پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پوشش سبز بازگشته از نیستی‌ها

روایتی از «هناس»، نخستین رویداد مُد و محیط زیست در ایران

پوشش سبز بازگشته از نیستی‌ها





پوشش سبز بازگشته از نیستی‌ها

۳۰ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۲۷

کودک و بزرگسال نشسته‌اند به کنار هم گذاشتن خرده‌پارچه‌ها تا قابی از میان‌برش‌هایی درست کنند که قرار بود زباله شوند. این بخشی از تعامل پروژۀ «هناس» با مخاطبان است که «چیا جبری» تلاش می‌کند به‌وسیلۀ آن به مخاطبان نشان دهد چطور از خرده‌پارچه‌ها لباس تولید می‌شود و چطور می‌توان از میان زباله‌هایی که نفس زمین را تنگ می‌کنند، با خلق چیزی تازه، به زمین نفس تازه بخشید. جبری، مدیر پروژه، طراح و ایده‌پرداز این مجموعه، با همکاری «خاتون شهبازی» قصد داشتند در این مجموعه با گردآوری میان‌برش‌های کارگاه‌های کوچک، این مواد اولیه را به چرخۀ تولید بازگردانند و الهام‌بخش طراحان و تولیدکنندگان باشند تا آنها را از خطری که زمین و محیط زیست را تهدید می‌کند، آگاه کنند. «هناس»، به‌عنوان نخستین رویداد مُد و محیط زیست در ایران از ۲۶ تا ۲۹ دی‌ماه برگزار شد.

«آیا می‌توان زمین را نجات داد؟ آری، در تمام ادوار تاریخ، این خلاقیت بشر بوده است که او را از بزنگاه‌های تاریخی نجات داده و در مسیر تکامل خویش نگاه داشته است. امروز نیز اگر خلاقیت به مدد بشر نشتابد، این سیل عظیم آلودگی محیط زیستی ناشی از مصرف‌زدگی، که صنعت مد یکی از اصلی‌ترین آنهاست، نه‌تنها حیات انسان، که حیات سایر جانداران را نیز تباه خواهد کرد.» این بخشی از بیانیۀ رویداد «هناس» است. رویدادی که با تمرکز بر «خلق خلاقانه» موفق به تولید بیش از ۱۵۰ اثر شده است و آنطور که طراحانش می‌گویند «با استفاده از خرده‌پارچه‌ها توانسته ۷۵۰ هزار لیتر آب ذخیره کند.»

 

«خاتون شهبازی» ماجرای شکل‌گیری این رویداد را این‌طور شرح می‌دهد: «مادرم، «چیا جبری» محقق و پژوهشگر لباس اقوام است. در فرهنگ اقوام اسراف و دورریختن وجود ندارد. درواقع، استفادۀ مکرر از یک لباس و به ارث رسیدن یا هدیه دادن آن جزو فرهنگ آنهاست. بنابراین، این ایده یک‌شبه به وجود نیامد و درنهایت با توجه به این پیشینۀ ذهنی و سال‌ها کار در زمینۀ اقوام، تمام داشته‌هایشان به این فکر و ایده رسید.»

 

به گفتۀ شهبازی این یکی از رویدادهای توسعۀ پایدار و اقتصاد چرخشی است: «در حوزۀ توسعۀ پایدار و اقتصاد چرخشی حدود ۱۷ مورد هست که تعدادی از آنها در این کار تقریباً وجود دارد، اما در حوزۀ مد پایدار که برخی مشغول به فعالیت در آن هستند، روند متفاوتی وجود دارد یا حداقل خروجی کارشان این نیست. در اروپا تفاوتش این است که رویدادهایی که برگزار می‌شوند، بیشتر اعتراضی است. محصولات نمادینی را تولید می‌کنند تا اعتراض کنند چرا محیط زیست رو به نابودی است و این خودش می‌تواند زباله تولید کند. اما چیزی مثل این کالکشن، کالاهای کاربردی روزمره‌اند و محصولات فانتزی نیستند.»

 

او می‌گوید این جریان دنبال تولید لباس‌های مد روز نیست چراکه با هدف اصلی تقابل دارد: «این لباسی است که الزاماً رنگ آن رنگ سال نیست، مدلش ممکن است طبق مد روز نباشد و … اما به‌دنبال پوشش سبزی است که از دل زباله‌ها و نیستی‌ها به هستی برگشته است. همۀ این پارچه‌ها قرار بوده سوزانده شوند، اما امروز هستند و عمرشان طولانی شده‌ است.»

 

جمع‌آوری خرده‌پارچه‌ها از کارگاه‌های کوچک

«مسئولیت اجتماعی»، «حفظ محیط زیست» و «اشتغالزایی» از محورهای این رویداد بوده‌اند: «بخش طراحی، الگوسازی، فروش و برندینگ کارها با ما است، اما کارهای پایه آن را افراد مختلف حتی از مناطق محروم می‌توانند انجام دهند و به این صورت می‌تواند اشتغالزایی صورت گیرد.»

 

این فعال حوزۀ مد و لباس دربارۀ مواد اولیۀ این کالکشن توضیح می‌دهد: «ما نه با پتروشیمی که منبع تولید نخ است، نه با نساجی، نه با تولید پارچه و نه با برندها و تولیدکننده‌های بزرگ سروکار نداریم. ما با کارگاه‌های کوچک در دل شهر که به‌واسطۀ تولید مزونی، دورریز دارند کار کرده‌ایم و در توان ما نیست با کل صنعت کار کنیم. در حوزۀ اقتصاد چرخشی، مواد اولیه را صفر کرده‌ایم و آن را نخریده‌ایم. درواقع، این پارچه‌ها، پارچه‌های تمیز و آب‌نخوردۀ کارگاه‌ها هستند و از میان‌برش‌ها درآمدند. هرکدام از لباس‌های این مجموعه نیز شناسنامه دارند که از چند تکه پارچه دوخته شده‌اند.»

 

مهمترین ویژگی این مجموعه این است که خرده‌پارچه‌ها را به یکپارچگی رسانده‌ است: «بسیاری از افراد کار چهل‌تکه را انجام می‌دهند، اما به لحاف تبدیل می‌شود و نه لباس. همچنین، کسانی که در ایران نیز سراغ مد پایدار رفته‌اند، رویکردشان این است که لباس پنبه‌ای باشد و جذب محیط زیست شود. این رویکرد غلط است، چراکه ما در جهانی بی‌آب زندگی می‌کنیم و چطور زمین‌ها را زیر کشت پنبه ببریم؟ آیا مقرون‌به‌صرفه است یا باید دنبال راهکارهای خلاقه باشیم؟»

 

شهبازی معتقد است تعریف مد پایدار در کشورهای مختلف متفاوت است، چراکه زیرساخت فرهنگ تفاوت دارد: «بستری که مد پایدار در آن تعریف شده است، آیا با شرایط اقتصادی و جامعه ما هماهنگ است؟ البته که نه. بنابراین، باید خلاقیت داشته باشیم و متناسب با زیرساخت‌های خودمان تولید کنیم. کشورهای دیگر این میزان زباله و پارچه دورریز را تولید نمی‌کنند. مصرف‌گرایی آنها در محصولات تولیدشده است. پس هرکس در جایی که قرار دارد باید یک استراتژی و یک بینش مناسب را پیش ببرد.»

 

وقتی زمین نفس کشید

«چیا جبری» دربارۀ شکل‌گیری چنین مجموعه‌ای می‌گوید تفکر پایداری و حفظ محیط زیست چیزی نیست که طی دهه‌های اخیر با جنبش‌هایی که در دنیا اتفاق افتاده، تبدیل شده باشد به یک فکر برای انجام یک کار: «این نوع تفکر و زیست، خصوصاً برای من که کُرد هستم و در آن منطقه بزرگ شده‌ام، همواره با من بوده. اگر به گذشته نگاه کنیم، می‌بینیم که لباس صرفاً کالا نبوده بلکه یک ارزش معنوی و قومی داشته و پیوستگی افراد یک قوم را نشان می‌داده. به همین دلیل است که اقوام به لباسشان اهمیت می‌دادند، چراکه هر برشی، حتی بستن یک شال روی کمر، یک مفهوم را می‌رسانده است. درواقع، جزئی بیهوده در لباسشان نمی‌بینید. بنابراین، با توجه به چنین پیشینه‌ای متوجه می‌شوید در طول تاریخ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با محیط زیست دغدغه بوده است.»

 

این طراح لباس صحبت‌های خود را با یادآوری خاطره‌ای ادامه می‌دهد: «زمانی که ۱۷ ساله بودم و خیاطی را آغاز کردم، دورۀ جنگ بود. با خودم عهد کردم که حتی یک میلی‌متر پارچه نخرم و تمام آن زمان علی‌رغم اینکه با اشل کوچک کار می‌کردند، من با اشل تن‌خور بزرگ لباس می‌دوختم؛ لباس‌های خانواده را جمع می‌کردم و با شکافتن و مرتب‌کردنشان، دوباره طراحی می‌کردم. بنابراین، این نوع تفکر از ابتدای کارم با من وجود داشت.»

 

اما ایدۀ این رویداد از روزهای کرونا شکل گرفت: «در دورۀ کرونا و در آن سکوت و سکون، یک اتفاق خوب در حال رخ‌ دادن بود؛ زمین داشت از این سکون نفس می‌کشید. می‌شنیدم پرنده‌ها به یک منطقه برگشته‌اند یا زباله‌ها کمتر شده‌اند. این بود که نام این رویداد را «هناس» (نفس) انتخاب کردم. قصد داشتم این کالکشن را ساختارمند و علمی نشان دهم که چقدر آب، پارچه و… ذخیره می‌کند. این میان‌برش‌ها، پارچه‌هایی بودند که ما تاوان تولیدش را داده‌ بودیم؛ یعنی یکبار بابت تولید کالا؛ نیروی انسانی، انرژی، مواد شیمیایی و… استفاده شده بود. دیدم که می‌توانم حائلی بین این پارچه‌های دورریز و نابودی‌شان باشم و یک عمر کوتاه چندساله به آنها بدهم تا دیرتر از بین بروند.»

 

آمار فاجعه‌بار پارچه‌های دورریز

او دربارۀ آمار پارچه‌های دورریز می‌گوید: «طرح پایلوت من یک یا دو کارگاه بود. از خیاط‌خانه‌هایی که آمارشان در دسترس بود، پرس‌وجو کردیم و متوجه آمار فاجعه‌باری از میزان پارچه‌های دورریز شدیم. نکته اینجاست که این آمار جدا از آمار کارخانه‌ها یا تولیدی‌های بزرگ بود. همچنین بسیاری از آنها خرده‌پارچه نبودند؛ در میان آنها ابعاد بزرگ پارچه دیده می‌شد. با دیدن اینها فکر کردم نیاز به اطلاع‌رسانی و آگاهی وجود دارد تا همه بدانند چه تعداد پارچه دور ریخته می‌شود، بااینکه هنوز قابلیت مصرف دارند.»

 

به گفتۀ جبری در طرح‌های مد پایدار، مهندسی معکوس وجود دارد؛ به این معنا که با آنچه موجود است، طرح‌ تولید می‌شود.

او دربارۀ اینکه تأثیر چنین ایده‌هایی زمان‌بر است، می‌گوید: «یکی از مسائل مهم در جهان سوم این است که در این نوع جوامع، فرهنگ‌ها و ارزش‌ها از بین می‌روند و زمان‌بر است که ارزش‌ها را دوباره بسازید. چطور می‌توان به یک نسل مصرف‌گرا گفت که لباس تولیدشده از دورریز، باارزش است؟ این موضوع نیاز به زمان و اراده‌ دارد و فکر می‌کنم لازمۀ آن هم این است که جامعۀ سرمایه‌داری به جهان سوم اجازۀ نفس‌ کشیدن بدهد.»

 

همان‌طور که در بیانیۀ «هناس» نوشه شده، مد پایدار به‌دلیل اهمیت فرهنگی و اقتصادی مدتی است که بخشی را در فعالیت‌های محیط زیستی به خود اختصاص داده و هر کشوری متناسب با بسترش رویکردی خاص نسبت به آن دارد. این مجموعه به‌عنوان نخستین رویداد مُد و محیط زیست شاید بتواند الگویی باشد برای صنعت مد در ایران تا هم روند مصرف‌گرایی کندتر شود و هم ارزش‌های ازدست‌رفته بومی احیا شوند.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *