سایت خبری پیام ما آنلاین | محیط زیست، زیر تیغ کسب درآمد روستاها

مشکلات معیشتی روستا‌نشینان، باعث تخریب رابطه آنها با محیط زیست شده است

محیط زیست، زیر تیغ کسب درآمد روستاها

روستاییان دوستداران واقعی طبیعت هستند، طبیعتی که محل زندگی آنها است اما مشکلات معیشتی گاهی این دوستی را مخدوش می‌کند





۱ مهر ۱۴۰۰، ۰:۰۰

زمانی که در شهرهای بزرگ از طبیعت و حیات وحش حرف می‌زنیم، جایی دور از محل زندگی ما در خاطر تداعی میشود، جایی به دور از ساختمان‌ها و خیابان‌ها، جایی که طبیعت به شکل اصیل خود وجود دارد و توسعه شهرنشینی آن را مورد هجمه قرار نداده باشد. اما وقتی از محیط زیست در یک روستا صحبت کنیم، نیاز نیست، جایی دور را متصور شویم، روستا و طبیعت در هم گره خورده‌اند و تعاملی بسیار نزدیک دارند، در حدی که بسیاری از ارکان زندگی مردمان در روستا براساس نظامات طبیعت چیده شده است.

این تعامل سالیان سال برقرار بوده و زندگی روستانشینان در دامن طبیعت در سایه یک همنشینی دوستانه و پایدار برقرار بود. شاید یکی از عوامل این رابطه دوستانه سبک زندگی آنها بود که می‌توان از آن به عنوان سبک دوستدار طبیعت و محیط زیست نام برد. اما روز به روز با بی‌توجهی مسئولان به معیشت روستاییان و تغییرات اقلیمی و تغییر در سبک زندگی، شرایط زندگی در روستا با دشواری‌هایی همراه شد و این دشواری‌ها پا به محیط زیست هم گذارد و حال روستانشینان و طبیعت روستا را خراب کرد. در ایران نگاه به روستا در سایه توجه به شهر قرار گرفته است و این معیشت روستا که باید مولد و تولید‌کننده باشد را دچار مشکل کرده است. در این گزارش به بررسی وجوه این مشکلات می‌پردازیم، هرچند معتقدیم روستاییان دوستداران واقعی طبیعت هستند، طبیعتی که محل زندگی آنها است اما مشکلات معیشتی گاهی این دوستی را مخدوش می‌کند.
گسترش دامداری سنتی
با گذر زمان و ایجاد تغییرات در نظام اقتصادی و اجتماعی، سبک زندگی در شهر و روستا دستخوش تغییراتی شد که نیازهای جامعه را نیز دستخوش تغییر کرد. یکی از این موارد را می‌توان تغییر در رژیم غذایی دانست، جایی که گوشت بیش از پیش در سبد غذایی خانوار قرار گرفت. این افزایش درخواست باید با توسعه دامداری‌های صنعتی پاسخ داده می‌شد اما دامداری سنتی و جوامع حاضر در روستا بار این مشکل را بر دوش کشیدند. در حدود ۵۰ سال قبل که جمعیت ایران حدود ۳۰ میلیون نفر بود تعداد دام در کشور رقم ۲۰ میلیون راس تخمین زده می‌شد اما امروزه به رسیدن جمعیت ایران به مرز ۸۰ میلیون نفر تعداد دام در کشور به ۱۲۰ میلیون راس رسیده است. تعداد زیادی از این دام‌ها به روش سنتی و با چرا در مراتع پرورش می‌یابند. این افزایش شش برابری، فشاری زیاد به مراتع کشور وارد می‌کند که منجر به نابودی آنها و افزایش میزان فرسایش خاک می‌شود. افزایش تقاضا باعث شد روستاییان تعداد دام خود را افزایش داده و به جای خرید علوفه آنها را در مراتع چرا دهند، مراتعی که به علت کاهش بارش حال خوبی ندارند باید این فشار مضاعف را نیز تحمل کنند و با سرعتی بیشتر به سوی نابودی حرکت کنند.
شکار، سنتی برای گذشته
شکار از گذشته جزء فرهنگ مردمان ایران بوده است و ردپای آن را در سنگ‌نگاره‌ها و اشعار شاعران کهن می‌توان مشاهده کرد. این فرهنگ تا امروز همراه ما بوده است و گاهی برای تفریح و گاهی برای امرار معاش انجام می‌شود. اما موضوع شکار زمانی دارای حساسیت بیشتر می‌شود که به خاطر کاهش زیستگاه و شرایط اقلیمی و عوامل متعدد دیگر هر روز شاهد کاهش تعداد حیات وحش هستیم و در این زمان شکار غیرمجاز همانند تیر خلاص بر پیکر حیات وحش که حالی نحیف دارد عمل می‌کند.
از محیط‌بانان شنیده می‌شود برخی شکارچیان غیرمجاز از جوامع محلی هم هستند که برای فروش گوشت و گاهی مصرف خود اقدام به شکار غیرمجاز می‌کنند، برخی از این شکارچیان متخلف فقر را دلیل کارشان می‌دانند، هرچند این ادعا قابل بررسی و حتما عوامل دیگری در بروز آن موثر بوده است. اما نمی‌توان از نقش مشکلات معیشتی در بروز این مشکل چشم‌پوشی کرد. شاهد این ماجرا کاهش میزان شکار در مناطقی است که معیشت‌های جایگزین برای روستاییان ایجاد شده است.
قطع درختان
از زمان‌های گذشته درختان نقش مهمی در زندگی جوامع روستایی داشتند از تامین سوخت تا یه عنوان ابزاری برای ساخت سرپناه. میزان برداشت همیشه در حدی متعادل بود و جوامع روستایی با دانش بومی خود به این باور رسیده بوند که برای پایداری و وجود همیشگی درختان، نباید بیشتر از مقداری معین آنها را قطع کرد، اما امروزه شاهد برهم خوردن این تعادل هستیم. طرح‌های برداشت از جنگل در دوره‌های مختلف جنگل‌ها را رو به نابودی کشانده و نفس درختان تنومند و ارزشمند جنگل را تنگ کرده است‌. در این میان شاهدیم سهم کوچکی از قطع درختان توسط برخی از جوامع محلی انجام می‌شود، نمونه آن را می‌توان در قطع درختان ارزشمند و کمیابی مانند سرخدار دانست که به خاطر رنگ آن مورد‌علاقه است اما قطع بی‌رویه امروز آن را در خطر قرار داده است. قطع و فروش درختان در بسیاری از جوامع همنشین با جنگل به بخشی از معیشت روستا نشینان تبدیل شده است و گاهی شاهد آتش‌سوزی‌های عمدی برای خشک‌شدن درختان و توجیه قطع درختان در برخی مناطق هستیم.
کوره‌های زغال
اگر از میان جنگل‌ها گذر کنید گاهی با خالی شدن غیرمنتظره یک منطقه از درختان سرسبز مواجه می‌شوید. با کمی جست‌وجو در اطراف شاهد کوره‌های زغال خواهید بود؛ کوره‌هایی که به صورت غیرقانونی در دل جنگل‌ها و مکان‌هایی که تنها از طریق مسیرهای مالرو به آنها می‌توان دست یافت. تعداد این کوره‌ها کم هم نیست. افزایش تقاضا برای زغال در شهرها، برخی از افراد جوامع محلی را به تولید بی‌رویه زغال سوق داده است؛ تقاضایی که علاوه بر ایجاد شغلی کاذب برای جوامع محلی، تخریبی بزرگ برای جنگل‌ها نیز به جای می‌گذارد. زغال از اقلام مصرفی متداول روستاییان در گذشته بود اما تقاضای زیاد این کالا برای مصارفی همانند استعمال قلیان باعث افزایش تولید آن و در نتیجه نابودی درختان بیشتری شده است. حتی در بخشی مناطق شاهد قطع درختان میوه و تبدیل کردن آنها به زغال هستیم.
برداشت گیاهان دارویی
در گذشته جوامع روستایی بسیاری از بیماری‌های خود را از طریق استفاده از گیاهان کوهی مناطق خود درمان می‌کردند و از گیاهان کوهی به عنوان منبعی برای تهیه غذا‌های محلی بهره می‌بردند. اما این روزها تمایل به مصرف این گیاهان به طرز چشم‌گیری افزایش یافته و به جای کاشت آنها در مزارع، نگاه‌ها همچنان به سمت برداشت سنتی از طبیعت و کوهستان دوخته شده است. در مناطق کوهستانی پرتردد یا نزدیک به شهرها و گاهی روستاها شاهد کاهش شدید گونه‌های گیاهان دارویی هستیم، در این میان برخی از جوامع محلی نیز برای پاسخگویی به تقاضای روز افزون دست به برداشت بی‌رویه و خارج از عرف سنتی خود از این گیاهان در مناطق اطراف روستای محل زندگی خود می‌زنند تا با فروش آنها بخش کوچکی از نیاز معیشتی خود را تامین کنند.
تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی
شاید در ذهن بسیاری از ما روستا محلی برای کاشت انواع محصولات کشاورزی و محلی مولد تولید باشد اما امروزه با وجود واسطه‌هایی که بیشتر سود فروش محصولات را به جیب می‌زنند و مناسب نبود اقتصاد کشاورزی برای کشاورزان شاهد متروک شدن زمین‌های کشاورزی هستیم.

از سوی دیگر تمایل شهرنشینان به داشتن خانه‌های ویلایی در مناطق خوش آب و هوا پای سودجویان را به این ماجرا باز می‌کند تا شاهد سر بر آوردن ویلاها از زمین‌های کشاورزی باشیم. مسلما کشاورزی که بتواند از طریق کشاورزی که پیشه پدرانش بوده معیشتی مناسب برای خود و خانواده‌اش تامین کند حاضر به از دست دادن زمین کشاورزی خود نخواهد بود؛ زمین‌هایی که برخی از آنها با نابودی جنگل به زمین کشاورزی تبدیل شدند و امروز محلی برای ساخت ویلا و گذران چند روز در سال شهرنشینان می‌شود.
تامین معیشت روستاییان راهی برای دوستی دوباره با طبیعت
تهدید‌های فراوانی برای طبیعت و حیات وحش در کشور ما وجود دارد که باید تک تک آنها بررسی و راه چاره‌ای برای هر کدام آنها اندیشید. بخش کوچکی از این تخریب‌ها توسط جوامع محلی صورت می‌گیرد که عواملی مانند نبود آموزش صحیح و کافی و شاید یک عامل مهم مشکلات معیشتی بخشی از این مردمان شریف را به سمت دست‌اندازی به طبیعت سوق می‌دهد، مردمانی که گاهی در تولید فرآورده‌های مورد نیاز مردم شهر نقش مهمی دارند اما در تصمیمات مهم و اقتصادی که در دل شهرها گرفته می‌شود توجه مناسبی به وضعیت معیشتی آنها نمی‌شود و چاره‌ای برای بهبود سطح کیفی آنها اندیشیده نمی‌شود. فرهنگ روستانشینی در ایران سابقه‌ای کهن دارد که قابلیت گسترش گردشگری برای توسعه پایدار و الگوبرداری از این سبک زندگی ارزشمند برای معرفی به دنیا را دارد و دستیابی به این مهم تنها در سایه توجه بیشتر تصمیم‌گیران به روستا و روستانشینان است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *