پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | انتقال آب خزر اکوسیستم را تهدید می‌کند

در طرح انتقال آب از دریای شمال، توسعه سه برابری صنایع، خارج از توان اکولوژیک استان سمنان برنامه‌ریزی شده است

انتقال آب خزر اکوسیستم را تهدید می‌کند

اگرچه انتقال آب خزر سبب خشک شدن دریا نمی‌شود، اما مطالعات نشان می‌دهد که ورود دو برابر شوری آب به دریا به شدت به اکوسیستم خزر به ویژه در نوار ساحلی آسیب می‌زند





انتقال آب خزر اکوسیستم را تهدید می‌کند

۲۵ دی ۱۴۰۰، ۰:۰۰

در برنامه ششم توسعه کشور شیرین‌سازی یک میلیارد مترمکعب آب دریا به عنوان یکی از راهکارهای تامین آب برای مناطق خشک پیش‌بینی شده است. این در حالی است که انتقال آب بین‌حوضه‌ای باید در آخرین مرحله و زمانی که دیگر هیچ آبی در دسترس نباشد، انجام پذیرد. به طور کلی انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر در دنیا با توجه به چند شرط مهم صورت می‌گیرد که از آن جمله می‌توان به کسب اطمینان از مصرف بهینه منابع آب در حوضه مقصد، عدم بروز پیامدهای سو محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی، توجیه اقتصادی در چارچوب‌ منفعت-هزینه، شفافیت و پذیرش عمومی، توجه به نقش و نظرات ذینفعان، همجواری و همخوانی اکوسیستم حوضه‌های مبدا و مقصد، اشاره کرد. به تازگی می‌بینیم که با وجود یک دهه مخالفت‌های کارشناسی و تجارب منجر به شکست انتقال آب بین‌حوضه‌ای در کشور، دولت در لایحه بودجه سال 1401 برای پروژه شیرین‌سازی و انتقال آب دریاچه خزر به شهرهای فلات مرکزی در استان سمنان، ردیف اعتبار اختصاصی در نظر گرفته شده است.

داده‌های ایستگاه‌های پایش دریاچه خزر از سال ۱۳۷۴ تاکنون نشان می‌دهد که تراز آب خزر به طور متوسط سالانه حدود شش سانتی‌متر و طی 26 سال اخیر یک و نیم متر کاهش یافته است. اگر روند پسروی آب دریاچه خزر به همین روال ادامه یابد، ارتباط آبی خلیج گرگان با خزر تا سال ۱۴۰۲ کاملا قطع شده و پیش‌بینی می‌شود، خلیج گرگان ظرف یک دهه آتی، به طور کامل خشک شود. علاوه بر این، گزارش تحقیقات علمی مشترک مرکز علوم محیط زیست دریایی دانشگاه‌های برمن و گیسن آلمان و دانشگاه اوترخت هلند حاکی از کاهش ۹ تا ۱۸ متری تراز آب دریاچه خزر تا پایان قرن ۲۱ میلادی، بوده است که این کاهش منجر به کوچک شدن پهنه آبی دریاچه به میزان ۲۳ تا ۳۴ درصد خواهد شد. اگر پیش‌بینی کاهش عمق دریاچه خزر محقق شود، پسروی خط ساحلی دریاچه تشدید شده و بخش‌های زیادی از سواحل شمالی و شرقی دریاچه در محدوده کشورهای روسیه و ترکمنستان و همچنین برخی از تالاب‌های ساحلی کشور ما در استان‌های گلستان و شرق مازندران شامل تالاب‌های گمیشان، میانکاله، کیاشهر، زیباکنار، خلیج گرگان و پارک ملی بوجاق ممکن است، خشک شوند و در نتیجه، انتظار بروز یک فاجعه محیط زیستی در دریاچه خزر می‌رود. مهم‌ترین عوامل موثر در کاهش تراز آب دریاچه خزر را می‌توان ناشی از کاهش بارندگی، احداث سدهای متعدد و کاهش آبدهی رودخانه‌های حوضه خزر خصوصا ولگا، کاهش ضخامت لایه‌های یخ در حوضه ولگا، هدررفت آب، کاهش ابرناکی، توسعه تاسیسات حفاری و صنایع در حاشیه خزر، افزایش دمای هوا، تشدید تبخیر سطحی، ازدیاد غلظت گازهای گلخانه‌ای، افزایش دمای سطح آب و تخلیه آلاینده‌ها دانست.
اشاره به این نکته ضروری است که اگر پیش‌بینی افت 9 تا 18 متری سطح تراز آب دریاچه خزر محقق شود، بیم آن می‌رود که راهکار میکلوو برای جلوگیری از پسروی دریاچه در سواحل شمالی که در دهه 60 میلادی مطرح و مبتنی بر جداسازی بخش‌های شمالی و جنوبی خزر بوده، بار دیگر مورد توجه روس‌ها قرار گیرد که از پیامدهای اولیه آن، افزایش شدید نرخ خشک‌زایی سواحل جنوبی خزر در استان‌های شمالی ما خواهد بود. حال سوال اینجاست که به منظور انتقال آب از دریاچه خزر به سمنان به ریسک‌های پیش روی اجرای مهندسی این طرح در زمان افت گسترده سطح تراز آب یا پیشروی خزر، توجه شده است؟ یا اینکه هماهنگی با دیگر اعضای کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر شامل کشورهای ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان، انجام پذیرفته و اطمینان داریم که این طرح در تضاد با لایحه پروتکل حفاظت از تنوع زیستی الحاقی به کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر، نباشد؟ و اگر چنین هماهنگی انجام نپذیرفته، آیا ممکن است انتقال آب خزر به سمنان به دست‌آویزی برای اجرای طرح میکلوو یا تشدید بهره‌برداری از منابع آب، توسعه حفاری‌های نفتی و تشدید تخلیه آلاینده‌های نفتی به دریاچه خزر توسط دیگر کشورهای عضو، تبدیل شود؟ سوال دیگر، آیا پیامدهای محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی نمک‌زدایی و انتقال آب از دریاچه خزر به استان سمنان را به دقت بررسی کرده‌ایم؟
دریاچه خزر ۸۰ هزار میلیارد مترمکعب آب دارد و حجم آب انتقالی از خزر در این طرح سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب است و درست است که انتقال آب خزر سبب خشک شدن دریا نمی‌شود، اما مطالعات نشان می‌دهد که ورود دو برابر شوری آب به دریا به شدت به اکوسیستم خزر به خصوص در نوار ساحلی آسیب خواهد‌زد. از جمله پیامدهای این طرح می‌توان به آلودگی اکوسیستم ساحلی به وسیله پساب آب‌شیرین‌کن‌ها، مکش لارو آبزیان ساحلی و کاهش ذخایر منابع آبزی، بروز نارضایتی عمومی، تخریب حدود ۱۰۰ هکتار از جنگل‌های هیرکانی و آسیب به گونه‌های در معرض خطر راش، شمشاد و حیات وحش، فرسایش خاک و تشدید رسوب‌گذاری، تخدیش مراتع و کاهش تولید علوفه، گوشت، گیاهان دارویی و صنعتی، امکان ایجاد تقاضا برای انتقال آب از خزر به دیگر استان‌های فلات مرکزی، انتقال فلزات سنگین و مواد شیمیایی و مغذی به دریا، تخریب زیستگاه آبزیان دریایی، شورمزه شدن سفره آب زیر‌زمینی، تخریب چشم‌انداز سواحل، رهاسازی منابع قرضه در طبیعت، ایجاد استرس به جانداران دریایی در نتیجه تغییر جریان آب و تشدید شوری، تخریب 30 هکتار از اراضی کشاورزی، تخلیه سالانه ۳ میلیون تن نمک در دریا، مرگ موجودات کف زی در اثر رسوب نمک در کف دریاچه، بهم خوردن تعادل هیدرودینامیک ساحل و آسیب به چرخه غذایی برخی گونه‌ها شامل میگو، فک خزری و ماهیان خاویاری، اشاره کرد.
در ادامه می‌توان پرسید که آیا اجرای این طرح از توجیه اقتصادی مبتنی بر هزینه‌های محیط زیستی و منافع پایدار برخوردار است؟ به طور کلی طرح‌های انتقال آب در شمار گران‌ترین طرح‌های دنیا بوده و هزینه اولیه هر مترمکعب آبی که از طریق شیرین‌کردن آب دریا به دست می‌آید، حدود سه دلار برآورد می‌شود و هزینه تمام‌شده آن، در صورت احتساب خسارات وارده به محیط زیست و در نظر گرفتن هزینه‌های احداث خطوط انتقال آب، پمپاژ آب به سمنان، نگهداری و تعمیرات، به مراتب بیشتر می‌شود و از آنجا که برنامه‌ریزی شده در افق 1425 به میزان 200 میلیون مترمکعب آب انتقالی از دریاچه خزر به چهار شهر دامغان، شاهرود، گرمسار و سمنان، صرف مصارف شرب و صنعت به ترتیب به میزان ۵۰ و ۱۵۰ میلیون مترمکعب شود، می‌توان پرسید که آیا هزینه تمام‌شده برای تولید هر لیتر آب شرب به اندازه‌ای هست که دولت قادر به اعطای یارانه به شهروندان سمنانی برای چنین آب گران‌قیمتی باشد؟ یا مشخص است که این آب قرار است صرف چه فعالیت صنعتی سودآوری شود که خسارات وارده به محیط زیست و هزینه‌های اجرای این طرح را جبران کند؟ و بالاخره اینکه، پیامدهای اجرای این طرح در استان سمنان چیست و آیا امکان تامین آب برای این استان، با استفاده از گزینه‌های کم‌ضرر، ارزان‌تر و با تبعات محیط زیستی قابل جبران وجود داشته است؟
از آنجا که در این پروژه، توسعه سه برابری صنایع، خارج از توان اکولوژیک استان سمنان برنامه‌ریزی شده، می‌توان انتظار داشت که تجربه استان‌های اصفهان، یزد و کرمان، این بار در سمنان تکرار شود و شاهد آلودگی صنعتی، مهاجرت نامتوازن و لجام گسیختگی اجتماعی در این استان کویری باشیم. همچنین نتایج مطالعه «آب‌های زیرزمینی، انرژی، غذا و کشاورزی ایران» که توسط میرچی و همکارانش انجام شده، نشان می‌دهد که استان سمنان، در بخش زراعی ۶۰ درصد و در بخش باغات ۱۰۰ درصد اضافه‌برداشت منابع آب دارد. علاوه بر این، شبکه توزیع آب شهری و انتقال آب کشاورزی نیز هدررفت قابل ملاحظه‌ای دارند. از این رو مسلم است که ما منابع آب را در سمنان بهینه و موثر استفاده نکرده‌ایم و بنابراین اجرای این طرح منجر به ایجاد و افزایش تقاضای آب در استان و تداوم کم‌توجهی به ضرورت مصرف بهینه آب می‌شود. به نظر می‌رسد توجه به شیوه‌هایی که منجر به کاهش میزان هدررفت آب ‌شوند، به مراتب بیشتر از پروژه‌ شیرین‌سازی و انتقال آب خزر موثر واقع می‌شوند.
چه بسا با مدیریت مصارف، تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آب، احیای قنوات، توسعه فناوری‌های بهینه‌سازی مصرف آب، اصلاح الگوی کشت و جایگزینی محصولات مقاوم به کم‌آبی با محصولات پر‌مصرف، صرفه‌جویی در مصرف آب، بهسازی شبکه انتقال و توزیع آب شهری و کشاورزی، تغییر نگرش در تخصیص آب، به کارگیری دانش بومی، حمایت از کسب‌و‌کارهای کم‌مصرف و حذف مصارف نامولد، بتوان کمبود آب استان سمنان را از راه‌های به مراتب کم‌هزینه‌تری تامین کرد و در نتیجه توسعه آب‌اندوز جایگزین توسعه آب بر در سمنان شود. همچنین منابع اعتباری صرفه‌جویی‌شده ناشی از لغو این طرح را می‌توان با رعایت ملاحظات محیط زیستی، صرف توسعه بنادر شمالی کشور و استقرار صنایع آب بر در استان‌های شمالی گیلان، مازندران و گلستان کرد. امید است دولت سیزدهم و مجلس در اجرای طرح انتقال آب خزر به سمنان تجدید نظر کنند و با تشکیل کمیته اجرایی سازگاری با تغییر اقلیم به عنوان نخستین اقدام برنامه هفتم توسعه کشور، گام مهمی برای سازگاری بهره‌برداری‌ها با کمبود منابع آب و اثرات تغییر اقلیم در فلات مرکزی کشور، برداشته شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *