رمزارزها چگونه میتوانستند برای اقتصاد ایران فرصت تلقی شوند؟
فرصتهای ازدسترفته رمزارزها
۲۶ تیر ۱۴۰۰، ۱۴:۴۲
پس از تشدید بحران برق در کشور استخراج رمزارزها به عنوان یکی از دلایل به هم خوردن تراز تولید و مصرف برق معرفی شد. برابر گزارشی که دانشگاه کمبریج منتشر کرده ایران در جایگاه پنجم تولید بیت کوین از نظر شاخص «هارش ریت» قرار دارد. اما استخراج رمزارزها سویه دیگری هم دارد. محمدرضا کلاهی، نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن اتاق بازرگانی تهران در یادداشتی به رمزارزها به عنوان یک فرصت از دست رفته نگاهی انداخته است. متن کامل این یادداشت به نقل از خبرگزاری ایسنا در پی میآید.
رمزارزها برای اقتصاد پرنوسان و تحریم شده ایران، فرصت بسیار مغتنمی بوده و هست که متاسفانه در طول سال های اخیر به شکلی غیرقابل قبول آن را هدر داده و به ظرفیت های گسترده اش بیتفاوت بودهایم. البته پیش از بررسی ظرفیتهای اصلی رمزارزها برای اقتصاد کشور باید دو موضوع استراتژیک را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه در دنیای امروز با وجود تغییرات و تحولات پرسرعت عصر تلفیق، تخصیص زمان طولانی برای تصمیم گیری در مورد یک موضوع مشخص، علاوه بر فرصت سوزی عملا نوعی عقبگرد را برای اقتصاد به دنبال دارد. در عصری که دنیا با سرعتی باورنکردنی به سمت تغییرات بنیادین فناوری، تکنولوژی و صنعتی حرکت می کند، تصمیمسازیهای سریع و چابک، ابزاری قدرتمند و موثر برای همراهی با سرعت سرسام آور تحولات جهانی است. اما متاسفانه ساختار دولتی اقتصاد کشور ما آنقدر لخت و فربه شده که امکان تصمیم گیریهای سریع و بهنگام را ندارد.
به علاوه نباید این مساله را از نظر دور داشت این است که در شرایط حاضر، فرصتهایی که در اقتصاد کشورها بروز و ظهور مییابند، اساسا آنقدر عمر مفید ندارند که مجالی به تصمیمگیریهای طولانی و یا بلاتکلیفیهای مستمر بدهند. صنایع نوپا، مانند نفت و گاز و پتروشیمی، زمان دوبارهای برای جبران فرصتسوزیها در اختیارمان قرار نمیدهد. نکته استراتژیک دوم این است که ما در آستانه پایان عصر نفت هستیم و باید تا کمتر از دو دهه آینده مهیای مواجهه با اقتصادی شویم که نفت، جایی در آن ندارد.
آمار نشان میدهد که ایران در میان کشورهای عضو اوپک، پایینترین میزان تولید نفت را نسبت به ذخایر موجود خود دارد، بنابراین ما یک دارایی زیرزمینی با قیمت و ارزش رو به افول را ذخیره کردهایم، بدون آنکه برای آینده آن برنامهای داشته باشیم. واقعیت این است که با توجه به کاهش تدریجی اما مستمر قیمت نفت، باید هر چه زودتر برای تبدیل ذخایر فسیلی کشور به پول، فکری کنیم.
داستان برق اما متفاوت است. ظرفیت نامی تولید برق در حال حاضر رقمی بالغ بر ۸۵ هزار مگاوات تخمین زده میشود. اگر از این میزان نیروگاههای فرسوده و نیز برقآبیها حذف شوند و ما ظرفیت تولید برق کشور را رقمی بالغ بر ۷۰ هزار مگاوات در نظر بگیریم، میزان تولید برق در داخل کشور میتواند سالانه به ۵۰۰ میلیارد کیلووات ساعت برسد. این در حالی است که وزارت نیرو در طول سال گذشته رقمی بالغ بر ۲۸۴ میلیارد کیلووات ساعت برق فروخته و عملا باقی این ظرافت غیرقابل ذخیره، بلااستفاده مانده است.
ما به دلایل مختلف از جمله پراکندگی جغرافیایی، تنوع آب و هوایی و از همه مهمتر نداشتن یک سیاست انرژی واحد، ناگزیر به ایجاد ظرفیت قابل توجهی برای تولید برق شده ایم که بتوانیم زمانهای اوج مصرف را پوشش دهیم. در حالی که میزان مصرف برق در پیک بار و سایر روزهای سال تفاوت فاحشی دارد که عملا به بیکار ماندن بخش بزرگی از این ظرفیت منجر می شود. فراموش نکنیم که وزارت نیرو به طور متوسط سالانه تنها در ۴۰۰ ساعت با مشکل تامین برق و پرفشاری شبکه مواجه است و در بقیه روزهای سال عملا با ظرفیت بیکار نیروگاه ها مواجه میشود. البته بخشی از این مساله به سادگی با بالانس کردن تقاضا از مسیر صادرات قابل حل بوده و درآمد قابل توجهی را هم برای وزارت نیرو ایجاد می کند. البته نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که انعقاد قرارداد تامین برق با یک کشور دیگر به معنای ایجاد یک تعهد قانونی است که عدم انجام آن جرائم گسترده و پیامدهای سیاسی در پی خواهد داشت.
به علاوه صادرات انرژی به جز مشکلات ناشی از تحریم، نیازمند خطوط و یا لولههای انتقال و قراردادهای دوطرفه است که ایجاد آنها می تواند برای کشور مشکل ساز باشد. تجربه صادرات گاز به پاکستان که علیرغم هزینه های هنگفت برای راه اندازی خط لوله جاسک با بدعهدی پاکستانیها و عدم تکمیل این خط لوله به بن بست رسید، یکی از همین نمونههاست. عدم پرداخت مطالبات وزارت نیرو از محل صادرات برق به عراق هم از جمله مشکلات دیگری است که در حوزه صادرات انرژی با آن مواجه میشویم. با این اوصاف باید بپذیریم که ظرفیت صادرات انرژی ما در حوزههای برق و گاز نامحدود نیست و مشکلات خاص خود را دارد.
در گیر و دار تحریم و مشکلات صنایع مختلف در ایران، صنعتی جدید پا به عرصه ظهور گذاشته که در بازارهای جهانی غیرقابل تحریم است و فضایی نامحدود برای فعالیت در اختیار صنعتگران قرار میدهد. نکته بسیار کلیدی صنعت رمزارز برای صنعت برق ایران این است که به واسطه استخراج رمزارزها میتوان از ظرفیتهای خالی و بلااستفاده تولید برق، استفاده ای پربهره و پرسود داشت. از همه مهمتر اینکه وزارت نیرو می تواند در ساعات و روزهای پرمصرف سال برق این صنعت را بدون تحمیل هزینه و زیان انباشته خاموش کند.
رمزارزها که به عنوان طلای عصر دیجیتال شناخته می شوند، امروز بازاری به ارزش بیش از دو تریلیون دلار دارند و امکان تجارت بی مرز را در اختیار همه فعالان اقتصادی قرار دادهاند. فقط کافی است با توجه به ظرفیت قابل اتکای تولید برق در کشور، بسترهای لازم را برای استخراج قانونی، شفاف و ضابطهمند رمزارزها در کشور فراهم کنیم.
زمانی برای توسعه صنعت پتروشیمی در کشور، گاز با قیمتی ارزانتر و اقتصادی تر در اختیار سرمایه گذاران این صنعت قرار میگرفت تا ایران بتواند گوی سبقت را از کشورهایی مانند قطر برباید. حالا در مورد ارزهای دیجیتال هم باید چنین رویکردی داشته باشیم. اما متاسفانه میبینیم که با اعلام تعرفه برق ماینرها که رقمی برابر با برق صادراتی است نه تنها زمینه را برای استخراج غیرقانونی رمزارزها فراهم کردهایم بلکه سرمایهگذاران این حوزه را نیز علیرغم مزیتهای قابل توجه موجود، از کشور راندهایم.
واقعیت این است که کشور ما ظرفیت و پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بازیگران بزرگ و کلیدی صنعت بلاکچین را دارد. بر همین مبنا انتظار می رفت دولت با مدیریت بازار و ضابطهمند کردن روند استخراج رمزارزها، علاوه بر جلوگیری از ایجاد فشار مضاعف بر شبکه برق شهری که عمدتا به دلیل استخراج خانگی اتفاق می افتد، بسترهای لازم را برای فعالیت بازیگران جدی و بزرگ ماینینگ در بازار ایران فراهم آورد. توسعه این صنعت علاوه بر اینکه ارزش افزوده قابل توجهی برای کشور به دنبال داشت میتوانست زمینه بسیار مساعدی برای دور زدن تحریمها و دسترسی به سیستمهای بانکی بینالمللی باشد.
نکته اینجاست که اگر بازیگران بزرگ صنعت بلاکچین در ایران فعال میشدند، وزارت نیرو علاوه بر اینکه می توانست با تعرفه مشخص اما اقتصادی برق آنها را تامین کرده و درآمدهایش را در زمانهای کم بار شبکه از محل فروش برق به ماینرها افزایش دهد، میتوانست پس از یک دوره زمانی مشخص، فعالان این صنعت را به راه اندازی نیروگاههای کوچکی ترغیب کند که در نهایت در پیک مصرف به کمک شبکه و وزارت نیرو میآمدند. ضمن اینکه توسعه صنعت ماینینگ و لزوم تامین برق آن میتوانست بهانه ای برای توسعه تجدیدپذیرها هم باشد. مثلا وزارت نیرو می توانست سرمایهگذاران رمزارزها رو به تامین حداقل ۲۰ درصد از برق مورد نیازشان از مسیر تجدیدپذیرها ترغیب و مکلف کند.
مساله بسیار مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت این است که وزارت نیرو اساسا در تعریف سیاستهای مربوط به تامین برق ماینرها آنقدرها شفاف و موثر تصمیمگیری نمی کند. مثلا در مورد نیروگاههای کوچک مقیاس که قرار بود در یک دوره زمانی مشخص به تولید ۵ هزار مگاوات برسند و امروز تنها ۶۰۰ مگاوات برق تولید میکنند، عدم تعیین نرخ اقتصادی برای گاز این نیروگاه ها و همچنین عدم ارائه مجوز به ماینرها برای استقرار در نزدیک کوچک مقیاسها و استفاده ازبرق این نیروگاهها، عملا سرمایه گذاریهای انجام شده در این حوزه را به هدر داده است.
به علاوه نباید فراموش کنیم که ماینرها حتی میتوانند گاز فلر را به برق تبدیل کرده و آن را به مدار وارد کند. به نظر میرسد قیمت دو و نیم سنت برای جمعآوری گاز فلر و تبدیل آن به برق، بهایی اقتصادی است. واقعیت این است که اگر گازهای فلری که به آلودگیهای جدی زیست محیطی در جنوب کشور منجر شدهاند را جمعآوری کرده و از آنها برق تولید کنیم، میتوانیم معادل مصرف برق کشور بلژیک برق تولید کنیم.
اما متاسفانه رویکرد وزارت نیرو به مساله تامین برق رمزارزها آنقدر منفی بود و تعرفهگذاری برق این حوزه آنقدر غیراقتصادی صورت گرفت که عملا همه سرمایهگذاران بزرگ این حوزه، ترجیح دادند به جای ایران در سایر کشورهای منطقه فعالیت کنند. البته تبدیل شدن فعالیت ماینرها به یک کار زیرزمینی و بهرهگیری آنها از برق خانگی، مدارس، کشاورزی و صنعتی برای استخراج رمزارز هم یکی دیگر از نتایج همین رویکرد وزارت نیرو بود. ما بازیگران بزرگ صنعت بلاکچین را که میتوانست منشا خدمات قابل توجهی به اقتصاد ایران شوند را زیر سایه سنگین تعلل دولت برای تصمیمگیری و تدوین ضوابط اقتصادی برای فعالیت ماینرها و نیز تعرفه گذاری یک سویه وزارت نیرو برای برق آنها از دست دادیم و این روند همچنان ادامه دارد.
البته به طور قطع اگر از ظرفیتهای نیروگاهی موجود استفاده میکردیم و با ضوابط حساب شده، توسعه تجدیدپذیرها وDGها را در روند فعالیت ماینرها میگنجاندیم، نتیجه کار برای وزارت نیرو، اقتصاد کشور و فعالان صنعت ماینینگ عالی بود. در این صورت وزارت نیرو در زمانهای پیک به جای اعمال خاموشی برای شهرکهای صنعتی میتوانست برق آنها را از مسیر نیروگاههای تجدیدپذیر یا کوچک مقیاسی تامین کند که توسط فعالان صنعت ماینینگ ایجاد شدهاند.
به نظر میرسد در شرایط حاضر بهترین پیشنهاد تعیین تعرفه برق و گاز ماینرها مطابق با تعرفه پرمصرف هاست. اگر چه با توجه به میزان بازدهی و مزیتی که رمزارزها برای کشور دارند، شاید بتوان تعرفه پایین تری هم برای آنها در نظر گرفت اما در شرایط حاضر با توجه به مشکلات ایجاد شده، تعیین نرخ تعرفه بر اساس برق و گاز صنایع پرمصرف میتواند برای وزارتخانه های نفت و نیرو هم اقتصادی و مثمرثمر باشد. به علاوه این مساله ضروری است که طرفین یعنی تولیدکنندگان برق و ماینرها در بورس انرژی معامله کنند و از این طریق این معاملات را سامان ببخشند و البته قیمت گذاری برق را هم بر اساس شرایط فصلی و میزان مصرف کشور تعیین کنند.
در حقیقت مهمترین مسئله برای توسعه صنعت رمزارزها در کشور، تعیین سیاستها و چارچوبهایی است که زمینه فعالیت برای این سرمایهگذاران داخلی و خارجی این صنعت را تسهیل کرده و از توسعه فعالیتهای زیرزمینی در این حوزه جلوگیری کند.
ما تنها از مسیر ضابطهمند کردن صنعت بلاکچین و تعیین تعرفه های منطقی و اقتصادی می توانیم مصارف غیرقانونی برق در این صنعت را کنترل و مدیریت کنیم.
در این صورت بخشی از سرمایههای سرگردان مردم نیز جذب ساختار نظاممند این صنعت میشود و استفاده از پول الکترونیک هم به تدریج در زندگی روزمره مردم، جا میافتد.
هر فرصتی که برای توسعه صنعت بلاکچین و جذب سرمایهگذاران و بازیگران بزرگ این عرصه از دست بدهیم، به معنای عقب ماندن از سایر رقبای اقتصادی کشور در مسیری است که دنیا در عصر دیجیتال طی میکند. ما تا امروز در استخراج طلای این عصر پرتحول برای تامین آینده اقتصاد کشور و تضمین مبادلات بانکی بین المللی فرصتسوزی کرده ایم و تداوم این رویکرد هزینهای جبران ناپذیر برای اقتصاد کشور در پی خواهد داشت”.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
سرپرست تیم مرمت آرامگاه کوروش به «پیام ما» خبر داد:
استحکامبخشی آرامگاه کوروش
مرکز پژوهشهای مجلس گزارش کرد
خلأ قانونی مدیریت پسماند پرتوزا
نماینده مردم اهواز خبر داد:
شناسایی مشکلات آلایندگی استان خوزستان
سخنگوی سازمان مدیریت بحران:
۲۱ همت خسارت سه سال سیل به کشور وارد شد
تاثیر رنگ بامها در مدیریت گرمای شهری
تاکنون ۴۳۰ پروژۀ تغذیۀ مصنوعی در کشور انجام شده، اما وضعیت آبخوانها همچنان بحرانی است
تشدید بحران در آبخوانهای خراسان رضوی
بهگفتۀ کارشناسان، پیروزی حزب کارگر بریتانیا میتواند شروعی برای اقتصاد کمکربن باشد
دولت سبز برای بریتانیا
نخستین مطالبهگری از «مسعود پزشکیان»
افزایش هزینههای گردشگری در عربستان
تابآوری حلقۀ مفقودۀ مدیریت شهری
تهران تابآور نیست
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید