سایت خبری پیام ما آنلاین | مظفر بقایی، حزب زحمتکشان/ خدمت یا خیانت؟

مظفر بقایی، حزب زحمتکشان/ خدمت یا خیانت؟





۸ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۲۴

مظفر بقایی، حزب زحمتکشان/ خدمت یا خیانت؟

سی اردیبهشت ماه سالروز تاسیس حزب زحمتکشان ایران است این حزب حزبی بود که از همان آغاز به واسطه حضور مظفر بقایی نامش با کرمان گره خورده است .حزب زحمتکشان در سال 1330 توسط مظفربقایی تاسیس شد و اما این مرد مظفر بقایی که بسیاری از قدیمی های کرمان از او خاطره دارند کیست.
پدرش، میرزا شهاب از فعالین انجمنهای مخفی وابسته به لژ بیداری ایران در دوران محمدعلی شاه و نیز از فعالان سیاسی دوره مشروطه و نماینده کرمان در مجلس چهارم بود.
مظفر در 1308 ش به خرج دولت برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و تحصیلات تکمیل خود را در رشته فلسفه در دانشگاه سوربن به پایان رساند. پس از بازگشت به ایران و گذراندن دوره سربازی در کادر اداره دانشکده افسری، به ترتیب به عنوان مترجم، متصدی ارزیابی در بیمه ایران، رئیس فرهنگ کرمان، وکیل و نهایتاً مدرس دانشگاه تهران فعالیت نمود. وی با عضویت با احزاب مختلف از جمله حزب کار در آن زمان همکاری داشت با تأسیس حزب دمکرات ایران،به رهبری قوام، فعالیت سیاسی بقایی وارد مرحله جدیدی شد.
وی بسان گروه کثیری از جوانان جویای نام آن زمان، به این حزب پیوست. او در حزب دمکرات قوام به سرعت رشد کرد، برای تأسیس و تصدی شعبه این حزب به کرمان رفت و سرانجام در سال 1326 به عنوان کاندیدای حزب دمکرات از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. روزنامه شاهد را در 1326 تأسیس کرد و با بیان نظریات سیاسی خود در آن جریده بر شهرت خود افزود.
بقایی از سرسخت ترین مخالفان رزم آرا بود.
در دوران نخست وزیری سپهبد حاجعلی رزم آرا، بقایی سرسختترین مخالف او بود و به همین دلیل دستگیر و به
یک سال زندان محکوم شد ولی در دادگاه تجدیدنظر تبرئه شد. این مخالفتها و محاکمه های جنجالی، که توسط مطبوعات آن زمان انعکاس وسیع مییافت، شهرت بقایی را افزایش داد. در دوران نمایندگی مجلس، تا اسفند 1327، در جناح اکثریت بود و حتی از امضای ماده واحدهای مبنی بر الغای قرارداد نفت جنوب خودداری کرد؛ اما پس از مدتی، به اقلیت مجلس پیوست و به استیضاح دولت ساعد پرداخت و با قرارداد گلشائیان مخالفت کرد و همچنین فعالیت مؤثر در ماجرای خانه سدان در تیر 1330 خود را به عنوان یکی از چهره های سیاسی کشور مطرح کرد.
بقایی در اعتراض به تقلب های صورت گرفته در انتخابات مجلس شانزدهم، به همراه عدهای که سرشناس ترین آنها دکتر محمد مصدق بود، در دربار متحصن شد. هسته اولیه جبهه ملی ایران در این تحصن شکل گرفت که بقایی از بنیانگذاران آن بود و بعدها دبیر کل آن شد. او برای جلوگیری از تقلب در انتخابات، سازمان نظارت بر آزادی انتخابات را تشکیل داد. این سازمان بعد از انتخابات با عنوان سازمان نگهبان آزادی، که از جمله گروههای تشکیل دهنده جبهه ملی ایران بود، به فعالیت خود ادامه داد.
پس از آنکه نفت، ملی گردید و مدتی بعد دکتر محمد مصدق فرمان نخست وزیری را دریافت کرد، بقایی خود را در این موفقیت‌ها شریک اصلی می‌دانست و از آنجا که وجهه مردمی هم داشت و روزنامه‌ای هم به نام شاهد هم در اختیارش بود و هوادارانی در طول مبارزه در اطرافش گرد آمده بودند تصمیم گرفت بنیان حزبی را بریزد و تشکیلاتی برای فعالیت سیاسی بوجود آورد. عامل دیگری که در تشکیل حزب به کمک مظفر بقایی آمد خلیل ملکی بود که هم شأن و مقام علمی بالایی داشت و هم وجهه سیاسی مثبتی را دارا بود. روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ در روزنامه شاهد اعلانی تحت عنوان «اخطار مهم» با امضای مظفر بقایی کرمانی تأسیس حزب زحمتکشان ملت ایران اعلام شد.
فردای آن روز و در‌‌ همان روزنامه اساسنامه موقت حزب زحمتکشان ملت ایران و بیانیه تشکیل حزب مذکور درج گردید و از‌‌ همان تاریخ، روزنامه شاهد به عنوان ارگان حزب زحمتکشان ملت ایران خوانده شد. در اساسنامه موقت حزب، هدف از تشکیل آن اولا پشتیبانی از جبهه ملی و ثانیا تثبیت هدف‌های خاص طبقات محروم کشور اعلام شد بود. البته باید گفت که این، آرمان حزب زحمتکشان بود ولی آنچه بقایی و ملکی را به همکاری کشانده بود و هدف‌های فوری حزب تلقی می‌شد حمایت از دولت دکتر مصدق در اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با فعالیت‌های حزب توده بود که رهبر حزب، یعنی مظفر بقایی کرمانی کرارا به آن‌ها اشاره کرده است. اگرچه حزب زحمتکشان ملت ایران تا آخرین لحظات حیات خود با حزب توده درگیری داشت و به روش‌های مختلف با رهبران این حزب طرف می‌شد اما موضع آن در قبال دولت دکتر مصدق مستدام نبود.
حزب زحمتکشان در طول فعالیت خود عملکرد بسیار متفاوتی داشت از جمله در طول مدت کمتر از ۲ سال از هواداری سرسختانه از دکتر مصدق دست کشید و به مخالفت با او پرداخت. بطور کلی می‌توان در یک جمع‌بندی ساده موضع سیاسی حزب را تحت عناوین زیر مورد بررسی قرار داد: حزب زحمتکشان هنگامی تشکیل شد که نفت ملی شده بود و دولت مصدق برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت روی کار آمده بود. قبل از آن، شرکت نفت ایران و انگلیس پایگاه خود را در ایران قوام بخشیده بود و همچون دولتی در دولت در سیاست ایران نقش ایفا کرد.
مشروح جریاناتی که به استعفای مصدق، روی کار آمدن احمد قوام، قیام مردم ایران در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و سقوط قوام منجر شد در منابع و مراجع متعددی آمده است. نقشی که حزب زحمتکشان ملت ایران و رهبر آن دکتر بقایی در تشکیل مجدد کابینه مصدق ایفا کرد بر کسی پوشیده نیست. روزنامه شاهد ارگان حزب زحمتکشان ملت ایران به طور بی‌سابقه‌ای از مصدق حمایت کرد و در برابر احمد قوام را مورد حمله قرار داد.
نکته‌ای که توجه به آن در این مقطع ضروری می‌نماید این است که موضع رهبر زحمتکشان در واقعه ۳۰ تیر چون خود دکتر مصدق بیشتر علیه قوام بود تا علیه محمدرضا پهلوی. حتی پس از آنکه قوام کنار رفت و مصدق روی کار آمد، بقایی همچنان با شدت تمام احمد قوام را مورد انتقاد قرار می‌داد و در مجلس شورای ملی، روزنامه شاهد و در میتینگ‌های حزبی علیه قوام‌السلطنه موضع گیری‌های تند می‌کرد. این در حالی بود که عامل اصلی بوجود آمدن این حوادث محمدرضا پهلوی بود نه قوام و این مسئله را دولت مصدق هم سعی داشت با سکوت شامل مرور زمان ننموده کسی معترض نشود.
برای ایجاد تفرقه میان مصدق و همراهانش در جریان نهضت ملی از طرف مخالفین او و من جمله از سوی دربار راه‌های گوناگونی پیموده شد و دسیسه‌های مختلف به کار رفت. یکی از این راه‌ها نوید پست نخست وزیری بود که به افرادی همچون محمود افشارطوس، حسین فاطمی، حسین مکی، غلامحسین صدیقی و دکتر بقایی کرمانی پیشنهاد شد.
داستان دزدیدن و قتل سرتیپ افشارطوس یکی از قسمت های تاریک زندگی مظفر بقایی به عنوان دبیرکل حزب زحمتکشان بود. زیرا هرگز مشخص نشد که چه کسی متهم اصلی قتل افشارطوس بود ولی بسیاری بر این باورند که مظفربقایی نقش پررنگی در دزدیدن و قتل افشارطوس نقش داشته است. قتل افشارطوس یکی از اصلی ترین ضربه ها به دولت مصدق بود که هرگز از یاد وطن دوستان نمی رود.
بعضی نویسندگان زندگی‌نامه بقایی عقیده دارند که او امید داشت بعد از کودتا، زاهدی، کنار برود و او دولت تشکیل دهد اما پافشاری سپهبد فضل‌الله زاهدی بر ادامه دولت نظامی و حمایت مالی امریکا از دولت کودتا امید بقایی را به یأس مبدل کرد و همین امر و بعلاوه بی‌مهری دولت کودتا نسبت به حزب زحمتکشان و ارگان اصلی آن یعنی روزنامه شاهد سبب شد بقایی در روابط خود با دولت زاهدی تجدید نظر کند و راه دیگری در پیش بگیرد. این کار را البته بهانه‌ای می‌خواست که حادثه ۱۶ آذر دانشکده فنی دانشگاه تهران، مساله رابطه با انگلیس و انحلال مجلس شورای ملی اسباب آن را فراهم نمود. حزب زحمتکشان بعد از کودتای ۲۸ مرداد و تا زمانی که مظفر بقایی درگذشت فعالیت مستمر نداشت؛ فقط در زمان‌هایی که دولت‌ها از جانب نیروهای فعال سیاسی به چالش طلبیده می‌شد بقایی هم با انتشار بیانیه‌هایی و جمع‌آوری نیروهای پراکنده خود دست به فعالیت می‌زد و هنگامی که فعالیت سیاسی کاهش می‌یافت حزب زحمتکشان هم مانند دیگر گروه‌های سیاسی در انزوا فرو می‌رفت و باز انتظار روزی را می‌کشید که امکان فعالیت فراهم شود. با وجود این، خیلی از فعالان سیاسی را عقیده بر این است که حزب زحمتکشان حتی قبل از کودتا نفوذ کلمه را نداشت.
قوام در کتاب خاظرات خود درباره مظفر بقایی و حزب زحمتکشان مینویسد
قوام در بخش «انتخابات دوره پانزدهم مجلس» خاطره خود را چنین نقل می‌کند: «…روزنامه‌های اطلاعات و کیهان علیه من و دوستان نزدیک مقالات تند و انتقادآمیز منتشر ساختند. روزنامه‌های موسمی که معمولاً در مواقع لازم، با دریافت کمک‌های مالی به‌وسیله استعمار انگلستان مورداستفاده واقع می‌شوند و علیه آزادیخواهان و وطن‌پرستان به کار می‌روند، از قبیل روزنامه‌های صدای وطن، صدای مردم، اقدام و از این قبیل، از هیچ هتاکی و اهانت به من و همکاران وفادارم دریغ نورزیدند. دکتر مظفر بقایی که با مساعدت و کمک من از ورطه گمنامی بیرون آمده و برای نخستین بار به مجلس راه‌یافته بود مأمور شد به‌عنوان اینکه من دیگر رهبر حزب دموکرات ایران نیستم، محل حزب دموکرات را که در آن موقع در کافه شهرداری بود، اشغال نماید. این شخص فرومایه و کم غیرت نیز به‌اتفاق گروهی چاقوکش و چماق به دست به محل حزب حمله‌ور شد. حسین مکی نیز که موفقیت خود را در انتخابات مجلس شورای ملی از شهر اراک، مرهون مساعدت من بود از عضویت حزب دموکرات استعفا کرد و با نهایت بی‌شرمی مخالفت با من را آغاز نمود»
در پایان این سوال در اذهان بسیاری مانده است که مظفر بقایی و حزب زحمتکشان در طول سال های فعالیت سیاسی خود خدمت کرد یا خیانت. پرسشی که به آن نمی توان پاسخی صریح داد ولی بسیاری او را خائن می شناسند تا خادم.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *