنای عمل نبوده است چرا که؛ اگر چنین بود تهران تراژدی آلودگی و ترافیک را برای سال‌ها به دوش نمی‌­کشید. فقدان هر یک از این موارد شرایطی را فراهم کرد که تراژدی مسائل بدخیم ترسیم شود.
اگر بخواهیم از منظر برنامه‌­ریزی و سیاستگذاری اقدامات توسعه‌­ای در شهر به موضوع بپردازیم، سازوکارهای نظام کلان سیاستگذاری و تصمیم‌گیری به شیوه‌­ای است که شهروندان در اغلب موارد مشاهده کننده­‌های تصمیمات مدیران شهری درباره شهر و سرنوشت شهرشان هستند. شناسایی نیازها و انتظارات واقعی و اولویت‌دار آن ها در ساختار سیاستگذاری شهری جایگاهی کم رنگ دارد و مشارکت عمومی‌شان در شاکله برنامه­‌ریزی شهری تعریف دقیقی نشده است. ضمن این که بسترهای قانونی و عملی دیده‌بانی اقدامات توسعه ای از سوی شهروندان کم رنگ است و کفایت لازم را ندارد.
شهر برای آن که زیست‌پذیر بوده و شهروندان در پیوند با شهر باشند لازم است، بایدهای پایداری با حفظ حقوق همه ساکنان در شهر لحاظ شود. شکلی از مدیریت دموکراتیک بر لایه­‌های تصمیم‌­سازی و اجرا حاکم شود که بسترساز توزیع عادلانه فرصت­‌ها و منابع برای همه ذینفعان شهر باشد. در این شکل از تصمیم­‌سازی، اولویت‌بندی اقدامات توسعه با کمترین تخریب و هدر رفت منابع همراه است و سر زندگی شهر و شهروندان با رفع و کاهش چالش‌هایی چون آلودگی هوا و ترافیک امکان‌پذیرتر می‌­شود.




به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *