سایت خبری پیام ما آنلاین | یک قتل و بدهی انباشته به خوزستان

یک قتل و بدهی انباشته به خوزستان





یک قتل و بدهی انباشته به خوزستان

۱۸ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۰۰

نمی‌توان از قتلی که اهواز و خوزستان را بار دیگر به صدر اخبار منفی آورده سخن گفت بی‌آنکه به ده‌ها مسأله حل نشده دیگر در این خطه نپرداخت. نمی‌توان گستاخی یک پسر جوان در محله خشایار اهواز با خانه‌هایی که بر آن به زحمت به اندازه ورود یک خودرو به داخل آن است و تراکم جمعیت زیادی دارد را صرفاً به جنایتی که آشکارا مرتکب شده محدود کرد و صرفاً لابه‌لای مواد قانونی دنبال خلاءها گشت. درست ۲۰۴ روز قبل در همین روزنامه «پیام ما» و درست در روزهای ملتهب خوزستان که در اوج گرمای تیر۱۴۰۰ از بی‌آبی در رنج بود، با تیتر «بدهی انباشه نظام به خوزستان» به این موضوع اشاره کردیم که اگر با مدل حسابرسی به مسائل خوزستان بنگریم اتفاقاتی که در این خطه روی می‌دهد حاصل انباشت بدهی‌هاست.

بدهی در توسعه زیرساخت‌ها، بدهی در توسعه پایدار، بدهی در توسعه منابع انسانی، بدهی در توسعه مولفه‌های فرهنگی، بدهی در توسعه بازارها و اقتصاد و ده‌ها بدهی دیگر. همه دولت‌ها بی‌آنکه به فکر توسعه محلی خوزستان باشند صرفاً از این خطه به عنوان یک بازیگر ملی برای افزایش توان اقتصادی خود بهره‌بردند. آنگاه که میدان نفتی آزادگان را کشف و استخراج نفت در آن را نوید دادند فقط تالاب هورالعظیم را قربانی افزایش درآمدهای نفتی نکردند. هیچ‌گاه فکر نکردند که برای بهبود وضع معیشت و فرهنگ مردم حاشیه این میدان عظیم نفتی چه باید بکنند و مسئولیت اجتماعیشان در قبال چنین کاری چیست؟
حالا نام خوزستان و اهواز و هم‌وطنانمان از عشایر عرب‌زبان با «قتل‌های ناموسی» گره‌خورده و دوباره به صدر اخبار منفی آمده است. بسیاری دوباره یادآوری می‌کنند که خوزستان و زنان عرب سال‌هاست قربانی فرهنگ مردسالار طایفه‌ای و در نتیجه آن قتل‌های ناموسی هستند. یادآوری کاملاً به جایی است. روزگاری وقتی خوزستان زیر بمباران‌های لشگریان صدام‌حسین می‌سوخت فرصتی برای اخباری که در گوشی گفته می‌شد نبود. آن زمان نه آن‌قدر روزنامه محلی بود و نه در روزنامه‌های سراسری جایی برای اخبار قتل‌های فجیعی که معمولاً پسرعموها در حق دخترعموهایشان مرتکب می‌شدند وجود داشت. همه چیز تحت تأثیر فضای جنگ تحمیلی بود. اما رفته‌رفته بعد از دوران بازسازی فضا برای پرداختن به چنین زخم عمیقی باز شد. اما به راستی برای درمان این درد و این زخم چه برنامه‌ریزی مدونی انجام گرفت؟ کدام یک از نمایندگان مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی طرحی برای کالبدشکافی آسیب‌های اجتماعی خوزستان ارائه کرد و یا تلاشی برای اصلاح قوانین تدارک دید؟ کدام دولت اولویتش کالبدشکافی قتل‌های ناموسی بوده است چه در خوزستان چه در استان‌هایی که بافت مردسالار و طایفه‌ای آن پررنگ‌ بوده و هست. کدام نهاد حاکمیتی برای ورود به چنین معضلی پیش قدم شد؟ هیچ نشانه‌ای از چنین سیاست‌گذاری و برنامه اقدامی نخواهید یافت. نشانه چنین ادعایی یادآوری یک اتفاق مشابه دیگر در اهواز و بررسی اقدام‌های صورت گرفته در میان این دو رویداد جنایی است. در سال ۱۳۸۱ مردی در کوت‌عبدالله اهواز به ظن آن‌که دختر ۸-۹ ساله‌اش با دایی‌اش ارتباط داشته او را به قتل رساند و سر برید. سرش را در گونی‌ای گذاشت و در نهایت با حضور در دادگستری شهر اهواز خود را تحویل داد. آن زمان بحث بر سر قتل‌های ناموسی داغ شد. در حالی که این ماجرا همه نگاه‌ها را به خود خوانده مرحوم آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی رییس‌وقت قوه قضاییه به مسأله ورود پیدا کرد و فتوایی داد تا پدر را به اشد مجازات محکوم کنند زیرا به استناد ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی در آن زمان پدر از مجازات قصاص معاف بود. پس از آن، برای آنکه سرعت شیوع قتل‌های ناموسی کاسته شود «امیرعباس سهراب‌بیگ» رئیس‌کل دادگستری خوزستان شد تا خارج از نوبت به این پرونده‌ها اولویت رسیدگی دهد و این رویه را «عباس جعفری دولت‌آبادی» نیز در همین سمت ادامه داد. اما اینک بعد از گذشت حدود دو دهه از آن اقدام‌ها باید پرسید اثربخشی و مطلوبیت این دسته کارها چه بوده است؟
در همین سال‌ها خوزستان با مشکلات جنایی-قضایی دیگری هم دست و پنجه نرم می‌کرده است. بحث و منازعه‌های طایفه‌ای در باغملک و ایذه که مرگ عده قابل توجهی از هم‌وطنانمان را درپی داشته هیچ‌گاه کالبدشکافی نشده است. یکی از علل بروز این درگیری‌های خونبار تعلل و طولانی‌شدن رسیدگی به پرونده‌های مالکیت بوده است. بنابراین ما باز هم صرفاً با تکرار یک حادثه و یک جنایت مواجه نیستیم. ما انباشتی از آسیب‌های اجتماعی حل‌نشده مواجهیم. مسائلی چند وجهی که حل و فصل آن صرفاً از عهده یک نهاد یا یک دستگاه برنمی‌آمده است. امروز می‌شنویم که هیئت نظارت برمطبوعات منتشر کننده خبر جنایت در محله خشایار اهواز را مجازات می‌کند و دستگاه قضایی نیز برای آن‌ها که تصاویر را منتشر کرده‌اند خط و نشان می‌کشد. اما خبری از آن نیست که چه زمانی یک جراح حاذق دردهای انباشته شده خوزستان را جراحی می‌کند؟ شاید اگر آن‌ها که رگ‌ گردنشان به هنگام مواجهه با فیلم «خانه پدری» ساخته «کیانوش عیاری» بیرون زده بود و مانع از اکرانش شدند اندکی سعه‌صدر به خرج می‌دادند با آثار هنری و ورود فعالان فرهنگی – اجتماعی و کارشناسان خبره،بهتر می‌شد به درمان دردهای انباشته شده خوزستان پرداخت تا آنکه امروز منتظر جراحی باشیم که آیا حاضر باشد دست به این زخم کهنه بزند یا نه، زیرا هیچ جراحی بدون درد انجام نمی‌شود و تازه باید نگران متاستاز آن توده انباشته هم بود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *