پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | علی نفیسی تهیه کننده تئاتر: هنر حرفه‌ای، یعنی هنری که از آن پول درآورد

علی نفیسی تهیه کننده تئاتر: هنر حرفه‌ای، یعنی هنری که از آن پول درآورد





۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۰۰

علی نفیسی تهیه کننده تئاتر: هنر حرفه‌ای، یعنی هنری که از آن پول درآورد

تهیه کننده تئاتر و سینما یعنی نقش اولیه که کنترل تمام جنبه های تولید را به عهده دارد. از ایده اولیه نمایش تا استخدام بازیگران، نظارت بر کار، نظارت بر درستی مطالب و محتوای برنامه. اغلب مسئول کیفیت برنامه محسوب می شود. بیشتر نقش اجرایی یا مدیرعامل را دارد. متمرکز بر جنبه های اقتصادی کار است، مثل بودجه بندی و قراردادها. گاهی در کار روزمره تولید نیز درگیر می شود، مثل نوشتن متن، طراحی صحنه، انتخاب بازیگر وحتی در کارگردانی هم میتواند شرکت کند. تهیه کننده نفر اصلی است. ذوق و سلیقه تهیه کننده استعداد،ذهن و زمینه ای که از سرگذرانده محصول نهایی را مُهر میزند. در کرمان در عرصه تئاتر علی نفیسی ( اومتولد 2 ابان 1358است. وی فعالیت هنری خود را از سال 69 آغاز نمود و طی این مدت به نویسندگی، کارگردانی، طراحی صحنه واغلب بازیگری پرداخته است. وی مدتی است که در زمینه هنر به صورت آکادمیک تحصیل میکند.) دست به این کار زده و دو نمایش «ناخودآگاه» و «بیومس» را در سال جاری تهیه کنندگی کرده است. این امر بهانه ای شد برای گپ وگفت دوستانه پیام ما با وی که در زیر اهم صحبت های او را می خوانید:
اقتصاد در هر حرفه ای باید باشد
مسئله مالی در هنر مدتی ذهن مرا درگیر خود کرده است. به نظر من هنر حرفه ای یعنی هنری که از آن بتوان پول درآورد و بتوان چرخه اقتصادی را در آن وارد کرد اما درعرصه تئاترعملا درآمد قابل توجهی به دست نمی آید، من خود در طول هفت سال اخیر بسیار پرکار بودم، کارهای سینمایی و تلویزیونی به کنار اما برای تئاتر کمدی «استشمامات» به کارگردانی امید طاهری 300 تومان دریافت کردم و هیچ گونه دستمزدی از هیچکدام از کار هایی که در این هفت سال کار کردم از کارگردانهای آن کارها دریافت نکردم.
چرخه اقتصاد اگر در حرفه ای نباشد آن حرفه می خوابد. برای همین به نظرم آمد که باید یک سری اتفاقات در هنر رخ دهد تا هنر تئاتر تبدیل به یک حرفه گردد، یعنی بازیگری و دیگر تخصصهای تئاتری باید تبدیل به شغل شود، به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم دست به تهیه کنندگی بزنم تا این کار بالاخره از جایی شروع شود. پس بسیار در این زمینه تحقیق کردم،با آدمهای حرفه ای تئاتر این مملکت مثل دکتر مهندس پور، داریوش مودبیان، افشین هاشمی، نادر فلاح و چند نفر دیگر مشورت کردم یا مثلا آقای آلن لکوک فرانسوی زمانی که سفری به ایران داشتند مصاحبه ای را با وی ترتیب دادم و با یک سری از دوستانم که از تئاتری ها و هنری های کرمان هستند و هم اکنون در سوئد و آلمان فعالیت دارند تماس حاصل کرده در این زمینه با آنها مشورت کردم. د
درحال حاضر در اکثر نقاط متمدن و بزرگ دنیا بازیگران تئاتر روزانه دستمزد میگیرند البته این را هم نباید فراموش کرد که آنها از حمایت مالی دولت هم برخوردارند. من با خود فکر کردم مینیاتوری از این اتفاق را در کرمان عملی سازیم، اینکه می گویم مینیاتور یعنی مقیاس اش از آنچه که باید باشد کمتراست. یک کارگر روزی 40 تا 45 تومان دستمزد میگیرد یعنی ساعتی 5 تومان یعنی اگر یک بازیگرتئاتربخواهد مثل یک کارگر دستمزد بگیرد برای یک جلسه تمرین سه ساعته باید 15 هزارتومان دریافت کند.
این اتفاق افتاد وما توانستیم یکسری تجربیات را با آزمون و خطا کسب کنیم. با وجود اینکه مبلغی کمتر از این در این پروسه داده شد اما توانستیم راه را برای دیگران و پروژه بعدی خودمان هموار سازیم به این صورت که من با حافظه شفاهی کاری نداشتم و تمام تجربیاتمان اعم از پیروزی ها وشکست ها را مکتوب کردیم و الان اگر کسی مایل به امتحان این راه باشد ما میتوانیم اطلاعات تجربه شده مکتوبی را به او ارائه دهیم.
کار کردن برای دل خود اشتباه است
یک مجسمه ساز حرفه ای به چه کسی میگویند؟ کسی که از هنرش در چرخه اقتصاد بهره ببرد، اینکه من برای دل خود کار میکنم اشتباه است.
ویل دورانت در تاریخ تمدنش از نوازنده ای از تئاترهای یونان باستان نوشته که پول کافی برای خرید سنگ ساخت منزلش را نداشت، درخواست میکند که مقداری سنگ به او قرض دهند و قول میدهد تا در نمایش سال آینده قرض خود را بپردازد. از آنجایی که تماشاچی آن زمان هم با تعاریف خوب و بدی که تئاتر آن زمان داشته است، اگر تئاتر خوبی یا باب تعاریف خود نمیدیدند اعتراض شدیدی نشان داده و جلوی اجرا را با پرتاب انجیر و زیتون و سنگ … میگرفتند. این شخص تحقیق جامه شناسی انجام میدهد و سال آینده تئاتری اجرا میکند که مردم آنقدر سنگ پرتاب میکنند که او میتواند قرضش را ادا کند. این یعنی استفاده از علوم دیگر برای وارد کردن چرخه اقتصاد در هنر.
هنر باید به شغل واقعی نزدیک شود
یکی از مشکلاتی که با آن مواجه شدیم این بود که اطلاعات تاریخی مکتوبی پشت سر خودمان نداشتیم. بودند دوستانی که بعضا یک سری کارهای شبیه به این را انجام داده بودند اما کاری به این شکل، یعنی با دستمزد روزانه بدون در نظر گرفتن فروش و با قرارداد مکتوب تجربه دسته اولی بود . به گفته آقای کمالی، ایشان به همراهی نادرفلاح در زمینه کار کودک کارهایی انجام داده اند که البته بازار کار کودک مولفه های خودش را دارد، یا یکسری کارهایی را هم دوستانی انجام داده بودند که حالت کدخدا منشانه داشته یعنی کاری را اجرا میکردند و در انتها مبلغ به دست آمده را بین عوامل تقسیم میکردند، یا دوستانی هم بوده اند که میگفتند فلان مبلغ برای کل پروژه،اما ما با بازیگران قرارداد کتبی بستیم که شما به عنوان بازیگر مبلغ مشخصی روزانه، چه برای تمرین و چه برای اجرا، دستمزد خواهند گرفت چه کار فروش برود چه نه. این به معنی است که ما می بایست یک نقشه مدون از پیش طراحی شده میداشتیم که تمام جزئیات را رسم کرده باشد اعم از انتخاب عوامل، مدت و چگونگی تمرین، مدت و چگونگی تبلیغات و اجرا و … خب البته بعضی وقتها هم اوضاع مطابق نقشه پیش نمیرفت مثلا پروسه تولید کمی بیشتر از برنامه ریزیمان طول کشید، یا شبهایی هم بود که تعداد تماشاچی و فروش آن شب از مقدار دستمزد عوامل کمتر شد که خداروشکر در شب های دیگر این قضیه جبران شد، خوشبختانه این اتفاق افتاد اما به شکل مینیاتوری.
در اینکار 7 ماه پروسه تولید طول کشید که بسیار زمان بر بود اما در پروسه های بعدی قصد داریم زمان تولید را کاهش و میزان دستمزدها را بالا ببریم. یعنی از حالت مینیاتوری خارج و به شغل واقعی نزدیک شویم. ما در تجربه های قبلی کمی یاد گرفتیم که چگونه قبل از شروع پروزه و انتخاب متن و عوامل یک پلن فنی هنری اقتصادی رسم کنیم و قصد داریم در پروژه بعدی که به امید خدا طبق زمان بندی در دی ماه اجرا خواهد شد آموخته هایمان را به کار بگیریم.
همه بازیگران وجه خود را دریافت کردند
این را هم بگویم که در کار آخری همه بازیگران طبق قرارداد شان حتی اگر کم هم بوده وجه خود را دریافت کرده اند.
این نکته را دوستان باید مد نظر بگیرند که اگر میگوییم کارگر ساختمانی ساعتی 5 تومان دستمزد میگیرد، بعد آن سازه میلیون ها فروش میکند، اما یک تئاتر در کرمان بین 5 تا 10 میلیون. مثلا کار بیومس با 43 شب اجرا حدود 9میلون تومان فروخت که 2میلیون و خورده ای از آن را اهدا کردیم به کودکان سرطانی زنجیره امید. البته بعضی از کارها 20 میلیون هم فروش کرده اند که این نشان از پلن اقتصادی چند ساله ای است که برای کارشان برنامه ریزی کرده اند که باید از تجربیات آنها هم استفاده کرد.
از آنجا که بزرگترین مشکلی که سر راه مان قرار داشت نبود اطلاعات بود. من همین جا از طریق رسانه شما اعلام میکنم که ما تجربیات مان را در این زمینه مکتوب کردیم و حاضریم به رایگان در اختیارهر شخصی که تمایل دارد از این تجربیات استفاده کند قراردهیم و اگر ارشاد یا انجمن نمایش یا هر ارگان دیگری اسپانسر شود میتوانیم آن را به صورت جزوه ای مجلد در آوریم و در اختیار انجمن نمایش یا هر جای دیگر قرار دهیم.
همه هزینه ها شخصی بوده است
تشکر ویژه دارم از جناب آقای آقاعباسی، که محل تمرین (موسسه یادگاران صنعتی) را بدون هیچگونه چشم داشت و هزینه ای در اختیارمان قرار دادند به مدت 7 ماه، در حالی که من برای پروژه دیگری، در جایی دیگر، تنها برای دو جلسه تمرین، پنجاه تومان هزینه کردم. با سپاس از سپهر دارابی زاده عزیز مسئول هماهنگی و نگهبان مهربان مجموعه اسکندر زمان اسفندیاری و رضا شمسی، سلمان جهرمی در شهرداری که بخشی از تبلیغات ما را به رایگان انجام دادند یک تشکر هم باید داشته باشم از انجمن نمایش کرمان و مسعود سلطان زاده که داوطلبانه پرداخت هزینه پیامک های تبلیغاتی ما را بر عهده گرفتند. این را هم بگویم که من برای اینکار به هیچ جا برای کسب حمایت چه مالی و چه غیر مراجعه نکردم و صد در صد هزینه ها شخصی بوده است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *