پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اولویت مسئولان بازسازی فنی بود

اولویت مسئولان بازسازی فنی بود





۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۷

احیای فضای اجتماعی پس از زلزله در کرمانشاه مغفول ماند

اولویت مسئولان بازسازی فنی بود

فاضل الیاسی | سه سال از زلزله کرمانشاه گذشته است اما در گوشه و کنار شهر همچنان رد زلزله باقیست. مردم شهر همچنان با مسائل زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند که پیش از زلزله وجود نداشته. از طرفی فراموش مردم و دولت ساکنان کرمانشاه را ناامید و مغموم‌تر کرده است. فاضل الیاسی، پژوهشگر پسا دکتری جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران در مقاله زیر به پیامدهای زلزله کرمانشاه و چگونگی رفع آن‌ها در این شهر اشاره کرده است.

در دنیای مدرن که تسلط همه جانبه انسان بر طبیعت غیر قابل انکار است، فقط جایی سوانح و حوادث طبیعی به بحران و فاجعه منجر می‌شود که در آن غفلت و ناکارآمدی انسان وجود داشته باشد، در غیر این صورت سوانح و حوادثی مانند سیل و زلزله و غیره به بحران و فاجعه منتهی نمی‌شود و خسارات جانی و مادی زیادی به دنبال ندارد.

سرزمین ایران که یکی از ده سانحه خیزترین ممالک دنیاست و در میان این ده کشور دنیا ایران رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است دارای یک استراتژی خاص جهت مدیریت ریسک و پیشگیرانه نیست و تاکنون نیز مدیریت بحران در ایران ناکارآمد و فاقد برنامه بوده و هست که می‌توان تبدیل شدن سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله به فاجعه انسانی و اجتماعی را ناشی از عملکرد ضعیف مسئولان دانست.

در زلزله ۷ و ۳ دهم ریشتری ۲۱ آبان ماه سال ۹۶ که در هشت شهر و ۱۹۳۰ روستا به وقوع پیوست، ده‌ها هزار واحد تخریب، حدود ۷۰۰ کشته و هزاران زخمی بر جای گذاشت، سه عامل منجر به کاهش بسیار زیاد جان‌باختگان گردید در غیر این‌صورت هزاران و شاید ده‌ها هزار کشته بر جای می‌گذاشت، مهمترین عواملی که تعداد جان‌باختگان را به حداقل رساند:

۱- زمان وقوع زلزله که ساعت ۹ و ۴۸ دقیقه شب بود و مردم بیدار و خیلی‌ از آنها بیرون بودند.

۲- وقوع یک پیش زلزله که هشداری برای مردم ساکن این منطقه بود.

۳- وجود شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام اینستاگرام، فیسبوک و غیره که بعد از وقوع پیش لرزه، هشدار و اطلاع رسانی را آغاز کردند و نقش مهمی جهت خروج مردم از خانه‌های خود داشت.

۴- بسیاری از واحدهای مسکونی به‌خصوص در روستاها نوساز بودند، چون در جریان جنگ ایران و عراق اشغال شده و ساکنان آن به مناطق دیگر آواره شده بودند و بعد از اتمام جنگ مردم اقدام به بازسازی خانه‌های خود کرده بودند.

در این سرزمین پر سانحه و حادثه خیز ما همان‌گونه که فاقد استراتژی و مدیریت ریسک و پیشگیرانه هستیم، فاقد برنامه پسا سوانح و بحران نیز هستیم. به طور مثال بعد از جریان زلزله کرمانشاه مسئولان با وعده و وعیدهای زیادی قول کمک به مردم زلزله زده کرمانشاه را دادند، وعده دادند در کنار زلزله زدگان بمانند. یا به مستاجرین زلزله زده زمین واگذار کنند و آنها که حدود نصف جمعیت زلزله زدگان را تشکیل می‌دادند را صاحب خانه کنند، اما مسئولان زلزله‌زدگان را در نیمه راه تنها گذاشتند و خبری از زمین مستاجرین و خانه دار کردن آنها نشد.

اما در امر بازسازی نیز با مشکلات و چالش‌های زیادی مواجه بودیم و بازسازی گاهی محدود به بازسازی فیزیکی شده بود. مشکلات را شاید بتوان در چند مورد خلاصه کرد:

۱- مسئولان بازسازی را به بازسازی فیزیکی صرف تقلیل داده‌اند و آن را به یک کالبد آجر و ملات خلاصه کرده‌اند.

۲- بازسازی فضای اجتماعی مغفول مانده است، شاید بتوان گفت که در سه سال گذشته آسیب‌های اجتماعی افزایش یافته و امنیت روانشناختی، اجتماعی و شغلی روز به روز کاهش پیدا کرده است.

۳- نه تنها خبری از بازسازی فضای روانشناختی نیست، بلکه بدهکار بودن زلزله زدگان و فشار بانک‌ها این فضا را دوچندان به قهقرا برده است.

۴- برای بازسازی فضای اقتصادی و اشتغال‌زایی نیز اقدامی صورت نگرفته است و میزان فقر و بیکاری روز به روز افزایش پیدا کرده است.

۵- فضای فرهنگی نیز کماکان با مشکلات زیادی مواجه است، مدارس از لحاظ فیزیکی وجود دارند و امر آموزش و تحصیل با چالش‌های فراوانی مواجه است، کتابخانه و فرهنگسراها از لحاظ فیزیکی نیز بازسازی نشده‌اند.

در یک کلام نگاه مسئولان به بازسازی صرفا یک نگاه فنی است. نگاه فنی محور و فقدان تخصص و مدیریت ریسک و پیشگیرانه حادثه‌ای طبیعی را به فاجعه‌ای انسانی تبدیل کرده است، که تبعات پسا زلزله نیز نتیجه چنین عملکرد ضعیف و غیر تخصصی است.

سه سال از زلزله کرمانشاه گذشت اما درد و رنج زلزله‌زدگان کماکان برجاست، در این‌جا و پس از سه سال از آن سانحه سخت و ویرانگر به بعضی از آلام زلزله زدگان اشاره می‌کنیم:

۱- خیلی از زلزله زدگان نسبت به زندگی و آینده ابراز ناامیدی می‌کنند.

۲- سایه فقر و بیکاری بیش از پیش در این مناطق احساس می‌شود.

۳- فشار روانی، زلزله زدگان را در تنگنا قرار داده است.

۴- طلاق، خشونت خانوادگی، اعتیاد، بیکاری بلای جان بازماندگان از زلزله است.

۵- مهاجرت بازماندگان از زلزله برای کار به کشورهای خارجی روز به روز افزایش پیدا کرده است.

۶- روابط، ساختار و ارزش‌های خانواده دچار دگردیسی شده است.

۷- انگیزه کار، تشکیل خانواده، تحصیلات و حفظ خیلی از ارزش‌ها کاهش پیدا کرده است.

۸- مدارس کماکان به چرخه آموزش به معنای کلمه بر نگشته و نه دانش آموز و نه معلم انگیزه آن‌چنانی برای یادگیری و آموزش ندارند، قبولی و کارنامه دانش آموزان معیار آموزش و یادگیری نیست. اکنون نیز که موضوع آموزش مجازی مطرح است خیلی از دانش آموزان فاقد گوشی اندروید و تبلت جهت این امر هستند.

۹- فشار بانک‌ها به زلزله زدگان جهت دریافت اقساط و ارسال پیامک و تماس تلفنی و تهدید آنها با اقدامات قضایی، بار روانی زیادی را به مردم تحمیل کرده است.

۱۰- افزایش شدید قیمت‌ها و مسائل مرتبط با کووید ۱۹ مشکلات و مسائل مناطق زلزله زده کرمانشاه را تشدید کرده است.

۱۱- بیکاری و تعطیلات کرونایی، مستاجرین و قشر کارگر این مناطق را دوچندان تحت فشار قرار داده است. ( حدود ۴۷٪ زلزله زدگان شهر سرپل ذهاب مستاجر هستند.

باوجود این معضلات نیاز است که دستگاه‌های دولتی برای حل چند مساله در کرمانشاه وارد عمل شوند.

– بخشش یا تعویق بازپس گیری تسهیلات زلزله در مناطق مذکور.

– بازاندیشی در بازسازی و توجه جدی به بازسازی اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی و غیره.

– توجه جدی به اقشار آسیب پذیر در مناطق زلزله‌زده.

– اقدامات فوری در راستای اشتغالزایی و کمک به واحدهای تولیدی و ایجاد فرصت‌های شغلی جدید.

– کمک به مستاجرین.

– اهمیت دادن به مسائل فرهنگی و اقدام عملی در راستای امور مدارس و آموزش در سطوح مختلف.

– اقدامات فوری در راستای کاهش آسیب‌های اجتماعی و روانشناختی.

الیاسی در در ادامه مقاله خود نوشته است که اگر این اقدامات در مناطق زلزله زده کرمانشاه رخ ندهد، در آینده نزدیک، بحران‌های متعدد در این شهر به وجود می‌آید: تشدید آسیب‌های اجتماعی و روانشناختی و کم رنگ‌تر شدن بیشتر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی از جمله این بحران‌هاست.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *