پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | گزارش سفر خبرنگار پیام‌ما با دوچرخه از ایران تا قفقاز از شوروی تا مافیا در تفلیس

گزارش سفر خبرنگار پیام‌ما با دوچرخه از ایران تا قفقاز از شوروی تا مافیا در تفلیس





۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۵

گزارش سفر خبرنگار پیام‌ما با دوچرخه از ایران تا قفقاز
از شوروی تا مافیا در تفلیس

قرار بر این شد که ماجرای تفلیس را در این مطلب ادامه بدهیم و پیام‌مایی‌ها هم سرشان برود حرف‌شان نمی‌رود و در نتیجه ماجرای تفلیس را با مردم پی‌می‌گیریم میزبانان من زن و شوهری میانسال بودند که خانه‌را به مهمان‌خانه‌ی زیبایی بدل کرده بودند و حالا چیزی بین گالری نقاشی و مهمان‌خانه داشتند، گئورگ و مایا انسان‌های دوست‌داشتنی و بسیار مطلعی بودند از تاریخ و جغرافیای گرجستان گرفته تا علوم سیاسی، اگر غافل می‌شدی و کنار یکی از آنها می‌نشستی خواه نا خواه ماجرایی پیش می‌آمد و ناگهان خودت را زیر رگبار اطلاعات ایشان می‌دیدی و جالب اینجاست که گئورگ هرچند در دانشگاه جغرافی درس می‌داد اما علاقه‌ی زیادی به زبان‌شناسی داشت و هر روز چند کلمه‌ای فارسی به من می‌گفت و با ذوق و شوق اضافه می‌کرد اینها کلماتا مشترک ماست ببین شما می‌گویید سفره و ماهم می‌گوییم سوپره یا شما می‌گویید میدان و ماهم دقیقا می‌گوییم می‌دان و بالاخره یک نفر در طول این سفر پیدا شده بود که بعد از شنیدن اینکه من ایرانی‌هستم علاقه‌ای نشان بدهد و از ایران بپرسد و از گرجی‌هایی که در فریدون ساکن هستند بگوید و در کل ایران برایش جذاب باشد(بماند که خیلی از هموطنان دل‌شان نمی‌خواهد این جملات را بشنوند و بیشتر دوست‌دارند فکر کنند ما در مرکز جهان قرار داریم و از شما چه پنهان من هم دوست داشتم که چنین بود اما واقعیت با علایق ما فاصله دارد)
مایا همسر دوست‌داشتنی گئورگ زنی میانسال بود که ۱۵ سال در دوران حکومت شوروی سابق بر گرجستان در کتابخانه‌ای مشغول به کار بود و وقتی که از او پرسیدم وضعیت در آن زمانه چگونه بود؟
گفت:”چیزهای خوب و چیزهای بد با هم جمع شده‌بودند برای مثال همه‌ی ما صاحب شغل بودیم و هرچه می‌خواستیم می‌توانستیم داشته باشیم هرچند به واسطه‌ی نداشتن رابطه با بیرون از اتحاد جماهیر شوروی چیزهایی که می‌توانستیم داشته باشیم بسیار محدود بود اما برای مثال حتی اگر آپارتمانی در پایتخت می‌خواستیم به راحتی می‌توانستیم پس از اندکی کاغذ بازی برویم و در آپارتمانی در تفلیس زندگی کنیم و فقط کافی بود ثابت کنیم که ما مشغول کار هستیم اما مساله این بود که کاری انجام نمی‌شد برای مثال کتابخانه‌ای که من در آن کار می‌کردم حدود ۲۰۰ کارمند داشت باور می‌کنی ۲۰۰ کارمند در یک کتابخانه که حداکثر نیاز به ۱۰ نفر داشت، اما باید همه را سر کاری می‌گذاشتند تا آمارهای‌شان درست دربیاید در نتیجه اصولا کسی کار خاصی نمی‌کرد برنامه‌ی ما هر روز این بود که اول در کتابخانه صبحانه درست کنیم و دور هم بخوریم و سپس چند ساعتی قهوه می‌نوشیدیم و ورق بازی می‌کردیم و بعد هم وقت ناهار می‌رسید و خلاصه داستان ادامه داشت اما کشور که اینگونه اداره نمی‌شد بعد از فروپاشی بلوک شرق هم مشکلات بیشتر شد و بیکاری و فساد بیداد می‌کرد و اوضاع واقعا بدی بود پلیس رسما باج و رشوه می‌گرفت و مافیا همه‌جا بود و ممواد مخدر به راحتی دردسترس قرار داشت و خلاصه زندگی به شدت سخت بود اما از زمانی که ساکاشویلی رئیس جمهور شد به سرعت مشکلات حل شد و کشور در راه آبادانی قرار گرفت برای مثال او دستور داد عده‌ی زیادی جوان را استخدام کردند و به دوره‌های آموزشی بردند و ناگهان یک‌روز سهم بسیار زیادی از افراد پلیس را بازنشسته کرد تا هم چهره‌ی پلیس را تغییر بدهد و هم با فساد مبارزه کند و از همه مهم‌تر بتواند جلوی مافیا را بگیرد،‌ و کاملا هم موفق بود چرا که برای مثال اگر با پلیس قدیمی سرو کارت می‌افتاد و طرف می‌خواست جریمه‌ات کند کافی بود مبلغ جریمه را نصف کنی و مثلا بجای ۱۰ لاری جریمه ۵ لاری به جیب افسر پلیس بگذاری و همه شاد و خندان به راه‌شان ادامه بدهند اما به محض ایجاد این تغییرات در بدنه‌ی پلیس کل داستان شکلی بسیار خوب به خودش گرفت۱۰ سال پیش اگر تو با دوچرخه‌ات وارد تفلیس می‌شدی امکان نداشت بدون دردسر به خانه‌ی ما برسی اما الآن می‌توانی دوچرخه را ساعت‌ها کنار خیابانی بگذاری و زحمت قفل کردنش را هم به خودت ندهی.”
مساله‌ای که برای من خیلی جالب بود ااین بود که تقریبا تمام کسانی که می‌توانستند انگلیسی صحبت کنند از ساکاشویلی دفاع می‌کردند و می‌گفتند او خدمات بزرگی به کشور انجام داده و هرچند اشتباهاتی هم داشته اما خیر او از شرش بسیار بیشتر بوده اما کسانی که نمی‌توانستند انگلیسی حرف بزنند فقط می‌گفتند: ساکاشویلی نو، ساکاشویلی بد.
حدس می‌زنم این خودش نشانه‌ای باشد، به هرحال به انتخابات پارلمان گرجستان نزدیک است و جو هم به شدت سیاسی است و هرجا که می‌روی بحث و جدل است بر سر حزب حاکم و جناح مقابل اما از این بخش سیاست که بگذریم سیاست روی دیگری هم در گرجستان دارد و آن هم تبعیض و نژاد پرستی است اشتباه نکنید گرجی‌ها مهربان‌ترین و مهمان‌نواز ترین مردمی هستند که پس می‌توانند با ایرانی‌ها در زمینه‌ی خفه‌ کردن مهمان با مهربانی رقابت کنند اما یک مساله‌ مهم دارند و آن هم اینکه با ارامنه مشکل دارند و من درک نمی‌کنم چرا؟ بین ترکیه و آذربایجان که کشورهای مسلمانی هستند من فکر می‌کردم مسیحیت باعث نزدیک شدن این دو خلق شود اما اشتباه می‌کردم و حتی برای یکدیگر جک هم می‌سازند و مثلا می‌گویند ارمنی‌ها خسیس و چیپ هستند برای مثال: “کودکی ارمنی کنار رودخانه‌ای مشغول بازی بوده که به آب می‌افتد و مادرش هم کنار رود به فغان و آه و زاری می‌نشیند که: شمارا به خدا بچه‌ام را نجات دهید.
جوانی گرجی خودش را به رود رسانده و قهرمانانه تن به آب می‌زند و با هزار مصیبت پسرک را نجات می‌دهد و به آغوش مادر باز می‌گرداند و مادر به محض دیدن کودکش چنگی به صورتش می‌زند و به قهرمان ماجرا می‌گوید: ای وای کلاهش کو؟”
و البته گروه بعدی که شامل این برخوردها می‌شوند روس‌ها هستند هرچند که سهم زیادی از توریست‌هایی که به گرجستان می‌آیند روس هستند و مردم هم به شدت با آنها مهربان‌اند و رسم مهمان‌نوازی گرجی را بجا می‌آورند اما این اوضاع تا لحظه‌ای ادامه دارد که بحث سیاسی در نگرفته و دوستان روس حرفی از مناطق اشغال شده توسط دولت روسیه و اینگونه مسائل به میان نیاورده‌اند که من شاهد صحنه‌ای غریب بودم که روایتش می‌ماند برای مطلب بعد که ماجرای شهر گوری و موزه و خانه‌ی استالین را پیش‌کش‌تان می‌کنم.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

چتر سیاه بر آسمان اهواز

دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد

چتر سیاه بر آسمان اهواز

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

کشمکش‌ بین ارگان‌های دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

موضع‌گیری دوگانه  دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیس‌الوزرای طالبان دیدار کردند

موضع‌گیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

میراث «غزه» زیر بمباران

فعالان جهانی هشدار می‌دهند

میراث «غزه» زیر بمباران

فصل انارچینی

پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد

فصل انارچینی

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاس‌کاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکل‌های توزیع دارو هستند

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *